فصل چهارم. برخی از مکانیسم های روانشناختی رشد شخصیت غیرعادی معنای شخصی چیست؟ تغییر انگیزه به هدف اقدامات و عملیات. انواع عملیات

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

مکانیسم های آموزشی

در حال حاضر، در آموزش و پرورش سه مکانیسم اصلی آموزش وجود دارد: انکسار تأثیرات خارجی از طریق تلاش های درونی. تغییر انگیزه به هدف، تغییر هدف به انگیزه.

نتیجه تأثیر آموزشی با چگونگی ارتباط این تأثیر با شرایط درونی، با ویژگی های دنیای درونی دانش آموز تعیین می شود. به عبارت دیگر، نگرش نسبت به تأثیر و شخصیت مربی (اعتماد، پذیرش) در اینجا نقش مهمی دارد. برعکس، اعتماد و گشاده رویی منجر به تغییر در دانش آموز می شود.

تغییر انگیزه به هدف (A.N. Leontyev)

یک فرد با انگیزه خاصی که با هدف مطابقت ندارد، با هدف خاصی به فعالیت می پردازد. در فرآیند فعالیت، تحت شرایط خاص، انگیزه جدیدی ظاهر می شود که این بار مطابق با هدف است. این وضعیت نگرش مثبت فرد نسبت به جنبه های مختلف فعالیت است.

شرایط ظهور یک انگیزه جدید:

  1. مشارکت در فعالیت هایی با اهداف مناسب.
  2. جذابیت، اهمیت فعالیت ها با اهداف مناسب. یک فعالیت زمانی جذاب است که فرصتی برای ارضای نیازهایی که برای یک فرد مهم هستند فراهم کند. هنگام سازماندهی فعالیت ها، تکیه بر سن و ویژگی های فردی، نیازها و علایق مهم است. (ارتباطات، افراد مرجع)
  3. آگاهی و درک اهداف و معنای فعالیت. برانگیختگی معلم دانش آموز برای توضیح اهمیت و جذابیت اهداف فعالیت (بحث، مناظره، بحث، تأمل)

بنابراین زنجیره توالی زیر تشکیل می شود: شمول - جذابیت - درک.

تغییر هدف به انگیزه (A.N. Tubelsky)

فرد فعالیتی را بر اساس یک هدف اولیه آغاز می کند، اما قبل از شروع عمل، هدف را روشن می کند و آن را برای خود جذاب تر می کند. جذابیت یک هدف آن را به انگیزه تبدیل می کند. باقی مانده است که انگیزه در حال ظهور در فرآیند خود فعالیت تعمیق و تحکیم شود. انتقال از هدف اولیه به هدف نهایی در فرآیند تأمل رخ می دهد. مانند هر تفکری، در یک موقعیت مشکل روشن می شود.

الگوها و اصول تعلیم و تربیت. (به گفته M.I. Rozhkov)

توجه به سازماندهی فرآیند آموزشی مستلزم اثبات قوانین آن است.

با الگوهای کلی مرسوم است که بفهمیم ارتباطات خارجی و داخلی مهمی که جهت گیری فرآیند و موفقیت در دستیابی به هدف به آن بستگی دارد.

هنگام تعیین الگوها، اساس روش شناختی پیشرو معمولاً یک رویکرد سیستماتیک است زیرا شناسایی یک یا الگوی دیگر هم با روند توسعه جامعه و هم با روند توسعه علم آموزشی تعیین می شود.



موارد زیر به عنوان قوانین فرآیند آموزشی در آموزش در نظر گرفته می شود: الگوی وابستگی اثربخشی تأثیر آموزشی بر فعالیت کودک. الگوی وحدت آموزش و پرورش; الگوی وحدت (یکپارچگی) تأثیرات آموزشی.

بیایید هر الگو را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم:

الگوی اول: تربیت کودک تنها بر اساس فعالیت خود کودک در تعامل با محیط انجام می شود. در عین حال، هماهنگی منافع جامعه و منافع شخصی دانش آموزان در تعیین اهداف و مقاصد فرآیند آموزشی از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار است. با توصیف روابط در فرآیند آموزشی به عنوان ذهنی، لازم است اقدامات معلمان و اقدامات مربوط به دانش آموزان در نظر گرفته شود. هر کار آموزشی باید از طریق شروع فعالیت کودک حل شود: رشد جسمانی - از طریق ورزش بدنی، رشد اخلاقی - از طریق تمرکز مداوم بر رفاه فرد دیگر، رشد فکری - از طریق فعالیت ذهنی و غیره.

وقتی در مورد فعالیت کودک صحبت می کنید، باید بدانید که به میزان قابل توجهی به انگیزه او بستگی دارد. بنابراین معلم باید قبل از هر چیز به نیازها و انگیزه های کودک تکیه کند و مشخص کند که در لحظه چه چیزی برای کودک مهم است.

الگوی دوموحدت آموزش و پرورش را تعیین می کند. آموزش با هدف ایجاد فرهنگ عمومی انسانی است. رشد فرد، کسب تجربه اجتماعی، تشکیل مجموعه ای از دانش و توانایی های معنوی لازم رخ می دهد. با در نظر گرفتن آموزش و پرورش به عنوان یک فرآیند واحد، لازم است ویژگی های این دو پدیده اجتماعی-آموزشی برجسته شود. با تشکیل دانش، انسان رشد می کند. با پیشرفت، او تلاش می کند تا زمینه های فعالیت و ارتباطات خود را گسترش دهد که به نوبه خود نیازمند دانش و مهارت های جدید است. V.D. Shadrikov آموزش را به عنوان مهمترین وظیفه آموزش تعریف می کند.

الگوی سومیکپارچگی تأثیرات آموزشی را پیش‌فرض می‌گیرد که با وحدت نگرش‌های اجتماعی اعلام شده و اقدامات واقعی معلم، سازگاری الزامات آموزشی تحمیل شده به کودک توسط همه موضوعات آموزش دانش‌آموز تضمین می‌شود. در عین حال، تنظیم آموزشی تعامل اجتماعی انجام می شود، به معنای تأثیر مستقیم و غیرمستقیم معلمان بر سیستم روابط کودکان در محیط خرد اجتماعی هم در یک مؤسسه آموزشی و هم در خارج از آن. این تأثیر با هدف تحقق اهداف مهم شخصی از فعالیت های مشترک و تسلط دانش آموزان بر سیستم نقش های اجتماعی و شیوه های رفتار با در نظر گرفتن خرده فرهنگ سنی آنها انجام می شود.

جوهر یکپارچگی فرآیند آموزشی تبعیت تمام بخش ها و عملکردهای آن به وظیفه اصلی است. شکل گیری انسان - توسعه فردیت و اجتماعی شدن فرد یک رویکرد جامع به سازماندهی کار آموزشی مستلزم: کفایت فعالیت های هر معلم به هدف مشترک است. وحدت تربیت و خودآموزی، آموزش و خودآموزی؛ ایجاد ارتباط بین عناصر سیستم آموزشی: ارتباطات اطلاعاتی، ارتباطات سازمانی و فعالیتی، ارتباطات ارتباطی، مدیریت و ارتباطات خودگردان.

اجرای این الگو شامل تعامل نهادهای اجتماعی در سازماندهی کار آموزشی است که با هدف توسعه حوزه های اساسی یک فرد، مشخص کردن شیوه زندگی او، هماهنگی فردیت، آزادی و تطبیق پذیری یک فرد است. خوشبختی و رفاه او

الگوهای ذکر شده اصول فرآیند آموزشی را تعیین می کنند، یعنی. .e. بیان الزامات اساسی برای محتوا، تعریف اشکال و روش های کار آموزشی. اصول همیشه با هدف آموزش و وظایف معلمان مطابقت دارد. تعیین امکانات برای اجرای این وظایف.

علیرغم ماهیت جهانی آنها، محققان مختلف رویکردهای خود را برای درک و طبقه بندی اصول آموزش ارائه می دهند. هنگام بررسی این موضوع به آثار M.I. روژکووا.

M.I. روژکوف موارد زیر را به عنوان اصول اساسی آموزش معرفی می کند:

اصل جهت گیری انسان گرایانه؛

- اصل کفایت اجتماعی آموزش؛

- اصل ایجاد یک محیط پرورشی؛

- اصل فردی سازی آموزش؛

- اصل سختگیری اجتماعی کودکان.

بیایید به هر اصل با جزئیات بیشتری نگاه کنیم:

اصل جهت گیری انسان گرایانهآموزش مستلزم در نظر گرفتن فرزند به عنوان ارزش اصلی در نظام روابط انسانی است که هنجار اصلی آن انسانیت است. این اصل مستلزم رفتار محترمانه با هر فرد و همچنین تضمین آزادی وجدان، مذهب و جهان بینی، به عنوان وظایف اکتسابی مراقبت از سلامت جسمی، اجتماعی و روانی کودک است.

شرایط اجرای این اصل عبارتند از:

- وظیفه شناسی شامل کردن کودک در یک فعالیت خاص؛

- اعتقاد هر کودک به امکان انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف.

استراتژی خوش بینانه در تعیین اهداف آموزشی.

- جلوگیری از عواقب منفی در روند تأثیر آموزشی؛

- آمادگی کودکان برای دفاع اجتماعی از منافع خود در عین تحقق امنیت اجتماعی.

- در نظر گرفتن علایق دانش آموزان، سلایق فردی آنها، ترجیحات، بیدار کردن علایق جدید.

در فعالیت های آموزشی عملی، این اصل در قوانین زیر منعکس می شود:

- تکیه بر موقعیت فعال کودک، استقلال و ابتکار او.

- در ارتباط با کودک، نگرش محترمانه نسبت به او باید غالب باشد.

- معلم نه تنها باید کودک را به انجام کارهای خوب تشویق کند، بلکه باید مهربان نیز باشد.

- معلم باید از منافع کودک محافظت کند و به او در حل مشکلات فعلی کمک کند.

- در حین حل گام به گام مسائل آموزشی، معلم باید دائماً به دنبال گزینه هایی برای حل آنها باشد که به نفع هر کودک بیشتر باشد.

- حفاظت از کودک باید اولویت فعالیت آموزشی باشد.

-در کلاس درس، مدرسه؛ گروهی و سایر انجمن های دانش آموزی، معلمان باید روابط انسان دوستانه ای را ایجاد کنند که اجازه تحقیر حیثیت کودکان را ندهد.

اصل کفایت اجتماعیآموزش مستلزم انطباق محتوا و ابزار آموزش در موقعیت اجتماعی است که فرآیند آموزشی در آن سازماندهی می شود. وظایف آموزش و پرورش بر شرایط واقعی اجتماعی-اقتصادی متمرکز است و شامل شکل گیری آمادگی پیش بینی در کودکان برای اجرای وظایف مختلف اجتماعی است.

اجرای این اصل تنها بر اساس در نظر گرفتن تأثیر متنوع محیط اجتماعی امکان پذیر است.

شرایط اجرای اصل عبارتند از:

- رابطه بین وظایف آموزشی و وظایف توسعه اجتماعی یک جامعه دموکراتیک؛

- هماهنگی تعامل بین نهادهای اجتماعی که بر فعالیت کودک تأثیر می گذارد.

- ارائه مجموعه ای از کمک های اجتماعی و آموزشی به کودکان؛

- جهت گیری فرآیند آموزشی به سمت امکانات واقعی جامعه.

- در نظر گرفتن عوامل مختلف محیط اجتماعی اطراف (ملی، منطقه ای، نوع محل سکونت، ویژگی های موسسه آموزشی و غیره).

- تصحیح اطلاعات مختلف درک شده توسط دانش آموزان، از جمله از ارتباطات جمعی.

در فعالیت های عملی معلم، این اصل در قوانین زیر منعکس می شود:

- فرآیند آموزشی با در نظر گرفتن واقعیت های روابط اجتماعی، با در نظر گرفتن ویژگی های اقتصاد، سیاست و معنویت جامعه ساخته می شود.

- مدرسه نباید تربیت کودک را محدود به وسایل خود کند، باید به طور گسترده از عوامل واقعی جامعه استفاده کرد.

- معلم باید تأثیر منفی محیط بر کودک را اصلاح کند.

- همه شرکت کنندگان در فرآیند آموزشی باید تعامل داشته باشند.

اصل فردی سازی آموزشدانش آموزان شامل تعیین مسیر فردی رشد اجتماعی هر دانش آموز، برجسته کردن وظایف ویژه مربوط به ویژگی های او، از جمله کودکان در انواع مختلف فعالیت ها، آشکار کردن پتانسیل های فردی در کارهای تحصیلی و فوق برنامه، فراهم کردن فرصت برای هر دانش آموز برای تحقق خود و خودشناسی

شرایط اجرای اصل فردی سازی عبارتند از:

- نظارت بر تغییرات در کیفیت های فردی در کودک؛

- تعیین اثربخشی تأثیر رویکردهای پیشانی بر فردیت کودک.

- انتخاب ابزار خاصی برای تأثیر آموزشی بر روی هر کودک.

- با در نظر گرفتن ویژگی های فردی کودک، حوزه های اساسی او هنگام انتخاب وسایل آموزشی با هدف رشد او.

- ایجاد فرصتی برای دانش آموزان برای انتخاب مستقل راه هایی برای شرکت در فعالیت های فوق برنامه و همچنین انتخاب رشته آموزش اضافی.

در فعالیت آموزشی عملی، این اصل در قوانین زیر اجرا می شود:

- کار انجام شده با گروهی از دانش آموزان باید بر توسعه هر یک از آنها متمرکز شود.

- موفقیت تأثیر آموزشی هنگام کار با یک دانش آموز نباید بر آموزش دیگران تأثیر منفی بگذارد.

- هنگام انتخاب یک وسیله آموزشی، لازم است فقط از اطلاعات مربوط به ویژگی های فردی استفاده شود.

بر اساس تعامل با دانش آموز، معلم باید به دنبال راه هایی برای اصلاح رفتار خود باشد.

- نظارت مداوم بر اثربخشی تأثیر آموزشی بر هر کودک، مجموع وسایل آموزشی مورد استفاده معلمان را تعیین می کند.

اصل سختگیری اجتماعیکودکان شامل گنجاندن دانش آموزان در موقعیت هایی است که نیاز به تلاش ارادی برای غلبه بر تأثیر منفی جامعه دارد، توسعه روش های خاصی برای غلبه بر این غلبه که برای ویژگی های فردی فرد مناسب است، کسب مصونیت اجتماعی، مقاومت در برابر استرس و موقعیت انعکاسی

در مورد نگرش به دانش آموزان در فرایند آموزش نظرات مختلفی وجود دارد. شکی نیست که معلمان باید به رفاه دانش آموز اهمیت دهند، تلاش کنند تا از وضعیت خود، فعالیت های خود راضی باشد و بتواند خود را تا حد زیادی در سیستم روابط اجتماعی تحقق بخشد. در عین حال، راه حل این مشکلات به روش های مختلف، در طیف گسترده ای انجام می شود: از مراقبت های آموزشی مبتنی بر سبک نفوذ اقتدارگرا، تا حذف کامل از تنظیم روابط دانش آموز با محیط.

راحتی دائمی روابط منجر به این واقعیت می شود که فرد نمی تواند خود را با روابط پیچیده تر و کمتر برای او سازگار کند. در عین حال، برخی از روابط مرجع موفق توسط او به عنوان اعطا شده، معمولی و اجباری تلقی می شود. به اصطلاح انتظار اجتماعی از روابط مطلوب به عنوان هنجار شکل می گیرد. با این حال، در جامعه، در نظام روابط اجتماعی، عوامل نامطلوب مؤثر بر شخص به تعداد مساوی وجود دارد یا حتی غالب است. (به عنوان مثال، نوجوانان ممکن است تحت تأثیر دنیای جنایتکار قرار گیرند بدون اینکه بدانند چگونه در برابر تأثیراتی که این دنیا بر آنها می گذارد مقاومت کنند.)

شرایط اجرای اصل سختگیری اجتماعی عبارتند از:

- مشارکت کودکان در حل مسائل روابط اجتماعی در موقعیت های واقعی و شبیه سازی شده (آزمون های اجتماعی).

- تشخیص آمادگی ارادی برای سیستم روابط اجتماعی؛

- تحریک خودشناسی کودکان، تعیین موقعیت و روش رفتار مناسب آنها در موقعیت های مختلف.

- کمک به کودکان در تجزیه و تحلیل مشکلات روابط اجتماعی و طراحی متغیر رفتار آنها در شرایط دشوار زندگی.

در فعالیت های آموزشی، این اصل در قوانین زیر اجرا می شود:

- مشکلات روابط کودکان باید با کودکان حل شود، نه برای آنها.

- یک کودک نباید همیشه به راحتی در روابط خود با مردم به موفقیت دست یابد: مسیر دشوار موفقیت، کلید موفقیت در زندگی آینده است.

- نه تنها شادی، بلکه رنج و تجربیات نیز انسان را آموزش می دهد.

- فرد اراده ای برای غلبه بر مشکلات فردا نخواهد داشت اگر امروز وجود نداشته باشد.

- پیش بینی همه مشکلات زندگی غیرممکن است، اما انسان باید برای غلبه بر آنها آماده باشد.

اصل ایجاد یک محیط پرورشیمستلزم ایجاد چنین روابطی در یک موسسه آموزشی است که اجتماعی بودن کودک را شکل دهد. اول از همه، نقش ایده ها در مورد وحدت کارکنان مدرسه، معلمان و دانش آموزان و اتحاد این تیم مهم است. در هر صنفی، در هر انجمنی باید وحدت سازمانی و روانی (فکری/ارادی و عاطفی) شکل بگیرد. ایجاد یک محیط پرورشی مستلزم مسئولیت متقابل شرکت کنندگان در فرآیند آموزشی، همدلی، کمک متقابل و توانایی غلبه بر مشکلات با یکدیگر است. این اصل همچنین به این معناست که در مدرسه و محیط اجتماعی، خلاقیت در سازماندهی فعالیت های آموزشی و فوق برنامه غالب است، در حالی که خلاقیت توسط دانش آموزان و معلمان به عنوان یک معیار جهانی برای ارزیابی شخصیت و روابط در یک تیم در نظر گرفته می شود.

اجرای اصل در شرایط زیر امکان پذیر است:

- برجسته کردن هدف غالب تیم، متحد کردن معلمان و دانش آموزان؛

- تعیین فعالیت های پیشرو که برای همه اعضای تیم مهم است.

- توسعه خودگردانی کودکان، ابتکار و استقلال کودکان و بزرگسالان، ایجاد انجمن های مختلف کودکان.

- شکل گیری نگرش مثبت نسبت به خلاقیت (محیط آموزشی باید اکتشافی باشد).

- منحصر به فرد بودن مؤسسه آموزشی (هر مدرسه باید هویت خاص خود را داشته باشد).

- وجود روابط "وابستگی مسئولانه" (A. S. Makarenko) در بین معلمان و دانش آموزان.

این اصل در تعدادی از قوانین برای سازماندهی فعالیت های آموزشی منعکس شده است:

- مدرسه باید خانه کودک باشد و او باید در موفقیت ها و شکست های تیم احساس نقش داشته باشد.

- معلمان و دانش آموزان - اعضای یک تیم - به یکدیگر کمک می کنند.

- هدف کلی مدرسه هدف هر معلم و دانش آموز است.

- باید واقعاً به کودکان اعتماد کرد و با آنها بازی نکرد.

- همه اعضای تیم باید ایجاد کننده روابط و چیزهای جدید باشند.

- معلمی بی تفاوت دانش آموزان بی تفاوتی به دنیا می آورد.

دنیا به افرادی تقسیم شده است که می توانند روشن شوند، از روند رسیدن به هدف خود لذت ببریدو به آن دست یابید، برای کسانی که فقط می توانند از طریق یکی از نقاط تکمیل وظایف زندگی کنند و برای کسانی که به برنامه های خود می رسند، بر استرس های متعدد غلبه می کنند و بی رحمانه سلامت خود را هدر می دهند.

آیا یادگیری تکنیک های مهم بدون از دست دادن نیمی از عمر خود امکان پذیر است؟ آره. اگر جوهر چنین پدیده ای را به عنوان تغییر انگیزه به هدف دریابید.

این در روانشناسی چیست؟

این توانایی فرد برای خودسازماندهی است به دلیل جنبه های انگیزشی و ارزشی.

به عبارت دیگر، این چیزی است که اتفاق می افتد جایگزینی هدف اولیه، به خاطر آن اقدامات خاصی انجام شد ، به فعالیت هایی که قبلاً دارای ویژگی های انگیزشی بودند و فقط به عنوان ابزار کمکی برای دستیابی به وظیفه موجود عمل می کردند.

ماهیت این جایگزینی ماهیت حسی و معنایی دارد و نیازهای ضروری یک فرد را منعکس می کند.

به طور کلی، حرکت دادن انگیزه به محل هدف باعث می شود که همیشه بینی خود را برای رسیدن به یک نتیجه مهم در مقابل باد نگه دارید، در برابر موارد غیر ضروری محافظت می کند و به شما امکان می دهد الگوریتم را برای دستیابی به اهداف خود به موقع تنظیم کنید.

نویسنده کیست؟

توانایی روان انسان مورد بحث به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت الکسی نیکولاویچ لئونتف- روانشناس شوروی، شاگرد و پیرو لو ویگوتسکی، دانشمند مشهور دیگری که زندگی خود را وقف روانشناسی کرد.

لئونتیف اصطلاح "انگیزه" را به عنوان چیزی عینی درک کرد که هم انگیزه فعلی و هم آنچه را که به ظهور آن کمک می کند جمع آوری می کند. در همان زمان، دانشمند معنی و اهمیت همان پدیده را دید برای موضوعات مورد مطالعه جداگانه متفاوت است.

به هر حال، برای مثال، تاریخ تاریخی یک رویداد نظامی توسط دانش آموز و شرکت کننده در نبرد مورد نظر از زوایای مختلف دیده می شود.

بنابراین، ردیابی چرخه تبدیل یک انگیزه به هدف، ضروری است معنای شخصی را در نظر بگیرید، توسط یک فرد در کار نهایی سرمایه گذاری شده است.

فعالیت ها و انگیزه های انجام شده تأثیر گسترده ای بر بخش روان مسئول توانایی درک دارد.

بدون این ویژگی، فرد قادر به انجام اعمالی برای هدف و هدف نخواهد بود شروع به تفکر متفاوت در مورد انگیزه ها کنید، با تغییر وضعیت آنها از نیروهای محرک به مطلوب و هدفمند.

درک ماهیت انحطاط انگیزه ها به اهداف، درک ماهیت مکانیسم ظهور نیازهای جدید را ساده می کند.

مکانیزم برشی

لئونتیف در آثار خود در مورد انگیزه انگیزه های آگاهانه را از انگیزه های مؤثر جدا می کند، یعنی در واقع کار می کند.

از آنجایی که تغییر یکی به دیگری تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که در فرآیند کنش واقعی، نتیجه حاصل رضایت اخلاقی یا منفعت بیشتری را نسبت به هدفی که در واقع برای آن انجام شده، به همراه داشته باشد.

انگیزه ها چگونه شکل می گیرند و اصلاح می شوند؟

هدف زمانی که در فرآیند فعالیت مستمر انباشته شود از یک عامل انگیزشی به انگیزه تبدیل می شود.

اهداف از طریق عملیات انجام شده به دست می آیند ناخودآگاه، و اقدامات انجام شده به دلیل حضور اطلاع.

اما در عین حال، در فرآیند کار برای دستیابی به سطح انتخاب شده، اگر اجرای اولی از قبل در سطح بازتابی انجام شود، می تواند به عملیات تبدیل شود.

یک مثال خوب از این مکانیسم در کار است تمرین ورزشی. هرچه مسئولیت پذیرتر به رویه نزدیک شوید، سریعتر یک سری اقدامات را می توان بدون حتی فکر کردن به الگوریتم اجرا انجام داد.

چه عملیاتی را باید متمایز کرد؟:

  1. به طور خودکار یا تقریباً اجرا می شود.
  2. در طول مسیر شکست خورده، از طریق تکرارهای مکرر انجام می شود یا هنوز مکانیسم عمل مشخصی ندارد، زیرا آنها به دلیل کپی کردن رفتار یا نیاز به تناسب با شرایط موجود متولد می شوند.

هر اقدامی از عناصر هر دو نوع تشکیل شده است و برای ظهور مهارت ها لازم است که الگوریتمی برای توالی عملیات و اقدامات است.

در شرایط مساعد، آنچه اتفاق می افتد کلید گسترش فعالیت های انسانی و تسلط بر حوزه های جدید می شود. اما، متأسفانه، مکانیسم انتقال انگیزه به هدف شکل گرفته در روان انسان همیشه سودمند نیستو می تواند باعث تخریب شخصیت شود.

مثال ها

اولین

دانشجو خواب می بیند که کمتر کتاب های درسی را مطالعه کند، و زمان بیشتری را با دوستان بگذرانید.

اما آزمون ادبیات در پیش است و باید آماده شد.

در فرآیند آماده سازی داده ها برای پاسخ ها، دانش آموز با مطالبی در مورد مسیر توسعه یکی از نویسندگان مواجه می شود. و به نوعی کودک ارتباطی بین خود و زندگی نامه یک فرد مشهور دید.

دانش آموز با شروع علاقه عمیق تر به آثار نویسنده ، شروع به درک ادبیات کرد نه از دیدگاه شخصی که مجبور به مطالعه هزاران اطلاعات "خسته کننده" است ، بلکه تبدیل به محققی که به داده های جالب زیادی دسترسی دارد.

بنابراین میل به قبولی در یک امتحان خوب راه را برای سرگرمی جدیدی باز کرد و مطالعه ادبیات از یک وظیفه خسته کننده به یک فعالیت جذاب تبدیل شد.

دومین

یک مرد جوان پیچیده با اضافه وزن تصمیم گرفت برای تغییر شکل خود به ورزش متوسل شویدو بیشتر شدن .

اما با گذشت زمان ، این مرد جوان شروع به تمرین کرد نه چندان برای حفظ ظاهری جذاب ، بلکه به دلیل احساسات خوشایند، برخاسته از این درک است که اکنون کنترل بدن و وادار کردن آن به انجام کارهای پر زحمت بسیار لذت بخش تر و آسان تر است.

سوم

برای غذا و فرصت پرداخت سرپناه، کارمند دیروز به دلیل کاهش کارکنان اخراج شد اولین جای خالی را که می آید می گیردو به عنوان کمکی در مرکز خدمات خودرو کار می کند.

به لطف تجربه دوران جوانی و والدینی با «دست‌های طلایی»، تجربه در تعمیر سخت‌افزار و شهود به فرد این امکان را می‌دهد که در موقعیت خوب استاد شود.

در عین حال، عادت علاقه مند شدن به پیشرفت های جدید در زمینه ای که فرد باید در آن امرار معاش کند، باقی مانده است.

در نتیجه مرد می فهمد که مهارت و دانش کافی است کسب و کار خودتو راه بینداز.

پس از کمی فکر، او کار خود را رها کرده و کار خود را راه اندازی می کند، که همانطور که مشخص است، نه تنها به منبع پول تبدیل شد، بلکه رضایت بسیار بیشتری را نسبت به شغلی که در گذشته دور است به ارمغان می آورد.

موارد با تغییر منفی

این همه مقصر بیماری هایی است که تماس می گیرند اختلالات روانی و سیستم عصبی:

  1. مثال 1.در گذشته، شخصی به موسیقی علاقه داشت و از هر شانسی برخوردار بود که در این مسیر حرفه ای درخشان داشته باشد. اما به دلیل مشکلات صرع، رویاهای او مورد حمایت قرار نگرفت و امروز این مرد با صحافی کتاب امرار معاش می کند. این روند برای استاد بسیار هیجان انگیز است. او بسیار آهسته اما کارآمد کار می کند و از هر اقدامی که در دستور بعدی انجام می دهد لذت می برد.
  2. مثال 2.بیمار با تلاش برای تمیز نگه داشتن اتاقی که در آن زندگی می کند، می تواند ساعت های متوالی به دنبال زباله های مختلف در اطراف خود بگردد و آنچه را که می بیند با دقت جمع آوری کند. با این حال، فرد هر چیزی را که انتخاب کرده است روی تخت خود قرار می دهد و اطمینان حاصل می کند که عناصر جمع آوری شده روی سطح در ردیف های یکنواخت و مرتب قرار دارند.

چگونه از آن به نفع خود استفاده کنید؟

چگونه یاد بگیریم با تغییر انگیزه به سمت هدف از زندگی لذت بیشتری ببریم:


تغییر انگیزه به هدف- این تجلی بسیار جالبی از عملکرد سیستم عصبی انسان و روان او است.

هنگامی که نحوه عملکرد این عمل را درک کردید، حتی می توانید از آن به نفع خود استفاده کنید، بدون اینکه منتظر بمانید تا فرآیند به طور خود به خود در هنگام انجام یک کار خاص شروع شود.

تغییر انگیزه به هدف فرآیندی است که با این واقعیت مشخص می شود که انگیزه اصلی در طول اجرای عمل تغییر می کند. این اتفاق می افتد، برای مثال، زمانی که فعالیتی که در ابتدا آن را دوست نداریم، به تدریج با یک معنای خاص (متفاوت) پر می شود و در نتیجه می خواهیم به این فعالیت بپردازیم.

مثال

دانش آموزی برای امتحان آماده می شود. او در ابتدا کتاب را می خواند زیرا هدف (یا حتی ضرورت) روشنی دارد: قبولی در امتحان. شاگرد ممکن است موضوع را دوست نداشته باشد، اما این کتاب را با دقت می خواند. این عمل انگیزه درونی ندارد، هدفش چیز دیگری است. اگر به این دانش آموز گفته شود که امتحان لغو شده است، او فوراً از خواندن موضوع غیر جالب خودداری می کند. اما اگر در حین خواندن و تهیه پاسخ دانش آموز، علاقه ای به این موضوع ایجاد شود، خبر لغو امتحان مانع او نخواهد شد. در این صورت، تغییر انگیزه به هدف رخ می دهد: آنچه در ابتدا جذاب نبود و فقط به دلیل شرایط دیگر ضروری بود، اکنون اهمیت خاص خود را پیدا می کند، یعنی به خودی خود برای شخص ارزشمند می شود. در حالت دوم، انگیزه اولیه برای قبولی در آزمون به خود فرآیند خواندن تغییر می کند.

مثال 2

تصویر قهرمان داستان گوگول "پالتو" آکاکی آکاکیویچ باشماچکین در مقابل ما قرار دارد. او در بخش خاصی به عنوان مسئول کپی اسناد دولتی خدمت می کرد و در این شغل دنیایی کاملاً متنوع و جذاب را می دید. پس از پایان کار، آکاکی آکاکیویچ بلافاصله به خانه رفت. پس از صرف ناهار، ظرفی از جوهر را بیرون آورد و شروع به کپی کردن کاغذهایی کرد که به خانه آورده بود. گوگول می‌گوید: «پس از اینکه دلش بخواهد نوشته بود، به رختخواب رفت و پیشاپیش به فکر فردا لبخند زد: خدا فردا چیزی برای بازنویسی می‌فرستد.»

چطور شد، چطور شد که بازنویسی اوراق دولتی در شخصیت او جایگاهی محوری پیدا کرد، معنای زندگی او شد؟ ما شرایط خاصی را نمی دانیم، اما این شرایط به هر نحوی منجر به این شد که یکی از انگیزه های اصلی به عملیات معمولاً کاملاً غیر شخصی تغییر کرد که به همین دلیل به فعالیت مستقل در این مقام تبدیل شد. آنها به عنوان مشخصه شخصیت عمل کردند.

یادداشت ویراستار

مکانیسم تغییر انگیزه به هدف چیست؟ به نظر می رسد که محتمل ترین مکانیسم، خودتقویت اولیه مبتنی بر عمل است رفلکس های ترکیبی، نگاه کن قانون تقویت موازی. اگر دانش آموزی در حین مطالعه علاقه مند می شد، اگر آکاکی آکاکیویچ از کپی کردن کاغذها لذت می برد، این اقدامات تقویت طبیعی می شد و جذاب و مطلوب می شد و یک انگیزه درونی برای این اقدامات ایجاد می شد. آنها شدند انگیزه ها.

طرح پاسخ

    فعالیت شکلی از فعالیت است که هدف آن شیء و عمل است.

    1. اقدامات و هدف.

      مکانیسم "تغییر انگیزه به هدف".

    اقدامات و عملیات. انواع عملیات.

    1. اقدامات و عملیات.

      انواع عملیات.

    اعمال و حرکات. سطوح ساخت حرکت بر اساس N.A. برنشتاین

    1. اصل فعالیت.

      سطوح ساخت حرکت

  1. فعالیت ها و اقدامات.

    1. اقدامات و هدف.

عمل- فرآیندی که نتیجه نهایی (انگیزه، برای چیست) و هدف خاص آن با هم مطابقت ندارند. برای انجام یک عمل، درک معنای عقلی ضروری است.

یک فعالیت شامل اقدامات است. به طور رسمی، می توانید چنین بگویید، اما در واقعیت، این یک ظاهر، یک رویکرد رسمی به فعالیت است. فعالیت به مجموعه ای از اقدامات خلاصه نمی شود.

لئونتیف:فعالیت یک واحد مولی (کل نگر)، غیرافزودنی (غیر افزودنی) زندگی است. هر چقدر هم که کنش را جمع کنیم، به یک فعالیت کل نگر با ویژگی اصلی آن - انگیزه ها - نخواهیم رسید. مجموعه اقدامات انگیزه فعالیت را تعیین نمی کند. انگیزه تعیین می کند که برای اجرای انگیزه چه اقداماتی باید انجام شود. هر عملی که در ساختار فعالیت گنجانده شده است با هدف تحقق انگیزه ها است و به معنای شخصی آن با انگیزه مرتبط است.

ظاهر این یا آن عمل و ساختار فعالیت به انگیزه بستگی دارد. هر اقدامی در جهت دستیابی به یک هدف است. ما فعالیت را با انگیزه ها و عمل را با اهداف تعریف می کنیم.

هدف تصویری آگاهانه از یک نتیجه مطلوب است که باید به آن دست یافت. بنابراین هدف آگاهانه است. اما همه این تعاریف به اقدامات ایده آل و برنامه ریزی شده اشاره دارد. هدف مشخص شده در شرایط یک وظیفه است.برای رسیدن به هدف باید شرایط را در نظر گرفت. عمل واقعی به عنوان فرآیند حل یک مشکل تعریف می شود. هر کار شامل الزامات و شرایطی است که برای دستیابی به این الزامات باید رعایت شود.

    1. مکانیسم "تغییر انگیزه به هدف".

این مکانیسم مکانیزمی برای تشکیل نقوش است. این مکانیزم تبدیل هدف به انگیزهنکته این است که هدفی که قبلاً با انگیزه ای به سمت اجرای آن هدایت شده بود، در طول زمان نیروی محرک مستقلی پیدا می کند، یعنی. خود به یک انگیزه تبدیل می شود. تبدیل یک هدف به یک انگیزه می تواند با تجمع احساسات مثبت رخ دهد.

مثال: شما با کمال میل در مدرسه درس می خوانید چون معلم را دوست دارید و بعد به خاطر خودش شروع به مطالعه آن درسی می کنید.

  1. اقدامات و عملیات. انواع عملیات.

    1. اقدامات و عملیات.

عملیات روشی برای انجام یک عمل است.

بسته به هدف، اقدامات می توانند ساده یا پیچیده باشند. اقدامات عمده و جزئی وجود دارد. اما حتی ساده ترین عمل را نمی توان به پیچیده ترین عملیات تقلیل داد. خط بین سطح عمل و عملیات را می توان با این واقعیت تعیین کرد که عمل از طریق هدف خود تحقق می یابد و عملیات بدون کنترل آگاهانه انجام می شود. آنها به صورت خودکار انجام می شوند. این یک مکانیسم ناخودآگاه است. با این حال، این مرز شفاف است. کنش ها می توانند به سطح عملیات حرکت کنند و به عملیات تبدیل شوند. به عنوان مثال می توان به توسعه مهارت های ورزشی اشاره کرد. هر حرکت در سطح آگاهی ثبت می شود و بنابراین در سطح اعمال انجام می شود.

هر عملیاتی یک اقدام خودکار است. انجام همزمان اقدامات باید بر این اساس باشد که یکی از این اقدامات باید مبتنی بر اتوماسیون باشد. یعنی همزمانی ظاهری خاصی وجود دارد، در حالی که یکی از اعمال در سطح دیگری است. هر اقدامی را می توان خودکار کرد، به جز اقدام برنامه ریزی برای یک اقدام آینده. عمل برنامه ریزی همیشه مستلزم کنترل آگاهانه است. عمل برنامه ریزی شامل درک شرایط خاص برای تعیین هدف است. شرایط فنی و اجتماعی در نظر گرفته می شود.

آیا عملیات می تواند به سطح فعالیت برسد؟ زمانی که شرایط معمول برای اجرای آنها تغییر کرد، می توانند تغییر کنند. اقدامات می توانند غیر خودکار شوند. این شرایط موثر بر تخریب یک عملیات ممکن است خارجی و داخلی باشد. سهولت انتقال به قدرت عملیات و مهارت بستگی دارد. هر چه مهارت قوی تر باشد، عملیات در رابطه با شرایط متغیر پایدارتر است.

مهارت – عملیات ثابت – توالی ثابت عملیات، توالی پیچیده عملیات.دو راه برای پرورش مهارت وجود دارد. راه اول آزمون و خطا، تعدیل است. بر اساس تقلید از یک مدل خاص. راه دوم آگاهی از ترکیب عملیاتی مهارت است، اقدامی که یک مهارت پیچیده را خودکار می کند.

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
قطعات رادیویی قراضه - انواع، توضیحات، قیمت متوسط قطعات رادیویی قراضه - انواع، توضیحات، قیمت متوسط کشتی مرزی کشتی مرزی "Purga Pskr Purga سالهای خدمت 1986 1989 نیروی دریایی نیروی دریایی روسیه: تاریخچه، ترکیب، چشم انداز مشارکت ناوگان بالتیک در جنگ بزرگ میهنی نیروی دریایی نیروی دریایی روسیه: تاریخچه، ترکیب، چشم انداز مشارکت ناوگان بالتیک در جنگ بزرگ میهنی