معلم روسی، معلم، مشاور دولتی واقعی ایلیا نیکولاویچ اولیانوف متولد شد. شناخته شده در سراسر روسیه من اولیانوف که است

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

او واقعاً دوست داشت این مدرسه را به عنوان یک مدرسه نمونه ببیند. از این رو خودش نقشه آن را کشید و برآوردی را انجام داد و پیمانکارانی پیدا کرد. چه در منطقه آموزشی و چه در شورای مدرسه منطقه کورمیش باید خیلی نگران پول بودم. همه اینها بیش از یک سال طول کشید. تنها در ماه مه 1873 یک ساختمان بزرگ و راحت در خدری ظاهر شد. معلم نیز در اینجا یک آپارتمان دریافت کرد. در طول ساخت و ساز، ایلیا نیکولاویچ سعی کرد همه چیزهای کوچک را فراهم کند: دریچه هایی در پنجره ها برای تهویه کلاس ها. راهرویی وسیع که در آن آویزهایی برای لباس های بیرونی وجود دارد و بچه ها می توانند در زمان استراحت شادی کنند یا حتی ژیمناستیک انجام دهند. او مطمئن شد که مبلمان راحت، قفسه کتاب و وسایل کمک آموزشی وجود دارد. نقشه روسیه و یک کره زمین برای اولین بار در یک روستای دورافتاده ظاهر شد.

ایلیا نیکولاویچ اغلب از خداری بازدید می کرد و به موفقیت های کودکان علاقه مند بود. من خوشحال شدم: دانش آموزان به سرعت به روسی و چوواشی پاسخ دادند. والدین به ویژه این آخرین شرایط را دوست داشتند. بازرس با گزارش این موضوع به معتمد ناحیه آموزشی تاکید کرد: مدرسه آنقدر از دهقانان اعتماد کرده که فرزندان خود را نه تنها از خودر بلکه از روستاهای اطراف نیز به اینجا می فرستند. و بارها و بارها تقاضای افزایش بودجه برای گرمایش، روشنایی و بیمه خانه، استخدام نگهبان، کتاب و وسایل کمک آموزشی و همچنین آموزش «پسران چووش در برخی صنایع دستی و مهارت های لازم در منطقه خود» را داشت.

به دنبال خدرها، مدارس چووش در چند روستای دیگر استان افتتاح شد. از جمله در روستای کوشکی، زادگاه قهرمان آموزش عمومی چوواش، ایوان یاکولوویچ یاکولف.

برای ایلیا نیکولایویچ، که در مورد آشنایان و ارتباطات بسیار حساس است، ملاقات با این مرد یکی از مواردی بود که برای چندین سال به روابط خوب تبدیل شد. او به تازگی خدمت خود را به عنوان بازرس مدارس دولتی در سال 1869 آغاز کرده بود، زمانی که برای اولین بار شنید که یکی از دانش آموزان زورخانه سیمبیرسک، ایوان یاکولف، پسری از روستا را به خانه خود دعوت کرده و او را برای ورود به مدرسه منطقه آماده کرده است. ایلیا نیکولاویچ به این مورد غیر معمول علاقه مند شد. به زودی آنها ملاقات کردند - رئیس آموزش و پرورش عمومی استان و یک دانش آموز بیست ساله دبیرستانی که در فکر روشنگری مردم بومی خود بود. این شایعه درست بود - یک سال قبل از ورود اولیانوف به سیمبیرسک، ایوان یاکولف در واقع پسر چوواشی الکسی ریکیف را از منطقه بوینسکی بوینسکی به اینجا فراخواند و با خطر و خطر (و با هزینه خود) به او آموزش داد و تصریح کرد که پس از فارغ التحصیلی از مدرسه منطقه، Rekeev به تدریس در روستا رفت. این اولین شاگرد یاکولف بود.

ایوان یاکولویچ یک فرد خارق العاده بود. پسر "نامشروع" یک بیوه چاواش که در فقر بزرگ شد، تصادفاً در یک مدرسه خاص روستایی و سپس در مدرسه منطقه سیمبیرسک ثبت نام کرد. او که مشتاقانه برای دانش تلاش می کرد، موفق شد وارد ورزشگاه شود و در آنجا مشتاقانه و با پشتکار تحصیل کرد.

یاکولف که آشکارا به سمت آموزش گرایش پیدا کرده بود، بحث های مربوط به آموزش "خارجی ها" را با دقت و علاقه دنبال کرد. او همچنین دیدگاه خاص خود را داشت: او معتقد بود که چوواش ها مانند سایر ملیت ها باید از مردم بزرگ روسیه بیاموزند، زبان و فرهنگ روسیه را بشناسند و به ثروت معنوی آن بپیوندند. ایوان یاکولویچ معتقد بود که اتحاد دو قوم انکار نمی کند، بلکه برعکس، مستلزم بهبود الفبای چوواشی، نوشتار ملی و مدارس به زبان مادری آنها است.

ایلیا نیکولایویچ شروع به حمایت از یاکولف و کمک به دانش آموزان خود کرد. در سال 1870، مرد جوان با مدال طلا از دبیرستان فارغ التحصیل شد و وارد دانشگاه کازان شد. در پاییز سیمبیرسک را ترک کرد. چهار مورد از اتهامات او در شهر باقی ماند. اکنون ایلیا نیکولاویچ از آنها مراقبت کرد. او بزرگترین آنها، Rekeev، را در دوره های آموزشی پذیرفت. سه نفر دیگر در مدرسه منطقه تحصیل کردند.

به منظور پرداخت هزینه مسکن، پوشاک، غذا و خرید وسایل آموزشی دانش آموزان چوواشی، مجموعه کمک های مردمی در این شهرستان برگزار شد. ما بیش از 250 روبل جمع آوری کردیم. همراه با اولیانوف، آونوفسکی، بلوکریسنکو و سایر آشنایانش در اشتراک شرکت کردند. منطقه Buinsky zemstvo نیز موافقت کرد که از سال 1871، 60 روبل در سال برای هر یک از اعضای "جامعه چوواش" اختصاص دهد.

تجارتی که ایوان یاکولف به تنهایی شروع کرد، با کمک ایلیا نیکولاویچ سریعتر شروع به حرکت کرد.

یاکولف در حین تحصیل در دانشگاه سیمبیرسک و دانش آموزانش را فراموش نکرد و نامه ها و دستورالعمل های متعددی را برای آنها ارسال کرد که یکی از اصلی ترین آنها این بود: حتماً در مورد همه موارد با یک بازرس محترم مشورت کنید. و این موارد به اندازه کافی بود. یا الکسی ریکیف به ارتش فراخوانده می شود و باید از سربازی آزاد شود، سپس باید یک آپارتمان راحت برای دانش آموزان پیدا کند، سپس یک کنسرت به نفع "جامعه چوواش" ترتیب دهد، یا با استفاده از لیست اشتراک، جمع آوری کمک مالی انجام دهد. .

هم ایلیا نیکولایویچ و هم دانش آموز یاکولف به منطقه آموزشی نامه نوشتند: آنها در مورد نیاز به ایجاد یک مدرسه ویژه چوواش در مرکز استان بحث کردند. و آنها به هدف خود رسیدند: وزارت آموزش و پرورش اجازه داد در 1 ژانویه 1871 افتتاح شود.

اما این مجوز هنوز یک مدرسه واقعاً موجود نیست. لازم بود برآورد هزینه تهیه شود، پول دریافت شود و وسایل کمک آموزشی پیدا شود. در 15 نوامبر 1871 مدرسه افتتاح شد. و تا تابستان 1875، تا زمانی که یاکولف پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه از کازان بازگشت، ایلیا نیکولایویچ این موسسه آموزشی را رهبری کرد.

به سختی می توان نقش بازرس مدارس دولتی را در شکل گیری مدرسه ای که در درون دیوارهای آن نه تنها مربیان و معلمان قوم چووش تربیت شدند، بلکه فرهنگ ملی احیا شد، دست بالا گرفت. این مدرسه به مرکز فرهنگی و آموزشی اصلی چوواش ها تبدیل شد، دانش های متنوعی به دانش آموزان خود داد، آنها را با فرهنگ روسیه آشنا کرد و دوستی مردم را تقویت کرد. قبلاً در طول سالهای قدرت شوروی ، A.V. Lunacharsky آن را "منبع احیای کل فرهنگ چوواش" می نامید.

ایلیا نیکولاویچ از این مدرسه حمایت کرد و تا پایان روزهای خود به آن کمک کرد. او از بودجه نگهداری آن مراقبت کرد، مکان هایی را جستجو کرد و اجاره کرد، با منطقه آموزشی برای بهبود شرایط زندگی دانش آموزان همکاری کرد، کتاب هایی را برای کتابخانه انتخاب کرد، یک کارگاه کفش برگزار کرد و اطمینان حاصل کرد که دانش آموزان توسط پزشکان معالجه می شوند. دولت استانی زمستوو ایلیا نیکولایویچ مشاور، مدافع و رئیس مدرسه چوواش بود و به یاکولف کمک کرد تا با روحیه ایده های K.D. Ushinsky رویکرد صحیحی در آموزش و پرورش کودکان ایجاد کند. به برکت این توجه همیشگی، این تلاش ها و دغدغه های طاقت فرسا، مدرسه به حیات خود ادامه داد و خود را تثبیت کرد.

و او تنها نیست. در یک گزارش رسمی در سال 1872، بازرس مدارس دولتی نوشت: «مدارس دولتی ابتدایی بومی که با هزینه وزارت آموزش عمومی نگهداری می‌شوند، به نظر می‌رسد سازمان‌یافته‌ترین مدارس در میان سایرین باشند... تدریس در این مدارس به معلمان سپرده شده است. که کم و بیش برای کار آماده و در انجام وظایف خود بسیار کوشا هستند . ویژگی‌های اخلاقی معلمان چیز زیادی را برای ما باقی نمی‌گذارد.»

...سال دوم بازرسی رو به پایان بود. مدارس چوواش در خوداری، کوشکی و سیمبیرسک، مدارس تاتار در پتریاکسی افتتاح شد و تعداد دانش آموزان موردویایی به میزان قابل توجهی بیشتر بود. دهقانان کمک های خود را به آموزش از 39.7 به 46.7 هزار روبل افزایش دادند. Karsun، Simbirsk و Buinsky zemstvos حقوق بهترین معلمان را از 120 به 180-240 روبل افزایش دادند. اولین کنگره معلمان در سیزران برگزار شد. زمستوو استانی شروع به اختصاص بیش از سه هزار روبل در سال برای نگهداری از دریافت کنندگان بورسیه خود - دانشجویان دوره های آموزشی - کرد.

قدرت زیادی لازم بود. اما ایلیا نیکولایویچ وقتی از صفحات روزنامه استانی اعلام کرد که موفقیت در آموزش عمومی "هنوز قابل توجه نیست" و "هنوز کار و فداکاری های مادی زیادی برای توسعه نسبتاً بزرگ جوانان در پیش است" دروغ نمی گفت. نسل."

و مشکل اصلی معلمان باقی ماندند.

در مدارس دیگر گاهی کلاس ها چند روز برگزار نمی شد. اما سال تحصیلی خیلی کوتاه بود!

ایلیا نیکولایویچ با تأسف اظهار داشت: از 226 معلم، فقط 47 دروس در حوزه های علمیه و مدارس ناحیه، 31 نفر - در همان مدارس روستایی که اکنون خود تدریس می کنند، 41 نفر آموزش خانگی دریافت کردند و مابقی ترک تحصیل و شکست خورده اند. اما به سختی می توانید روی این معلمان بد در آینده حساب کنید. واقعیت این است که با تصمیم وزارت، از سال 1872، امتحانات برای کل دوره مدرسه منطقه برای معلمان روستایی معرفی شده است. اکثریت احتمالا نخواهند توانست در مقابل آنها مقاومت کنند و مجبور به ترک خدمت تدریس خواهند شد.

اولیانوف ایلیا نیکولایویچ یک دولتمرد بزرگ روسی در زمینه آموزش قرن نوزدهم است.

وی سهم بسزایی در توسعه آموزش همگانی در کشور داشت و ابتکارات مهمی را در زمینه آموزش آغاز کرد. به لطف او، اشکال نوآورانه تدریس در موسسات آموزشی معرفی شد و خود معلمان شروع به گذراندن دوره های صلاحیت کردند. معلمان حرفه ای شروع به آموزش مردم کردند.

دوران کودکی ایلیا اولیانوف

در 14 ژوئیه 1831 ، ایلیا اولیانوف در خانواده یک دهقان فراری از استان نیژنی نووگورود متولد شد که در آستاراخان ساکن شد.

پدرش، نیکولای واسیلیویچ، دهقان صاحب زمین برخوف، که آزادی خود را دریافت نکرده بود، در سال 1791 فرار کرد. در سال 1797، او آزادی خود را تحت شرایط اقامت اجباری در منطقه دریافت کرد. از آن زمان به بعد، نیکولای واسیلیویچ شروع به تسلط بر صنعت خیاطی کرد و به یک کارگاه خیاطی پیوست.

مادر ایلیا، اسمیرنوا آنا آلکسیونا، 19 سال از همسرش کوچکتر بود.

ایلیا در پنج سالگی پدرش را از دست داد. تمام بار نگرانی بر دوش برادر بزرگتر ایلیا واسیلی بود که تنها نان آور خانواده باقی ماند.

و با این حال، غیبت پدرش برای پسر فاجعه نبود، زیرا واسیلی به طور کامل جایگزین پدر و مادرش شد. ایلیا اولیانوف از دوران کودکی خود را به عنوان یک دانش آموز توانمند نشان داد. او با استثناء در ورزشگاه مردان آستاراخان پذیرفته شد و در سال 1850 از آنجا فارغ التحصیل شد و اولین دانش آموز ژیمناستیک در تاریخ موسسه آموزشی بود که مدال نقره دریافت کرد.

سال های دانشجویی

ایلیا اولیانوف، که زندگی نامه او با حوادث و حقایق دشوار آغاز شد (عدم وجود پدر نان آور، خانواده بزرگ)، هنوز هم تمایل خود را به دانش رها نکرد.

در سال 1850 وارد دانشگاه کازان در دانشکده فیزیک و ریاضیات شد. مرد جوان بسیار خوش شانس بود: ریاست موسسه آموزشی بر عهده دانشمند برجسته N.I. Lobachevsky بود که با دیدگاه های مترقی خود در مورد آموزش ، علم و جامعه متمایز بود. به لطف او، دیدگاه های ایلیا نیکولاویچ جوان شکل گرفت.

این مرد جوان در دوران دانشجویی در رصدخانه هواشناسی و نجوم تحصیل کرد. این به این واقعیت کمک کرد که I.N. Ulyanov برای کار خود "روش Olbers و کاربرد آن در تعیین مدار ستاره دنباله دار کلینکرفوس" درجه کاندیدای علوم ریاضی را دریافت کرد.

در سال 1854 از دانشگاه فارغ التحصیل شد.

آغاز فعالیت آموزشی

در اواسط سال 1855، این دانشمند جوان به عنوان معلم ریاضیات و فیزیک در موسسه پنزا نوبل منصوب شد.

در اینجا اولیانوف به دستور معلمش مشاهدات هواشناسی را ادامه می دهد

در واقع، پنزا برای اولیانوف I.N آغاز فعالیت مستقل او در آموزش، علم و جامعه شد. در اینجا ایلیا اولیانوف خود را به عنوان یک معلم و مربی بسیار ماهر ثابت کرد. او مسئول تعدادی از ابتکارات آموزشی است.

در همان زمان، کار به او مهارت های رهبری داد که در سال های بعد توسعه یافت.

اولیانوف I.N در پنزا با ماریا الکساندرونا بلنک ملاقات می کند که همسر او می شود و بعداً شش فرزند به او می دهد.

در سال 1863 ، آنها به نیژنی نووگورود نقل مکان کردند ، جایی که رئیس خانواده مقام معلم ارشد ریاضیات و فیزیک را در یک سالن ورزشی مردانه دریافت کرد. در عین حال در سایر مؤسسات آموزشی به تدریس و کار آموزشی می پردازد. در عین حال رویکردی خلاقانه به فرآیند آموزشی دارد. او به تدریج سیستم آموزشی و دیدگاه های خود را در مورد آموزش شکل داد.

فعالیت های اولیانوف در زمینه آموزش عمومی

در سال 1869، ایلیا اولیانوف توسط وزارت آموزش عمومی به عنوان بازرس مدارس دولتی و پس از 5 سال به عنوان مدیر مدارس دولتی منصوب شد. آخرین انتصاب، توانایی های معلم مبتکر را گسترش داد.

مدیر اولیانوف اول از همه شخصاً با وضعیت مدارس آشنا شد. تاسف‌آور بود: از 421 مدرسه، فقط 89 مدرسه کار می‌کردند و بیش از یک سوم معلمان حرفه‌ای نبودند؛ روحانیون جایگزین آنها شدند. مقامات zemstvo به طور آشکاری غیر فعال بودند.

اولیانوف پر انرژی و فداکار توانست محافل مترقی استان را به سمت خود جذب کند. به زودی استان سیمبیرسک به یکی از بهترین ها در زمینه آموزش عمومی تبدیل شد.

دستاوردهای I.N. Ulyanov در زمینه آموزش عمومی

ایلیا اولیانوف که دستاوردهایش در زمینه آموزش عمومی احترام عمیقی را برای او در بین همه افراد مترقی گذشته و حال برانگیخته است، کار عظیمی در بهبود سیستم آموزشی در روسیه انجام داده است.

تحت رهبری او، مدرسه علمیه معلمان پورتسک در سال 1872 افتتاح شد که یک کهکشان کامل از معلمان "اولیانوفسک" را آموزش داد. معلمان حرفه ای به مدارس آمدند.

در منطقه ولگا میانه، برای اولین بار، یک شبکه کامل از مدارس برای کودکان موردوی، چوواش و تاتار ایجاد شد. علاوه بر این، آموزش به زبان مادری آنها انجام شد.

تعداد مؤسسات آموزشی در استان افزایش یافته است. فقط تعداد مدارس چوواش به سی و هشت افزایش یافت. بیش از دویست ساختمان جدید برای مؤسسات آموزشی ظاهر شد.

آرشیو تأیید می کند که ایلیا نیکولاویچ بودجه شخصی برای مدارس جدید و انتشار کتاب های درسی اهدا کرده است.

ایلیا نیکولایویچ به خوبی می توانست نام خانوادگی اولیانین را داشته باشد، زیرا اسناد آرشیو دولتی منطقه آستاراخان نشان می دهد که نام خانوادگی پدرش در اصل همین بوده است. این واقعیت توسط آرشیو دولتی منطقه گورکی تأیید شده است، جایی که اسنادی در مورد پدربزرگ اولیانوف، نیکیتا گریگوریویچ اولیانین، پیدا شد.

اما نام خانوادگی اولیانوف چگونه ظاهر شد؟ همانطور که معلوم شد، به هوس مقامات.

همانطور که می دانید، نیکولای واسیلیویچ، پدر ایلیا، با خانواده خود در آستاراخان در خانه خود زندگی می کرد. در سال 1823، به دلیل عدم پرداخت مالیات و سایر عوارض، او در "روزنامه خرده بورژوازی آستاراخان"، اما با نام اولیانوف، وارد شد. از این زمان به بعد، همیشه به عنوان اولیانوف شناخته می شود.

سرانجام

در 24 ژانویه 1886 ، ایلیا نیکولایویچ اولیانوف ، که زندگی نامه او به نام آموزش عمومی مملو از اعمال شریف بود ، ناگهان درگذشت. یاد او با مجسمه نیم تنه در اولیانوفسک جاودانه شده است.

سالها می گذرد، اما سهم معلم بزرگ قرن نوزدهم I.N. Ulyanov برای روسیه ارزش ماندگار خواهد داشت.

اولیانوف ایلیا نیکولایویچ

معلم، مربی، سازمان دهنده آموزش در استان سیمبیرسک. در دهه 1860-1880، پدر V.I. اولیانف (لنین). در خانواده یک خیاط، یک رعیت سابق به دنیا آمد. (طبق "داستان تجدید نظر" 1811، پدرش نیکولای واسیلیویچ یو. به عنوان صنعتگر در طبقه بورژوا ثبت شده است. او با آنا آلکسیونا اسمیرنوا، دختر یک بورژوا آستاراخان ازدواج کرد. برخی از محققان به منشاء کالمیک او اشاره می کنند. با این حال، اسنادی که این موضوع را تأیید می کند هنوز پیدا نشده است). او با داشتن سخت کوشی بسیار و توانایی های فراوان، با موفقیت از زورخانه آستاراخان (1850) با مدال نقره فارغ التحصیل شد و وارد بخش فیزیک و ریاضیات دانشگاه کازان شد و پس از غلبه بر مشکلات فراوان، در سال 1854 از آن فارغ التحصیل شد و عنوان کاندیدای علوم فیزیکی و ریاضی را دریافت کرد. پس از دریافت انتصاب، U. وارد سمت معلم ارشد در موسسه Penza Noble شد. او یکی از سازمان دهندگان یک مدرسه یکشنبه و یک ایستگاه هواشناسی در پنزا شد و در اینجا با ماریا الکساندرونا بلنک ازدواج کرد و در سال 1863 ازدواج کرد. در همان سال، U. به نیژنی نووگورود منتقل شد، جایی که به طور همزمان در سه موسسه آموزشی فیزیک، ریاضیات و کیهان شناسی تدریس کرد: یک سالن ورزشی مردانه، مدرسه زنان ماریینسکی، کلاس های نقشه برداری زمین، و علاوه بر این، مدتی نیز او به عنوان معلم در مؤسسه نجیب کار کرد در سال 1869، U. به سمت بازرس مدارس دولتی در سیمب منصوب شد. لب او با تمام وجود خود را وقف کار جدید خود کرد، توجه ویژه ای به ایجاد مدارس جدید، سازماندهی آموزش و آموزش بر اساس آموزش پیشرفته، روش های جدید آموزش زبان و حساب روسی، و به استفاده گسترده از وسایل کمک بصری در تدریس کمک کرد. در طول سال های کار ایلیا نیکولاویچ، ده ها مدرسه جدید در استان افتتاح شد. به لطف این، هزاران کودک دهقان به آموزش دسترسی پیدا کردند. از سال 1874، U. مدیر مدرسه مردم سیمب شد. لب دامنه مسئولیت های او به طرز چشمگیری افزایش یافته است. اغلب به ولسوالی‌ها و روستاهای استان سفر می‌کرد، به زندگی مردم علاقه می‌نمود و سعی می‌کرد اصول انسان‌گرایانه‌ای را که خود نیز از آن‌ها بود، وارد کند. در تربیت معلمان نقش ویژه ای داشت. معلمانی که U. آماده کرده بود توسط معاصران سپاسگزار "اولیانویت" نامیده می شدند. ایلیا نیکولاویچ کارهای زیادی برای آموزش افراد با ملیت های غیر روسی انجام داد: تاتارها، موردوین ها، چوواش. با حمایت او، مدرسه مرکزی چوواش سیمبیرسک به موفقیت چشمگیری دست یافت که به مرکز اصلی آموزش مردم چوواش تبدیل شد. ایلیا نیکولایویچ به طور ناگهانی در دفتر خود درگذشت. مجله "نوو" در ژانویه. 1886 در مورد او نوشت: "او به نفع آموزش عمومی بسیار کار کرد و آن را هم در سیمبیرسک و هم در استان تقریباً بهتر از آنچه در سایر نقاط روسیه ارائه می شد تأسیس کرد." دیدگاه های آموزشی U. تحت تأثیر ایده های دموکراتیک انقلابی N.G. Chernyshevsky و N.A. دوبرولیوبوا. در زمینه روش تدریس از پیروان ک.د. اوشینسکی. U. تأثیر زیادی در آموزش و توسعه دیدگاه های دموکراتیک پیشرفته در بین اعضای خانواده خود داشت. (به ULYANOVS مراجعه کنید). مدفون در قسمت جنوبی سابق. صومعه پوکروفسکی یک بنای یادبود ساده بر روی قبر ساخته شده است. نام U. به دانشگاه آموزشی دولتی اولیانوفسک اختصاص داده شد؛ بسیاری از مدارس متوسطه در منطقه اولیانوفسک این نام را دارند. و کشورها در اولیانوفسک یک بنای یادبود U. (نزدیک ورودی پارک در محل صومعه شفاعت سابق) و یک مجسمه نیم تنه (در نزدیکی ساختمان اصلی دانشگاه آموزشی) وجود داشت. دانشگاه آموزشی دارای یک موزه است که نمایشگاه آن با جزئیات در مورد فعالیت های مربی می گوید. علاوه بر این، یک موزه "آموزش عمومی" در ساختمان سابق یک مدرسه زنانه، سپس یک مدرسه محلی مردانه، سپس یک مدرسه (تا سال 1930) وجود دارد. ساختمان مسکونی.


ایلیا نیکولایویچ اولیانوف (14 ژوئیه (26)، 1831، آستاراخان - 12 ژانویه (24، 1886، سیمبیرسک)، پدر ولادیمیر ایلیچ لنین، از اهالی آستاراخان آمد، پدر خود را در سن 1 سالگی از دست داد و توسط او بزرگ شد. برادر بزرگترش، واسیلی نیکولاویچ، که خود مشتاقانه می خواست درس بخواند، اما شکست خورد: پس از مرگ پدرش، او مجبور شد برای حمایت از خانواده خود وارد خدمت شود.

اما هر آنچه را که به تنهایی نتوانست به دست آورد، تصمیم گرفت به برادر کوچکترش بدهد که او را در سالن بدنسازی حمایت کرد و سپس به دانشگاه فرستاد.

ایلیا نیکولاویچ با احساس قدردانی عمیق از برادرش در مورد بچه ها صحبت کرد. آگاهی از نیاز به آموزش برای همه، کار فشرده بر روی خود برای دستیابی به آن، و نگرش تقریباً محترمانه نسبت به علم، ایلیا نیکولاویویچ را در تمام زندگی خود متمایز کرد و از کودکی در کودکان القا شد.

ایلیا نیکولایویچ که در شرایط سختی بزرگ شده بود، که برای حمایت از خود و آویزان نکردن بر گردن برادرش زود درس خواند، در طول زندگی خود با احساس وظیفه، سخت کوشی زیاد در کار، که بی وقفه از خود می خواست، متمایز بود. از دیگران، اول از همه، البته از فرزندان شما. او خود بزرگان را در آغاز تدریس راهنمایی می کرد و از آنها می خواست که وظایف خود را به دقت انجام دهند. به آنها یاد داد که کار کنند. به هر حال ، او ابراز نگرانی کرد که پسرش ولادیمیر عادت کار را ایجاد نکند ، زیرا همه چیز به راحتی برای او اتفاق می افتد. بنابراین، در مورد توسعه توانایی کار: با ولادیمیر او به شدت فشار می آورد.

او که در ارزیابی شخصی خود بسیار متواضع بود، تمام کارهای بزرگ و فعال خود را به طور طبیعی انجام داد - نه بیشتر از این، ایلیا نیکولایویچ به قول خودش مخالف "ستایش" بود، و بنابراین، ستایش مداوم ولادیمیر ایلیچ در مدرسه ایجاد شد. یک اصلاح مفید در خانه

مثال شخصی پدر، همانطور که همیشه در آموزش اتفاق می افتد، اهمیت بیشتری داشت.

عامل بزرگی در تربیت او این بود که پدرش مانند اکثریت قریب به اتفاق کارمندان آن زمان یک مقام رسمی نبود، بلکه کارگری عقیدتی بود که در مبارزه برای آرمان هایش از هیچ کوششی و کوششی دریغ نمی کرد.

بچه‌ها که اغلب او را هفته‌ها در طول سفرهایش نمی‌بینند، زودتر یاد گرفتند که بفهمند تجارت چیزی بالاتر است و همه چیز قربانی آن می‌شود. داستان های پر جنب و جوش او در مورد موفقیت های ساخت و ساز در تجارت خود، در مورد مدارس جدیدی که در روستاها به وجود آمد، در مورد مبارزه ای که طول کشید - هم با بالا: صاحبان قدرت، صاحبان زمین، و هم با پایین: تاریکی و تعصبات توده ها - به وضوح توسط بچه ها جذب شد.

شادی او، هر بار که جمعی از دهقانان تصمیم به افتتاح مدرسه می گرفتند یا از مدرسه موجود ابراز رضایت می کردند، آشکار می شد، به ویژه در خاطرم باقی می ماند.

اولین آرزوی آگاهانه دختر بزرگش این بود که معلم روستایی شود.

در سال 1863، ایلیا نیکولاویچ اولیانوف با ماریا الکساندرونا اولیانووا (بلنک) ازدواج کرد.

طبق اعتقاد، ایلیا نیکولاویچ همان چیزی بود که با کلمات تعریف می شد: یک پوپولیست صلح آمیز.

او با گرفتن سمت بازرس مدارس دولتی در استان سیمبیرسک، به سازماندهی یک کار دشوار جدید پرداخت.

او در جوانی برخی از اشعار حل نشده خود را بازنویسی کرد و در کودکی اشعاری را که در آن انگیزه های مدنی غالب بود، به پسر بزرگش یاد کرد، مانند: "آواز برای ارموشکا"، "بازتاب در ورودی اصلی".

در قدم زدن در میان مزارع و جنگل های روستا، آهنگ های ممنوعه دانش آموزی زمان خود را برای بچه ها می خواند. آنطور که خاطرات شاگردانش می گوید، معلم بسیار حساسی بود.

ایلیا نیکولاویچ اولیانوف در ژانویه 1886 در حالی که در خدمت بود بر اثر خونریزی مغزی در سن 55 سالگی درگذشت.

او در قبرستان صومعه شفاعت در سیمبیرسک به خاک سپرده شد.

فرزندان آنا، الکساندر، اولگا، ولادیمیر، اولگا، نیکولای، دیمیتری، ماریا

ایلیا نیکولاویچ اولیانوف(نام خانوادگی در هنگام تولد اولیانین) (19 جولای , آستاراخان - 12 ژانویه , سیمبیرسک) - دولتمرد، معلم، حامی آموزش همگانی و برابر برای همه ملیت ها. مشاور دولتی واقعی

شهرت ایلیا اولیانوف توسط پسران انقلابی مشهورش - الکساندر اولیانوف، ولادیمیر اولیانوف-لنین، دیمیتری اولیانوف، دختران انقلابی آنا اولیانووا-الیزارووا و ماریا اولیانووا به او رسید.

اصل و نسب

در هنگام تولد ایلیا نیکولاویچ در دفتر ثبت کلیسا نوشته شد: در نوزدهم آستاراخان. محلی نیکولای واسیلی اولیانین و همسر قانونی او آنا آلکسیونا پسر ایلیا" متعاقباً نام خانوادگی خود را از اولیانین به اولیانوف تغییر داد. وقتی ایلیا به دنیا آمد ، پدرش نیکولای اولیانین قبلاً 60 ساله بود.

مطالب بیوگرافی در مورد والدین V.I. لنین سالها توسط ماریتا شاگینیان جمع آوری شد. اولین نسخه از وقایع نگاری او "خانواده اولیانوف" در سال 1935 منتشر شد و باعث نارضایتی شدید استالین شد. در 5 اوت 1936، قطعنامه دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد بلشویک ها ظاهر شد که به ابتکار استالین به تصویب رسید، "در مورد رمان ماریتا شاگینیان "بلیط تاریخ" قسمت 1. "خانواده اولیانوف". ” که در آن نویسنده رمان مورد انتقاد قرار گرفت و رمان در فهرست کتاب های ممنوعه قرار گرفت.

پدر

زندگینامه

ایلیا اولیانوف پدرش را زود از دست داد و تحت مراقبت برادر بزرگترش واسیلی نیکولاویچ بزرگ شد.

ایلیا نیکولاویچ اولیانوف در حین خدمت در اثر خونریزی مغزی در سن 55 سالگی درگذشت (تصادف: پسر دوم او ولادیمیر در سن تقریباً 54 سالگی بر اثر همین بیماری درگذشت). وی را در قبرستان خانقاه شفاعت این شهر به خاک سپردند. سیمبیرسک.

کرونولوژی

  • 19 ژوئیه (31)ز - در خانواده یک خیاط به دنیا آمد.
  • 1850 - با مدال نقره از ورزشگاه آستاراخان فارغ التحصیل شد.
  • 1854 - از دانشکده فیزیک و ریاضیات دانشگاه کازان با درجه کاندیدای علوم ریاضی (یعنی با ممتاز) فارغ التحصیل شد.
  • 1855-1863 - معلم ریاضی در.
  • 1863 - با ماریا الکساندرونا بلنک ازدواج کرد.
  • 1863 - به عنوان معلم ارشد ریاضیات و فیزیک به ورزشگاه مردان نیژنی نووگورود منتقل شد، در حالی که همزمان به عنوان معلم و معلم در سایر موسسات آموزشی نیژنی نووگورود مشغول به کار بود.
  • 1869 - به سمت بازرس مدارس دولتی در استان سیمبیرسک منصوب شد.
  • 1874 - مدیر مدارس دولتی در استان سیمبیرسک.
  • 1877 - مشاور دولتی واقعی، رتبه ای که حق اشرافیت ارثی را می داد.

بازرس و مدیر مدارس دولتی

بازرسی از مدارس دولتی در سال 1869 به ابتکار وزیر آموزش عمومی دولت تزاری، د. تولستوی، برای نظارت و کنترل فعالیت های مدارس دولتی و قابلیت اطمینان معلمان تأسیس شد. بازرسان مدارس دولتی وظایف اداری و کنترلی نظارت بر مدارس زمستوو، محله، مدارس شهر و ناحیه را انجام دادند. در ابتدا، یک بازرس برای هر استان منصوب شد؛ از سال 1874 در هر استان، با معرفی پست مدیر، تعداد بازرسان مدارس دولتی به سه نفر افزایش یافت.

از مقررات مربوط به مدارس دولتی ابتدایی، 1874:

هنر 20- مدیریت قسمت آموزشی کلیه مدارس ابتدایی دولتی به مدیر مدارس دولتی و بازرس این مدارس به عنوان معاونین مستقیم زیرمجموعه وی محول می شود که در هر استان منصوب می شوند از جمله آنچه توسط وزارت تعیین خواهد شد. آموزش همگانی به نسبت فضا و جمعیت آن و تعداد مدارس موجود در آن وجود دارد.

هنر 21. مدیر مکاتب دولتی توسط معتمد ناحیه آموزشی از بین افرادی که تحصیلات عالی را دریافت کرده اند انتخاب و توسط وزیر معارف عامه تایید می شود. بازرسان مدارس دولتی از بین افرادی که به دلیل سابقه تدریس شناخته می شوند انتخاب می شوند و توسط متولی منطقه آموزشی تایید می شوند.

هنر 22. مدیر مدارس دولتی پیشرفت آموزش در مدارس دولتی ابتدایی را هم از طریق بازرسی شخصی از آنها در داخل استان و هم با توجه به گزارش دستیاران مستقیم خود نظارت می کند و عموماً فعالیت بازرسان مدارس دولتی را هدایت می کند. عضو و اداره امور شورای مکتب ولایت است که جلسات آن با اشتراک وی و یا در غیاب وی با اشتراک یکی دیگر از اعضای وزارت معارف عمومی تشکیل می گردد.

لازم به ذکر است که مدارس ابتدایی جزء سیستم آموزش عمومی نبودند و با هزینه بودجه زمستووها، جوامع روستایی و کمک های داوطلبانه نگهداری می شدند و وزارت معارف عامه بودجه کافی برای آنها اختصاص نمی داد. بازرس I.N. Ulyanov بر مدارس بودجه محلی ایجاد شده از نظر سازماندهی مناسب فرآیند آموزشی کنترل داشت. به طور کلی، این بسیار بود: درخواست از zemstvo برای افتتاح مدارس جدید، تربیت و انتخاب معلمان شایسته مدارس ابتدایی، نظارت بر وضعیت اقتصادی مؤسسات مدرسه، برای ترویج توسعه افکار عمومی به نفع آموزش عمومی.

در سال 1869، در استان سیمبیرسک، 462 مدرسه دولتی با جمعیت دانش آموزی بیش از 10 هزار نفر وجود داشت که از این تعداد بیش از 90 مدرسه استاندارد را رعایت نمی کردند، بقیه در وضعیت رقت انگیزی قرار داشتند یا فقط روی کاغذ ذکر شده بودند.

تا سال 1886، به لطف انرژی و پشتکار بازرس و مدیر مدارس دولتی I. N. Ulyanov، zemstvos، شوراهای شهر و جوامع روستایی تخصیص بودجه برای نیازهای مدارس را بیش از 15 برابر افزایش دادند. بیش از 150 ساختمان مدرسه ساخته شد و تعداد دانش آموزان در آنها به 20 هزار نفر افزایش یافت. و این در حالی است که کیفیت آموزش شروع به مطابقت با استانداردهای پذیرفته شده کرد، مدارس معلمان شایسته و ساختمان های قابل قبول برای فرآیند آموزشی و اسکان معلمان را دریافت کردند.

استخراج از لیست فرمول

فهرست رسمی در مورد خدمات مدیر مدارس دولتی استان سیمبیرسک، ایلیا اولیانوف، مشاور دولتی واقعی. گردآوری شده در 12 ژانویه 1886. از فلسطینیان.

  • پس از گذراندن دوره ای در دانشگاه امپراتوری کازان با مدرک نامزدی در سال 1854، متولی ناحیه آموزشی کازان از 7 مه 1855 به سمت معلم ارشد ریاضیات در کلاس های عالی مؤسسه نوبل پنزا منصوب شد.
  • با فرمان مجلس سنای حاکم در 31 آگوست 1860، او از 11 نوامبر 1855 به عنوان مشاور عالی رتبه با ارشدیت ارتقا یافت.
  • با فرمان مجلس سنای حاکم در 20 فوریه 1862، او از 11 نوامبر 1858 به مقام ارزیاب دانشگاهی ارتقا یافت.
  • به دستور G. امنای ناحیه آموزشی کازان، او با همان رتبه در 22 ژوئن 1863 به ورزشگاه نیژنی نووگورود منتقل شد.
  • با فرمان مجلس سنای حاکم در 12 ژوئیه 1863 به شماره 157، او از 11 نوامبر 1862 به سمت مشاور دادگاه با ارشدیت ارتقا یافت.
  • فرماندار امپراطور برای تجلیل از کمیته آقای. وزرا با کمال میل به نشان سنت آنا در قرن سوم به دلیل خدمات عالی و مجدانه و زحمات ویژه تبریک گفتند. 19 نوامبر 1865.
  • با فرمان مجلس سنای حاکم در 4 ژوئیه 1867 به شماره 155، وی به دلیل سابقه خدمت از 11 نوامبر 1866 به سمت مشاور دانشگاهی با ارشدیت ارتقا یافت.
  • با حکم فرماندار وزارت آموزش عمومی در تاریخ 6 سپتامبر 1869 به شماره 19، وی از اول سپتامبر 1869 به عنوان بازرس مدارس دولتی در استان سیمبیرسک تأیید شد.
  • با فرمان مجلس سنای حاکم برای وزارت هرالدری در 25 نوامبر 1871، به شماره 5326، او از 11 نوامبر 1870 به سمت مشاور ایالتی برای مدت خدمت با ارشدیت ارتقا یافت.
  • Most Merrifully برای خدمات عالی با نشان سنت استانیسلاو درجه 2 اعطا شد. 22 دسامبر 1872.
  • با حکم وزیر آموزش عمومی به تاریخ 17 اوت 1874 شماره 16، وی در 11 ژوئیه 1874 به عنوان مدیر مدارس دولتی در استان سیمبیرسک منصوب شد.
  • با مهربانی برای خدمات عالی با نشان سنت آن، درجه 2 اعطا شد. 25 دسامبر 1874.
  • در 26 دسامبر 1877 به دلیل خدمات عالی و مجدانه با درجه یک شورای دولتی کامل اعطا شد.
  • به دستور G. مدیر وزارت آموزش عمومی به تاریخ 15 دسامبر 1880 شماره 15، وی پس از اتمام یک دوره 25 ساله خدمت از 11 نوامبر 1880 به مدت یک سال در خدمت باقی ماند.
  • با پیشنهاد G. رفیق وزیر آموزش ملی مورخ 27 آوریل 1881، شماره 6126، به مدت 25 سال خدمت، حقوق بازنشستگی کامل یک هزار روبل، از تاریخ 25 سال خدمت، در علاوه بر تعمیر و نگهداری در سرویس از 11 نوامبر 1880.
  • به دستور G. وزیر آموزش عمومی در 7 دسامبر 1881 شماره 10، وی به مدت چهار سال از 11 نوامبر 1881 در خدمت ماند.
  • با مهربانی برای خدمات عالی و سخت کوش، نشان سنت ولادیمیر، درجه 3، در 1 ژانویه 1882 دریافت شد.
  • با مهربانی این نشان را دریافت کرد
از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
جنگ میهنی - چیست؟ جنگ میهنی - چیست؟ «مَثَلُ السَّمَرِیِ الْحَسْمَرِی»: معنا و معنی مَثَل تعبیر سامری نیکو شناخته شده در سراسر روسیه من اولیانوف که است شناخته شده در سراسر روسیه من اولیانوف که است