یک مرد ناشناس برای شناسایی اوت پیدا شد. یک عکاس از چهره های بازسازی شده قربانیان قتل ناشناس عکس می گیرد. چگونه در آب فرو رفت

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

هر ساله هزاران جسد به فهرست بقایای انسان ناشناس در ایالات متحده اضافه می شود. گاهی اوقات مردگان با توصیفات موجود در فهرست افراد گمشده مطابقت دارند. دیگران بی نام می مانند. تخمین‌های مطبوعات محلی و وبلاگ‌های فعالانه به‌روز شده درباره این قتل‌ها، تعداد کل قربانیان را تا 40000 نفر تخمین می‌زند، اما حتی یک رقم را نمی‌توان دقیق اعلام کرد. هنگامی که جسدی کشف می‌شود که ویژگی‌های صورتش بر اثر ضربه‌های پیش از مرگ یا تجزیه جسد تغییر شکل داده است، سازمان‌های اجرای قانون به یک متخصص پزشکی قانونی مراجعه می‌کنند که صورت را از بقایای پیدا شده بازسازی می‌کند.

یک هنرمند پزشکی قانونی با استفاده از فایبرگلاس، خاک رس و شهود، قالبی را مستقیماً بر روی جمجمه متوفی کار می کند و پرتره ای از یک قربانی ناشناس خلق می کند. سپس از صحنه بازسازی عکس گرفته می شود، تصاویر به امید شناسایی قربانی پخش می شود و گاهی اوقات پزشکی قانونی از کسی که قربانی را همسایه، همکار یا دختر می شناسد، تماسی دریافت می کند. برخی از پرونده های قتل حل می شوند، برخی دیگر پرونده های سرد باقی می مانند.

آرن سوئنسون، عکاس مقیم نیویورک، در سراسر ایالات متحده سفر کرده است و از چهره های گلی که در کابینت های سردخانه ها و ایستگاه های پلیس نگهداری می شوند، در انتظار کسی است تا آنها را شناسایی کند.

شناسایی نشده. جسد نیمه تجزیه شده در 6 می 1999 در پارک چستین، آتلانتا، جورجیا پیدا شد. این مرد یک کیسه پلاستیکی روی سرش گذاشته بود و سرش به درختی بسته شده بود.

سوئنسون به Buzzfeed در مورد چگونگی شروع پروژه عکس خود گفت. «هنگام عکاسی از اسلایدهای پزشکی و پاتولوژیک در موزه موتر، موزه پزشکی قرن نوزدهمی در فیلادلفیا، با یک شی شگفت‌انگیز مواجه شدم: مجسمه‌ای از سر زنی که به پهلو در یکی از قفسه‌های انبار افتاده بود. این مجسمه عینک به سبک دهه 1980 و کلاه گیس مواج قهوه ای داشت. لب هایش از هم باز شده بود و چشمان پلک سنگینش پشت عینک نیمه بسته بود. او در این انبار پر از ابزار، دستگاه‌ها و استخوان‌های پزشکی تاریخی کاملاً گمشده به نظر می‌رسید و نابهنجاری به نظر می‌رسید. سر را نزد مدیر موزه بردم و او به من گفت که این بازسازی مجسمه‌ای از یک چهره برای اهداف پزشکی قانونی است.

ناشناس. در 26 آوریل 1991 در یک مزرعه در Vacaville، کالیفرنیا یافت شد. این زن یا خفه شد یا خفه شد و دو تا چهار هفته بعد جسدش پیدا شد.

عکاس چهره های دیگری پیدا کرد، اما اولین مورد مورد علاقه او باقی ماند. او راهنمای من به دنیایی بود که نمی‌دانستم وجود دارد. سوئنسون می گوید که نام او لیندا کیز بود.

شناسایی شده: عالیه دیویس. در سال 1982، هفت ماه پس از مرگش، او را در لوله ای زیر پلی در جنوب غربی فیلادلفیا پیدا کردند. او 5 ساله بود که توسط ناپدری اش در حضور مادرش تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پدر بیولوژیکی دختر از این بازسازی او را شناسایی کرد.

از نقطه نظر لجستیکی، کار ردیابی چهره‌های بازسازی‌شده از نظر قانونی دشوار بوده است، زیرا نمونه‌های زیادی وجود ندارد. و وقتی چند سر پیدا کردم - بیشتر از طریق سایت هایی که به شناسایی افراد ناشناس اختصاص داده شده بودند - دسترسی به آنها آسان نبود."

شناسایی شده: Yesenia Nungaray. در 1 می 2003، جسد یک دختر 16 ساله در یک کیسه برزنتی که پشت یک رستوران در شهرستان آلامدا، کالیفرنیا پرتاب شده بود، پیدا شد. او در اثر خفگی جان خود را از دست داد، زمانی که یک نفر 10 روز قبل از پیدا شدن جسدش، دهانه پارچه‌ای را به گلویش فرو کرد. مادرش او را از بازسازی شناسایی کرد. در سال 2007، مردی در قتل او مجرم شناخته شد، اما او هنوز هم فراری است.

"من مجبور شدم از سطوح مختلف نمایندگان اجرای قانون عبور کنم و هر بار پروژه خود را توضیح داده و توجیه کنم. در نهایت به من اجازه عکاسی داده شد، اما گاهی اوقات فرصت فیلمبرداری از بازسازی را از من دریغ کردند.»

شناسایی شده: لیندا کیز. در 9 نوامبر 1980، اسکلت سفید و تقریبا دست نخورده او در یک کمربند جنگلی در امتداد Turnpike پنسیلوانیا پیدا شد. وسایل شخصی ذغالی شده در نزدیکی او پیدا شد. پدر او دختر را از روی یک عکس بازسازی که در یک روزنامه محلی منتشر شده بود شناسایی کرد. علت مرگ هرگز مشخص نشد. لیندا 23 ساله بود.

این سری از عکس ها در کلانتری ها، سردخانه ها و مطب های پزشکی قانونی گرفته شده است. من با یک دوربین استودیویی با فرمت بزرگ عکاسی می‌کردم و نمی‌توانستم تجهیزات زیادی را با خودم حمل کنم، بنابراین اغلب مجبور بودم از نور موجود استفاده کنم، که می‌تواند از یک لامپ تا یک نور فوق‌العاده اتاق عمل متفاوت باشد.»

در تلاش برای شناسایی جسد نحیف و مثله شده پسر جوانی که در 25 فوریه 1957 در یک جعبه مقوایی در پنسیلوانیا یافت شد (معمایی که هنوز حل نشده به نام "پسر در جعبه" شناخته می شود)، هنرمند بازسازی فرانک بندر یک پرتره ظاهری ساخت. پدر پسر در زمان ناپدید شدن کودک. پسر و پدرش ناشناس هستند.

"من مجبور شدم سریع شلیک کنم. وقتی در اتاقی قرار گرفتم که معمولاً برای تهیه اعضای بدن استفاده می‌شود، اگر عضو اهدایی ظاهر شد، مجبور شدم اتاق را با تمام تجهیزاتم در چند دقیقه تخلیه کنم.»

شناسایی شده: تامی وینسنت. جسدی با لباس کامل در ساحل تیبورون کالیفرنیا در 26 سپتامبر 1979 پیدا شد، همان روزی که او درگذشت. دختر مورد ضرب و شتم قرار گرفت، با چاقو مورد ضرب و شتم قرار گرفت، با استون پاشیده شد، آتش زده شد و سپس به پشت سر شلیک شد. صورتش آنقدر سوخته بود که شناسایی غیرممکن بود. تحقیقات قتل هنوز کامل نشده است.

بیشتر مجسمه‌های بازسازی به گردن ختم می‌شوند، اما برای اینکه بیننده بازسازی را به عنوان یک شخص درک کند، من این احساس را ایجاد کردم که بقیه بدن در آن سوی کادر وجود دارد.»

شناسایی نشده. در 11 سپتامبر 1992 در منطقه ای جنگلی در نزدیکی خطوط راه آهن در آتلانتا، جورجیا یافت شد. مرد دو اتاق کانادایی در جیبش داشت. او پنج ماه قبل از پیدا شدن جسد درگذشت. علت مرگ مشخص نشده است.

من از هر چیزی که در دستم بود (تکه‌های چوب، لوازم پزشکی، چوب لباسی) شانه‌ها را ساختم و نیم تنه را در یک پیراهن پوشاندم، اغلب خود من.»

شناسایی نشده. جسد توسط مردی که سگش را در 24 ژانویه 1988 راه می‌رفت پیدا کرد. بقایای اسکلت همراه با اسکلت یک جنین شش ماهه در یک گودال بتنی در محوطه پالایشگاه نفت منحل شده Publicker Industries در جنوب فیلادلفیا قرار داشت. یکی از همسایگان زن را به نام ژانت تامب شناسایی کرد، اما آزمایش‌های DNA بی‌نتیجه بود. هیچ کس دیگری درباره قربانی ناشناس اطلاعاتی ارائه نکرده است.

«فیلمبرداری از بازسازی های صورت که توسط دانشمندان پزشکی قانونی انجام شده بود، به دلایلی فوق العاده دشوار بود. اولاً، آشتی با این واقعیت است که من با بقایای مردان، زنان و کودکانی سروکار دارم که نه تنها کشته شدند، بلکه هویت آنها مشخص نیست، زیرا بافت های نرم، پوست، ماهیچه ها، چشم ها و غیره آسیب دیده اند. "

شناسایی شده: مایرا جولیانا ریس سولیس. در 7 نوامبر 2001، جسد هشت زن در یک قبر کم عمق در پارکینگ شهری در چیهواهوا، مکزیک پیدا شد. از سال 1993، بیش از 450 زن در ایالت چیهواهوا به قتل رسیده اند و این جنایات حل نشده باقی مانده و عاملان آن بدون مجازات می مانند. یک بنیاد خصوصی از فرانک بندر خواست تا شش بازسازی انجام دهد. از این تعداد دو زن شناسایی شدند.

این دانش به تنهایی به این سری از عکس ها اهمیتی غیرعادی و غمگینی شدید داد. من همچنین بار سنگینی را احساس کردم، زیرا می‌دانستم از طریق عکس‌هایم، شاید یکی از این افراد بی‌نام شناسایی شود و بتواند به خانه بازگردد.»

شناسایی نشده. در 23 فوریه 2000 توسط یک مهندس که در حال بررسی یک منطقه جنگلی در شهرستان فولتون، جورجیا بود، پیدا شد. هیچ کس نمی داند جسد چه مدت آنجا دراز کشیده است. بقایای اسکلتی با یک تی شرت بدون آستین و یک جفت کفش ورزشی نایک و یک کیف پول خالی در جیب شلوار جین آبی اش تا حدی دفن شدند. علت مرگ مشخص نشده است.

«هدف من از این پروژه نه تنها تحقق بازسازی ها، بلکه انسانی کردن آنهاست. بدیهی است که این عکس‌ها عکس‌هایی از مجسمه‌های بی‌جان هستند، اما هدف من این است که بیننده را در بازسازی‌ها انسانیت ببیند، نه فقط چهره‌های گلی. و شاید آنها را مانند یک دوست یا عزیز گمشده ببینیم و شروع کنیم به پرسیدن سؤالاتی که به ما کمک می کند بفهمیم او کیست و چه کسی آنها را کشته است."

شناسایی شده: جرل ویلیس. در 27 می 1994، جسد متلاشی شده یک پسر بچه 4 ساله در یک پارکینگ خالی زیر پل بنجامین فرانکلین در فیلادلفیا پیدا شد. بدن برهنه را در ملحفه‌هایی پیچیده و در کیسه‌ای فرو کردند. پسربچه بر اثر ضربات سنگین به سر جان باخت؛ آثار ضربات کهنه و تازه ای که حکایت از ضرب و شتم داشت روی او بود. در سال 2005، عمویش او را از یک بازسازی شناسایی کرد. در سال 2007، مادر او به دلیل کمک به دفع جسد کودک به پنج سال زندان محکوم شد. شوهرش متهم به قتل پسرخوانده اش شد.

شناسایی نشده. جسد در 19 سپتامبر 1979 در یک فاضلاب بین خیابان 21st و Bellevue در شمال فیلادلفیا پیدا شد. جمجمه له شد و بدن با مواد قلیایی پوشانده شد.

شناسایی نشده. در 24 اکتبر 2003 توسط شکارچیان گوزن، در یک منطقه جنگلی در شش مایلی غرب ویلیامز، آریزونا، دراز کشیده بود. یک کبودی روی سرش بود. زن دو سه هفته قبل از پیدا شدن جسدش فوت کرد. با وجود برخی ویژگی های متمایز (از جمله کار دندانپزشکی به ارزش تقریبی 20000 دلار)، او ناشناس باقی مانده است.

سازمان های مجری قانون اغلب چنین درخواست هایی را از رسانه ها مطرح می کنند: "کمک به شناسایی اجساد افراد ناشناس". برخی از اجساد برای چندین سال ناشناخته مانده اند. آنها مدتها پیش در یک قبر مشترک به خاک سپرده شدند. اما هرگز نفهمیدند که کیست. دیگران هنوز اقوام دارند.

داستان مشابهی برای آلنا اتفاق افتاد (نام تغییر کرد). وقتی دختر بزرگ شد، ارتباط خود را با مادرش که از اعتیاد به الکل رنج می برد و سبک زندگی ضد اجتماعی داشت، متوقف کرد. آلنا دور شد. زندگی جدیدی را شروع کرد. حدود چهار سال پیش، مادر آلنا ناپدید شد. با وجود تیرگی روابط، دختر تصمیم گرفت او را پیدا کند. به پلیس بیانیه نوشتم و متوجه شدم مادرم نزدیک به شش ماه است که مرده است.

آلنا او را از روی یک عکس شناسایی کرد. ابتدا می خواستم جسد مادرم را از قبر مشترک بیرون بیاورم، اما تصمیم گرفتم که مزاحم متوفی ارتدکس نیست. آلنا بیداری را سازماندهی کرد. جسد این زن در قبرستان بی نام ها باقی ماند.

اما ژازگول (نام تغییر کرده) همچنان پسرش را دوباره دفن کرد. آن مرد، بر خلاف قهرمان قبلی، نمونه ای از تربیت خوب بود. مشکل زمانی که دوستش را ترک کرد برایش پیش آمد. این پسر سکته قلبی کرد و فوت کرد. جسد به سردخانه منتقل شد. به دلایل نامعلوم، ژازگول توانست پسرش را خیلی دیر پیدا کند، زمانی که او قبلاً در یک قبر مشترک با اجساد ناشناس دراز کشیده بود. مادر نگون بخت مجبور شد او را بکند و دوباره با افتخار دفن کند.

پولی برای دفن نیست

همانطور که مرکز جمهوری خواه پزشکی قانونی گفت، تمام اجساد ناشناس (از جمله گروهی از افراد بدون محل اقامت ثابت) یافت شده در بیشکک برای بررسی به آنها فرستاده می شود.

در سال 2015، 229 جسد افراد ناشناس از این مرکز عبور کردند که از این تعداد 149 جسد بدون هویت دفن شدند. بستگان برخی را شناسایی کردند و اجساد را برای دفن بردند. دیگران شناسایی شدند، اما برده نشدند: دفن آن بسیار گران بود و پولی وجود نداشت. اقوام انصراف دادند و جسد به قبر مشترک رفت.

به گفته ارنیس آکونوف، معاون مرکز جمهوری‌خواه پزشکی قانونی، این موارد مجزا هستند، اما اتفاق می‌افتند.

با پر شدن سردخانه آنها را می برند.

"افراد ناشناس و ناشناس در بازداشت ما هستند. اتاق یخچال سردخانه اتاقی است که در گوشه ای از آن یک واحد سردخانه وجود دارد که رژیم دمایی خاصی را حفظ می کند. طبق تمام استانداردها اتاق برای 15 تا 20 بدن طراحی شده است. با این حال، از آنجایی که هیچ مکان دیگری برای نگهداری وجود ندارد، علاوه بر این، بار سنگینی وجود دارد، گاهی تعداد اجساد به 40 و گاهی به 50 می رسد.

وی توضیح داد که دفن اجساد رها شده توسط یک شرکت شهرداری - آژانس خدمات تشییع جنازه بیشکک به درخواست مرکز جمهوری خواه برای معاینات پزشکی قانونی انجام می شود که نشان می دهد تعداد معینی از اجساد در سردخانه انباشته شده است. نیاز به جمع آوری دارد.

آکونوف توضیح داد: "ما خودمان این موضوع را تنظیم می کنیم. این اتفاق می افتد که 30 جسد وجود دارد و نمی توانیم بیشتر جمع آوری کنیم. بنابراین، از قبل شروع به ارائه درخواست می کنیم: "از شما می خواهیم که دفن اجساد ناشناس و بی ادعا را سازماندهی کنید."

سپس کارکنان BARU با یک وسیله نقلیه سواری می‌رسند، اجساد را در یک پوشش پلاستیکی می‌پیچند که یک برچسب با شماره شناسایی در آن قرار داده شده است و آنها را در یک میدان ویژه در گورستان جنوب غربی دفن می‌کنند.

"این اتفاق می افتد که ما یک ماه صبر می کنیم تا جمع آوری شود. و گاهی اوقات تعداد زیادی اجساد در یک هفته جمع آوری می شود. یک دوره زمانی حدود یک هفته برای شناسایی وجود دارد، پس از آن باید درخواست دفن ارائه کنیم. این ناخوشایند است: سازماندهی قائم مقام مرکز خاطرنشان کرد: یک خودرو برای دو یا سه تلفن ناشناس.بنابراین به اجساد مهلت می دهیم تا خود را جمع کنند.

با مو و دندان تشخیص داده می شود

به گفته آکونوف، موقعیت هایی که اقوام درخواست نبش قبر می کنند همیشه اتفاق می افتد. اتفاق می افتد که اقوام بعد از سه یا چهار ماه یا حتی بعد از شش ماه به سردخانه می آیند.

برای هر مورد، ما یک کارت از ناشناخته ها را پر می کنیم، جایی که عکس ها وجود دارد، آخرین لباس ها شرح داده شده است، تا ویژگی های خاص: دندان، مو، رنگ چشم، ساختار بدن، نقص ها، زخم های بعد از عمل، خالکوبی و همه چیز. در غیر این صورت، همه چیز نشان داده شده است. اغلب مردم می آیند، بستگان خود را شناسایی می کنند. سپس آنها را بیشتر می فرستیم - به مقامات دیگر، به سازمان های مجری قانون، که گزارش شناسایی صادر می کنند. بستگان، برای ادای احترام، اجساد بستگان خود را دوباره دفن می کنند. معاون مرکز جمهوری در پزشکی قانونی گفت: آنها را به روستاها می برند یا در همان قبرستان دفن می کنند.

وی تصریح کرد: پلیس افراد خاصی دارد که به این امور رسیدگی می کنند. سازمان های مجری قانون برای دریافت نقشه افراد ناشناس به کارشناسان پزشکی قانونی مراجعه می کنند. حتی اگر روز مرگ یا روز بعد جسد ناشناس تحویل بگیریم، کارشناس پزشکی قانونی می‌آید، اثر انگشت می‌گیرد و پرونده را نگه می‌دارد، اگر کسی آن را شناسایی کند، همچنین اگر کسی فوت کرده باشد، کارشناس پزشکی قانونی به محل می‌رود. آکونوف گفت، ما تنها کسانی نیستیم که در شناسایی اجساد نقش دارند.

اجساد چندین سال در آنجا خوابیده اند.

همانطور که ارنیس آکونوف گفت، در بیشکک وضعیت دفن افراد ناشناس کم و بیش حل شده است. اجساد ناشناس نیز در مناطق وجود دارد که دفن این افراد از طریق آکیمیات انجام می شود.

او گفت: "من از آنها نام نمی برم، اما در برخی مناطق اجساد وجود دارد که از سال 2013 تا 2014 در سردخانه ها خوابیده اند. آنها در یخچال ها بسته بندی شده اند. این مشکل باید حل شود. اما زمین کمبود بسیار زیادی دارد."

پنج جسد در قبر وجود دارد

و در بیشکک، هر متر زمین گورستان مهم است. شهرداری نمی تواند هر جسد ناشناس را جداگانه دفن کند.

حفره ای به عمق حدود سه متر حفر می شود و پنج جسد یکی روی دیگری قرار می گیرد و پس از آن دفن می شوند. تابلویی با اعداد در پا قرار می گیرد. همان اعداد روی هر جسد پیچیده شده در یک کیسه است. یکی از بستگان مثلا برای جسد 15 می آید و معاون مرکز پزشکی قانونی جمهوری توضیح می دهد: "طبق علامت پایین ترین است. او را بیرون می کشند و اشاره می شود که جسد خارج شده است." .

مدیر آژانس خدمات تشییع جنازه بیشکک، روسلان بوچیف، خاطرنشان کرد که کارمندان او در گورستان جنوب غربی هر ماه 20 تا 30 فرد ناشناس و زباله های بیولوژیکی را در جعبه های بشکه دفن می کنند (قطعات قطع شده بدن، جنین های مرده و غیره). اطلاعات مربوط به اجساد در بطری های مخصوصی که در آن نگهداری می شود قرار می گیرد. یک برچسب روی انگشت پا جسد گذاشته می شود.

نه خیلی وقت ها، اما اتفاق می افتد که اقوام بعد از چند سال ظاهر می شوند. معمولاً در چنین مواردی جسد را دوباره دفن نمی کنند. مثلاً بعد از پنج سال، نبش قبر غیرواقعی است. آنها می توانند حصار بکشند. قبری که خاکستر عزیزشان در آنجا خوابیده است و او را در آنجا زیارت می کنند.

به گفته بوچیف، در پایتخت، سوال این است که به زودی جایی برای دفن اجساد ناشناس وجود نخواهد داشت. "این میدان زمینی که ما از آن استفاده می کنیم در آستانه است - تقریباً فضایی وجود ندارد. و خود گورستان امسال تعطیل خواهد شد ، زیرا مردم از سال 1973 در آنجا دفن شده اند. ما به روستای گرزد نقل مکان خواهیم کرد. وجود دارد. همچنین یک میدان مجزا برای بی خانمان ها وجود خواهد داشت.

هر سال تنها در مسکو، یک و نیم هزار جسد ناشناس "بی ادعا" پیدا می شود که بستگان آنها را از سردخانه نبردند. گزیده‌ای از مقاله‌ای را در «اسنوب» منتشر می‌کنیم درباره مسیری که جسد متوفی طی می‌کند و درباره افرادی که در راه با آنها ملاقات می‌کند. 1. هنگامی که جسد یک فرد پیدا می شود، اولین کاری که باید انجام دهید این است که مطمئن شوید که او واقعا مرده است. بهترین …

هر سال تنها در مسکو، یک و نیم هزار جسد ناشناس "بی ادعا" پیدا می شود که بستگان آنها را از سردخانه نبردند. گزیده‌ای از مقاله‌ای را در «اسنوب» منتشر می‌کنیم درباره مسیری که جسد متوفی طی می‌کند و درباره افرادی که در راه با آنها ملاقات می‌کند.

1.

وقتی جسد یک نفر پیدا می شود، اولین کاری که باید انجام دهید این است که مطمئن شوید واقعاً مرده است. بهترین راه برای درک این موضوع، جستجوی تغییرات پس از مرگ در بدن او است: لکه های جسد، سختی، خشک شدن، پوسیدگی و مومیایی کردن.

2.

دکتری که چک را انجام می دهد، "فشار دوز" را روی نقاط جسد وارد می کند: او به مدت سه ثانیه روی نقطه جسد فشار می آورد و وقتی انگشتان خود را برمی دارد، نقطه حرکت می کند. به این ترتیب می توانید زمان و حتی گاهی اوقات علل مرگ را تعیین کنید. به عنوان مثال، اگر فردی مسموم شده باشد، لکه مایل به صورتی است.

3.

سپس تخت جسد را بررسی می کند. یک مثال آموزشی از دانشجویان پزشکی نشان می‌دهد که چقدر این مهم است: اگر در تابستان یک جسد تجزیه‌شده را که روی علف‌های جنگل دراز کشیده است را برگردانید و زیر آن علف سبز ببینید، نه زرد، به این معنی است که کسی اخیراً آن را آنجا گذاشته است.

4.

پلیس بررسی می کند که مرد مرده چه لباسی پوشیده و آن را یادداشت می کند. لباس ها لایه به لایه کنار زده می شوند، اما به طور کامل از بین نمی روند. اولاً به دلایل اخلاقی. ثانیاً، اگر دوباره شروع به درآوردن و پوشیدن لباس کنید، ممکن است به طور تصادفی شواهد مادی مهمی را از دست بدهید.

5.

توالی خاصی برای توصیف لباس وجود دارد - از بالا به پایین، از بیرون به داخل. اگر لباس ها از داخل پوشیده شده باشد یا مثلاً شلوار روی شلوار پوشیده شود، این سرنخی به بازپرس می دهد - ممکن است متوفی خودش لباس نپوشیده باشد یا مست بوده باشد.

6.

تصویر شفاهی متوفی سپس به اداره ثبت حوادث ارسال می شود. در آنجا یک کارت برای او ایجاد می شود. وقتی یکی از کارمندان اداره کبریت پیدا می کند، برای یکی از بستگان گواهی صادر می کند و با آن برای شناسایی به سردخانه می رود. کارت ها به مدت دو سال در دفتر نگهداری می شوند، سپس از بین می روند.

7.

طبق قانون، یک جسد ناشناس به مدت هفت روز در سردخانه نگهداری می شود، اما در عمل به مدت دو هفته در آنجا می ماند تا پلیس به تحقیقات بیشتری نیاز داشته باشد. سپس جسد را یا به گورستان پرپچینسکویه می برند، یا اگر تحقیقات هنوز ادامه دارد، به محل نگهداری جسد لیانوزوفسکویه در آلتوفیوو می برند.

8.

سپس تشییع کنندگان به محل نگهداری جسد می رسند، جسد را در یک تابوت چوبی قرار می دهند و به گورستان می برند. تابوت ها ارزان ترین هستند. دولت برای هر جسد ناشناس 16000 روبل هزینه می کند.

9.

در گورستان Perepechinskoe بخش خاصی وجود دارد که به آن "ناشناس" می گویند. اجساد ناشناس تنها پنج سال در اینجا آرام خواهند گرفت. این زمانی است که اقوام اجازه نبش قبر و دفن جسد را دارند. اگر این اتفاق نیفتد، جسد را حفر می کنند و به گورستان نیکولو-آرکانگلسکویه در بالاشیخا می برند.

10.

به جای سنگ قبرها یک ورقه آهنی وجود دارد که روی آن نوشته شده است: N.M یا N.Zh (مرد بی ادعا یا زن بی ادعا). صلیب ها نیز وجود دارد: اینها بستگانی هستند که نزد متوفی خود آمده اند، اما پولی ندارند که او را ببرند. نبش قبر - 18750 روبل در زمستان و 14380 در تابستان.

یک سیستم الکترونیکی برای جستجوی افراد ناپدید شده در مسکو راه اندازی شد. ما در مورد افرادی صحبت می کنیم که در بیمارستان ها بستری شده اند، اما هویت آنها قابل شناسایی نیست، اقوام و دوستان از محل نگهداری آنها اطلاعی ندارند.

سیستم جستجوی افراد بر اساس پورتال Find Me است. این سایت حاوی اطلاعاتی در مورد قد، وزن، سن تقریبی، لباس، وسایل شخصی، جایی که افراد پیدا شده اند و در کجا قرار دارند می باشد. در عین حال، داده‌ها به نهادهای امور داخلی و داوطلبانی که در جستجوی افراد گمشده کمک می‌کنند نیز ارسال می‌شود.

به دلیل محرمانه بودن اطلاعات، دسترسی به عکس افراد محدود است. اما خانواده و دوستان می توانند یک بار به تصویر بیمار دسترسی داشته باشند. برای انجام این کار، در وب سایت باید روی دکمه «…» کلیک کنید و آیتم منوی «درخواست عکس» را انتخاب کنید.

یکی از سه گزینه به شما پیشنهاد می شود - با نزدیکترین MFC به خود تماس بگیرید، در صورت درخواست کتبی به شما اجازه دسترسی به عکس داده می شود، با پنجره واحد وزارت بهداشت تماس بگیرید، یا از طریق پورتال خدمات عمومی مجوز دریافت کنید. شهر مسکو،» در این پیام آمده است. آنلاین.

سالانه حدود 3.5 هزار نفر در مسکو ناپدید می شوند. روزانه بیش از 60 نفر در بیمارستان های شهر بستری می شوند که نمی توانند چیزی در مورد خود گزارش کنند.

پیش از این، سرگئی سوبیانین از ایده ایجاد پورتالی برای جستجوی افراد گمشده حمایت کرد. شهردار این موضوع را در جلسه هیئت رئیسه دولت مسکو اعلام کرد.

"حدود 3.5 هزار نفر سالانه در مسکو ناپدید می شوند. خوشبختانه اکثر آنها پیدا می شوند، اما جستجوی ناپدیدشدگان البته برای عزیزانشان استرس زیادی دارد. یک سیستم اطلاعاتی برای جستجوی افراد بستری شده در بیمارستان ها ایجاد شد. و کسانی که نیستند را می توان شناسایی کرد، نمی توانند اطلاعاتی در مورد خود ارائه دهند، نمی توانند اطلاعاتی را به خانواده و دوستان منتقل کنند. نکته اصلی این است که این اطلاعات وارد موتورهای جستجوی سازمان هایی می شود که با این مشکلات سروکار دارند و در اختیار بستگان قرار می گیرد. سوبیانین گفت: در عین حال، ما باید از حفاظت از داده های شخصی اطمینان حاصل کنیم.

یادآوری می کنیم که در ابتدای ماه سپتامبر کمپین مشترک "شهروند فعال" و "لیزا آلرت" آغاز شد. همراه با بررسی های مداوم در مورد مسائل شهری، علائم و عکس های افراد گمشده به سامانه مخابره می شود.

اهداف افرادی که توسط داوطلبان گروه Lisa Alert جستجو می‌شوند در دسترس کاربرانی هستند که در منطقه ناپدید شدن قرار دارند. در صورت ناپدید شدن کودک، همه کاربران بدون استثنا علائم او را دریافت می کنند.

کاربران می توانند توجه داشته باشند که آیا فرد مفقود شده را دیده اند یا خیر، شماره تلفنی را که می توانند با افرادی که به دنبال فرد هستند تماس بگیرند و همچنین تمایل خود را برای شرکت در عملیات نجات یا آمادگی خود را برای چاپ بروشورهایی با علائم اعلام کنند.

اگر یکی از اقوام گم شده دارید

بدون استثنا، شبکه های اجتماعی مملو از اطلاعیه هایی در مورد اقوام و دوستان مفقود شده است. بستگان نگران به دنبال کودکان، افراد مسن، مردان بالغ، تبادل اطلاعات، سازماندهی احزاب جستجو هستند. هر روز عکس‌های جدیدی با عنوان "به من کمک کن یک نفر را پیدا کنم!" ترسناک می شود: این صدها نفر کجا هستند و اگر عزیز شما ناپدید شد چه باید کرد؟

پلیس با افرادی که عزیزانشان از محل نگهداری آنها اطلاعی ندارند تماس می گیرد. سالانه 70 هزار نفر دیگر در روسیه تلف می شوند. اینها کسانی هستند که دنبالشان می گردند. همانطور که گفته شد دنیس کونف، محقق ارشد بخش تحقیقات حمل و نقل،اکثریت قریب به اتفاق مطالب مربوط به افراد ناپدید شده در 24 ساعت اول بسته می شود، زیرا اغلب آنها زنده و سالم پیدا می شوند. یک وضعیت رایج این است که فردی در وسایل نقلیه عمومی به دلیل گرفتگی هوشیاری خود را از دست داده، با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده، معاینه شده و به هوش آمده است و بستگان وی قبلاً مفقود شدن او را گزارش کرده اند. در همان زمان، دستوری از کمیته تحقیقات RF وجود دارد که اگر یک فرد موفق بدون دلیل ظاهری ناپدید شود، در صورت وجود شرایط خاص ناپدید شدن، لازم است پرونده های جنایی قتل شروع شود. و برخی از آنها تنها پس از سالها آشکار می شوند. از سال 1996، 100 هزار نفر در روسیه گم شده و پیدا نشده اند.

چگونه در آب فرو رفت

- اگر یک نفر واقعاً ناگهان ناپدید شود، پرونده قتل تشکیل می شود. - دنیس توضیح می دهد. «به عنوان مثال، یک مرد خانواده با ماشین خود از محل کار به خانه می رود، اما به خانه نمی رسد، و ماشین جایی خالی پیدا می شود. یا مادری برای خرید شیر برای فرزندانش به مغازه می رود و برنمی گردد. اما بیشتر اوقات، پیش نیازهایی برای ناپدید شدن وجود دارد: درگیری ها، مشکلات تجاری، مشکلات الکل، مواد مخدر، سن دشوار، اختلالات روانی. یک مقوله جداگانه "دورگرهای پیش نویس" است. به طور کلی جست و جوی یک فرد 15 سال به طول می انجامد و بستگان در صورت مراجعه به دادگاه مدنی می توانند زودتر و پس از گذشت 5 سال او را مفقودالاثر اعلام کنند. پس از تصمیم مثبت کمیسیون، مسائل مربوط به اموال را می توان حل کرد: تخلیه از یک آپارتمان، حذف قبوض آب و برق برای یک فرد گمشده، تقسیم ارث. به هر حال، سازمان های مجری قانون به مواردی توجه می کنند که بستگان از یک فرد گمشده بهره مند می شوند.

اگرچه بسیاری از مردم فکر می کنند که شما فقط پس از سه روز می توانید گزارش ناپدید شدن را ارائه دهید، اما در واقع پلیس موظف است بلافاصله آن را بپذیرد. اگر قرار است فردی به خانه بیاید، اما او آنجا نیست و به تماس ها پاسخ نمی دهد، این دلیل کافی برای تماس با پلیس است. در تعقیب و گریز، در همان ساعات و روزهای اول، 80 درصد بزرگسالان گمشده و بیش از 90 درصد کودکان پیدا می شوند. دلایل ناپدید شدن متفاوت است: شخصی شروع به نوشیدن کرد، شخصی به طور غیرمنتظره با عشق روبرو شد، شخصی تلفن خود را از دست داد، شخصی حتی تصمیم گرفت موقتاً "برای نگرانی" پنهان شود، گاهی اوقات فراموش می کنند هشدار دهند که به یک سفر کاری می روند یا تصمیم گرفتند شب را در ویلا بگذرانید اگر شخصی پول و اسناد، برخی لباس ها، چیزهای با ارزش برای او را گرفت، به احتمال زیاد، او خودش رفت و همه چیز با او خوب است. در سال‌های اخیر، برخی از شهروندان خود می‌خواهند «مفقود شوند» تا مجبور نباشند با بدهی‌های بانک‌ها و طلبکاران سروکار داشته باشند. ضمناً، اگر یک فرد بالغ گمشده در جایی زنده و سالم، بدون رضایت او پیدا شود، سازمان های مجری قانون حق ندارند نشانی جدید فقدان را به خانواده او فاش کنند. در مسکو، بازدیدکنندگان عمدتاً گم می شوند و بیشتر آنها زنده و سالم هستند و بستگان در کشورهای مستقل مشترک المنافع در حال حاضر زنگ ها را به صدا در می آورند.

پس از سه ماه، اگر فرد پیدا نشد، در لیست تحت تعقیب همه روسیه قرار می گیرد. از نظر تئوری، این طرح باید کار کند، زیرا فرد ظاهراً باید هر جا که شب توقف کرده و بلیط قطار می‌خرد، مدارک ارائه کند. در عمل کاملاً ممکن است که طول و عرض کشور را با اتوبوس و قطار طی کنید و مدارک خود را در هیچ کجای مسیر در معرض دید قرار ندهید. اما همه اینها در مورد افرادی صدق می کند که خودشان نمی خواهند آنجا باشند و همچنین کسانی هستند که به نظر می رسد دلیلی برای ناپدید شدن ندارند.

بدون علامت خاصی

هنگام ارائه درخواست در اداره پلیس، باید به متقاضی رسید کوپن داده شود و گروهی باید به آخرین محل سکونت فرد مفقود شده فرستاده شوند تا بررسی کنند که آیا علائم جرم وجود دارد یا خیر، با شاهدان احتمالی مصاحبه کنند و غیره. . اطلاعات مربوط به خصوصیات فرد تحت تعقیب بین سایر واحدها توزیع می شود و به احتمال زیاد دیر یا زود اگر همه چیز با او سر و سامان داشته باشد، پیدا می شود. اما برخی زنده نیستند. بزرگترین مخزن اطلاعات در مورد افراد مرده ناشناس اداره حوادث است. اما اغلب خود اقوام مادربزرگ را که به پیاده روی رفته و در خیابان بر اثر سکته قلبی فوت کرده است، در سردخانه پیدا کرده و شناسایی می کنند. تبادل اطلاعات بین سازه ها بی نقص نیست و در مورد اجساد جنایتکار قدیمی، اغلب مشکلاتی در شناسایی آنها ایجاد می شود، به خصوص اگر ویژگی های خاصی مانند تاج روی دندان یا خالکوبی وجود نداشته باشد و راهی برای گرفتن وجود نداشته باشد. اثر انگشت یا این چیزی نمی دهد. شناسه‌های الکترونیکی، کارت‌های بانکی، دی‌ان‌ای و پایگاه‌های اطلاعاتی اثر انگشت و سایر ابزارهای جستجو و شناسایی هنوز در روسیه گسترده نشده‌اند، بنابراین حجم زیادی از فایل‌های بایگانی شده و عکس‌های افراد ناشناس - قربانیان تصادفات، جنایات، که برای کسی فایده‌ای ندارند - هنوز وجود دارد. در حال استفاده از افرادی که در خیابان مردند. افراد مرده بی ادعا در مناطق مشخص شده گورستان های روسیه دفن می شوند که دولت برای هر نفر 4 هزار روبل اختصاص می دهد. اساساً این سرنوشت غم انگیز نصیب ولگردها و خودکشی های تنهایی می شود.

بدون حافظه

اگر همه چیز حداقل تا حدودی در مورد بیماران روانی، نوجوانان فراری، شوهران خیانتکار و دوست دخترانی که قربانی جنایتکاران شده اند روشن است، پس مردان جوان قوی که آنقدر ثروتمند نیستند که برای باج ربوده شوند - اکثر مفقودان کجا هستند؟ سربازان، کارگران سخت کوش و سربازان خارج شده به سر کار و خانه بر نمی گردند و عزیزانشان نمی دانند کجا رفته اند.

آندری در یک هتل خصوصی کوچک در دریای سیاه کار می کرد؛ او حدود چهل سال داشت. اتاق ها را تمیز کرد، ملحفه تحویل داد، چیزی درست کرد و در باربیکیو آتش روشن کرد. ادب و لبخند او را در حالتی مات و مبهوت قرار داد. چندین سال پیش، پس از طلاق، آندری که به دنبال زندگی بهتر بود، با گروهی از مردان آشنا شد که پیشنهاد همکاری در کارگاه های ساختمانی را دادند. آنها به من پیشنهاد شغلی در قفقاز دادند - معلوم شد که برده داری است: گله داری بزها، کار روی زمین. مرا کتک زدند و بدون دندان گذاشتند.

- آنها سعی کردند او را به عنوان یک شخص بشکنند و در اصل موفق شدند. - آندری به یاد آورد. - اما من فرار کردم، به اینجا نقل مکان کردم. من در تابستان برای مسکن و سقف بالای سرم کار می کنم، و نه در فصل ساخت و ساز - سعی می کنم پول پس انداز کنم.

آندری گفت که قبلاً می توانست از دانش خوب خود ببالد ، اما اکنون متوجه شد که به یاد نمی آورد چگونه حرف "u" را بنویسد. برخی از مهمانان آندری را شناختند - در برنامه "منتظر من"، پدرش عکسی از پسر گم شده خود را نشان داد، اما پسر از بستگانش می خواهد که در مورد او به بستگانش نگویند، زیرا او می خواست "با اسب" به خانه بازگردد. ثابت کند که او ارزش چیزی را داشته است و نه حیف. امسال یک کارمند ارزشمند از خانواده ای که متل را اداره می کرد رفت. خدا کنه پدر بیوه وقت داشته باشه تا پسرش رو ببینه.

اغلب، افرادی که خود را در بردگی می‌بینند، به یاد نمی‌آورند که چگونه صدها کیلومتر دورتر از خانه به سر می‌برند، و صفوف بی‌خانمان‌ها در شهرهای صلح‌آمیز روسیه توسط کسانی که حتی نامشان را به خاطر نمی‌آورند، پر می‌شود.

- فراموشی «بی دلیل» البته دلایلی دارد، اما از دید ناظر نادان پنهان است. - می گوید روانپزشک، دکترای علوم پزشکی، کارشناس پزشکی قانونی، پروفسور فدور کندراتیف.- چنین فراموشی‌هایی همیشه واقعا ناگهانی نیستند، فقط کسی انتظار نداشت که رخ دهد. متأسفانه من مجبور شدم با موارد مشابه برخورد کنم. ما در مورد مردان جوانی صحبت می کنیم که به عنوان برده در سکونتگاه های دورافتاده کفار به سر بردند. چگونه آنها به کار سخت ختم شدند، چرا و برای چه کسانی گله های گوسفند را گله کردند، از کجا آمدند، نام آنها قبلاً چه بود و واقعاً چه کسانی بودند - همه اینها فراموش شد، آنها به معنای واقعی کلمه "من" خود را از دست دادند. شکی نیست که به آنها مواد سمی برای مغز داده شده یا تزریق شده است. در عین حال، برخی از تأثیرات انسانی مانند هیپنوتیزم عمیق را می توان مجاز دانست. استفاده ترکیبی از این روش ها نیز امکان پذیر است.

روزنامه نگاران روستوف متوجه شدند که اکثر افرادی که تحت تأثیر روانگردان قرار می گیرند اغلب در منطقه سه شهر یافت می شوند: روستوف-آن-دون، ولگوگراد و ساراتوف. آنجاست که بزرگترین موسسات سم شناسی کشور مستقر هستند. با این حال، هیچ کس دانشمندان را به هیچ آزمایش غیرانسانی متهم نمی کند - به گفته خبرنگاران، داروهای در حال توسعه به سادگی می توانند سرقت شوند.

نسخه دوم از دلایل از دست دادن حافظه در افراد گمشده هیپنوتیزم است.
- در دهه شصت مجبور شدم هیپنوتیزم را تمرین کنم. - پروفسور کوندراتیف به یاد می آورد. "من ظاهر کولی ندارم، نه با چشمان سیاه و درخشان دیوانه کننده، بلکه به طور رسمی در بخش روان درمانی در فن آوری هیپنوتیزم آموزش دیده ام. من بیماران مبتلا به روان رنجوری را درمان کردم، آنها را مجبور کردم ترس های خود را فراموش کنند و آنها را به زندگی کامل برگرداندم. در عین حال، همیشه از قدرت کلامم که با یک بیمار در حالت هیپنوتیزم صحبت می‌کردم و از قدرت بدنی ماورایی که به فرمان من به دست می‌آورد تعجب می‌کردم. واضح است که باید مراقب هیپنوتیزم بود، که قدرت های هنوز توضیح ناپذیر آن می تواند و در واقع برای اهداف مخرب استفاده می شود. با این حال، تنها با تماس (به اصطلاح حالت ارتباط) با هیپنوتیزم کننده می توان هیپنوتیزم شد و این تماس همیشه داوطلبانه است. فقط باید به یاد داشته باشید که داوطلبانه اولیه چنین تماس هایی می تواند به راحتی و به طور نامحسوس به بردگی و به وابستگی انسان زا تبدیل شود، همانطور که در برخی فرقه های توتالیتر انجام می شود. به هر شکلی، القای فراموشی برای یک یا آن رویداد، یک دوره یا دوره دیگر از زندگی یک موضوع فناوری است. راه خروج از فراموشی متفاوت است، گاهی اوقات از بین می رود، گاهی اوقات نه. گاهی به سرعت، گاهی با دردناکی طولانی، قدم به قدم. من مجبور شدم یک معاینه روانپزشکی قانونی را از یک بیمار مبتلا به فراموشی انجام دهم. او یک افسر بود، مجبور شد با نام جعلی در یک مأموریت بسیار مسئولانه به خارج از کشور برود، تمام مدارک لازم را دریافت کرد و به فرودگاه رفت، و سپس حافظه خود را از دست داد، گاهی اوقات فقط قسمت های فردی ظاهر می شد. بنابراین، او به یاد آورد که یک بار در حال جستجوی یک ظرف زباله در جستجوی غذا بود و یک پلیس به او نزدیک شد و از او خواست مدارک خود را نشان دهد. افسر آنچه داشت را نشان داد و پلیس هیچ توضیحی نخواست، سلام کرد و رفت. بر اساس اسناد موجود، این فرد نتوانسته خود را شناسایی کند - طبق تکلیف، فقط عکس اصلی بوده و نام، محل کار و سایر اطلاعات تغییر کرده است. مدت زیادی گذشت، او متوجه فاجعه وضعیت شد و شروع به جستجوی راهی برای خروج از آن کرد. یادش آمد همسرش از کدام ایستگاه مترو و در چه ساعتی استفاده می کرد. او شروع به آمدن به این مکان کرد و در این زمان با این امید که او متوجه شود و او را شناسایی کند. خوشبختانه این اتفاق افتاد.
موارد مشابه بیشتر و بیشتری وجود دارد (به طور دقیق تر، چنین مشاهداتی با دقت بیشتری شروع به جمع آوری کردند). این فرصت را به مرکز علمی دولتی روانپزشکی اجتماعی و پزشکی قانونی به نام داد. در سال 2009، V. P. Serbsky یک مونوگراف ویژه "اختلالات روانی و رفتاری انسانی (فراموشی بیوگرافی)" منتشر کرد. تصاویر جالب زیادی در این کتاب وجود دارد. حتی مواردی وجود دارد که افراد نمی‌خواهند خود سابقشان برگردد و نسبت به اقوام واقعی که پیدا کرده‌اند بی‌اعتماد هستند.

بچه ها کجا می روند؟

چندین سال پیش، دختری به نام لیزا فومکینا در اورخوو-زووو ناپدید شد؛ متأسفانه نتوانست زنده پیدا شود. سپس در روسیه، ابتدا در مسکو و منطقه، تیم‌های داوطلب برای جستجوی کودکان گمشده ظاهر شدند. از سال 2010، وب سایت poiskdetei.ru به طور فعال در RuNet شروع به توسعه کرد و به یک پلت فرم واحد برای داوطلبان برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات تبدیل شد.

می‌گوید: «اکنون تیم‌های جستجو در 10-15 منطقه کشور کار می‌کنند دیمیتری وتوروف، رئیس سازمان. هماهنگ کننده هایی در آنجا هستند که با پلیس تماس می گیرند و اقدامات داوطلبان را مدیریت می کنند. به طور کلی دو هزار نفر در سایت ثبت نام کرده اند اما حدود 10 درصد در واقع فعال هستند.
از هر کجا که اطلاعات مربوط به یک کودک گم شده باشد، موتورهای جستجو با پلیس تماس می گیرند. رابطه بین آنها به روش های مختلف توسعه می یابد: یا تعامل فعال است، یا "یک مقام رسمی وجود دارد که فقط باید یک جعبه را علامت بزند.

در طول سال، poiskdetei.ru 86 پرونده را بسته است. متأسفانه همه بچه ها زنده پیدا نشدند. بیشتر مصیبت ها در صورتی اتفاق می افتد که کودک برای مدت بسیار کوتاهی تنها بماند. مثلاً در روستایی، دختر بچه‌ای که در حیاط خانه نقاشی می‌کرد، توانست دروازه را باز کند، به جنگل رفت و در برکه غرق شد و در شهر به پسری اجازه دادند که سگ را راه برود. در منهول، درب آن برگشت و محکم بسته شد و یافتن و نجات سریع او ممکن نبود. یکی دیگر از عوامل آمار غم انگیز خشونت علیه دختران است. به گفته دیمیتری ویکتوروویچ ، تجارت جنایی جدیدی ظهور کرده است - فروش فیلم های تجاوز و قتل واقعی. این چیزی است که داوطلبان می توانند به راحتی با آن مبارزه کنند؛ نکته اصلی این است که نیروهای خود را برای محافظت از کودکان متحد کنیم.

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
عکاس از چهره های بازسازی شده قربانیان قتل ناشناس عکس می گیرد عکاس از چهره های بازسازی شده قربانیان قتل ناشناس عکس می گیرد کمیاب ترین علامت زودیاک چیست محبوب ترین زودیاک در جهان کدام است؟ کمیاب ترین علامت زودیاک چیست محبوب ترین زودیاک در جهان کدام است؟ Legends of Marie Laveau - جادوگر وودوی بی رحمانه داستان ترسناک آمریکایی Marie Laveau Legends of Marie Laveau - جادوگر وودوی بی رحمانه داستان ترسناک آمریکایی Marie Laveau