چگونه ضمیر ناخودآگاه را کنترل کنیم؟ رازهای ناخودآگاه. کار با ناخودآگاه. هدف گذاری مشترک ثبت اهداف در ضمیر ناخودآگاه مشارکت رایگان است ضمیر ناخودآگاه چیست؟

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

برنامه گروهی

56 شركت كنندگان

مدت زمان 1 روز

شرکت کردن

سلام! از علاقه شما به این رویداد سپاسگزاریم. و اتفاقا من و شما علایق مشترکی داریم. در این مورد کمی بعدتر)

برای اینکه بفهمید این رویداد چیست و چرا باید در آن شرکت کنید، ویدیو را تماشا کنید یا متن زیر را بخوانید. پس از تماشای ویدیو، بلافاصله با مجری ملاقات خواهید کرد؛)

سلام دوباره!

نام من کریل فرولوف است. من 28 ساله هستم. من یک مربی معتبر رشد شخصی هستم. من به تکنیک های DST و NLP مسلط هستم. من مرکز خودم را برای رشد شخصی اداره می کنم. من رهبر و بنیانگذار انجمن "با عشق برنده" هستم. من کلاس های مدیریت احساسات، هنر ارتباط، سخنرانی در جمع، و باشگاه رشد شخصی و دستیابی به اهداف را تدریس می کنم.

به عبارت ساده، کاری که من انجام می‌دهم این است که به افراد کمک می‌کنم تا از موقعیت‌های دشوار زندگی بیرون بیایند، تا جایی که آنها "به عنوان یک مزیت بیرون بیایند". در هر زمینه ای از زندگی بهتر از قبل شوید. من برای این کار از روش های مختلف روانشناسی استفاده می کنم. در هر مورد، مواردی را انتخاب کنید که برای یک فرد خاص کار می کنند. قبلاً من خودم به عنوان یک شرکت کننده آموزش های زیادی را پشت سر گذاشتم و مزایا و معایب آن را می دانم.

من فقط از طریق اینترنت افراد را آموزش می دهم و نه چیز دیگری. همچنین نویسنده کتاب «چگونه از جدایی با یک عزیز جان سالم به در ببریم و دوباره زندگی را شروع کنیم» (170 صفحه) هستم. گاهی در کنفرانس های کسب و کار اینترنتی به عنوان سخنران صحبت می کنم. این را نه برای لاف زدن، بلکه برای اینکه دلیلی برای اعتماد به آنچه می خوانید داشته باشید، می نویسم. زیرا در حال حاضر تعداد زیادی "متخصص" و "گورو" وجود دارد. و هر دوم می گوید که "او یک روش منحصر به فرد دارد"))

اکنون در مورد این رویداد!

↓↓↓ زیر را بخوانید ↓↓↓

آن چیست؟

هدف گذاری مشترک زمانی است که افراد زیادی (بیش از 100 نفر) به طور همزمان اهداف خود را یادداشت می کنند، از جمله حضور در نقاط مختلف کره زمین. این خیلی مهم نیست - شما در یک اتاق هستید یا هزاران کیلومتر از یکدیگر دور هستید.

ترفند چیست، چرا جالب و مفید است؟ 7 دلیل برای شرکت کردن

1. با نوشتن اهداف، شرکت کنندگان در عین حال از نظر ذهنی برای یکدیگر آرزوی دستیابی به آنها را دارند. معلوم می شود چیزی شبیه مراقبه مشترک است.

اشتباه نکنید:) من در مورد روانشناسی بسیار عمل گرا هستم. و بعد به نظر می رسد که متافیزیک رفت ... اما واقعاً کار می کند :)

تایید: آیا این اتفاق می افتد که به یک نفر فکر کرده باشید و او تماس بگیرد؟ آیا این اتفاق می افتد که شما در مورد برنامه های خود به کسی گفته اید و او از بین رفته است؟ شاید برعکس این اتفاق بیفتد - به کسی در مورد مشکلات خود گفتید و همه چیز خیلی سریع به نفع شما تصمیم گرفت؟

علیرغم این واقعیت که من و شما هنوز نمی توانیم دقیقاً توضیح دهیم که این دقیقاً چگونه کار می کند ، یک چیز غیرقابل انکار است - وقتی بسیاری از افراد همزمان برای شما آرزوی موفقیت می کنند ، چیزی در زندگی شما ظاهر می شود که معمولاً LUCK نامیده می شود.

2. قبل از شروع کار بر روی اهداف خود، دستورالعمل های ساده و واضحی از من دریافت خواهید کرد که چه کاری و چگونه باید انجام دهید تا نه تنها هدف یا اهداف خود را روی کاغذ بنویسید، بلکه آنها را در ناخودآگاه خود نیز بنویسید. تکنیک های قدرتمندی وجود دارد که به من و شما در این امر کمک می کند. نتیجه - شما باور خواهید کرد که قادر به دستیابی به هدف خود هستید. شما می دانید که چگونه برای هر هدف دیگری همین کار را انجام دهید.

3. شما در نهایت وقت خود را به چیزی واقعاً مهم اختصاص خواهید داد)) اغلب ما کار با اهداف را به عقب می اندازیم. و می دانیم که خوب است گاهی اوقات نتایج میانی را جمع بندی کنیم. ما برای دومین بار این نشست را برگزار می کنیم و ادامه خواهیم داد. می توانید هر ماه یک بار نتایج خود را خلاصه کنید. آنچه انجام می شود. چی شد. آنچه باید تغییر کند، اضافه شود، بهبود یابد.

4. خلق و خوی شما به گونه ای خواهد بود که برای حرکت دادن کوه ها آماده می شوید)) اگر دختر هستید، صبح روز بعد از واکنش متفاوت مردم نسبت به شما شگفت زده خواهید شد. تو خواهی رفت و شاد میشی، لبخند بزن)

5. با افراد جالبی آشنا خواهید شد که با برخی از آنها دوستان خوبی خواهید شد. و وقتی کلمه "مراقبه مشترک" را می شنوید به شما نگاه نمی کنند))) برعکس، از هر طریق ممکن از شما حمایت می کنند.

6. شرکت رایگان است

7. شما می توانید از هر کجای دنیا شرکت کنید، زیرا همه اینها کاملاً آنلاین است.

چرا می خواهم شما شرکت کنید؟

زیرا هرچه تعداد افرادی که همزمان در این هدف گذاری مشترک و مدیتیشن شرکت کنند، بیشتر باشد، تأثیر آن برای هر شرکت کننده بیشتر است. لازم نیست این کلمات را باور کنید، فقط باید بررسی کنید و مطمئن شوید :)

مرشد

کریل فرولوف

با درود!

اگر دارید این را می خوانید، تعجب می کنید که من کی هستم، چرا میتونی به من اعتماد کنیو دقیقا چی من میتونم برات مفید باشم. اگر اینطور است، پس حتماً خواندن این متن خاص را تمام کنید، زیرا بسیاری از شرکت کنندگان در کلاس های من متوجه شدند که اطلاعات مربوط به آنها را کاملاً تصادفی یافته اند.

من فکر نمی کنم که تصادفات تصادفی باشند. بیشتر شبیه یک فرصت است. آنها از مزایای خود استفاده کردند. حالا نوبت شماست. بیا با هم آشنا بشیم :)

*** مربی معتبر رشد شخصی(من به شما کمک می کنم به چیزی تبدیل شوید که مدت ها آرزویش را داشتید)

*** پزشک NLP(دارای گواهی فرانک پوسلیک، بنیانگذار NLP)

*** استاد NLP(فرانک پوچلیک)

*** پزشک DST(درمان حالت تفکیک)

*** نویسنده و مجری برنامه متفاوت فکر کن(مدیریت احساسات، رهایی از ترس ها، بلوک ها و فوبیاها، حذف باورهای محدود کننده. این منجر به اعتماد به نفس مطلق، احساس شادی و توانایی لذت بردن از زندگی در هر موقعیتی می شود. به نظر من مهم است که منبع خود باشید. خوشبختی:) و شما شروع به تعیین و رسیدن به اهداف می کنید؛)

*** نویسنده و مجری برنامه هنر ارتباطات. ما توانایی شما را برای تأثیرگذاری بر افکار و اعمال دیگران در هنگام برقراری ارتباط یک به یک بهبود می‌دهیم. مفید برای والدین، مدیران، رهبران، کارآفرینان، فروشندگان حرفه ای و همچنین برای زندگی شخصی عالی است :)

*** نویسنده و مجری برنامه ORATORY. ما توانایی شما را برای تأثیرگذاری بر تفکر و رفتار گروهی از افرادی که به اندازه کافی خوش شانس هستند که به شما گوش می دهند توسعه می دهیم :) مفید برای معلمان، برای والدین، برای مدیران، برای فروشندگان حرفه ای، برای رهبران، مربیان، مربیان و مربیان

*** نویسنده و ارائه دهنده کلاس کارشناسی ارشد چگونه خود را بپذیریم و دوست بداریم. شما از شر خود انتقادی، ترحم به خود و خودآزاری خلاص می شوید. در روح خود آرامش، آرامش، شادی و میل به زندگی کامل پیدا می کنید: عشق، کار، خلق، رویا، دستیابی :)

*** خالق باشگاه برای روابط و رشد شخصی. این یک برنامه شگفت انگیز است !!! یکی از موارد کلیدی در Win with Love. بدون هیچ مقدمه ای، من فقط به شما توصیه می کنم درباره او بیشتر بدانید. در مورد این موضوع می توانید برای من در PM بنویسید. رمز عبور: "در مورد باشگاه به من بگو"

*** خالق انجمن با عشق برنده شوید، که در آن هر فردی این شانس را پیدا می کند که در مدت زمان کوتاهی زندگی رویاهای خود را بسازد. شما در ابتدا الهامات و اعتماد به نفس لازم را دریافت می کنید، دانش و ابزار لازم را برای مدیریت خود دریافت می کنید تا مانع از تبدیل شدن به یک فرد شاد و موفق شوید. شما کمک و حمایت مداوم دریافت می کنید. پاسخ به سؤالات، ارتباط با کسانی که قبلاً به آنچه اکنون در تلاش هستید دست یافته اند. و داستانی در مورد اینکه دقیقا چگونه این کار را انجام دادند.

از بین تمام نام هایی که می توان برای کاری که انجام می دهم، مناسب ترین آنها مربی است. نه در ورزش، بلکه در روابط. با خودت و با دیگران. رابطه با خود - چگونه است؟ در پاراگراف بعدی پاسخ می دهم؛)

دوست من، من می خواهم قبل از شروع ملاقات با شما در رویدادها چیزی در مورد من بدانید.

1.ممکن است آن را دوست نداشته باشیدچیزی که یاد می گیرید ساده است زیرا همیشه با آنچه قبلاً می دانید منطبق نخواهد بود. در چنین مواقعی از خود بپرسید- آیا از نتایج گذشته خود راضی هستید؟ و شاید ارزشش را داشته باشد که به خودتان فرصتی بدهید تا آنچه را که از من آموخته‌اید بررسی کنید؟

2. تغییرات در زندگی شما متعلق به ماست کار مشترک. به هیچ وجه تضمین نمی کنم که همه چیز برای شما عالی باشد. زیرا هنوز به شما بستگی دارد که عمل کنید. اما از من - الهام برای شما، دانش و مهارت، حمایت و همراهی. اما - خود اقدامات به شما بستگی دارد.

3. ما یک جامعه از میان شرکت کنندگان ایجاد می کنیم. اسمش برنده با عشق است. جامعه برای شما بسیار مهم است، زیرا در واقع یک آموزش در دنیا اگر حمایت و پیگیری نباشد نتیجه نمی دهد. با دوست داشتن این جامعه که یادگیری یک روز متوقف نمی شود و فرد در مدت کوتاهی تغییرات شگفت انگیزی را برای بهتر شدن در زمینه های مختلف زندگی ایجاد می کند، پیروز شوید. بدون عقبگرد. جامعه بهترین تضمین استکه از عقبگردها اجتناب کنید.

4. در سال اول کار آنلاین، از 300 شرکت کننده، تنها دو نفر درخواست بازپرداخت کردند. و آیا شما می دانید چرا؟ چون به پول نیاز داشتم)) اما یک مورد بود که خودم پول را پس دادم. چون عضو جدید نسبت به سایر اعضا بداخلاق بود. بنابراین، به خاطر داشته باشید که قوانین خاصی در ارتباط وجود دارد. این یک امتیاز بزرگ برای شما است. شما وارد منطقه امنیتی می شوید. شما مورد ارزیابی قرار نمی گیرید، بلکه مورد حمایت قرار می گیرید.

بنابراین، در حال حاضر، این تنها چیزی است که برای تصمیم گیری در مورد شرکت در یکی از رویدادها برای من مهم است. اگر جزئیات بیشتری می خواهید، اینجا را بخوانید.

بسیاری از مردم واقعیت وجود یک سیستم ناخودآگاه و استفاده از آن در روند زندگی را انکار نمی کنند. حتی برخی زبری شخصیت خود را به بازی ناخودآگاه نسبت می دهند. اما وضعیت واقعی امور حاکی از آن است که اگر فردی در خود قدرت اراده پیدا کند و یاد بگیرد که دنیای درونی خود را مدیریت کند، موفقیت اجتناب ناپذیر در زندگی در انتظار اوست. هر فردی باید یاد بگیرد که فرآیندهای ناخودآگاه را کنترل کند، زیرا در این صورت است که ذهن، و نه عواطف و احساسات، زندگی را کنترل می کند. همه تصمیمات به طور هماهنگ اتخاذ خواهد شد. بنابراین، برای درک چگونگی کنترل ناخودآگاه، باید حقایق اساسی را درک کنید.

ناخودآگاه چیست؟

ناخودآگاه یک مفهوم ساختگی نیست. این یک جزء بسیار واقعی از بدن انسان است که حتی در پزشکی نیز مورد توجه قرار می گیرد. این چیزی است که به فرد کمک می کند موقعیت های خاص زندگی را طی کند. برخی افراد ناخودآگاه را با شهود اشتباه می گیرند. انسان در طول زندگی خود اطلاعات زیادی را در ناخودآگاه خود جمع می کند که از طریق تجربه زندگی به دست می آید. برخی از افکار باعث ایجاد عادات می شوند یا فرد را به انجام برخی اقدامات تشویق می کنند، گاهی اوقات کارهایی که برای او غیرعادی است.

عاداتی که از این طریق به دست می آیند، مهارت های روانی نامیده می شوند. آنها توسط والدین، آشنایان و تجربه شخصی به فرد القا می شوند. به لطف این، شخصیتی متعاقباً با دیدگاه منحصر به فرد خود از جهان اطرافش شکل می گیرد. این واقعیت است که تنوع عقاید و شخصیت افراد را توضیح می دهد.

ضمیر ناخودآگاه ایده های جدید یا چیزی شبیه به آن را بازسازی نمی کند. نکته اصلی این است که فرد اطلاعات ناخودآگاه خود را ایجاد می کند. افکار، احساسات، ناخودآگاه - در این ترتیب انتقال اطلاعات رخ می دهد. بنابراین، هر چیزی که در افکار فرد بازتولید می شود، بخشی از دنیای درون می شود. مردم خودشان برنامه ریزی می کنند. این کیفیت می تواند برای خودتان با سود باورنکردنی استفاده شود، اما در غیر این صورت می توانید اثر منفی معکوس داشته باشید. انباشت این اطلاعات نیز تحت تأثیر محیط خارجی قرار دارد، بنابراین فرد باید حلقه اجتماعی خود را با دقت انتخاب کند تا متعاقباً بخشی از یک شرکت کاملاً مطلوب مردم نشود. تغییر نگرش ناخودآگاه چندان آسان نیست. اگرچه تکنیک های خاصی وجود دارد که به حذف کامل برنامه های منفی کمک می کند.

وظیفه اولیه ضمیر ناخودآگاه سیستماتیک کردن و فیلتر کردن اطلاعات غیر ضروری است. به اصطلاح، انتخاب یک دانه منطقی. این در فرآیند تبدیل افکار به تصاویر بصری اتفاق می افتد. ضمیر ناخودآگاه به فرد کمک می کند تا به اهداف برنامه ریزی شده خود دست یابد، که به او کمک می کند تا به موفقیت دست یابد و وظایف مورد نظر خاصی را انجام دهد. قدرت ناخودآگاه چیز بسیار قدرتمندی است که می تواند فرد را در برابر مشکلات مقاوم تر کند و در نتیجه سفر زندگی را آسان تر کند.

اما، با وجود تعدادی از چنین ویژگی های مثبت و مهم برای یک فرد، همه نمی توانند از چنین مهارت هایی به طور منطقی استفاده کنند. این نشان می دهد که فرد با افکار خود می تواند ناخودآگاه خود را برای پدیده های منفی برنامه ریزی کند که متعاقباً می تواند منجر به نتایج فاجعه بار شود. به همین دلیل مهم است که نه تنها اعمال خود، بلکه بر افکار خود نیز نظارت کنید. روانشناسان مثبت اندیشی را توصیه می کنند.

اگر فردی مدام فکر کند که مثلاً نمی تواند تشکیل خانواده دهد. پس از مدتی، افکار به مرحله برنامه نویسی می رود و تمایل فرد به داشتن خانواده خود کاملاً از بین می رود. و در حال حاضر در طول یک رابطه جدی، او از خانواده اجتناب می کند و از نظر روانی شریک زندگی خود را دور می کند.
این گونه است که انسان با اعمال ساده می تواند به خود آسیب برساند و زندگی خود را به کلی نابود کند.

کارکردهای ناخودآگاه

برای بسیاری، این یک کشف خواهد بود که کار بدن انسان توسط عملکردهای ناخودآگاه تعیین می شود. برای نمایش بصری تر، بدن انسان را می توان با یک مرکز تولیدی بزرگ مقایسه کرد که تعداد زیادی از افراد را به کار می گیرد. بنابراین، ناخودآگاه طبقه کارگر بزرگی است که فرآیندهای لازم را برای عملکرد عادی شرکت انجام می دهد. هشیاری و ناخودآگاه در همکاری نزدیک هستند. نقش آگاهی تعیین اهداف جهانی است، یعنی مدیر شرکت است.

علاوه بر این، می توانید روش های دیگری برای مقایسه پیدا کنید. به عنوان مثال، بدن انسان در خواص خود می تواند شبیه به نوعی کامپیوتر باشد. آگاهی انسان به عنوان نوعی برنامه نویس عمل می کند که قادر به نصب برنامه های خاص و سایر اجزاء برای عملکرد عادی دستگاه است. اما ضمیر ناخودآگاه عملکرد این برنامه ها، قابلیت اطمینان آنها و اجرای دقیق وظایف لازم را تضمین می کند. تنها زمانی که هشیاری و ناخودآگاه یک پشت سر هم هماهنگ تشکیل دهند، فرد می تواند شاد باشد.

درک عملکرد ضمیر ناخودآگاه بسیار ساده است. آنها، اول از همه، با هدف سیستماتیک کردن و ذخیره اطلاعات لازم در مغز انسان هستند. اگر توانایی های او را توسعه دهید، می توانید به این نتیجه برسید که محدود کردن آنها به سادگی غیر واقعی است؛ فرد می تواند هر چیزی را که نیاز دارد به خاطر بسپارد. این یک واقعیت شناخته شده است که یک فرد در بیست و یکمین سال زندگی خود می تواند مقدار باورنکردنی اطلاعات را در سر خود جمع کند که چندین صد برابر بیشتر از حجم دایره المعارف بزرگ بریتانیکا است. اما مشکل این است که بسیاری نمی دانند چگونه از این موهبت طبیعت استفاده کنند و چگونه این یا آن دانش را در زمان مناسب به کار ببرند. کار با ناخودآگاه می تواند فرد را به سطح متفاوتی از زندگی ببرد.

دانشمندان مطالعاتی انجام داده اند که در آنها دریافته اند که فردی که در حالت هیپنوتیزم است می تواند هر رویدادی را در زندگی خود با جزئیات کامل به تصویر بکشد. اما افراد مسن حتی می توانند بگویند که 50 سال پیش چه اتفاقی افتاده است و جزئیات از قلم نمی افتند. چنین آزمایشی بار دیگر ثابت می کند که مغز انسان بی حد و حصر و دارای قابلیت های شگفت انگیز است. تمام اسرار ضمیر ناخودآگاه به طور کامل فاش نشده است، اما برخی از نکات قبلا مورد مطالعه قرار گرفته است.

وجود چنین چیزی کاملاً به سادگی قابل توضیح است. به لطف فرآیندهایی که در سطح ناخودآگاه اتفاق می افتد، مغز حاوی حجم عظیمی از اطلاعات است. علاوه بر این، تعداد زیادی از اقدامات متغیر به طور مداوم در مغز انجام می شود، به عنوان مثال، بازنویسی اطلاعات، ایجاد زنجیره های منطقی. متأسفانه انسان هنوز به مرحله مدیریت چنین پدیده هایی نرسیده است. توضیح این موضوع بسیار ساده است، زیرا فرآیند جذب اطلاعات و نظام‌بندی آن هنوز به طور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته است. تمام اسرار ناخودآگاه هنوز فاش نشده است.

فرآیند تحولات ناخودآگاه بسیار پیچیده است. یکی از مهمترین عملکردها فرآیند هموستاتیک است. به عنوان مثال، این شامل دمای بدن انسان می شود. این ناخودآگاه است که آن را در سطح 36.6 حفظ می کند. ضمیر ناخودآگاه فرآیند تنفس و ضربان قلب را کنترل می کند. با تشکر از این، یک فرد در حالت عادی و پایدار حفظ می شود. سیستم عصبی به طور مستقل عمل می کند و از متابولیسم شیمیایی و بسیاری از فرآیندهای دیگر پشتیبانی می کند. به لطف چنین کارهایی که به خوبی کار می کنند، بدن احساس راحتی می کند و به عملکردهای حیاتی خود ادامه می دهد.

تعادل بدن توسط عملکردهای دیگر حفظ می شود؛ این در حوزه تفکر نیز اتفاق می افتد. ضمیر ناخودآگاه شما این توانایی را دارد که راحت ترین شرایطی را که تا به حال تجربه کرده اید به خاطر بسپارد. بر اساس این شرایط، بدن ما تلاش می کند تا دوباره به آن منطقه راحتی بازگردد. اگر فردی سعی کند از آن فراتر رود، بدن شروع به واکنش نه چندان درست می کند، ناراحتی هم در سطح فیزیکی و هم در سطح احساسی احساس می شود. این فقط به این معنی است که ناخودآگاه فرد عملکردهای قدیمی خود را روشن کرده است و سعی می کند به حالت آرامش کامل بازگردد.

هر گونه احساس جدید برای یک فرد، چه از نظر جسمی و چه از نظر عاطفی، می تواند باعث ناراحتی، احساس ناهنجاری و ترس شود. چنین احساساتی می تواند خود را نشان دهد، مثلاً هنگام جستجوی شغل جدید، گذراندن اولین امتحانات، ملاقات با غریبه های جدید یا تلاش برای برقراری ارتباط با جنس مخالف. این دقیقاً همان چیزی است که کل پالت می گوید که یک فرد باید از منطقه راحتی خود خارج شود، اما ناخودآگاه متأسفانه اجازه نمی دهد این کار انجام شود، زیرا این عصبی بودن و احساس ناراحتی ایجاد می شود. برای جلوگیری از چنین پدیده هایی، مردم باید یاد بگیرند که چگونه ناخودآگاه را کنترل کنند.

رشد انسان به فعالیت ضمیر ناخودآگاه بستگی دارد

منطقه راحتی می تواند به نوعی تله تبدیل شود. این امر به ویژه برای افراد خلاق و تخیلی صادق است. بالاخره در اینجا یک پرواز فکری لازم است. گاهی اوقات تحمل استرس فیزیکی مفید است. روان بودن آرام و سنجیده زندگی واقعاً جهنم یک فرد خلاق است. افرادی که تصمیم می گیرند رهبر شوند، باید منطقه آسایش خود را ترک کنند. فرد تجربه های جدیدی به دست می آورد، مهارت های جدیدی که بعداً به او کمک می کند. اما با گذشت زمان، همه اینها دوباره وارد منطقه راحتی می شود.

فرض کنید اگر تصمیم بگیرند که شما را در نردبان شغلی ارتقا دهند یا مجبور به خرید گران قیمت کنند، برای مدتی احساس ناراحتی و ناراحتی خواهید کرد. به طور کلی، این روند منجر به این واقعیت می شود که فرد بر اساس قوانینی که برای رسیدن به یک هدف خاص ضروری است، منطقه راحتی جدیدی برای خود بسازد. اگر فردی نتواند بر این احساسات غلبه کند، ساختن منطقه راحتی جدید تقریبا غیرممکن خواهد بود، اما اگر با این آزمون کنار بیاید، در نهایت دانش، تجربه و همچنین منطقه راحتی جدید به دست خواهد آورد. که توانایی های او را گسترش می دهد.

اگر کسی برای خود هدف خیلی بالایی تعیین کرده است، پس باید برای یک راه طولانی آماده باشد. او باید یاد بگیرد که کلیشه ها را کنار بگذارد و برچسب ها را حذف کند. و این روند زمان می برد. این کار با ناخودآگاه است.

قاعده اصلی این است که فرد باید هدفی را برای خود تنظیم کند. علاوه بر این، این هدف باید شبیه قانونی باشد که او دائماً در افکار خود آن را مرور می کند. به لطف این است که این هدف، به اصطلاح، در زیر قشر نوشته می شود. فرد به تدریج شروع به باور به این می کند و به زودی وقایع به واقعیت می پیوندند. قدرت ضمیر ناخودآگاه خود شما را به انجام اقدامات درستی که برای رسیدن به یک هدف خاص ضروری هستند، سوق می دهد. فرد نسبت به اطلاعاتی که باید در فرآیند دستیابی به یک هدف به دست آورد حساس می شود و آنگاه در زندگی عادی خود در واقع هدف بزرگ تری را مجسم می کند.

ضمیر ناخودآگاه چگونه کار می کند؟

همانطور که قبلا گفته شد، ضمیر ناخودآگاه واقعا یک ابزار شگفت انگیز است. این است که می تواند بر همه زمینه های زندگی تأثیر بگذارد. اما چگونه این اتفاق می افتد؟ اگر این موضوع را درک کنید، می توانید درک کنید که چگونه ناخودآگاه را تغییر دهید.
انسان دائماً برخی از باورها و اصول درونی خود را می سازد. بنابراین، توسعه یا تخریب آن رخ می دهد. آگاهی به طور مستقل عوامل مورد علاقه در زندگی فرد را به خود جذب می کند ، او را مجبور می کند با افرادی که با اصول و اعتقادات او مطابقت دارند آشنا شود و موارد دیگر. واقعیت شگفت انگیز این است که چه کسی به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، ناخودآگاه همچنان وجود خواهد داشت. این به خواسته های افراد یا موقعیت اجتماعی آنها بستگی ندارد. این قانون دائما در حال اجرا است. همه مشکلات در زندگی فقط به لطف باورها اتفاق می افتد، زیرا ناخودآگاه می تواند هر کاری انجام دهد - فرد را خوشحال کند یا منجر به مشکلات شود. به عنوان مثال، اگر او متقاعد شود که محکوم به فقر است، دقیقاً این اتفاق خواهد افتاد. ما باید از دنیا شروع کنیم و به تغییر پوسته بیرونی کمک کنیم. شروع با دومی معنی ندارد. هیچ تغییری نخواهد داشت. موقعیت ها تا زمانی که علل عمیق درونی از بین برود تکرار می شود. بنابراین بسیار مهم است که بدانیم چگونه ناخودآگاه را کنترل کنیم. ابتدا باید به درستی برنامه ریزی شود. برای اینکه زندگی در همه زمینه ها هماهنگ باشد، لازم است دنیای اطراف خود را مطالعه کنید. یعنی افکار باید سواد داشته باشند و با حوادث واقعی ترکیب شوند. در این شرایط، فرد قادر خواهد بود نه تنها با تغییر دنیای اطراف، بلکه با تغییر چیزی در خود به رفاه برسد. به شما این فرصت را می دهد که به آنچه می خواهید برسید، خود را به نوعی بهبود بخشید و به دیگران کمک کنید.

تمرکز ضمیر ناخودآگاه

همه افراد نمی دانند چگونه ناخودآگاه را کنترل کنند، اگرچه بسیاری از آنها بیش از یک بار در مورد آن شنیده اند. همه ماهیت و روش استفاده از آن را درک نمی کنند. قدرت آن بی حد و حصر است و دانشمندان مدتهاست این را ثابت کرده اند. اگر فردی یاد گرفته باشد که ناخودآگاه خود را کنترل کند، به این معنی است که انرژی حیاتی بیشتری دریافت کرده است که بعداً به او کمک خواهد کرد. او با آموختن کنترل ناخودآگاه خود، می تواند زندگی خود را در جهتی که نیاز دارد هدایت کند.

کتاب فوق العاده ای وجود دارد "تکنیک هایی برای کنترل ضمیر ناخودآگاه" (مورفی جوزف). نویسنده در آن اسرار چیزی به عنوان "درمان روان" را آشکار می کند. این اصطلاح چندین تفسیر دارد. اولاً انسان با تغییر ناخودآگاه خود می تواند ذات خود را تغییر دهد. نویسنده می گوید همه مشکلات مردم در آرزوهای برآورده نشده است. یک فرد عمیقاً نگران این واقعیت است که به نتیجه نرسیده است، برنامه های او محقق نشدند. در این مورد، نباید روی زندگی هماهنگ حساب کنید. ثانیاً، درمان روانی نیز به معنای بهبود سلامت جسمانی فرد است.

روش های کنترل ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه می تواند هر کاری را انجام دهد، انسان فقط باید آن را به درستی تنظیم کند. بسیاری از مردم می خواهند توصیه های خاصی در مورد نحوه انجام این کار دریافت کنند. تعداد آنها زیاد نیست. در زیر برخی از تکنیک های کنترل ضمیر ناخودآگاه آورده شده است:

  1. قبل از رفتن به رختخواب، باید به ناخودآگاه خود وظیفه ای بدهید - حل مشکلی که شما را آزار می دهد. شکل فکری پذیرفته شده توسط حقیقت از مغز به شبکه خورشیدی می رود و در نهایت تحقق می یابد.
  2. شما نباید ناخودآگاه خود را به روش های سنتی محدود کنید. باید بزرگ فکر کنی
  3. شما نباید به احساسات دردناک در بدن واکنش عمیق نشان دهید. شما باید به سرنوشت اعتماد کنید.
  4. قبل از رفتن به رختخواب، تحقق خواسته خود را چندین بار مجسم کنید. افکار، احساسات، ناخودآگاه - همه اینها حلقه هایی در یک زنجیره هستند.

توانایی های سیستم ناخودآگاه

ناخودآگاه اغلب با رایانه ای مقایسه می شود که انواع خاصی از برنامه ها را می توان در آن قرار داد. این گونه است که اعتقاد درونی و بازسازی فکر رخ می دهد. در مورد شکل گیری عادت های انسان، بازسازی آنها به دلیل تکرار مکرر فرمولاسیون های خاص اتفاق می افتد.
با ایجاد عادات روانشناختی خاصی، فرد شروع به حرکت تدریجی به سمت هدف می کند. در این فرآیند، او باورهای خاصی، دیدگاه های جدید، دقیقاً آنچه را که برای درک محیط در نقش جدید به آن نیاز دارد، به دست می آورد. سیستم ناخودآگاه وظایف خاصی را از طریق تصاویر بصری و ذهنی بازسازی می کند. این جنبه ها هستند که برای یک فرد برای دریافت چنین ذهنیتی برای موفقیت ضروری است.

وظایف ناخودآگاه

بخش ناخودآگاه ذهن انسان عملکرد نسبتاً دشواری دارد - این سیستم سازی و تفسیر داده های خاصی است که در فرآیند تفکر و تجسم گذاشته می شود. ضمیر ناخودآگاه موظف است به شخص کمک کند تا دقیقاً همان افکار و تصاویر مورد نظر خود را دریافت کند. اما، علاوه بر این، به فرد کمک می کند تا عملکرد تمام اندام های داخلی و سیستم های حیاتی را کنترل کند؛ این فرآیند نیز فوق العاده مهم است.

مشکلات احتمالی

مشکلاتی که ممکن است یک فرد با آن مواجه شود عدم آگاهی برای شکل دادن صحیح افکار خود است. افراد می توانند در ناخودآگاه خود چیزی کاملاً متفاوت از آنچه می خواهند درست کنند. این به این دلیل اتفاق می افتد که واکنش ناخودآگاه نمی تواند خوب یا بد بودن افکار را تعیین کند. بنابراین او همه چیز را حقیقت می داند. در این شرایط، باید بسیار مراقب باشید که افکار مخرب را وارد رفلکس های ناخودآگاه خود نکنید.

چگونه با مشکلات برخورد کنیم؟

برای غلبه بر تأثیر مخرب فکر، ابتدا باید درک کنید که چرا یک فرد خود را برای شکست برنامه ریزی می کند. اگر او بتواند از این مرز عبور کند، دانش واقعاً ارزشمندی دریافت خواهد کرد که درهای زیادی را به روی او باز خواهد کرد. اول از همه، شما باید خود را عادت دهید که در هر موقعیتی مثبت فکر کنید، حتی در ناامیدکننده ترین موقعیت ها جنبه های مثبت را پیدا کنید تا انرژی منفی را به سیستم ناخودآگاه خود ارسال نکنید.

گئورگی سیدوروف راه های موثری برای تغییر پارادایم ارائه می دهد. "مدیریت ضمیر ناخودآگاه و خروج از ماتریکس" یکی از بهترین سمینارهایی است که تکنیک هایی را برای کار با دنیای درون شما ارائه می دهد. بسیاری از نویسندگان دیگر نیز در آثار خود شیوه های اجرا شده برای کنترل ناخودآگاه را آشکار می کنند. کتاب "اسرار ناخودآگاه" والری سینلنیکوف به شما کمک می کند خود را باور کنید، با مشکلات مقابله کنید، از شر گناه خلاص شوید، یاد بگیرید که ببخشید، افسردگی را از بین ببرید و به یک فرد واقعاً شاد تبدیل شوید.

چقدر اتفاق می افتد که ما از صمیم قلب آرزوی چیزی را داشته باشیم، اما مهم نیست که چقدر تلاش می کنیم، نمی توانیم آن را به دست آوریم. می‌توانید ساعت‌ها بنشینید و چنین تجسم‌های محبوبی را تمرین کنید، در دوره‌ها شرکت کنید، کارت‌های آرزو بکشید، اما به دلایلی آرزوهای شما نمی‌خواهند به واقعیت تبدیل شوند.

پس قضیه چیه؟ چرا کسی بدون هیچ تلاشی بهترین چیزها را در زندگی به دست می آورد، در حالی که دیگران مجبور هستند به سادگی موفقیت های دیگران را تماشا کنند و دقیقاً در همان نقطه ای که هستند باقی بمانند؟

یکی از رازهای اصلی این است که برای رسیدن به این هدف باید آمادگی داخلی داشته باشید. و در اینجا ما در مورد فرآیندهای ناخودآگاه صحبت می کنیم.

ناخودآگاه ما هدف را بر اساس هفت معیار اصلی شناسایی می کند. و نحوه ساختار آن به این صورت است که اگر حداقل یکی از مولفه ها آن را برآورده نکند، هدف مردود و محقق نمی شود. بنابراین، مهم است که اطمینان حاصل کنید که در سطح ناخودآگاه هدف شما بدون قید و شرط پذیرفته می شود. این هفت جزء چیست؟

اولین:هدف باید مورد نظر باشد (یعنی در سطح ناخودآگاه شما واقعاً آن را می خواهید).

دومین:ارزش نتیجه ای که می خواهید در اعماق درون شما باید برای نتیجه ای که به دست می آورید ارزش دستیابی را ارزش قائل شوید.

سوم:اطمینان به دستیابی به هدف

چهارم:اطمینان عمیق به اینکه اقداماتی که باید انجام دهید مناسب و سازگار با محیط زیست هستند. یعنی لازم نیست پای خود را اره کنید، بازوی خود را بجوید یا چیزی بسیار مهم و با ارزش را در روند رسیدن به هدف خود رها کنید. در این مرحله، بسیاری از آنها "شکست می‌خورند"، زیرا اینجاست که داستان شناخته شده در مورد منطقه آسایش مطرح می‌شود. رایج‌ترین تناقض این است: شما به شدت چیزی می‌خواهید، اما بخشی از درونتان می‌گوید: «نه، لازم نیست به آنجا بروی، ما اینجا هم خوب هستیم، زیرا اینجا می‌دانیم چه خبر است».

پنجم:دوستی با محیط زیست از میل اگر به آنچه می خواهید برسید، چیز خوبی را وارد زندگی شما می کند، نه برعکس.

ششم:اعتماد به توانایی خود برای رسیدن به هدف.

هفتم:اطمینان به شایستگی دستیابی به هدف در شرایط واقعی روسیه ما، این لحظه بسیار مهمی برای تقریبا همه است. ما اغلب به دلایل مختلف به سادگی نمی توانیم به خودمان اجازه دهیم شاد باشیم. مفهوم رنج هم در دین و هم در تاریخ کشور ما نوشته شده است. بسیاری از ما در حال حاضر با این باور عمیق متولد شده ایم که لیاقت هیچ چیزی را نداریم و اگر این را داشته باشیم، تنها پس از رنج بسیار و تلاش باورنکردنی است.

ما اغلب به دلایل مختلف به سادگی نمی توانیم به خودمان اجازه دهیم شاد باشیم.

اگر ناخودآگاه حداقل یکی از نکات هفت گانه را محقق نشده بداند، آنگاه هدف محقق نمی شود. به همین دلیل است که می توانید برای مدت طولانی در یک مکان پاکوب کنید، و برای سال ها عبارات خواسته های خود را تجسم و اصلاح کنید.

آگاهانه، ممکن است واقعاً بخواهید (ازدواج کنید، رابطه خوبی داشته باشید، یک تجارت جدید بسازید). اما ناخودآگاه، در اعماق وجود، شما به سادگی به آن نیاز ندارید (هدف از آن شما نیست)، یا ارزشش را ندارد، یا به دست یافتنی بودن آن اعتقاد ندارید، یا فرآیند دستیابی به آن بخش عمیقا ضروری شما را می شکند. خود یا به طور شهودی می‌فهمید که لازم نیست، شادی و چیز دیگری به ارمغان نمی‌آورد. یا به توانایی های خود ایمان ندارید، یا فکر می کنید که لیاقت چنین خوشبختی را ندارید و باید بیشتر رنج بکشید. انتخاب های زیادی وجود دارد.

از همه اینها فقط یک نتیجه وجود دارد - شما باید آمادگی ناخودآگاهی برای دستیابی به اهداف ایجاد کنید، یعنی ناخودآگاه خود را متقاعد کنید که به هدف نیاز دارد. روانشناسان ده ها تکنیک برای این کار ارائه کرده اند، و شما باید کمی تلاش کنید، اما ارزش آن را دارند.

اجازه دهید به شما یادآوری کنم که ابر رایانه شما، به نام ناخودآگاه، تمام منابع برای دستیابی به مطلقاً هر هدفی را دارد. اما این قانون تنها زمانی عمل می کند که این هدف در هفت نقطه توسط ناخودآگاه تایید شود و با کمک یک تمرین کوچک به راحتی متوجه شوید که اینطور است یا خیر.

هدف خود را روی یک کاغذ یادداشت کنید، سعی کنید تا حد امکان آرامش داشته باشید، خواسته خود را با رنگ ها و جزئیات تصور کنید و آن را به صورت ذهنی یا با صدای بلند تکرار کنید و در پایان جملات زیر را اضافه کنید:

  • این هدف مطلوب است;
  • این هدف ارزش دستیابی را دارد.
  • این هدف قابل دستیابی است؛
  • کاری که برای رسیدن به این هدف باید انجام دهم طبیعی و طبیعی است.
  • راهی که من بعد از رسیدن به این هدف زندگی خواهم کرد عادی، طبیعی و حتی خوشایند است.
  • من تمام توانایی های لازم برای رسیدن به این هدف را دارم.
  • من شایسته رسیدن به این هدف هستم.

اگر بر اساس هر یک از جملات، احساسات، احساسات، خاطرات یا افکار ناخوشایندی دارید، به احتمال زیاد این دقیقاً اعتقاد درونی است که از ظاهر شدن آنچه می خواهید در زندگی شما جلوگیری می کند. این به این معنی است که ناخودآگاه شما به دلایلی کاملاً مایل به پذیرش وظیفه شما نیست و نیاز به ارائه دلایلی دارد. به نوبه خود این استدلال ها را در نظر خواهد گرفت و به احتمال زیاد دیدگاه خود را تغییر خواهد داد. راه‌حل بیشتر مشکلات در نهایت به کار کردن روی خودتان، تغییر دادن خود، شخصیت‌تان خلاصه می‌شود - مهم نیست چگونه این کار را انجام می‌دهید. چه با استرس کار کنید و چه با خود سازماندهی، همیشه تلاشی است با هدف شکل دادن به عادات جدید، ویژگی های شخصیتی جدید شما.

در مورد قدرت ناخودآگاه بسیار گفته و نوشته شده است. ما، دستیابی به اهداف، علاقه مند به موارد زیر هستیم: چگونه از این سلاح قدرتمند برای دستیابی استفاده کنیم؟

(البته باید هشدار داد که ناخودآگاه در ذهن من است و مقاله بر این اساس جن از بطری نیست که هر هوس ما را با یک ضربه محکم برآورده می کند. نیروی قدرتمندی است اما فقط دو دست دارد و آنها مال ما هستند).

چگونه ضمیر ناخودآگاه را برای رسیدن به هدف (رویا) کاری کنیم.

1. بررسی سازگاری

ابتدا باید بررسی کنید که رویای (هدف) شما چقدر با شما سازگار است. اگر هدف از شما دور باشد: یا از مد الهام گرفته شده است، یا والدین شما آن را می خواستند، یا شما تحت تأثیر یک گورو دیگر قرار گرفتید، ناخودآگاه هر مسیری را انتخاب می کند، اما به دور از چنین "هدف دلخواه". ”

من دو راه برای بررسی پیشنهاد می کنم: این به تخیل شما نیاز دارد و اگر تخیل تنگ است، گزینه دوم یک اقدام آزمایشی است.

هدف من؟

طوری تصور کنید که گویی هدف خود را دارید.با جزئیات تا کوچکترین جزئیات. گویی از قبل با او زندگی می کنید (با هدف). چگونه می توانید سبک زندگی خود را تغییر دهید، نگرش محیط خود را نسبت به خود تغییر دهید، چه چیزی را باید رها کنید، در را به چه چیزی باز کنید و در را به روی چه چیزی ببندید، از چه چیزی باید عبور کنید. زندگی؟

هر منفی که هنگام پاسخ دادن به این سوالات احساس می کنید، دیواری است که در مقابل شما و هدف شما قرار خواهد گرفت. اگر دیوارهای کوچک یک مشکل نیستند، بلکه یک مانع ورزشی هستند، پس افسوس که "دیوار چینی" (موانع بسیار زیاد) نشانگر این است که هدف یا فراتر از توانایی شما است یا از آن شما نیست.

یکی دیگر از گزینه های عالی، نه برای تنبل ها، برداشتن گام به سمت هدف است.اگر پس از یک قدم کوچک در جهت او تغییرات مثبت (شادی، احساسات خوب، افزایش حقوق، بهبود روابط) را مشاهده کردید - این مال شماست. وگرنه حداقل الان نه.

2. خودمان را برنامه ریزی کنیم

آن ها ما ناخودآگاه را مجبور به کار می کنیم.

  • یک راه بسیار ساده برای فعال کردن ضمیر ناخودآگاه . به احتمال زیاد، هدف شروع به تعقیب شما (در سر شما) خواهد کرد. قبل از رفتن به رختخواب، قبل از اینکه چشمان خود را ببندید، به خواسته خود فکر کنید.
  • پیشرفته تر. شما نه تنها گهگاهی به هدف فکر خواهید کرد، بلکه به چگونگی رسیدن به آن نیز فکر خواهید کرد. قبل از رفتن به رختخواب یک جمله کامل را سه بار با دست بنویسید.(به عنوان مثال، من هر روز سالم تر هستم، یا پول نقد به جیب من سرازیر می شود).
  • سخت ترین. یک دفتر خاطرات هدف داشته باشید. قبل از رفتن به رختخواب، در دو مرحله: آنچه را که امروز برای رسیدن به هدف انجام دادید، به خود نمره بدهید و فردا چه کاری را باید انجام دهید. اول صبح، بخوانید.
  • روشی 100% که ضمیر ناخودآگاه شروع به کار خواهد کرد. همه روش های فوق با هم، ظرف 30 روز.

(چگونه بنویسیم؟ همه چیز یک لیست است).

3. گزارش دهید

اگر در امتداد جاده راه می روید، چگونه می دانید که در مسیر درست حرکت می کنید؟ وقتی شروع و پایان راه را می دانید و اکنون کجا هستید. همین امر در مورد حرکت به سمت هدف نیز صدق می کند: آگاهانه، برنامه ریزی شده یا با کمک ناخودآگاه.

بر خلاف یک جاده واقعی، که در آن نقاط دیدنی کاملاً ملموس هستند، وقتی صحبت از موفقیت به میان می‌آید، گاهی اوقات همه چیز مبهم است. بنابراین، هر از گاهی باید خودتان دستورالعمل هایی را تنظیم کنید، به گذشته نگاه کنید و به جلو نگاه کنید، اما اکنون به معنای مجازی.

هنگام برنامه ریزی، این از قبل قابل درک است، اما در خلبان خودکار، به طوری که به نظر می رسد ناخودآگاه خود شما را به سمت هدف حرکت می دهد، یک نتیجه مثبت متوسط ​​بسیار مهم است. این یک سیگنال برای او است.

چیزی شبیه به این اتفاق می افتد: ناخودآگاه شروع به کار برای دستیابی به هدف کرد و در نهایت اتفاقی افتاد. اگر آنچه بیرون آمد همان چیزی بود که او نیاز داشت، نزدیک به چیزی که می خواست، به یک اشاره نیاز دارد: «آفرین. حرکت کن." در غیر این صورت، نتیجه نادیده گرفته می شود و اقدامات تغییر می کند.

(ناخودآگاه نیز یک شخص است، می خواهد عالی باشد - فقط کارهایی را انجام دهد که به خاطر آنها مورد ستایش قرار می گیرند).

چگونه می توانید عملاً به او بگویید که حالش خوب است؟ اولین شیفت ها را در هر مرحله ثبت کنید. سپس می توانید حجم بیشتری از کار را اختصاص دهید.

هر یک از روش های زیر برای این کار کار می کند:

  • یک دفتر خاطرات موفقیت داشته باشید. هر روز در آن بنویسید که چه کار خوبی برای رسیدن به هدف خود انجام داده اید.
  • یک تقویم بزرگ بخرید.جشن گرفتن با شکلک‌ها و چند خط یک رویداد فوق‌العاده است (من با ۵ رد شدم، به رویایم نزدیک‌تر).
  • برای هر عمل خوب به خود یک امتیاز بدهید.در پایان هفته امتیازات را بشمارید. پاداش برای مقدار معینی (پیتزا، شکلات و غیره).
  • یک هدف همکار پیدا کنیدهر ماه یک بار کار انجام شده را به او گزارش دهید.

به طور خلاصه. ناخودآگاه در خدمت هدف

  1. هدفی را انتخاب کنید که مناسب شماست.
  2. در تمام طول سفر به سمت هدف خود (حداقل 30 روز) در شب برنامه ریزی کنید.
  3. گام های مثبت را تقویت کنید (هر تغییر مثبت باید با صورتک، تکلیف خط خورده، یک تخته شکلات... مشخص شود).

این روش برنامه ریزی ناخودآگاه را می توان "قبل از خواب" و تنبل ترین، حداقل تلاش، اما حداکثر نتیجه نامید. با این حال، همه اینها فقط کلمات هستند تا زمانی که خودتان آن را امتحان کنید ...

پارادوکس این است که چه هدفی داشته باشیم چه نداشته باشیم، باز هم در زندگی به چیزی می رسیم. پس از این فکر، فکر دیگری به ذهنم خطور کرد: "اگر من در زندگی هدف خود را نداشته باشم، پس باید برای هدف دیگری کار کنم." سوال این است که چگونه می توان هدف دیگری را از خود تشخیص داد و چگونه من در مجموع حدود 4 سال وقت گذاشتم. 4 سال طول کشید تا به اولین نتایجم رسیدم که می توانم به برخی از آنها افتخار کنم. 4 سال، هر روز به دنبال تکنیک ها گشتم، سعی کردم، تماشا کردم، مطالعه کردم. 4 سال آزمایش روی خودم اولین نتیجه را گرفتم.
__________________________________________________

برخی از تکنیک هایی که من شخصاً آنها را امتحان کردم و نتایجی را نشان دادند:

★ نتیجه فیلم "SECRET" 15-20٪
★ نتیجه روش "انتخاب معنوی" 0-3٪
★ روش دستیابی به اهداف سخت 10-3 درصد
★ مشخصات هدف ساده شده (GOAL TO HAVE) نتیجه 40-60%
★ مشخصات هدف با استفاده از سطوح DILT (HAVE, BE ABLE, BE) نتیجه 80-95%
★ "مسیر دستیابی به هدف مورد نظر" نتیجه 2-5٪
★ نتیجه تکنیک "PILOTMAN" 15-25٪
★ نتیجه انتقال واقعیت 18-25٪
___________________________________________________

اگر ندانید کجا بروید، هیچ بادی عادلانه نخواهد بود.

مشخص شدن هدف تصویری از ساختاردهی رفتار ناخودآگاه است، راهی برای اینکه قسمت ناخودآگاه شما برای شما کار کند، تا شما را وادار کند کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، و ضمیر ناخودآگاه شما را برای رسیدن به اهدافتان انجام دهید.

دانستن برای مشخص کردن هدفی که منجر به نتیجه می شود، مهم است:

★★★ کلمات غیرقانونی. استفاده از کدام یک از کلمات در هنگام تعیین هدف اکیداً ممنوع است.
★★★ بررسی انگیزه. همانطور که بیلی وایلدر گفت: "شما باید رویایی داشته باشید تا صبح بیدار شوید."
آیا آرزویی داری؟
★★★ مقیاس. در این مرحله، وظیفه ما این است که بفهمیم چقدر برای این هدف از نظر در دسترس بودن منابع آماده هستیم. اگر نمی خواهید کمر خود را بشکنید، نباید بار سنگینی را به دوش بکشید. ما گام های کافی را در جهت هدف بزرگ برخواهیم داشت.
★★★ ما همچنین باید جنبه های اکولوژی هدف، زمینه، مزایای ثانویه، همبستگی با موقعیت زندگی (آیا این هدف با باورهای درونی شما در تضاد است) و غیره را درک کنیم.

10٪ از افرادی که وبینارهای من را در GOALS SPECIFICATION تماشا کردند، نوشیدنی را ترک کردند. این بدان معنا نیست که این فناوری کار می کند، بلکه قبلاً کار می کند. این نشان می دهد که هدف دارای یک رویا و انگیزه است که برای آن فرد می تواند نوشیدن الکل را ترک کند.

===================================

با مطالعه روش تعیین اهداف و نوشتن آن در خود در ضمیر ناخودآگاه، برای افراد پیشرفته، تعیین 3 نوع هدف را مطالعه خواهیم کرد.
(که بسیاری از تاجران و سیاستمداران موفق در مورد آن صحبت می کنند)

3 نوع هدف وجود دارد
(آر. کیوساکی گاهی در رویدادهای خود به این موضوع اشاره می کند، اما ما این موضوع را به تفصیل بررسی خواهیم کرد)

★ نوع 1 هدف TO BE. در این مرحله باید موقعیت خود را در زندگی مشخص کنید.
★★ نوع 2 هدف به قادر. در اینجا وظیفه ما تعیین مجموعه مهارت ها و شایستگی ها برای رسیدن به این اهداف است
★★★ نوع 3 هدف برای داشتن. در اینجا مجموعه ای از منابع فیزیکی را برای حمایت از دستیابی به مهارت تعریف می کنیم.

این تکنیک کاملاً جزئی و مهم است.

روز VIP (تحلیل هدف خاص شما) +++

★★★ مزیت اصلی روش ★★★

ما قادر خواهیم بود اهداف هر سه نوع را مستقیماً در ضمیر ناخودآگاه بنویسیم. آن ها مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، تمام اقدامات شما برای رسیدن به هدف شما خواهد بود. گاهی اوقات بسیار شبیه یک قرص جادویی برای مفت‌خورها است. من اهدافم را در ضمیر ناخودآگاهم نوشتم و شما نیازی به انجام کار دیگری ندارید. این اشتباه است. شما همچنان کارهایی را انجام خواهید داد. این فقط چیزی است که شما را به اهدافتان می رساند.

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

تعداد مکان ها به شدت محدود است (!)

برای گذاشتن درخواست در سایت عجله کنید

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
سرود خواندن - جالب ترین چیز در وبلاگ ها پیشگویی در دروازه های کلیسا است سرود خواندن - جالب ترین چیز در وبلاگ ها پیشگویی در دروازه های کلیسا است تعبیر خواب مبلمان در کتاب رویای میلر تعبیر خواب مبلمان در کتاب رویای میلر قهرمانان در بازی با آتش و آب قهرمانان در بازی با آتش و آب