ارائه سلطنت نیکلاس دوم امپراتور نیکلاس دوم

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

(1868 – 1918)
(1894 – 1917)
ویژگی های نظام سیاسی
در آغاز قرن بیستم. روسیه یک سلطنت مطلقه بود (در اروپا همه چیز
مشروطه). امپراتور کار شورای وزیران را هدایت می کرد
(از سال 1857 سازمان هماهنگ کننده فعالیت های وزرا)؛ به او
تابع سنا (دادگاه)، سینود (از سال 1721 کلیسای ارتدکس روسیه) و وزارتخانه ها (1802) بودند.
بالاترین نهاد قانونگذاری زیر نظر امپراتور بود
شورای ایالتی (1810-1906). آن ها عدم تفکیک قوا
نهادهای نمایندگی، دولت واحد.
پسر بزرگ اسکندر
III و ماریا فئودورونا؛
آخرین امپراطور.
بعد از فوریه
انقلاب با بود
خانواده تحت بازداشت در
توبولسک و در ژوئیه 1918
در داخل تیراندازی شد
یکاترینبورگ در سال 2000
توسط کلیسای ارتدکس روسیه مقدس شناخته شده است.
ارزیابی های متناقض
شخصیت و فعالیت
درجه بالایی از بوروکراتیزاسیون. اتکا به ارتش، پلیس،
ژاندارمری (اگرچه سرانه پلیس کمتر از برخی است
کشورهای اروپایی)
از اواخر قرن 19. احزاب سیاسی غیرقانونی تشکیل می شود
(به ویژه در حومه کشور). قانونی عمل کرد
انجمن های غیرسیاسی که فعالیت آنها رصد می شد
پلیس.
مربیان و معلمان او نمایندگان برجسته ملی روسیه بودند
علم و فرهنگ: مدرس حقوق و مبانی الهیات، دادستان کل معظم له بود
Synod K.P. پوبدونوستسف و پروفسور E.E. زامیسلوفسکی، دوره اقتصاد و امور مالی
خوانده شده توسط دانشگاهیان I.Kh. بانج، رشته های تاریخی توسط دانشگاهیان S.M. سولوویف و V.O.
کلیوچفسکی، جغرافیا و آمار توسط رئیس ستاد کل ارتش، ژنرال N.N.
اوبروچف، دوره آکادمی ستاد کل - نظریه پردازان برجسته نظامی M.I.
دراگومیروف، G.A. لیر و A.F. رودیگر.

تراژدی در میدان Khodynka در مسکو - مه 1896
له شدن دسته جمعی در حومه مسکو در طول جشن
به مناسبت تاجگذاری امپراتور نیکلاس دوم، که در آن
1389 نفر کشته و بیش از 900 نفر مجروح شدند.
به دلیل ترس از اینکه هدایای کافی برای همه وجود ندارد شروع شد
کافی.
خانواده امپراتوری به قربانیان کمک کردند
90 هزار روبل، زوج امپراتوری همراه با فرماندار کل دوک بزرگ سرگئی الکساندرویچ
از بیمارستان هایی که مجروحان در آن بستری شده بودند بازدید کردند
میدان خودینکا؛ امپراطور شخصی منصوب کرد
حقوق بازنشستگی خانواده های کشته شدگان و مجروحان.
گور دسته جمعی
در 18 مه 1896 درگذشت
گورستان Vagankovskoe
مسکو.

سیاست اقتصادی
سلطنت نیکلاس دوم دوره رشد اقتصادی بود:
تا سال 1913، این کشور به بالاترین نقطه رشد اقتصادی خود می رسد (بعد
دهه ها نمی توانند از شاخص های توسعه اقتصادی 1913 پیشی بگیرند.
رتبه 5 در جهان در رشد صنعتی و روسیه به طور مداوم این را افزایش داده است
سهم با توجه به نرخ توسعه شتاب
رتبه اول در جهان از نظر تمرکز تولید (سهم مدرن بزرگ
شرکت ها)
اگر این روند ادامه پیدا کند، در کمتر از 10-12 سال او خواهد بود
در حال حاضر یک رهبر جهانی
با موفقیت توسعه یافت:
کشاورزی
متالورژی
صنعت نفت
صنعت جنگلداری
صنایع شیمیایی
مهندسی برق
مهندسی مکانیک (از 1909 تا 1913 تولید موتورهای احتراق داخلی
افزایش 283.5 درصدی
صنعت هواپیماسازی (قدرتمندترین هواپیماهای جهان "ویتاز" و "ایلیا مورومتس" توسط I.I.
سیکورسکی)
وزیر دارایی با
1892 تا 1903
اصلی را توسعه داد
وضعیت ارضی
اصلاحات (1903-1904)،
اجرا شد
استولیپین
سیاست اقتصادی ویته
اهداف:
سرعت بخشیدن به صنعتی شدن کشور
ایجاد اقتصاد بازار
ادغام اقتصاد روسیه در اقتصاد جهانی

سیاست اقتصادی
سیاست اقتصادی ویته
سیاست اقتصادی:
تسریع در ساخت راه آهن
مداخله فعال دولت در امور مالی و اقتصادی
حیات کشور (حمایت از صنعت، صدور وجوه نقد
وام)
جذب سرمایه خارجی
اصلاحات مالی
اصلاحات مالی:
مالیات های غیر مستقیم افزایش یافت (1895 انحصار دولتی در
تجارت مشروبات الکلی، درآمدهای خزانه داری را در سال 1914 افزایش داد
فروش دولتی الکل بسته شد)، اما مالیات بسته شد
امپراتوری ها به طور قابل توجهی کمتر از سایر کشورها بودند
1891 - تعرفه گمرکی جدید (سیاست حمایت گرایی،
عوارض گمرکی افزایش یافت، توسعه سنگین تشویق شد
صنعت، که منجر به توقف تقریباً کامل واردات فلزات می شود)
وزیر دارایی با
1892 تا 1903
اصلی را توسعه داد
وضعیت ارضی
اصلاحات (1903-1904)،
اجرا شد
استولیپین
1897 - پشتوانه طلای روبل، افزایش قابلیت تبدیل و
پرداخت بدهی روبل (ذخایر طلای روسیه بیش از 100٪ است
پول کاغذی را پوشش داد، در حالی که آلمان و اتریش-مجارستان،
آبکاری طلا فقط حدود 50٪ بود

وزرا
امور داخلی
گورمیکین
1895 – 1899
سیپیاگین
1900 – 1902
پلهوه
1902 – 1904
توسط سوسیال انقلابیون کشته شد
سیاست ملی
روند نوسازی کشور مستلزم یکنواختی در
ساختار اداری، حقوقی و اجتماعی تمامی قلمروها
روسیه، معرفی یک زبان واحد و استانداردهای آموزشی.
در فنلاند (محدودیت های خودمختاری) مانیفست در سال 1899 منتشر شد.
که به امپراتور این حق را می داد که برای فنلاند بدون
رضایت سجم آن (محدودیت های سجم)؛ در سال 1901 ارتش ملی
واحدها منحل شدند و فنلاندی ها مجبور شدند به زبان روسی خدمت کنند
ارتش. کار اداری در سازمان های دولتی در فنلاند
باید فقط به زبان روسی انجام شود. رژیم غذایی فنلاند امتناع کرد
این قوانین را تصویب کردند و مقامات فنلاند آنها را تحریم کردند. در سال 1903، فرماندار کل
به فنلاند اختیارات اضطراری داده شد. این به طور قابل توجهی اوضاع سیاسی را تشدید کرد
وضعیت منطقه قلمرو فنلاند به پایگاهی برای گروه های انقلابی تبدیل شد که در آن
تروریست ها ترور خود را آماده می کردند و انقلابیون و لیبرال ها کنگره برگزار می کردند و
همایش ها.
در سال 1903، ناآرامی در میان جمعیت ارمنی رخ داد (فرمان انتقال
اموال کلیسای ارمنی-گریگوری در اختیار مقامات است، زیرا بخشی از درآمد، با توجه به
پلیس، برای حمایت از سازمان های ملی انقلابی ارمنی استفاده شد.
مردم ارمنی این فرمان را به عنوان حمله به ارزش های ملی و
سنت های مذهبی).
بازسازی رنگ پریده سکونت برای یهودیان (شما فقط می توانید در آن زندگی کنید
استان های غربی)، محدودیت در تعداد یهودیان در تحصیل
موسسات جوانان یهودی فعالانه به صفوف انقلابیون پیوستند
سازمان ها و اغلب در آنها سمت های رهبری داشتند. همزمان در کشور
افزایش قابل توجهی در نفوذ اقتصادی سرمایه یهودی وجود داشت. همه
سویاتوپولک-میرسکی
1904 – 1905
این باعث افزایش احساسات ضد یهود شد که اغلب منجر به
قتل عام ها (اولین قتل عام بزرگ علیه یهودیان در آوریل 1903 رخ داد
کیشینو، سپس در گومل بود).

سیاست کارگری
گسترش قانون کارخانه: در سال 1897 قانونی به تصویب رسید
محدود کردن روز کاری به 11.5 ساعت؛
Bulygin
ژانویه تا اکتبر 1905
حقوق بازرسی کارخانه که برای نظارت بر تخلفات طراحی شده است، گسترش یافته است
قوانین کارآفرینان برای خاموش کردن علل احتمالی اعتصابات؛
در سال 1903، قانونی در مورد غرامت کارگران توسط صاحبان کارخانه تصویب شد.
مجروح در محل کار؛ کارگران اجازه انتخاب داشتند
بزرگان کارخانه که انطباق کارآفرین با شرایط را زیر نظر داشتند
استخدام
استولیپین
1906 – 1911
S.V. زوباتوف
سیاست "سوسیالیسم پلیسی": ایجاد کارگران قانونی
سازمان های تحت نظارت پلیس و هدایت جنبش کارگری
منحصراً به مبارزه برای منافع اقتصادی («زوباتویسم»)،
بهبود وضعیت کارگران به موقع هدف منحرف کردن حواس بود
پرولتاریا از مبارزات ضد حکومتی. برای مدتی بخشی
کارگران به ایده همکاری با مقامات علاقه مند شدند و شروع به مشارکت کردند
سازمان های "Zubatov"، به نام آغازگر، رئیس آنها
اداره امنیت مسکو S.V. زوباتوف، اما این باعث شد
مقاومت کارخانه‌دارانی که به این نتیجه رسیدند که پلیس آن‌ها را به کار گرفته است
کارگران (تحت فشار آنها "اتحادیه های کارگری" منحل شدند) و بی اعتمادی به آنها
کارگرانی که از انتظار برای اصلاحات وعده داده شده خسته شده اند. سوسیال دموکرات ها
متوجه خطر ناشی از جنبش زوباتوف شد و شروع به مبارزه کرد
او: در نتیجه جنبش زوباتوف تعریف "تحریک" را دریافت کرد
و توده های کارگران از جامعه جدید عقب نشینی کردند.

پس از ترور پلهوه در سال 1904، وزیر جدید امور داخلی
امور سویاتوپلک-میرسکی، لیبرال منصوب شد.
P. D. Svyatopolk-Mirsky
در پایان سال 1904، او در یادداشتی به امپراتور، طرحی را پیشنهاد کرد
سازماندهی مجدد دولتی:
شامل در شورای دولتی نمایندگان منتخب از zemstvos و
عذاب،
دایره رای دهندگان را گسترش دهید و zemstvos را گسترش دهید
کل خاک روسیه
قرار بود به تدریج حقوق دهقانان برابر شود
طبقات دیگر و ارتقای جایگاه مومنان قدیمی و
اتباع خارجی.
نیکلاس دوم در دسامبر 1904 فرمانی در مورد اضطرار صادر کرد
تحولات
در پایان سال 1904 مبارزه سیاسی در کشور شدت گرفت.
سیاست اعلام شده توسط دولت P. D. Svyatopolk-Mirsky
اعتماد به جامعه منجر به افزایش فعالیت مخالفان شد
(اتحادیه آزادی لیبرال به جی. گپون پیشنهاد داد
به سرپرستی "جلسه کارگران کارخانه روسیه"
سن پترزبورگ» تا طوماری با محتوای سیاسی ارائه کند).

انقلاب 1905 - 1907

انقلاب 1905 - 1907

انقلاب 2.5 سال (از 9 ژانویه 1905 تا 3 ژوئن 1907) به طول انجامید.
او در رشد خود 3 مرحله را پشت سر گذاشت.

اهداف انقلاب
سرنگونی استبداد و ایجاد یک جمهوری دموکراتیک؛
رفع نابرابری طبقاتی؛
معرفی آزادی بیان، اجتماعات، احزاب و انجمن ها؛
نابودی مالکیت زمین و تقسیم زمین به دهقانان؛
کاهش روز کاری به 8 ساعت؛
به رسمیت شناختن حق کارگران در اعتصاب و ایجاد اتحادیه های کارگری.
ایجاد برابری بین مردم روسیه.
شرکت در انقلاب:
بیشتر متوسط ​​و کوچک
بورژوازی،
روشنفکران،
کارگران،
دهقانان،
سربازان،
ملوانان،
کارمندان
بنابراین، در سراسر کشور، با توجه به
اهداف و ترکیب شرکت کنندگان داشت
بورژوا دمکراتیک
شخصیت.

پیش درآمد انقلاب وقایع سن پترزبورگ بود:
اعتصاب عمومی (به دلیل اخراج ناعادلانه 4 کارگر آغاز شد
اعتصاب کارگران کارخانه پوتیلوف در اعتصاب 3، 7 و 8 ژانویه
به تمام شرکت های شهر گسترش یافت و جهانی شد) و
G. Gapon و I. A. Fullon در
"جلسات کارگران کارخانه روسی در سن پترزبورگ"
کارگران اعتصابی
دروازه کارخانه پوتیلوف
ژانویه 1905.
یکشنبه خونین: در 9 ژانویه، کارگران در حال پیاده روی به
به تزار با طوماری (توسط شرکت کنندگان در "جلسه کارگران کارخانه روسیه" به رهبری G. Gapon تهیه شد).
این طومار حاوی درخواستی از کارگران برای بهبود مواد خود بود
احکام و مطالبات سیاسی - تشکیل مجلس موسسان
بر اساس حق رای جهانی، برابر و مخفی، مقدمه
آزادی های دموکراتیک، مسئولیت وزرا در قبال مردم.
با نزدیک شدن ستون‌ها به پاسگاه‌های نظامی، افسران چنین خواستند
کارگران متوقف شدند، اما آنها به حرکت خود ادامه دادند. به
از ورود جمعیت 150 هزار نفری به مرکز شهر زیمنی جلوگیری کنید
در کاخ، نیروها مجبور به شلیک گلوله های تفنگ شدند. در پاسخ
کارگران شروع به گرفتن اسلحه و ساختن سنگر کردند. اورکلاک کردن
راهپیمایی غیرمسلح کارگران تأثیر تکان دهنده ای برجای گذاشت
جامعه. ایمان سنتی توده های کارگر به تزار متزلزل شد و
نفوذ احزاب انقلابی شروع به رشد کرد. تعداد اعضای حزب
درجات به سرعت پر شد. شعار «مرگ
خودکامگی!». بلافاصله پس از حوادث 9 ژانویه، وزیر Svyatopolk-Mirsky بود
برکنار شد و با Bulygin جایگزین شد. پست فرماندار کل سن پترزبورگ ایجاد شد که ژنرال در 10 ژانویه به سمت آن منصوب شد.
D. F. Trepov.

ابله انقلاب. طراحی توسط B. Kustodiev

مرحله اول: از 9 ژانویه تا پایان سپتامبر 1905
اعتصابات و اعتراضات ژانویه تا فوریه در پاسخ به یکشنبه خونین
با شعار «مرگ بر استبداد!»؛ موجی از اعتصابات سراسر کشور (از جمله در
راه آهن، دانشجویی و غیره)، جنبش دهقانی. رهبر توسط سوسیالیست-رولوسیونرها کشته شد. کتاب سرگئی الکساندرویچ.
در 18 فوریه، نیکلاس دوم خطاب به وزیر امور داخلی A. G. Bulygin را امضا کرد.
دستورالعمل در مورد تهیه قانون در مورد یک هیئت نماینده منتخب: قانونگذاری
دوما
تظاهرات بهار و تابستان کارگران در مسکو، اودسا، ورشو، لودز، ریگا و باکو.
آوریل - کنگره سوم RSDLP: سیر به سوی قیام مسلحانه.
فرمان تسامح دینی.
مه - اعتصاب بافندگان ایوانوو-وزنسنسسک، ایجاد بدنه جدید در ایوانوو-وزنسنسسک
مقامات (شورای نمایندگان مجاز (بهار - تابستان 1905)، با هدف رهبری اعتصاب و
مذاکره با مقامات و صاحبان کارخانه و همچنین سازماندهی تبلیغات مارکسیسم و
اندیشه های انقلابی؛
تشکیل اتحادیه دهقانان سراسر روسیه که با سیاست بیرون آمد
الزامات. حرکت دهقانان و کارگران کشاورزی در 5/1 شهرستان های مرکز
روسیه، گرجستان و لتونی؛
قیام ملوانان در کشتی جنگی "Prince Potemkin-Tavrichesky" (در طول یک خودجوش
قیام مسلحانه که به دلیل غذای بی کیفیت آغاز شد، ملوانان کشتی را در خود اسیر کردند
دست ها با کشتن تعدادی از افسران کشتی را به اودسا بردند و پس از 11 روز تسلیم رومانیایی ها شدند.
نیروهای).
در 6 آگوست، مانیفست نیکلاس دوم، دومای دولتی (Bulyginskaya) را به عنوان
نهاد مقننه و انتشار آیین نامه انتخابات با رای مخفی (نه
جهانی، نه مستقیم و نه برابر). سازماندهی انتخابات دومای دولتی به وزیر سپرده شد
امور داخلی Bulygin.

مرحله دوم: اکتبر - دسامبر 1905
بالاترین ظهور انقلاب
اکتبر - آغاز اعتصاب سیاسی همه روسیه (بیش از 2 میلیون شرکت کننده)، در طول
ماه، جنبش اعتصاب مسکو، سن پترزبورگ و دیگر مراکز صنعتی امپراتوری را فرا گرفت.
در 17 اکتبر 1905، نیکلاس دوم عالی ترین مانیفست "در مورد بهبود" را امضا کرد.
نظم عمومی»: معرفی برخی از آزادی های سیاسی و تشکیل قانونگذاری
دومای ایالتی بر اساس قانون جدید انتخاباتی. مانیفست به عنوان انگیزه ای برای
تشکیل دو حزب سیاسی با نفوذ
اصلاح 28 مهر بالاترین قوه مجریه: معرفی پست ریاست هیات وزیران در
به ریاست ویته
تحت تأثیر قیام های دهقانان، مانیفستی برای کاهش پرداخت های بازخرید امضا شد.
پرداخت ها و لغو کامل آنها از ژانویه 1907.
قیام ملوانان در سواستوپل و در رزمناو "اوچاکوف" به رهبری ستوان P.P.
اشمیت. قیام سرکوب شد، اشمیت و سه ملوان تیرباران شدند، بیش از 300 نفر محکوم شدند.
یا تبعید به کار سخت و سکونتگاه.
لیبرال ها که از گستردگی جنبش ترسیده بودند، از انقلاب عقب نشینی کردند. آنها از انتشار استقبال کردند
مانیفست و قانون جدید انتخابات. آنها به این نتیجه رسیدند که در تضعیف حکومت خودکامه موفق بوده اند
و با بهره گیری از آزادی های موعود، شروع به ایجاد احزاب سیاسی خود کردند.
اکتبر - نوامبر: تشکیل شوراهای نمایندگان کارگران در سن پترزبورگ (رئیس خروستالف-نوسار،
سپس تروتسکی) و در مسکو.
دسامبر: قیام مسلحانه در مسکو (سخنرانی هنگ 2 گرنادیر. قیام
با اعتصاب عمومی کارگران حمایت شد).
قانون جدید انتخاباتی برای انتخابات مجلس دومای ایالتی صادر شد که توسط
S.Yu. ویت

انتخابات آن عمومی نبود (در
کارگران مزرعه، زنان، در آنها حضور نداشتند،
سربازان، ملوانان، دانشجویان و کارگران،
شاغل در شرکت های کوچک).
هر کلاس کلاس خودش را داشت
هنجارهای نمایندگی: رای 1
مالک زمین برابر با 3 رأی بود
بورژوازی، 15 رای دهقانی و 25
صدای کارگران
نتیجه انتخابات مشخص شد
نسبت تعداد انتخاب کنندگان
دولت همچنان روی آن حساب می کرد
تعهد سلطنتی و دوما
توهمات دهقانان، بنابراین برای آنها وجود داشت
استاندارد نسبتاً بالایی تعیین شده است
دفاتر نمایندگی
انتخابات مستقیم نبود: برای
دهقانان - چهار درجه، برای کارگران
- سه درجه، برای اشراف و بورژوازی
- دو مرحله ای
محدودیت سنی (25 سال) و برای
املاک بالا مردم شهر
صلاحیت برای تضمین در انتخابات
مزیت بورژوازی بزرگ

مرحله سوم: ژانویه 1906 تا 3 ژوئن 1907
افول و عقب نشینی انقلاب
ژانویه 1906 - لغو پرداخت های بازخرید
فوریه 1906 - مانیفست در مورد تبدیل شورای دولتی به مجلس عالی
مجلس
آوریل - ژوئیه 1906 - دومای دولتی اول (انحلال در 9 ژوئیه)
آوریل 1906 - انتشار "قوانین اساسی امپراتوری روسیه"
ژوئیه 1906 - قیام سربازان و ملوانان در Reval، Kronstadt
اوت 1906 - سوء قصد به نخست وزیر P. A. Stolypin (انقلابیون سوسیالیست خانه ویلا را منفجر کردند). معرفی
دادگاه های نظامی
نوامبر 1906 - آغاز اصلاحات ارضی استولیپین
فوریه - 3 ژوئن 1907 - دومای دولتی دوم
3 ژوئن 1907 - مانیفست در مورد انحلال دومین دومای دولتی، قانون جدید انتخابات.
پلیس اعضای فراکسیون سوسیال دموکرات در دومای دولتی را دستگیر کرد
متهم به تدارک یک توطئه نظامی همزمان با مانیفست منتشر شد
قانون جدید انتخابات در انتخابات جدید به نمایندگان امتیاز داد
اشراف و بورژوازی بزرگ

دومای دولتی اول (72 روز - از آوریل تا ژوئیه 1906)
رئیس - Muromtsev (کادت). نقش اصلی را لیبرال ها ایفا می کنند (34٪ کادت ها، 14٪ از اکتبر ها، 23٪).
ترودویک ها، نزدیک به سوسیال انقلابیون و بیانگر منافع دهقانان. سوسیال دموکرات ها نمایندگی داشتند
منشویک ها (حدود 4٪ از کرسی ها)؛ صدها سیاه وارد دوما نشدند. بلشویک ها انتخابات را تحریم کردند).
معاصران دومای دولت اول را "دوما امید مردم برای یک مسیر صلح آمیز" نامیدند.
با این حال، حقوق قانونی آن حتی قبل از دعوت محدود شد. شورای دولتی مشورتی بود
به یک مجلس عالی قانونگذاری تبدیل شد. جدید "قوانین اساسی امپراتوری روسیه"
منتشر شده قبل از افتتاح دوما، برای تزار این حق را محفوظ می دارد که بدون تأیید او احکام صادر کند، که
در تضاد با وعده های مانیفست 17 اکتبر بود. با این حال، برخی از محدودیت های خودکامگی
به دست آمد، زیرا دومای دولتی حق ابتکار قانونگذاری را دریافت کرد و مجبور شد
بودجه دولتی را تصویب کند.
دوما برنامه ای را برای دموکراتیزه کردن روسیه پیشنهاد کرد: معرفی مسئولیت وزارتی به
دوما; تضمین تمام آزادی های مدنی؛ ایجاد آموزش رایگان همگانی؛ انجام دادن
اصلاحات ارضی؛ برآوردن خواسته های اقلیت های ملی؛ لغو مجازات اعدام و
عفو سیاسی کامل دولت این برنامه را نپذیرفت که آن را تقویت کرد
رویارویی با دوما
مسئله اصلی در دوما مسئله ارضی بود. دو لایحه مورد بحث قرار گرفت: دانشجویان دانشگاهی (به هزینه
دهقانان) و ترودویک ها (بیگانه سازی تمام زمین های خصوصی به صورت رایگان و واگذاری آنها به مالکان
فقط "استاندارد کار").
دولت با حمایت مالکان محافظه کار تمام پروژه ها را رد کرد. بعد از 72
روز بعد از افتتاح دوما، تزار آن را منحل کرد و اعلام کرد که مردم را آرام نمی کند، بلکه احساسات را برافروخته می کند.

دومای دولتی دوم (فوریه - ژوئن 1907)
رئیس - گولووین (کادت)، نقش رهبری نیروهای چپ (ترودویک ها، انقلابیون سوسیالیست و سوسیال دموکرات ها)
بلوک "چپ" را با 222 کرسی (43٪) تشکیل داد. کادت ها (19٪ صندلی ها)، 10٪ صدها سیاه پوست، 15٪
اکتبریست ها و نمایندگان بورژوا-ناسیونالیست).
سؤال اصلی پروژه‌های ارضی و گوناگون است: سوسیال دموکرات‌ها خواستار کامل شدند
مصادره زمین های زمین داران و ایجاد کمیته های محلی برای توزیع آن بین دهقانان.
پروژه های بیگانگی اجباری زمین های زمین داران دولت را به وحشت انداخت. بود
تصمیم برای متفرق کردن دوما گرفته شد. 102 روز طول کشید. بهانه انحلال
نمایندگان فراکسیون سوسیال دموکرات متهم به تهیه
کودتا.
در 3 ژوئن 1907، همزمان با مانیفست انحلال دومای دولتی،
قانون جدید انتخابات منتشر شده است. وضع قانون به تنهایی
دولت نقض مستقیم مانیفست 17 اکتبر 1905 از آن زمان بود
در آن، پادشاه وعده داد که «هیچ قانون جدیدی بدون تصویب نمی تواند دنبال شود
دومای دولتی".
3 ژوئن آخرین روز انقلاب 1905-1907 در نظر گرفته شده است.

دلایل ناقص بودن
انقلاب:
نفاق انقلابی
استحکام - قدرت
امتناع احزاب لیبرال
مبارزه، انتقال به پارلمانی
فعالیت.
حفظ ارتش و نیروی دریایی به طور کلی
به عنوان ستون خودکامگی
آغاز اصلاحات ارضی
استولیپین.
نتیجه اصلی این بود
که قدرت برتر بود
مجبور به ایجاد تغییر
نظام اجتماعی - سیاسی
روسیه. جدید توسعه یافته است
سازمان های دولتی،
شروع را نشان می دهد
توسعه پارلمانتاریسم
در جریان انقلاب ایجاد شد
پیش نیازهای اجرا
اصلاحات ارضی که
بیشتر کمک کرد
توسعه روابط بورژوایی در
دهکده.

وضعیت سیاسی-اجتماعی شهروندان روسیه تغییر کرده است:
آزادی های دموکراتیک معرفی شد،
سانسور لغو شد
مجاز به سازماندهی اتحادیه های کارگری و حقوقی سیاسی
مهمانی.
بورژوازی فرصت گسترده ای برای شرکت در زندگی سیاسی دریافت کرد
کشورها.
وضعیت مالی و حقوقی کارگران بهبود یافته است. در تعدادی از صنایع
دستمزد صنعت افزایش و کاهش یافت
ساعات کاری.
دهقانان به لغو پرداخت های بازخرید دست یافتند.
پایان انقلاب منجر به ایجاد یک سیاست داخلی موقت شد
ثبات در روسیه

سیستم سیاسی سوم ژوئن (1907-1914)
پس از انقلاب در روسیه، یک سیستم جدید سازمان سیاسی دولت بوجود آمد.
«پادشاهی سوم ژوئن» نامیده می شود.
سیاست داخلی دولت در این دوره با هدف تعیین می شد
شرایط پس از انقلاب:
هدف آن سرکوب جنبش ضد دولتی بود
(شروع واکنش در تمام عرصه های زندگی عمومی؛ تأثیر
اقدامات اداری و ایدئولوژیک: پلیس و بوروکراتیک
این دستگاه توسط مطبوعات و کلیسا کمک شد).
اجرای خط ضد انقلاب بر اساس «آیین نامه در
امنیت افزایش یافته و اضطراری" (مقامات محلی این حق را دریافت کردند
بازرسی اماکن هر مؤسسه و سازمان، دستگیری اعضای آنها.
بسیاری از سازمان های دهقانی، دانشجویی، دموکراتیک
روشنفکران، برخی از اتحادیه های کارگری بسته شدند، انتشار تعدادی از
روزنامه ها و مجلات دموکراتیک).
قانون انتخابات 3 ژوئن روند انتخابات دوما را تغییر داد
(کارگران نیمی از رای دهندگان را از دست دادند و دهقانان بیش از نیمی را از دست دادند
نمایندگان مناطق ملی (قفقاز، لهستان) سه برابر کاهش یافت،
8 میلیون نفر از ساکنان اورال، سیبری و آسیای مرکزی از حق رای محروم شدند).
تهاجم ایدئولوژیک به وضوح در مجموعه مقالاتی در مورد منعکس شد
روشنفکران روسی "ویخی" (1909)، که در آن نویسندگان از بی فایده بودن دفاع کردند.
مضر بودن اقدامات انقلابی کلیسا خواستار فروتنی مسیحی شد
و همکاری با دولت نمایندگان سازمان های صد سیاه راه می رفتند
حتی فراتر از آن، خواستار مرگ برای همه انقلابیون، توقف فعالیت ها
دوما
انقلاب
شهادت داد
ضرورت
اصلاحات
برای گسترش
حمایت اجتماعی
قدرت برتر
(مانور دادن بین
اجتماعی مختلف
به زور، با پذیرش
و اجرای جدید
قوانین)
بزرگترین
سیاسی داخلی
اصلاحات بود
استولیپینسکایا

P. A. Stolypin
از سال 1906 رئیس شورا
وزرا حامی
متحد و قوی
ایالات: سخنان او،
رو به چپ
خطاب به نمایندگان دوما: «...به شما
تحولات بزرگ مورد نیاز است
ما به یک روسیه بزرگ نیاز داریم!»
سیاست سرکوب را ترکیب کرد
علیه انقلابی
حرکات ("استولیپین
کراوات") با اصلاحات،
با هدف توسعه
سرمایه داری و تقویت
ایالت ها
در سال 1911 توسط سوسیال انقلابیون کشته شد
اصلاحات استولیپین
اصلاحات ارضی (1906-1911)
اصلاحات حکومت محلی (ایجاد
مؤسسات بی‌کلاس)
اصلاح آموزش و پرورش (ساخت مدارس در
روستا و انتقال به ابتدایی اجباری
تحصیلات)
اقداماتی برای بهبود زندگی کارگران
(بیمه، کاهش ساعت کار،
معرفی قوانین استخدام و غیره)

اصلاحات ارضی استولیپین
مسئله ارضی جایگاه اصلی را در سیاست داخلی اشغال کرد: مبارزه دهقانان
(نوامبر 1905) دولت را مجبور کرد تا از 1906 و از 1907 پرداخت های بازخرید را به نصف لغو کند.
به طور کامل
اما این کافی نبود: دهقانان زمین خواستند، بنابراین دولت مجبور شد
بازگشت به ایده کنار گذاشتن اشتراکی و گذار به دهقان خصوصی بود
مالکیت زمین (در سال 1902 توسط ویت بیان شد، اما پس از آن دولت از اجرای آن خودداری کرد، و
استولیپین بر انجام اصلاحات اصرار داشت و بنابراین آن را "استولیپین" نامیدند).
اصلاحات ارضی استولیپین
هدف اصلاحات:
حفظ مالکیت زمین
تسریع تکامل بورژوایی کشاورزی
کاهش تنش اجتماعی در روستا و ایجاد یک حمایت اجتماعی قوی برای دولت در آنجا
چهره بورژوازی روستایی
1) فرمان 9 نوامبر 1906 به دهقان اجازه داد جامعه را ترک کند.
و قانون 14 ژوئن 1910 خروج را اجباری کرد
2) دهقان می تواند تقاضای تجمیع قطعات تقسیمی را در یک برش (در روستا) و حتی
انتقال به مزرعه جداگانه (خارج از روستا)
3) از قسمتی از اراضی دولتی و شاهنشاهی صندوقی برای فروش آنها به دهقانان ایجاد شد
4) برای خرید این زمین ها و زمین های مالکان، بانک دهقان وام های نقدی داد
5) با توجه به "گرسنگی زمین" در مرکز روسیه، دولت اسکان دهقانان را تشویق کرد.
اورال: به مهاجران وام داده شد تا در مکانی جدید مستقر شوند، انبارهای دولتی ایجاد شد
ماشین آلات کشاورزی، ارائه مشاوره زراعی، پزشکی و
مراقبت های دامپزشکی

معنی و نتایج اصلاحات ارضی استولیپین
کمک به رشد اقتصاد کشور:
کشاورزی پایدار شده است
قدرت خرید جمعیت و درآمدهای ارزی مرتبط با
صادرات غلات
اصلاحات قشربندی اجتماعی را تسریع کرد:
تشکیل بورژوازی روستایی و پرولتاریا
دولت حمایت اجتماعی قوی در روستا پیدا نکرد، زیرا آن را راضی نکرد
نیاز دهقانان به زمین
اهداف اجتماعی محقق نشد:
تنها 20 تا 35 درصد از دهقانان در مناطق مختلف جامعه را ترک کردند، زیرا اکثریت آنها بودند
روانشناسی و سنت های جمعی را حفظ کرد
فقط 10 درصد از خانوارها کشاورزی را شروع کردند
کولاک ها بیشتر از فقرا جامعه را ترک می کردند. از زمین داران و
هموطنان فقیر، یک اقتصاد تجاری سودآور را آغاز کردند
فقرا به شهرها رفتند یا کارگر کشاورزی (کشاورز) شدند.
20 درصد دهقانانی که از بانک دهقانی وام دریافت می کردند ورشکست شدند
حدود 16 درصد از آوارگان نتوانستند در مکان جدیدی مستقر شوند و به مرکز بازگشتند
مناطق کشور و به صفوف پرولتاریا پیوست
توسعه همکاری ها در حال تشدید است (تعاونی ها به کشاورزان ماشین آلات، کود،
لباس ها؛ تعاونی ها در زمینه تولید ظاهر شدند: کره سازی، پرورش خوک،
پنیر و غیره)

دومای ایالتی سوم (5 سال از نوامبر 1907 تا ژوئن 1912)
رئیس - خومیاکوف (تا 1910، اکتبر)، گوچکوف (1910، اکتبر)، رودزیانکو (اکتبریست)،
هیچ یک از جناح ها اکثریت را به دست نیاوردند: 32 درصد از نمایندگان «راست»؛ 33 درصد از اکتوبریست ها بودند
مرکز; 12 درصد از کادت ها، 3 درصد از ترودویک ها، 4.2 درصد از سوسیال دموکرات ها و 6 درصد از احزاب ملی در موضع "چپ" قرار گرفتند.
بال. نتایج رای‌گیری به این بستگی داشت که «مرکز» کجا می‌چرخد. اگر به سمت "راست" بود، پس شکل گرفت
اکثریت «راست-اکتبریست» که از دولت حمایت کردند. اگر به سمت "چپ" بود، پس ایجاد شد
اکثریت «کادت-اکتبریست»، آماده اصلاحات لیبرال-دمکراتیک. بنابراین
مکانیسم آونگ اکتبر پارلمانی شکل گرفت (زمانی که دوما تصویب کرد
قانون ارتجاعی، اکتبریست ها همراه با سلطنت طلبان رای دادند، چه زمانی برای بحث مطرح شد
پروژه اصلاحات، آنها همراه با نمایندگان چپ رای دادند)
در شرایط پس از انقلاب، دولت به شکلی جدید با سه دولت سابق روبرو شد.
موضوع: کارگری، ملی و کشاورزی.
دوما 4 لایحه اصلی در مورد طول روز کاری، بیمه و
حقوق بازنشستگی کارگران
در سال 1912 قانون بیمه دولتی در برابر حوادث و بیماری به تصویب رسید. جمع
بیش از 2000 قانون تصویب شده است. پشتیبانی از اصلاحات Stolypin، تسلیح مجدد ناوگان و غیره.

اعدام کارگران لنا (آوریل 1912)
در آوریل 1912، در طی اعتصاب در معادن شراکت معدن طلا لنا
"لنزولوتو"، واقع در استان ایرکوتسک در امتداد رودخانه لنا، نیروهای دولتی افتتاح شدند.
آتش به کارگران
دلایل اعتصاب، طبق یک روایت، شرایط بسیار سخت کار و زندگی بود
تلاش های فرماندار ایرکوتسک F.A. Bantysh برای حل تعارض بین دولت
مین ها و مهاجمان نتیجه مثبتی ندادند
به دستور کاپیتان ژاندارم N.V. Treshchenkov، 11 فعال دستگیر شدند، به همین دلیل است.
چند هزار کارگر برای آزادی دستگیرشدگان رفتند اما به دستور
سربازان ترشچنکوف به سوی آنها آتش گشودند
هیچ اطلاعات رسمی در مورد تعداد قربانیان تیراندازی در تظاهرات وجود ندارد (منابع مختلف
از 83 به 270 کشته و از 100 تا 250 مجروح اعلام شد)
اعدام لنا آغاز ظهور جنبش انقلابی 1912 - 1914 بود:
در سال 1912 یک میلیون نفر دست به اعتصاب زدند
در سال 1914 بیش از 2 میلیون نفر
قیام های مسلحانه در ناوگان بالتیک و دریای سیاه در حال تدارک بود که افزایش می یافت
ناموفق
در تابستان 1912، سنگ شکنان پادگان تاشکند شورش کردند، 14 شورشی

دومای ایالتی چهارم (5 سال از نوامبر 1912 تا اکتبر 1917)
رئیس - رودزیانکو (اکتبریست). ترکیب حزبی آن تقریباً بدون تغییر باقی مانده است
دو اکثریت باقی ماندند (راست - اکتبر و اکتبر - کادت). جدید شکل گرفته است
حزب لیبرال مترقی که در برنامه خود از مشروطه سلطنتی حمایت می کرد
نظام، گسترش حقوق دوما و مسئولیت وزرا در قبال آن. مترقی ها را اشغال کردند
آنها با موقعیت میانی بین اکتبریست ها و کادت ها تلاش کردند تا به تحکیم لیبرال ها دست یابند.
ورود روسیه به جنگ جهانی اول در سال 1914 باعث خیزش بزرگ میهن پرستانه شد. در حالی که برای
با گذشت زمان، اعتراضات مخالفان کاهش یافت و تقریباً همه احزاب (به جز بلشویک ها) از آن حمایت کردند
دولت. با این حال، شکست در جبهه، وخامت وضعیت مالی کارگران، اعتصابات
کارگران، ناتوانی دولت برای تثبیت وضعیت در کشور - همه اینها باعث جدید شد
احیای جنبش اپوزیسیون در سال 1915، برخی از نمایندگان دومای دولتی و
شورای ایالتی بلوک مترقی را تشکیل داد. این شامل اکتبریست ها، مترقی ها،
کادت ها، نمایندگان احزاب ناسیونالیست. آنها خواستار تشکیل دولت شدند
برخوردار از اعتماد جامعه و مسئول در برابر دوما.

سیاست خارجی
وضعیت بین المللی در آستانه قرن XIX-XX.
مبارزه قدرت های بزرگ برای تقسیم مجدد جهان
تمایل فزاینده به الحاق مستقیم سرزمین های مختلف و تبدیل آنها به مستعمرات
امپراتوری آلمان که در سال 1870 ایجاد شد و از مرحله تقسیم اولیه جهان گذشت
بین دولت های سرمایه داری، به دنبال جبران زمان از دست رفته بود: به شدت
تضادهای آن با بریتانیای کبیر و فرانسه تشدید شد
ایالات متحده و ژاپن شروع به فعالیت بیشتر در صحنه جهانی کردند و مایل به گسترش بودند
حوزه های نفوذ اقتصادی و سیاسی آن
امپراتوری روسیه تا پایان قرن نوزدهم متحول شده بود. به یک قدرت قدرتمند اوراسیا،
از اختیارات بین المللی قابل توجهی برخوردار بود
انتخاب متحدان و تعیین اولویت های سیاست خارجی
بخشی از محافل حاکم مواضع توسعه طلبانه اتخاذ کردند و بیشتر از آن دفاع کردند
تملک های سرزمینی (A.M. Bezobrazov، A.P. Izvolsky، S.D. Sazonov)
بخشی از نخبگان حاکم (S.Yu. Witte، P.A. Stolypin) خطر مسلح شدن را درک کردند.
درگیری ها برای نوسازی داخلی کشور، به همین دلیل بر حل آن اصرار داشتند
تناقضات از طریق ابزارهای دیپلماتیک مسالمت آمیز: روسیه ابتکاراتی در این زمینه اتخاذ کرد
مسائل خلع سلاح، جنگ و صلح (کنفرانس لاهه 1899)

سیاست خارجی

کنفرانس لاهه 1899
به ابتکار نیکلاس دوم تشکیل شد و نمایندگان 26 نفر در آن حضور داشتند
کشورهای اروپا، آسیا، آمریکا
وظیفه شرکت کنندگان آن توسعه اقداماتی برای محدود کردن سلاح ها و اطمینان از آن بود
صلح پایدار
پروژه های ارائه شده توسط روسیه:
1) تعلیق تسلیحات
2) منع روش های ظالمانه جنگ (استفاده از مواد منفجره جدید به ویژه قوی).
مواد، گازهای خفه کننده، گلوله های انفجاری، پرتاب گلوله های مخرب از هواپیما
وسایل نقلیه و اقدامات ناوشکن های زیردریایی)
3) ایجاد دادگاه داوری برای حل و فصل اختلافات بین قوا
کار کنفرانس را می توان شکستی دانست، زیرا فقط محدود بود
ممنوعیت گلوله های انفجاری، گازهای خفه کننده و پرتاب گلوله از هوا
این کنفرانس هیچ نتیجه مشخصی در محدود کردن تسلیحات نداشت، اما
منجر به انعقاد سه کنوانسیون شد:
در مورد حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی
در مورد قوانین و آداب و رسوم جنگ زمینی
در مورد اعمال کنوانسیون ژنو در مورد مجروحان و بیماران در جنگ دریایی
رد ماهیت نکات اصلی که کنفرانس برای آن تشکیل شده است،
در نتیجه اعتراض کمیسر آلمانی صورت گرفت. استدلال های او به وضوح نشان داد
آلمان به دنبال اهدافی است که دقیقاً برخلاف میل به توقف یا حتی
کاهش جنگ در اروپا

جهت گیری های اصلی سیاست خارجی
جهت اصلی خاورمیانه باقی ماند: تنگه های دریای سیاه و بالکان
(مردم بالکان، هم استقلال پیدا کردند و هم تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی ماندند،
همچنان روسیه را حامی و متحد خود می دیدند، اما تقویت روابط دوستانه با
آنها با مخالفت بسیاری از کشورهای اروپایی مواجه شدند)
در جهت اروپا، روابط متفقین سنتی با قدرت های اروپای مرکزی (آلمان و اتریش-مجارستان) به طور فزاینده ای سرد می شد (آنها نمی توانستند).
جلوگیری از جلسات مکرر "نسبی" امپراتورهای روسیه و آلمان). روسیه تقویت شد
اتحاد با فرانسه، در 1891-1893 منعقد شد و مجبور شد به انگلستان نزدیک شود.
این امر با توازن جدید قوا در اروپا تسهیل شد (در سال 1904 فرانسه و بریتانیا،
آنها پس از حل و فصل مسائل بحث برانگیز در آفریقا، توافق نامه ای را امضا کردند (از "entente cordiale" فرانسوی -
توافق صمیمانه، entente) که زمینه را برای سیاسی و نظامی بین المللی آنها ایجاد کرد
مشارکت؛ روسیه به اتحاد انگلیس و فرانسه پیوست. با این حال، در برخی شرایط درگیری
آغاز قرن بیستم فرانسه و انگلیس عجله ای برای حمایت از روسیه نداشتند. این او را مجبور کرد که به دنبال توافق باشد
توسط دولت آلمان).
در آستانه قرن XIX-XX. روسیه جهت خاور دور خارجی خود را تشدید کرده است
سیاستمداران در پایان قرن نوزدهم. خاور دور به محلی برای جذب منافع همه قدرت های بزرگ تبدیل شده است. ضعیف و
چین عقب مانده مورد تهاجم امپریالیستی بسیاری از کشورها قرار گرفت. مناطق نفوذ آنها (مستعمرات)
توسط انگلستان، آلمان، فرانسه خریداری شد. ایالات متحده دکترین "درهای باز و برابر" را اعلام کرد
فرصت ها» که در عمل به بردگی اقتصادی چین منجر شد. ژاپن از
او کره، تایوان، جزایر پسکادورس. او مدعی نقش رهبری در منطقه اقیانوس آرام و
او با شعار ایجاد «آسیای بزرگ» تدارک حمله به منچوری، استان شمال شرقی بود.
چین. ادعای ژاپن در نزدیکی مرزهای روسیه امنیت مناطق شرقی را به خطر انداخت
امپراتوری ها

شرق دور
1895 - بانک روسیه و چین تأسیس شد.
1896 - مذاکرات با چین: نتیجه گیری بین روسیه و چین انجام شد
اتحاد دفاعی در برابر ژاپن، ساخت چین-شرق آغاز شد
راه آهن (CER) از طریق منچوری.
1898 - توافق با چین: روسیه شبه جزیره لیادونگ را اجاره کرد
پایگاه نظامی پورت آرتور به مدت 25 سال. حضور نیروی دریایی روسیه در خلیج
Qinhuangdao به او اجازه داد سیاست فعالی را هم در چین و هم در کره دنبال کند
شبه جزیره
1900 سرباز روسی به منچوری وارد شدند (در طول جنگ چین و ژاپن در
1895 ژاپن کره، بخشی از منچوری را با لیائودونگ، اما تحت فشار اروپا، فتح کرد
قدرت ها آن را رها کردند، در نتیجه روسیه آن را دریافت کرد).
1903 مذاکرات روسیه و ژاپن در مورد سرنوشت منچوری و کره به بن بست رسید.
از آنجایی که هر دو طرف به دنبال تسلط کامل در چین بودند (ژاپن مورد حمایت قرار گرفت
انگلستان که در سال 1902 با او ائتلاف کرد).
1904 جنگ روسیه و ژاپن آغاز شد. طبق برنامه وزرای روسیه (پلهوه،
بزوبرازوف) قرار بود حواس توده ها را از شرکت در آن منحرف کند
اعتراضات ضد دولتی

جنگ روسیه و ژاپن (1904 - 1905)
دلایل: رویارویی روسیه و ژاپن در خاور دور
اجاره شبه جزیره لیادونگ و ساخت پورت آرتور
CER و گسترش اقتصادی به منچوری
مبارزه برای حوزه های نفوذ در چین و کره
جنگ به عنوان وسیله ای برای منحرف کردن مردم از جنبش انقلابی
(بزوبرازوف و همراهانش - "یک جنگ کوچک پیروزمندانه")
استفاده از جدیدترین سلاح ها: توپخانه دوربرد،
جنگنده ها، ناوشکن ها
موازنه قدرت
روسیه
پتانسیل نظامی عظیم (به امید پیروزی سریع)؛
منابع نظامی در خاور دور به طور قابل توجهی ضعیف بود









1 از 8

ارائه با موضوع:پرتره تاریخی نیکلاس II

اسلاید شماره 1

توضیحات اسلاید:

اسلاید شماره 2

توضیحات اسلاید:

اطلاعات کلی نیکلاس دوم الکساندرویچ (6 مه 1868، تزارسکوئه سلو - 17 ژوئیه 1918، یکاترینبورگ) - امپراتور تمام روسیه، تزار لهستان و دوک بزرگ فنلاند، آخرین امپراتور امپراتوری روسیه (20 اکتبر 1894 - مارس) 2، 1917). از خانه امپراتوری رومانوف. سرهنگ (1892); علاوه بر این، از پادشاهان بریتانیا، او دارای درجات دریاسالار ناوگان (1908) و فیلد مارشال ارتش بریتانیا (1915) بود. سلطنت نیکلاس دوم با توسعه اقتصادی روسیه و در عین حال توسط رشد تضادهای سیاسی-اجتماعی در آن، جنبش انقلابی که منجر به انقلاب 1905-1907 و انقلاب 1917 شد. در سیاست خارجی - گسترش در خاور دور، جنگ با ژاپن و همچنین مشارکت روسیه در بلوک های نظامی قدرت های اروپایی و جنگ جهانی اول. نیکلاس دوم در جریان انقلاب فوریه 1917 از تاج و تخت کناره گیری کرد و در حبس خانگی به سر برد. خانواده او در کاخ تزارسکویه سلو. در تابستان 1917، با تصمیم دولت موقت، او و خانواده اش به توبولسک تبعید شدند و در بهار 1918 توسط بلشویک ها به یکاترینبورگ منتقل شد و در ژوئیه 1918 به همراه خود تیرباران شد. خانواده و همکاران

اسلاید شماره 3

توضیحات اسلاید:

دوران کودکی در اوایل کودکی معلم نیکلای کارل اوسیپوویچ هیث انگلیسی بود که در روسیه زندگی می کرد. ژنرال G. G. Danilovich در سال 1877 معلم رسمی او به عنوان وارث او منصوب شد. نیکولای در خانه به عنوان بخشی از یک دوره بزرگ ژیمناستیک تحصیل کرد. این مطالعات به مدت 13 سال انجام شد: هشت سال اول به موضوعات یک دوره آموزشی طولانی مدت اختصاص یافت، که در آن توجه ویژه ای به مطالعه تاریخ سیاسی، ادبیات روسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی شد (نیکلای الکساندرویچ به عنوان یک بومی انگلیسی صحبت می کرد. ) پنج سال بعد به مطالعه امور نظامی، علوم حقوقی و اقتصادی لازم برای یک دولتمرد اختصاص یافت.

اسلاید شماره 4

توضیحات اسلاید:

تحصیلات، خدمات در دو سال اول، نیکولای به عنوان افسر جوان در صفوف هنگ پرئوبراژنسکی خدمت کرد. دو فصل تابستان در رده های هنگ حصار گارد غریق به عنوان فرمانده اسکادران خدمت کرد و سپس در رده های توپخانه به آموزش اردو پرداخت. در 6 اوت 1892 به درجه سرهنگ ارتقا یافت. در همان زمان پدرش او را با امور اداره کشور آشنا می کند و از او برای شرکت در جلسات شورای دولتی و کابینه وزیران دعوت می کند. به پیشنهاد وزیر راه آهن S. Yu. Witte، نیکولای در سال 1892، به منظور کسب تجربه در امور دولتی، به عنوان رئیس کمیته ساخت راه آهن ترانس سیبری منصوب شد. وارث در سن 23 سالگی مردی بود که اطلاعات گسترده ای در زمینه های مختلف دانش دریافت کرده بود.برنامه آموزشی شامل سفر به استان های مختلف روسیه بود که با پدرش انجام داد. برای تکمیل تحصیلات خود ، پدرش رزمناو "حافظه آزوف" را به عنوان بخشی از اسکادران برای سفر به خاور دور در اختیار خود قرار داد. او در نه ماه با همراهی خود از اتریش-مجارستان، یونان، مصر، هند، چین، ژاپن دیدن کرد و بعداً از طریق زمینی از ولادیووستوک تا سراسر سیبری به پایتخت روسیه بازگشت. سیاستمدار مخالف، عضو دومای دولتی V.P. Obninsky، در مقاله ضد سلطنتی خود "آخرین خودکامه"، استدلال کرد که نیکلاس "در یک زمان سرسختانه از تاج و تخت امتناع کرد"، اما مجبور شد تسلیم خواسته های الکساندر سوم شود و " مانیفست در زمان حیات پدرش در مورد به سلطنت رسیدن او را امضا کنید.» تاج و تخت.

اسلاید شماره 5

توضیحات اسلاید:

شخصیت اخلاقی مورخ مدرن روسی دکترای علوم تاریخی بوخانوف، با توصیف شخصیت و رفتار اخلاقی آخرین تزار روسیه، توصیف زیر توسط بارونس S. K. Buxhoeveden از او را بسیار دقیق می داند: "استفاده آسان، بدون هیچ گونه تأثیرگذاری، او دارای وقار ذاتی بود که هرگز اجازه نمی داد. فراموش شدن، او کیست در عین حال، نیکلاس دوم جهان بینی کمی احساساتی، بسیار وظیفه شناس و گاه بسیار ساده اندیش یک نجیب زاده قدیمی روسی داشت... او نسبت به وظیفه خود نگرش عرفانی داشت، اما نسبت به ضعف های انسانی نیز ملایم بود و دلسوزی ذاتی داشت. برای مردم عادی - به ویژه دهقانان. اما او هرگز آنچه را که «مسئله پول تاریک» نامید نبخشید.

اسلاید شماره 6

توضیحات اسلاید:

نیکلاس دوم در طول بیست و چند سال سلطنت خود، کارهای زیادی برای امپراتوری روسیه انجام داد: 1) اول از همه، شایان ذکر است که در طول سلطنت وی، جمعیت امپراتوری روسیه تقریباً 50،000،000 نفر افزایش یافت. 40 درصد و رشد طبیعی جمعیت به 3000000 نفر در سال افزایش یافت. در همان زمان، استاندارد کلی زندگی به طور قابل توجهی افزایش یافت. 2) به لطف توسعه فعال کشاورزی و همچنین ابزارهای ارتباطی پیشرفته تر، به اصطلاح "سال های گرسنگی" در آغاز قرن بیستم به سرعت حذف شد. . شکست محصول در حال حاضر به این معنی نیست که قحطی خواهد بود، زیرا برداشت بد در برخی مناطق با برداشت خوب در برخی دیگر جبران می شود. در دوره نیکلاس دوم، برداشت غلات به طور قابل توجهی افزایش یافت. 3) تولید زغال سنگ به طور قابل توجهی افزایش یافت. در تمام دوران سلطنت نیکلاس دوم تقریباً چهار برابر شد.

اسلاید شماره 7

توضیحات اسلاید:

4) همچنین در دوران سلطنت نیکلاس دوم، صنعت متالورژی بسیار افزایش یافت. به عنوان مثال، ذوب آهن تقریباً چهار برابر و تولید مس پنج برابر افزایش یافت. به لطف این، رشد بسیار سریعی در زمینه مهندسی مکانیک آغاز شد. در نتیجه تعداد کارگران از 2000000 نفر به 5000000 نفر افزایش یافت 5) طول راه آهن و تیرهای تلگراف به میزان قابل توجهی افزایش یافت. همچنین شایان ذکر است که در زمان نیکلاس دوم ارتش امپراتوری روسیه به طور قابل توجهی افزایش یافت. نیکلاس دوم موفق شد قوی ترین ناوگان رودخانه ای جهان را ایجاد کند.6) در دوران نیکلاس دوم، سطح تحصیلات جمعیت به میزان قابل توجهی افزایش یافت. تولید کتاب نیز افزایش یافت 7) در نهایت شایان ذکر است که در تمام دوران سلطنت نیکلاس دوم، خزانه داری امپراتوری روسیه افزایش چشمگیری داشت. در آغاز سلطنت او 1,200,000,000 روبل و در پایان - 3,500,000,000 روبل بود.همه اینها نشان می دهد که نیکلاس دوم یک حاکم بسیار با استعداد بود. به گفته معاصران او، اگر همه چیز به همین منوال پیش می رفت، در دهه 1950 امپراتوری روسیه به توسعه یافته ترین کشور در تمام اروپا تبدیل می شد.

اسلاید شماره 8

توضیحات اسلاید:

آغاز قرن بیستم. دوران سلطنت نیکلاس دوم.


قلمرو امپراتوری روسیه در آغاز قرن بیستم حدوداً بود 24 میلیون کیلومتر مربع . 80% جمعیت در مناطق روستایی زندگی می کردند. در انگلیس همزمان 78% جمعیت در شهرها زندگی می کردند.


امپراتوری روسیه در آغاز قرن بیستم

اکثر جمعیت هستند 72% - در بخش اروپایی کشور، فقط در سیبری زندگی می کرد 5% . بزرگترین شهرها مسکو و سنت پترزبورگ هستند: تقریباً هر کدام 2 میلیون. ساکنان.


سرشماری جمعیت انجام شده در سال 1897 چنین توزیعی را توسط املاک :

بازرگانان

روحانیت

بزرگواران

فلسطینیان

دهقانان


اعیان و روحانیونمتعلق به کلاس های ممتاز: از بخشی از مالیات، خدمت سربازی، تنبیه بدنی معاف بودند، به جرایم آنها در دادگاه های جداگانه رسیدگی می شد.

بورژوازی(جمعیت شهری: تجار خرد، صنعتگران، کارگران اجیر) و دهقانان(ساکنان روستایی که به کار کشاورزی اشتغال داشتند) متعلق به بی امتیازاملاک آنها

پرداخت کلیه مالیات و عوارض

مورد تنبیه بدنی قرار گرفتند.

بازرگانان - طبقه نیمه ممتاز. به جای مالیات نظرسنجی، سهم ویژه ای به بیت المال می دادند، از مجازات بدنی معاف بودند و

خدمت اجباری به ارتش


جمعیت حومه ملی امپراتوری روسیه نامیده می شد "اتباع خارجی"و 6.6 درصد بوده است.


روسیه بود سلطنت موروثی مطلق. امپراتور مالک تمام شاخه های حکومت بود.

نشان دولت یک عقاب دو سر بود. سرود "خدایا تزار را حفظ کن" است، پرچم سفید و آبی و قرمز است.


پس از مرگ اسکندر سوم، پسر ارشدش نیکلاس امپراتور روسیه شد. او در 20 اکتبر تاجگذاری کرد 1894 ، در 26 سالگی سلطنت کرد نیکلاس دوم 23 ساله. در طول جشن تاجگذاری، حوادث غم انگیزی در میدان خودینسکویه رخ داد. نیکولای در بین مردم لقب "خونین" را دریافت کرد.

عنوان کامل نیکلاس دوم به عنوان امپراتور:

« به لطف سریع خداوند، نیکلاس دوم، امپراتور و خودکامه تمام روسیه، مسکو، کیف،

ولادیمیرسکی، نوگورودسکی؛ تزار کازان،

تزار آستاراخان، تزار لهستان، تزار سیبری، تزار Tauride Chersonesos، تزار گرجستان. حاکم پسکوف و دوک بزرگ اسمولنسک، لیتوانی، ولین،

پودولسک و فنلاند؛ شاهزاده استلند، لیوونیا، کورلند و سمیگال، ساموگیت، بیالیستوک،

کورلسکی، تورسکی، یوگورسکی، پرمسکی،

ویاتسکی، بلغاری و دیگران؛ پادشاه و دوک بزرگ نواگورود سرزمین های نیزوفسکی،

چرنیگوف، ریازان، پولوتسک،

روستوف، یاروسلاول، بلوزرسکی،

اودورسکی، اودورسکی، کوندیسکی، ویتبسکی،

استاد مستیسلاوسکی و تمام کشورهای شمالی؛ و حاکم ایورسکی،

اراضی و مناطق کارتالینسکی و کاباردینسکی ارمنستان؛ شاهزادگان چرکاسی و کوهستانی و دیگر حاکمان و مالکان موروثی، فرمانروای ترکستان؛ وارث نروژ، دوک شلسویگ-هولشتاین، استورمارن،

دیتمارسنسکی و اولدنبورسکی و غیره و غیره و غیره ».

نیکلاس دوم


نیکولای در سن 5 سالگی

تزارویچ نیکولای الکساندرویچ. 1889

دوک بزرگ نیکولای الکساندرویچ پیر شد

آموزش نیکلای از 8 سالگی آغاز شد. در میان معلمان او دانشمندان، سیاستمداران،

دولتمردان او چندین زبان می دانست و تاریخ روسیه و جهان را مطالعه کرد.



بر خلاف پدرش الکساندر سوم، نیکلاس تصور یک شخصیت قوی را نشان نداد. تزار در برخورد با امور دولتی "استقامت و دقت فوق العاده ای" از خود نشان داد.

اگرچه به طور کلی، حکومت بر یک امپراتوری بزرگ برای او "بار سنگین" بود.

معاصران خاطرنشان کردند که نیکولای حافظه ای سرسخت، قدرت مشاهده و مشاهده داشت.

فردی متواضع، صمیمی و حساس.

او بیش از همه برای آرامش، عادات، سلامتی خود ارزش قائل بود

و مخصوصاً رفاه خانواده اش که از او بود

پشتیبانی اصلی

هنگام پر کردن فرم های سرشماری در سال 1897. نیکلاس دوم در ستون "اشغال" نشان داد: "استاد سرزمین روسیه".








الکساندرا فدوروونا حتی پس از 20 سال ازدواج به نام نیکولای "پسر من، آفتاب من."



شایعات در مورد عیاشی که راسپوتین ترتیب داده بود، در مورد مستی و هرزگی او در سراسر پایتخت پخش شد. در دسامبر 1916، او در نتیجه "توطئه جامعه عالی" کشته شد.


صادرات تخم مرغ

صادرات کتان

صادرات غلات

صادرات کره

در آغاز قرن بیستم، امپراتوری روسیه عمدتاً بود کشور کشاورزی. این کشور در کشت و فروش چاودار، گندم، جو، جو دوسر در جهان رتبه اول، در کلکسیون سیب زمینی و چغندر قند و همچنین در تعداد گاو رتبه دوم را به خود اختصاص داد. روسیه مقدار زیادی چوب، محصولات چوبی، گوشت، مرغ و چرم صادر کرد.


در همان زمان، به طور فعال در حال توسعه بود صنعت، تولید زغال سنگ، نفت، طلا، مس و ذوب چدن، آهن و فولاد به سرعت رشد کرد.

در سال 1900، روسیه در تولید نفت در صدر قرار گرفت.

تا سال 1913 رتبه 5 تا 6 جهان از نظر کل تولیدات صنعتی، رتبه 4 تا 5 در حجم مطلق سنگ آهن، زغال سنگ و تولید فولاد.


راه آهن ترانس سیبری

در پایان قرن نوزدهم - آغاز قرن بیستم به سرعت رشد کرد طول راه آهن(از 21226 ورست به 33869 ورست)، افزایش می یابد تعداد شرکت های صنعتی و تعداد کارگران(از 38401 نفر به 1742181 نفر).


اقتصاد روسیه به سرعت در حال تغییر بود و تغییراتی در قوانین نیز لازم بود.

هنگامی که نیکلاس به قدرت رسید، بسیاری امیدوار بودند که امپراتور جدید اصلاحاتی را که پدربزرگش الکساندر دوم طراحی کرده بود انجام دهد، اما در اولین سخنرانی عمومی خود، نیکلاس اعلام کرد که از پایه های خودکامگی به همان اندازه که "فراموش نشدنی" خود استوار و استوار محافظت خواهد کرد. پدر و مادر فوت شده.»


صفحه 11 اعتصاب، اعتصاب -

نارضایتی از سیاست های امپراتور در جامعه رو به افزایش بود. اشراف می خواستند حقوق بیشتری در اداره دولت به دست آورند، دهقانان از کمبود زمین و فقر رنج می بردند، کارگران شروع به مبارزه برای حقوق خود از طریق اعتصاب کردند.


خواسته های کارگران در جریان اعتصاب سال 1902 به مدیریت راه آهن ولادیکاوکاز ارائه شد.

1. روز کاری 9 ساعت.

2. لغو کامل کلیه جریمه ها.

3. برخورد مودبانه و انسانی با کارگران

4. ایجاد مدرسه رایگان برای فرزندان کارگران در صورت نیاز.

5. ارسال برگه قیمت در کلیه کارگاه ها.

6. صدور فوری مزایای کارگران، مجروحان و بیماران.

7. صدور ادوات دولتی به نجار و نجار.

8. کسانی که در هنگام ناهار کار می کنند 2 ساعت حقوق دریافت کنند

9. هنگام تولد فرزند، 15 روبل به کارگر بدهید، همچنین در صورت فوت یکی از اعضای خانواده کارگر.


اسلاید 1

نیکولای II - "استاد سرزمین روسیه" "اگر مرا تا این حد آرام می بینید، به این دلیل است که ایمانی تزلزل ناپذیر دارم که سرنوشت روسیه، سرنوشت من و خانواده ام در دستان خداوند است. من را در همان جایی که هستم قرار ده. هر اتفاقی بیفتد، با این اعتقاد که هرگز فکر دیگری جز خدمت به کشوری که او به من سپرده است، در برابر اراده او سر تعظیم فرود خواهم آورد.»

اسلاید 2

نیکلاس دوم یک کار بزرگ در ساختار دولتی انجام داد. رفاه روسیه در دوران سلطنت او به سرعت به اوج بی سابقه ای رسید. اما این برای او آسان نبود، در هیچ لایه ای از جامعه درک و همدردی با سیاست قدرت بزرگ روسیه وجود نداشت. استثنا درصد کمی از افراد جامعه تحصیل کرده بودند. امپراتور حتی در میان وزرای متعدد خود با همدلی مواجه نشد و اغلب مجبور بود در اجرای سیاست ها و اقدامات لازم بر مقاومت برخی از آنها غلبه کند.

اسلاید 3

تزار شهید یک وطن‌پرست معقول روسی بود و به هر طریق ممکن از فرهنگ، صنعت، کشاورزی و رشد امور مالی دولتی و خصوصی روسیه حمایت می‌کرد.

اسلاید 4

V.K. Plehve. او معتقد بود که روسیه تاریخ و نظام اجتماعی خاص خود را دارد. او با لزوم انجام اصلاحات در حکومت محلی موافق بود، اما پیشنهاد کرد که به تدریج و تحت کنترل دولت تزاری انجام شود. "Zubatovshchina" S.Yu. ویت: صنعتی شدن کشور نه تنها یک کار اقتصادی، بلکه یک وظیفه سیاسی است، زیرا اجرای آن از یک سو به جمع آوری بودجه برای انجام اصلاحات اجتماعی فوری، اشتغال به کشاورزی و از سوی دیگر امکان می دهد. تا بتدریج اشراف را از صحنه سیاسی بیرون کنند و نمایندگانی را با سرمایه کلان جایگزین کنند که این امر سیاسی را اصلاح می کند. P.D. سویاتوپولک-میرسکی

اسلاید 5

در سال 1894، در آغاز سلطنت امپراتور نیکلاس دوم، روسیه 122 میلیون نفر جمعیت داشت. در طول بیست سال سلطنت نیکلاس دوم، جمعیت امپراتوری بیش از پنجاه میلیون نفر افزایش یافت - 40٪. رشد طبیعی جمعیت از سه میلیون نفر در سال گذشت. اگر انقلاب در سال 1917 رخ نمی داد، تا سال 1959 جمعیت آن به 275 میلیون نفر می رسید.

اسلاید 6

روسیه امپراتوری سیاست مالی خود را نه تنها بر اساس بودجه های بدون کسری، بلکه بر اصل انباشت قابل توجه ذخایر طلا استوار کرد. در زمان امپراتور نیکلاس دوم، طبق قانون سال 1896، ارز طلا در روسیه معرفی شد. تا پایان ژوئیه 1914، گردش پول کاغذی با طلا به 106.9٪ رسید.

اسلاید 7

1 طلا روبل = 2.67 طلا فرانک یا 1 زول. روبل = 51 آمریکا. خشمگین سنت غیر مستقیم: در روسیه - 3.11 در روسیه 5.98 در اتریش - 10.19 در اتریش 11.28 در فرانسه - 12.35 در فرانسه 16.00 در آلمان - 12.97 در انگلستان - 26.75 در آلمان 9.64 در انگلستان 13.86

اسلاید 8

بین 1890 و 1913 صنعت روسیه بهره وری خود را چهار برابر افزایش داد. تعداد شرکت های سهامی تأسیس شده و سرمایه مجاز آنها 2.3 برابر و سرمایه سرمایه گذاری شده در آنها 3.4 برابر افزایش یافت.

اسلاید 9

تولید انواع اصلی محصولات صنعتی در سالهای 1887-1913 میلیون پود نوع 1887 1900 1913 چدن 36.1 176.8 283 زغال سنگ 276.2 986.4 2215 فولاد و آهن 35.5 1653 O3.13.13.165. 11.5 16 25.9 شکر 25.9 48.5 75.4

اسلاید 10

اسلاید 11

جمعیت روسیه امپراتوری به هیچ وجه فقیر نبود و بخش قابل توجهی از درآمد خود را پس انداز می کرد. به نوبه خود، این پس انداز از طریق سیستم بانکی به اقتصاد کشور هدایت شد که انگیزه سرمایه گذاری قدرتمندی را ایجاد کرد. روسیه در زمان سلطنت نیکلاس دوم به رشد اقتصادی 4.3 برابری دست یافت!!! در سال 1913، روسیه از نظر درآمد سرانه در رتبه چهارم جهان قرار داشت.

اسلاید 12

در سال 1914، با وجود زمان جنگ، تزار قاطعانه شروع به تحقق رویای دیرینه خود - ریشه کنی مستی کرد. برای مدت طولانی، نیکولای الکساندرویچ با این اعتقاد آغشته بود که مستی یک رذیله است که مردم روسیه را فرسوده می کند و این وظیفه دولت تزار است که به مبارزه با این رذیله بپیوندد. با این حال، تمام تلاش های او در این جهت با مقاومت سرسختانه در شورای وزیران مواجه شد، زیرا درآمد حاصل از فروش مشروبات الکلی اقلام اصلی بودجه - یک پنجم بودجه دولتی - را تشکیل می داد. درآمد. قیمومیت برای متانت ملی ایجاد شد: «ای سرور بزرگ، سجده مردمت را بپذیر! رئیس دوما رودزیانکو.

اسلاید 13

دولت P. A. Stolypin یکی از مهم ترین و درخشان ترین اصلاحات را انجام داد - اصلاحات ارضی. نهضت اسکان مجدد حمایت مالی و مادی بانک دهقانی دولتی در آستانه انقلاب فوریه، دهقانان بر اساس مالکیت و اجاره، مالکیت: 100٪ از زمین های قابل کشت در روسیه آسیایی و حدود 90٪ از کل مساحت روسیه اروپایی را داشتند. . "قانون استولیپین" (1906) به دهقان اجازه داد تا جامعه را ترک کند و مالک فردی و ارثی زمین شود. روسیه آماده تبدیل شدن به کشور صاحبان کوچکی بود که به سرعت ثروتمند شدند

اسلاید 14

روسیه نان آور اصلی اروپای غربی بود. روسیه 50 درصد واردات جهانی تخم مرغ را تامین می کرد.صادرات چاودار در سال 1894 بالغ بر 2 میلیارد پود و در سال 1913: 4 میلیارد پود بود. مصرف شکر از 4 به 9 کیلوگرم در سال برای هر نفر افزایش یافت (زمانی شکر محصول بسیار گرانی بود) در آستانه جنگ جهانی اول روسیه 80 درصد تولید کتان جهان را تولید می کرد.

اسلاید 15

امپراتور از سرمایه گذاری داخلی حمایت می کرد و مخالف سرسخت سرمایه گذاری خارجی بود. حاکمیت تأثیر منفی سرمایه خارجی می تواند بر سیاست خارجی و داخلی روسیه و توسعه آن داشته باشد را درک کرد. برای دوره 1886-1913. صادرات روسیه 23.5 میلیارد روبل، واردات - 17.7 میلیارد روبل بود. سرمایه گذاری خارجی در دوره 1887 تا 1913 از 177 میلیون روبل به 1.9 میلیارد روبل افزایش یافت. (یعنی 10.7 بار). سرمایه‌گذاری‌ها به سمت تولید سرمایه‌بر هدایت شد و شغل‌های جدیدی ایجاد کرد. صنعت روسیه به خارجی ها وابسته نبود. شرکت های دارای سرمایه گذاری خارجی تنها 14 درصد از کل سرمایه شرکت های روسی را تشکیل می دهند. رقابت سالم تضمین شد که بر بهبود کیفیت محصولات شرکت های روسی تأثیر گذاشت و استقلال صنعت روسیه از خارجی ها تضمین شد.

اسلاید 16

در روسیه تزاری، در دوره 1880 تا 1917، یعنی در 37 سال، 58251 کیلومتر ساخته شد که به طور متوسط ​​سالانه 1575 کیلومتر افزایش می یابد. در طول 38 سال قدرت شوروی، یعنی تا پایان سال 1956، تنها 3250 کیلومتر ساخته شد که افزایش سالانه تنها 955 کیلومتر را نشان می دهد. در سال 1916، در اوج جنگ، بیش از 2 هزار مایل راه آهن ساخته شد که اقیانوس منجمد شمالی (بندر رومانوفسک) را به مرکز روسیه متصل می کرد. مسیر بزرگ سیبری (8536 کیلومتر) طولانی ترین مسیر در جهان بود

اسلاید 17

"امپراتور شما چنان قانون کار کاملی ایجاد کرده است که هیچ دولت دموکراتیک نمی تواند به آن ببالد" (تفت، رئیس جمهور ایالات متحده، 1912) قوانینی برای تضمین ایمنی کارگران در صنعت معدن، در راه آهن و در شرکت هایی که به ویژه برای زندگی خطرناک هستند، صادر شد. و سلامت کارگران کار کودکان زیر 12 سال ممنوع بود و خردسالان و زنان نمی توانستند برای کار در کارخانه بین ساعت 9 شب تا 5 صبح استخدام شوند. حداکثر کسر مجازات مراقبت های پزشکی رایگان وجود اتحادیه های کارگری توسط قانون در سال 1906 به رسمیت شناخته شد.

اسلاید 18

بزرگترین شایستگی حاکم این بود که میل به بیدار کردن نیروهای معنوی مردم محبوب خود، هدایت آنها به منابع کلیسایی حیات بخش بود. نیکلاس دوم تلاش کرد تا نسل جوان را با روحیه ملی تربیت کند که از زمان های بسیار قدیم قدرت روسیه بوده است. بنابراین، جوانان هر روز به کلیسا نزدیک‌تر می‌شدند. تزار از رشد جسمی معقول و سالم شیفت جوان مراقبت می کرد.

اسلاید 19

آموزش همگانی، آموزش میهن پرستانه و توسعه ورزش موضوع مراقبت های خستگی ناپذیر تزار شهید بود. از نظر تعداد زنانی که در موسسات آموزش عالی تحصیل می کنند، روسیه رتبه اول را در جهان دارد. میزان تحصیلات در روسیه بسیار بالا بود، مانند هیچ جای دیگری در جهان.

اسلاید 20

هزینه های وزارت آموزش عمومی در سال 1894 بالغ بر 25.2 میلیون روبل بود و در سال 1914 در حال حاضر 161.2 میلیون روبل، یعنی 6.4 برابر بیشتر. تعداد دانش آموزان در موسسات آموزشی متوسطه در سال 1894 224179 نفر و در سال 1914 به 733367 نفر یعنی 3.3 برابر بیشتر بود. در سال 1906 لایحه ای در مورد معرفی آموزش همگانی در روسیه به تصویب رسید.تعداد موسسات آموزش ابتدایی، متوسطه و عالی افزایش یافت. در سال 1909م اولین گروه پیشاهنگان روسی (پیشاهنگان) در تزارسکویه سلو تأسیس شد.

اسلاید 21

تزار شهید جریانی زنده را وارد زندگی مذهبی و کلیسایی روسیه کرد. در سیاست کلیسا، امپراتور نیکلاس دوم با توجه به خیر کلیسا هدایت می شد." تجلیل ها انجام شد: سنت سرافیم ساروف، سنت تئودوسیوس اوگلیتسکی، سنت شهید ایزیدور، سنت پیتیریم، اسقف تامبوف و غیره. در هیئت ارتدکس در اورشلیم، کلیسای امپراتوری فلسطین تا به امروز تشکیل شد. این جامعه سفر ارزانی را برای زائران به سرزمین مقدس سازماندهی کرد. کلیسا و مطبوعات مذهبی-اخلاقی گسترش یافت. فعالیت های تبلیغی تشدید شد. کلیساسازی رشد کرد. هر که مرا جلال دهد، من جلال خواهم داد.» قدیس سرافیم ساروف

اسلاید 22

تمایل به وارد کردن اصول دینی و اخلاقی مسیحی در زندگی دولتی نیز سیاست خارجی نیکلاس دوم را متمایز کرد. نیکلاس دوم برای اولین بار در جهان به عنوان رئیس قوی ترین قدرت اروپایی در آن زمان، با ابتکارات مسالمت آمیزی دست به کار شد. کاهش و محدود کردن تسلیحات قدرت های اصلی جهانی. علیرغم تمایل صادقانه تزار برای صلح، روسیه در طول سلطنت او مجبور شد در دو جنگ خونین شرکت کند که منجر به ناآرامی داخلی شد.

اسلاید 23

. جنگ روسیه و ژاپن 1904 - 1905 ژوئیه-دسامبر 1904 دفاع قهرمانانه از پورت آرتور توسط نیروهای روسی. اوت 1904 شکست نیروهای روسی در نزدیکی لیائویانگ (منچوری). فوریه 1905. پیروزی ژاپن در موکدن. مرگ اسکادران اول روسیه در اقیانوس آرام هنگام تلاش برای نفوذ به ولادی وستوک. مه 1905 نبرد دریایی سوشیما. شکست اسکادران دوم و سوم اقیانوس آرام روسیه.

اسلاید 24

ماهیت انقلاب بورژوا-دمکراتیک دهقانان اهداف مردم انقلاب حذف بقایای فئودالی-رعیت راه حل مسئله ارضی - مسئله اصلی انقلاب راه حل مسئله ملی نیروهای اجتماعی انقلاب کارگران، دهقانان، خرده بورژوازی تزار درک کرد ناآرامی در کشور به عنوان یک غم بزرگ شخصی...

اسلاید 25

«... از جانب خداوند خدا به ما قدرت سلطنتی بر مردم ما سپرده شده است، ما در برابر تاج و تخت او برای سرنوشت دولت روسیه پاسخ خواهیم داد. از این آگاهی است که ما عزم راسخ خود را برای تکمیل کار بزرگی که برای تغییر روسیه و اعطای قانون جدید انتخاباتی به آن آغاز کرده‌ایم، می‌گیریم.»

اسلاید 26

در سال 1913، تمام روسیه به طور رسمی سیصدمین سالگرد خانه رومانوف را جشن گرفتند. پس از جشن های فوریه در سن پترزبورگ و مسکو، در بهار، خانواده سلطنتی گشت و گذار در شهرهای باستانی روسیه مرکزی را انجام می دهند، که تاریخ آن با رویدادهای اوایل قرن هفدهم مرتبط است. اما جنگ جهانی اول همه چیز را به هم زد. انتظارات صلح آمیز روسیه در این زمان در اوج شکوه و قدرت بود

اسلاید 27

نمایشگاه سالگرد در کوستروما کشتی بخار "Mezhen" که خانواده امپراتوری در مه 1913 در امتداد ولگا سفر کردند.

اسلاید 28

جشن ها در نیژنی نووگورود. گذاشتن بنای یادبود مینین و پوژارسکی در حضور خانواده امپراتوری ورود زوج امپراتوری به یاروسلاول. دیدار با هیئت شهرستان با نان و نمک

اسلاید 29

تضاد بین روسیه و انگلیس، آلمان، ژاپن. وضعیت بین المللی را روابط فرانسه و آلمان و انگلیس و آلمان تعیین می کرد. حمایت از توازن منافع در خاورمیانه و بالکان. گسترش نفوذ به شمال ایران. روسیه کشور پیشرو در جهان است (منابع غنی و پتانسیل نظامی)

برای استفاده از پیش نمایش ارائه، یک حساب Google ایجاد کنید و وارد آن شوید: https://accounts.google.com


شرح اسلاید:

امپراتور نیکلاس دوم نیکلاس دوم الکساندرویچ رومانوف

سلطنت وی مصادف با توسعه سریع صنعتی و اقتصادی کشور بود. در زمان نیکلاس دوم، روسیه در جنگ روسیه و ژاپن در سالهای 1904-1905 شکست خورد، که یکی از دلایل انقلاب 1905-1907 بود، که طی آن مانیفست 17 اکتبر 1905 به تصویب رسید که امکان ایجاد سیاست را فراهم کرد. احزاب و تأسیس دومای دولتی؛ اصلاحات ارضی استولیپین شروع به اجرا کرد. در سال 1907، روسیه به عضویت آنتنت درآمد و به عنوان بخشی از آن وارد جنگ جهانی اول شد. از اوت 1915، فرمانده کل قوا. در جریان انقلاب فوریه 1917، در 2 مارس (15) از تاج و تخت کناره گیری کرد. به همراه خانواده اش در یکاترینبورگ تیراندازی شد.

نیکلاس دوم تربیت و آموزش نیکلاس دوم تحت هدایت شخصی پدرش بر اساس مذهبی سنتی صورت گرفت. مربیان امپراتور آینده و برادر کوچکترش جورج دستورالعمل های زیر را دریافت کردند: "نه من و نه ماریا فئودورونا نمی خواهیم آنها را به گل های گرمخانه تبدیل کنیم. آنها باید خدا را خوب دعا کنند، درس بخوانند، بازی کنند، در حد اعتدال شیطنت کنند. خوب آموزش دهید، دان. آنها را ناامید نکنید، قوانین را با دقت کامل بپرسید، به ویژه تنبلی را تشویق نکنید. اگر اتفاقی افتاد، آن را مستقیماً به من خطاب کنید، و من می دانم که چه کاری باید انجام شود. تکرار می کنم که نیازی ندارم من به بچه‌های روسی معمولی نیاز دارم، لطفاً اگر دعوا می‌کنند، اما خبرچین اولین شلاق را می‌گیرد: «این اولین نیاز من است».

برنامه آموزشی امپراتور آینده شامل سفرهای متعدد به استان های مختلف روسیه بود که همراه با پدرش انجام داد. پدرش برای تکمیل تحصیلاتش یک رزمناو به او داد تا به خاور دور سفر کند. در 9 ماه، او و همراهانش از یونان، مصر، هند، چین، ژاپن دیدن کردند و سپس از طریق زمینی از طریق تمام سیبری به پایتخت روسیه بازگشتند. نیکلای رومانوف در سن 23 سالگی، جوانی با تحصیلات عالی با دیدی وسیع، دانش عالی تاریخ و ادبیات و تسلط کامل به زبان های اصلی اروپایی است.

نیکولای کوچولو و مادرش ماریا فدوروونا تحصیلات درخشان او با دینداری عمیق و دانش ادبیات معنوی ترکیب شد که برای دولتمردان آن زمان نادر بود. پدرش موفق شد عشق فداکارانه به روسیه و احساس مسئولیت در قبال سرنوشت آن را در او القا کند. از دوران کودکی، این ایده به او نزدیک شد که هدف اصلی او پیروی از اصول، سنت ها و آرمان های روسی است.

الگوی حاکم برای نیکلاس دوم تزار الکسی میخایلوویچ (پدر پیتر اول) بود که سنت های دوران باستان و خودکامگی را به عنوان اساس قدرت و رفاه روسیه با دقت حفظ کرد. او در یکی از اولین سخنرانی‌های عمومی خود اعلام کرد: «به همگان اجازه دهید بدانند که با صرف تمام توانم در راه خیر مردم، از اصول استبداد به همان اندازه محکم و بی‌تحرک محافظت می‌کنم که پدر و مادر فراموش‌نشدنی‌ام فقید از آن محافظت کردند.» فقط حرف نبود نیکلاس دوم از "آغاز خودکامگی" قاطعانه و بدون انحراف دفاع کرد: او در طول سال های سلطنت خود تا زمان کناره گیری خود از تاج و تخت در سال 1917 که برای سرنوشت روسیه غم انگیز بود از یک موقعیت مهم دست نکشید. اما این اتفاقات هنوز در راه است.

توسعه سریع صنعت و کشاورزی به روسیه اجازه داد تا ارز قابل تبدیل طلای پایداری داشته باشد. امپراتور به توسعه راه آهن اهمیت زیادی می داد. او حتی در جوانی در ساخت جاده معروف سیبری شرکت کرد. در زمان سلطنت نیکلاس دوم، بهترین قانون کار برای آن زمان در روسیه ایجاد شد که تنظیم ساعات کار، انتخاب بزرگان کارگر، پاداش حوادث در محل کار، بیمه اجباری کارگران در برابر بیماری، از کارافتادگی و پیری را ارائه می کرد. . امپراتور به طور فعال توسعه فرهنگ، هنر، علم و اصلاحات ارتش و نیروی دریایی روسیه را ترویج کرد. این زمان بالاترین نرخ رشد اقتصادی در تاریخ روسیه بود. برای 1880-1910 نرخ رشد تولید صنعتی روسیه از 9 درصد در سال فراتر رفت. بر اساس این شاخص، روسیه حتی از ایالات متحده آمریکا که به سرعت در حال توسعه است، جایگاه اول را در جهان کسب کرده است.

انگیزه فداکارانه ارتش روسیه که پاریس را در سال 1914 نجات داد. غلبه بر یک عقب نشینی دردناک و بدون پوسته؛ بهبودی آهسته؛ پیروزی های بروسیلوف؛ ورود روسیه به کارزار 1917 شکست ناپذیر، قوی تر از همیشه. آیا او بخشی از همه اینها نبود؟

امپراتور در آخرین سال های سلطنت خود، بحران محاصره را تجربه کرد (عدم وجود افراد قابل اعتماد و توانا که نظرات او را به اشتراک بگذارند). از این رو تغییر مداوم وزرا، که با دست سبک بدخواهان، به راسپوتین نسبت داده شد. نقش و اهمیت راسپوتین، میزان نفوذ او بر نیکلاس دوم به طور مصنوعی توسط چپ متورم شد، که بدین ترتیب می خواست بی اهمیت بودن سیاسی تزار را ثابت کند. محبت زن و شوهر سلطنتی به راسپوتین با بیماری لاعلاج پسر و وارث تاج و تخت آنها الکسی، هموفیلی - انعقاد ناپذیری خون، که در آن هر زخم کوچک می تواند منجر به مرگ شود، همراه بود. راسپوتین، با داشتن یک هدیه خواب آور، از طریق تأثیر روانی توانست به سرعت خون وارث را متوقف کند، کاری که بهترین پزشکان تایید شده نتوانستند انجام دهند. طبیعتاً پدر و مادر مهربانش قدردان او بودند و سعی می کردند او را نزدیک نگه دارند. امروزه واضح است که بسیاری از قسمت های رسوایی مرتبط با راسپوتین توسط مطبوعات چپ ساخته شده است تا تزار را بدنام کنند.

در مارس 1917، امپراتور از تاج و تخت استعفا داد: کارگران در کشور اعتصاب کردند و جنگ "آلمان" که در میان مردم محبوبیت نداشت، در جبهه شرقی به طول انجامید. البته نیازی به ایده آل سازی شخصیت آخرین امپراتور نیست. او هم مثل هر آدمی صفات مثبت و منفی داشت. اما اتهام اصلی که به نام تاریخ می‌خواهند به او وارد کنند، بی اراده سیاسی است که منجر به فروپاشی دولت روسیه و فروپاشی قدرت استبدادی در روسیه شد. در اینجا باید با وینستون چرچیل موافق باشیم که معتقد بود در روسیه در آغاز فوریه 1917 تنها یک دولتمرد واقعا برجسته وجود داشت که برای پیروزی در جنگ و رونق کشور تلاش می کرد - امپراتور نیکلاس دوم. اما به سادگی به او خیانت شد.

جنبش انقلابی در پتروگراد در حال تشدید است و دولت موقت از ترس جان زندانیان سلطنتی تصمیم می گیرد آنها را به عمق روسیه منتقل کند. پس از بحث های فراوان، توبولسک، سپس یکاترینبورگ، به عنوان شهر محل سکونت آنها تعیین می شود. خانواده رومانوف به آنجا منتقل می شوند. آنها مجازند اثاثیه و وسایل شخصی لازم را از کاخ ببرند و همچنین به پرسنل خدماتی پیشنهاد دهند که در صورت تمایل داوطلبانه آنها را تا محل اسکان جدید و خدمات بیشتر همراهی کنند. خانواده رومانوف در خانه فرماندار اسکان داده شده اند که به طور ویژه برای ورود آنها بازسازی شده است. به خانواده اجازه داده شد تا در خیابان و بلوار پیاده روی کنند تا در کلیسای بشارت بپردازند. رژیم امنیتی در اینجا بسیار سبک تر از تزارسکوئه سلو بود. خانواده زندگی آرام و سنجیده ای دارد. در روز اعدام، نیمه شب، به اعضای خانواده و کارکنان بیدار گفته می شود که به دلیل پیشروی نیروهای سفیدپوست، ممکن است عمارت زیر آتش باشد و بنابراین، به دلایل ایمنی، باید به زیرزمین منتقل شوند. هفت نفر از اعضای خانواده - نیکولای الکساندروویچ، الکساندرا فدوروونا، دختران اولگا، تاتیانا، ماریا و آناستازیا و پسر الکسی، سه خدمتکار داوطلبانه و یک پزشک از طبقه دوم خانه پایین می آیند و به اتاق نیمه زیرزمین گوشه ای نقل مکان می کنند. بعد از اینکه همه وارد شدند و در را بستند، یوروفسکی جلو رفت و یک برگه از جیبش بیرون آورد و گفت: "توجه! تصمیم شورای اورال در حال اعلام است..." و به محض شنیدن آخرین کلمات، صدای شلیک گلوله ها بلند شد پس از 8 روز شهر به تصرف ارتش سفید درآمد. اما خانواده سلطنتی دیگر زنده یا مرده یافت نشد. در حال حاضر در زمان ما - در سال های اخیر، محققان بقایای دفن خانواده سلطنتی را یافته اند و با استفاده از روش های علمی مدرن تأیید کرده اند که اعضای خانواده سلطنتی رومانوف در جنگل کوپتیاکوفسکی دفن شده اند.

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
ارائه در مورد موضوع ارائه با موضوع "زندگی و ذهن در جهان" ارائه سلطنت نیکلاس 2 ارائه سلطنت نیکلاس 2 ارائه با موضوع هیدروژن ارائه در مورد شیمی، استفاده از هیدروژن ارائه با موضوع هیدروژن ارائه در مورد شیمی، استفاده از هیدروژن