معنی کلمه stylite. تاریخ و قوم شناسی. داده ها. مناسبت ها. سبک های داستانی روسی

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

از میان مقدسین، که نوع خاصی از شاهکار را انتخاب کردند - نماز مداوم بر روی یک "ستون" (سکوی مرتفع باز، سنگ، برج و غیره).

شاهکارهای ایستادن بر روی یک ستون به خاطر تقوا حتی زودتر از قرن چهارم یافت می شود. قدیس افرایم شامی در خطبه بیست و نهم خود خطاب به راهبان مصری می گوید که مردی را دید که به خاطر فضیلت بر ستونی ایستاده بود. با این حال، سنت مسیحی بنیانگذار پیلاریسم را راهب سوری سیمئون استایلیت می داند که بیش از 30 سال بر روی ستون کار کرد. شمعون از اقتدار استثنایی در دنیای مسیحیت برخوردار بود، انبوهی از مؤمنان برای مشاوره و راهنمایی نزد او هجوم آوردند، امپراتوران نامه نوشتند، احترام او به عنوان یک قدیس در طول زندگی اش، به ویژه در جوامع سوریه گسترش یافت.

شاهکار سیمئون در قرن پنجم توسط دانیال ارجمند (11 دسامبر)، در قرن ششم توسط یوحنای ارجمند و سیمئون دیونوگورتز دنبال شد، برخلاف اولین سیمئون (استیلیت) به نام کوچکتر (24 مه)، در قرن هفتم. قرن توسط آلیپیوس، که بر روی ستون 66 سال (26 نوامبر) کار کرد، در قرن هشتم - تئودوسیوس، صاحب سبک ادسا (9 ژوئیه)، در قرن دهم - سنت لوقا سبک جدید، که به مدت 45 بر روی ستون ماند. سال (11 دسامبر)، در قرن یازدهم - سنت لازاروس گالیسیا از افسس (30 ژوئیه)، در قرن 12 - سنت نیکیتا از پریاسلاو (24 مه)، در قرن 15 - سنت ساووا از ویشرا، که در سال 1460 (اول اکتبر) درگذشت.

تنها صاحب سبک کلیسای غربی راهب Wulfilaich (+ حدود 594) بود که شاهکار خود را در آب و هوای سخت در قله‌های آردن انجام داد.

آیکون‌هایی که سبک‌ها را به تصویر می‌کشند، که زائران پس از بازدید از این زاهدان (که ظاهراً می‌توانستند این تصاویر را برکت دهند) با خود می‌آوردند، در توسعه احترام به شمایل نقش مهمی داشتند.

در اروپای شرقی، یکی از اولین سبک‌ها، سنت سیریل توروف (قرن دوازدهم) بود که اکنون در بلاروس مورد احترام است.

ستون گرایی به عنوان یک نوع انزوا می تواند هم در غارهای ستونی زیرزمینی (کشیش نیکیتا از پریاسلاول) و هم در سلول های خلوت مخصوص ساخته شده در قلمرو صومعه انجام شود.

هنک مورگان (مارک تواین، "یانکی کانکتیکات در دربار شاه آرتور") از انرژی "رایگان" صاحب سبک برای باز کردن کارخانه ای برای تولید پیراهن استفاده می کند و آن را با نام تجاری "St. پیراهن استایلیز.”

استایلیت

دایره المعارف ارتدکس باز "درخت".

استایلیت (به یونانی: στυλίτης، لاتین: stylita)، راهبان مقدسی که برای خود شاهکار خاصی انتخاب کرده اند - ایستادن بر ستونی به عنوان راهی برای کناره گیری از دنیا و تمرکز بر دعای مداوم.

اگرچه به قول افرایم سوری (+ 373) از گوشه نشینی که این شاهکار را برای خود برگزید، نام مبهم وجود دارد، اما عصر سبک ها تنها در قرن پنجم آغاز می شود، زمانی که قدیس سیمئون استایلیت به زندگی سبک روی می آورد. او ابتدا راهب و سپس در شمال سوریه گوشه نشین شد و در سال 423 بر ستون بالا رفت و در آنجا به نماز بی وقفه گذراند. این ستون در ابتدا کم ارتفاع بود، اما پس از آن ساخته شد تا زمانی که ارتفاع آن به حدود 20 متر رسید. قدیس شمعون از اقتدار استثنایی در دنیای مسیحیت برخوردار بود. در قرون 5 تا 10، نمونه سنت سیمئون پیروان بسیاری داشت، از جمله راهبان دانیال (قرن 5)، جان و سیمئون استایلیت جوان (قرن ششم)، آلیپیوس (قرن هفتم) و دیگران. آیکون‌هایی که سبک‌ها را به تصویر می‌کشند، که زائران پس از بازدید از این زاهدان (که ظاهراً می‌توانستند این تصاویر را برکت دهند) با خود می‌آوردند، در توسعه احترام به شمایل نقش مهمی داشتند.

شاهکار ستون داری نیز در روسیه شناخته شده بود، برای مثال، راهبان نیکیتا استایلیت پریاسلاول (+ 1186) و ساووا از ویشهرا (+ 1461) بر روی یک ستون نجات یافتند.

تنها ستون کلیسای غربی راهب Wulfilaich (+ حدود 594) بود که شاهکار خود را در یک کوهنورد خشن در قله‌های آردن انجام داد.

مواد مورد استفاده

ژیوف، V.M.، قداست. فرهنگ لغت مختصر اصطلاحات هاگیوگرافیک:

http://www.wco.ru/biblio/books/zhivov1/Main.htm

ستون - برج، سنگ یا ارتفاع دیگر

TREE - دایره المعارف ارتدکس باز: http://drevo.pravbeseda.ru

درباره پروژه | جدول زمانی | تقویم | مشتری

درخت دایره المعارف ارتدکس. 2012

همچنین به تفاسیر، مترادف ها، معانی کلمه و آنچه STOLPNIK به زبان روسی است در فرهنگ لغت ها، دایره المعارف ها و کتاب های مرجع مراجعه کنید:

  • استایلیت
    یک زاهد مسیحی که در حال نماز مستمر بر روی یک ستون، سکوی باز، مرتفع، برج و غیره است. بنیانگذار پیلاریسم سنت مسیحی است...
  • استایلیت در فرهنگ لغت اصطلاحات کلیسا:
  • استایلیت در اصطلاح کلیسای ارتدکس:
    راهبی که شاهکار کار رهبانی را روی یک "ستون" - برج یا ارتفاعات دیگر انجام داد. بنیانگذار استایلیت، شمعون استایلیت ارجمند (سوریه، د. ...
  • استایلیت در فرهنگ لغت اسلاو کلیسا:
    - عمرش را روی یک ستون گذراند...
  • استایلیت در فرهنگ لغت دانشنامه بزرگ:
    قدیس از میان بزرگواران که نوع خاصی از شاهکار را انتخاب کرده است - ایستادن بر "ستون" (نوعی ارتفاع) برای دعای عمیق. بنیانگذار سبک گرایی...
  • استایلیت در فرهنگ لغت دایره المعارف:
    , -a,l". گوشه نشینی که ایستاده روی یک ستون کوچک نماز می خواند یا خود را در سلول برجی تنگ می بندد. II f. stblpnitsa, ...
  • استایلیت در پارادایم لهجه ای کامل طبق زالیزنیاک:
    صد "lpnik صد" lpniki صد "lpnik صد" lpnik صد "lpnik صد" lpnik صد lpnik صد lpniki صد صد" lpnik، ...
  • استایلیت در فرهنگ لغت مترادف های زبان روسی.
  • استایلیت در فرهنگ لغت توضیحی جدید زبان روسی توسط Efremova:
    منسوخ شده است گوشه نشینی که با جدیت دعا می کرد، روی یک ستون کوچک (1*1) ایستاده بود یا خود را در برجی تنگ بسته بود...
  • استایلیت در فرهنگ لغت املای کامل زبان روسی:
    استایلیت، -a; اما: سیمئون...
  • استایلیت در فرهنگ لغت املا:
    استولپنیک، -a; اما: سیمئون...
  • سبک در فرهنگ لغت دال:
    ستون، ستون، رجوع به ستون ...
  • استایلیت در فرهنگ لغت توضیحی مدرن، TSB:
    قدیس از میان بزرگواران که نوع خاصی از شاهکار را انتخاب کرده است - ایستادن بر "ستون" (نوعی ارتفاع) برای دعای عمیق. بنیانگذار سبک گرایی...
  • استایلیت در فرهنگ لغت توضیحی زبان روسی اوشاکوف:
    stylite, m (تاریخ کلیسا). یک گوشه نشین متعصب مذهبی که در حالی که روی یک ستون کوچک ایستاده نماز می خواند (به ستون در 1 علامت مراجعه کنید)، یا خود را در یک ستون کوچک بسته بود ...
  • استایلیت در فرهنگ توضیحی افرایم:
    stylite m گوشه نشینی که با جدیت دعا می کرد، روی یک ستون کوچک (1*1) ایستاده بود یا خود را در برجی تنگ بسته بود...
  • استایلیت در فرهنگ لغت جدید زبان روسی اثر افرموا:
    م. زاهدی که با جدیت دعا می کرد، روی یک ستون کوچک ایستاده بود [ستون I 1.] یا خود را در یک برج تنگ بسته بود.
  • استایلیت در دیکشنری بزرگ مدرن توضیحی زبان روسی:
    م. گوشه نشینی که با جدیت دعا می کرد، روی یک ستون کوچک ایستاده بود [ستون I 1.] یا خود را در برجی تنگ بسته بود.
  • SIMEON STILITE در فرهنگ لغت فهرست نام ها و مفاهیم هنر باستان روسیه:
    ارجمند (356-459) زاهد، معروف به اعمال زاهدانه خود; بنیانگذار شکل جدیدی از زهد - سبک گرایی. او که اهل کیلیکیه بود، نذر رهبانی کرد...
  • SIMEON STILITE
    دایره المعارف ارتدکس باز "درخت". شمعون استایلیت (356 - 459)، کشیش. خاطره 1 سپتامبر. متولد 356 ...
  • NIKITA STOLPNIK در درخت دایره المعارف ارتدکس:
    دایره المعارف ارتدکس باز "درخت". نیکیتا سبک، پریاسلاول (+ حدود 1186)، شگفت‌انگیز، ارجمند. خاطره 23 می در کلیسای جامع ...
  • لوک استایلیت در درخت دایره المعارف ارتدکس:
    دایره المعارف ارتدکس باز "درخت". لوقا، سبک جدید، کلسدونی (+ حدود 980)، ارجمند. خاطره 11 دسامبر. جنگجو بود...
  • دانیل استیلیت در درخت دایره المعارف ارتدکس:
    دایره المعارف ارتدکس باز "درخت". دانیال صاحب سبک (+ حدود 489 - 490)، بزرگوار. خاطره 11 دسامبر. به دنیا آمد در…

سبک‌گرایی و حماقت پدیده‌های نادری در تاریخ کلیسای مسیحی هستند و به همین دلیل گاهی اوقات تردیدهایی را در مورد مناسب بودن آنها ایجاد می‌کنند. از نظر اکثر معاصران این نوع زهد غیرعادی به نظر می‌رسید، و خود علما و احمقان مقدس افرادی بی‌پروا یا دیوانه به نظر می‌رسیدند. برای بسیاری از ما امروزه، سبک گرایی و حماقت چیزی بیش از پدیده های عجیب و غیرقابل درک به نظر می رسد. با این حال، چنین دیدگاه هایی ناشی از ناآگاهی از ماهیت این گونه های منحصر به فرد زهد است. این موضوع بسیار جالبی است که شایسته توجه یک مسیحی است و در عین حال نیاز به رسیدگی دقیق دارد. 24 دسامبر (هنر جدید) کلیسای ارتدکس یاد و خاطره St. دانیال صاحب سبک و لوقا سبک‌بال. این تاریخ به عنوان دلیلی برای تلاش برای دست کم نزدیک‌تر شدن به درک چنین شاهکاری بزرگ مانند ستون گرایی بود.

نام ستون‌ها در کلیسا به معدود زاهدانی که روی ستون‌ها کار می‌کردند داده می‌شود.

این موارد عبارتند از: St. شمعون، گوشه نشین شامی که به او رکن اول می گویند; قبلاً در بالا ذکر شد St. دانیل و سنت. لوقا کالسدونی، صاحب سبک جدید. St. جان و سنت. Simeon Divnogorets، به نام جوانترین. Anthony - Stylite of Martkop; St. علیپیوس; St. تئودوسیوس ادسا که بیش از 50 سال بر روی ستون ایستاد. St. سیریل توروف، اگرچه فقط تا حدی می توان او را به معنایی که دیگران نام می برند یک سبک شناس نامید، زیرا او فقط گهگاه خود را در یک برج باریک محصور می کرد و چندین روز در آن می ایستاد. St. ساوا ویشرسکی؛ St. سیمئون، استایلیت (سوم).

ستون گرایی درست زمانی پدید آمد که شاهکار شهادت متوقف شد و گویی ادامه آن بود. شاهکارهای ایستادن بر روی یک ستون به خاطر تقوا در شرق در قرن سوم ظاهر شد. آنها طبق شهادت نیکیتا کنیاتس تا قرن دوازدهم و در روسیه - تا نیمه قرن پانزدهم ادامه یافتند. در ابتدا، ستون گرایی مخالف احترام بت پرستانه از کوه ها و تپه ها بود. سبک‌ها ارتفاعات کوه‌ها و دره‌ها را اشغال کردند و سپس ستون‌هایی را در آنجا برپا کردند که یادآور حصارها و محراب‌های مقدس بت پرستی بود تا آیین بت‌پرستی را براندازند و عبادت مسیحی را جایگزین آن کنند. این را حقایقی از زندگی سبطین مقدس تأیید می کند. بله، سنت. دانیال ابتدا در معبد بت خالی فیلیمپورا ماند و سپس ستونی در آنجا برپا کرد. St. آلیپیوس در معبد بت ساکن شد و سپس کلیسایی را به افتخار سنت سنت در جای آن بنا کرد. شهید افمیا.

استایلیت سیمئون بزرگ، سیمئون دیونوگورتس جوان، آلیپی

تئوفان یونانی. 1378

کلیسای تبدیل در خیابان ایلین، نووگورود، روسیه
نقاشی دیواری در اتاق کر.

تصویر تکثیر شده از نسخه:وزدورنوف G.I. تئوفان یونانی. میراث خلاق م.، هنر، 1983.

به این سؤال که چرا برخی از زاهدان مقدس بر ستون ها نجات یافتند، پاسخ روشنی وجود ندارد. با این حال، از تاریخ معلوم است که حبس بر ستون یا ستون زمانی مجازات بوده است. بر این اساس، برخی از محققان این فرض را مطرح می‌کنند که سبک‌طلبان داوطلبانه خود را به‌عنوان گناهکار به شیوه‌ای که در رابطه با مجرمان مدنی وجود داشت مجازات می‌کردند. بنابراین، آنها عملاً جنایت خود را علیه خدا بیان کردند و به عنوان زندانی داوطلبانه در صدد برآمدند که خود را از بردگی سنگین احساسات رها کنند، همانطور که جنایتکاران برای فرار از زندان یا برج به نور تلاش می کنند.

ستون ها از انواع و ارتفاعات مختلف ساخته می شدند. به عنوان مثال، ستون St. قد دانیل دو برابر یک مرد بود، ستون سنت. کمان - 12 ذراع. اما بلندترهایی نیز وجود داشت - 36 و 40 ذراع (1 ذراع - 38-45 سانتی متر). اساساً این برج ستونی شکل با بالکن در بالا بود. سکوی بالایی که زاهد روی آن ایستاده بود بسیار کوچک بود. گاهی دور آن را یک شبکه چوبی جامد احاطه می کرد که به همین دلیل فقط سر و شانه های استایلیت نمایان بود. برای در امان ماندن از گرمای آفتاب و هوای بد، گاهی سایبانی بر روی ستون ها می ساختند. نردبان برای بالا رفتن از ستون، همانطور که زندگی مقدسین گواه است، در بیرون قرار داشت. ستون ها تا حدی توسط خود زاهدان یا توسط افراد خارجی ساخته شده است. برای سنت دانیال، ستون اول توسط دوستش مارک، و ستون دوم توسط گلاسیوس، صاحب زمینی که سبک کار در آن کار می کرد، ساخته شد. امپراتور لئو همچنین برای قدردانی از فعالیت های اجتماعی مفید سنت سنت، یک ستون و سقفی بر روی آن ایجاد کرد. دانیال

اولین آشنایی با شاهکار ستون گرایی نشان می دهد که تمام اوج ایثار مسیحی شامل و در اینجا عمدتاً در مبارزه با غم و اندوه بیرونی بیان شده است که بیش از همه بر ماهیت فیزیکی تأثیر می گذارد. ستون های زاهدان مقدس نوع خاصی از صلیب ها بود که گوشت خود را بر آن مصلوب می کردند و آن را در معرض انواع محرومیت ها قرار می دادند. زاهدان با بالا رفتن از ستون ها و حرکت تدریجی از پایین به بالاتر، از کمال به کمال صعود می کردند که گویی بر نردبانی بودند. خدمت به ارکان مقدس عادلانه است و به دقیق ترین معنای کلمه می توان ایستادن در برابر خداوند را نام برد. در میان آسمان و زمین ایستاده، خدا را صدا زدند، او را تسبیح گفتند و از زمین برای همه دعا به درگاه خداوند بلند کردند.

البته، میل به کمال اخلاقی در میان صاحبان سبک به یکباره به وجود نیامد. آنها تحت عمل خاص فیض خداوند بودند که آنها را از کودکی برای بندگی خدا تقدیس کرد. از همان سالهای اولیه عشق به زندگی زاهدانه نشان دادند. اول از همه، ستون آینده، که تصمیم گرفته است خود را وقف خدمت به پروردگار کند، باید خود را پاک و آماده کند. او از اولین قدم های بهبودی خود، موظف است در برابر خواسته های نفسانی مقاومت کند، خود را به خوبی وادار کند، در برابر بد مقاومت کند. به قول اسقف تئوفان، مقاومت در برابر خود و خود اجباری «اصول اساسی زهد» است. هر دو "مبارزه" شخص با خودش یا به عبارت دیگر یک شاهکار هستند. زاهدان هدف خود را رسیدن به کمالات اخلاقی در زندگی خود قرار دادند. اولین و اصلی ترین نذر زندگی آنها رهبانیت بود که باکرگی ارتباط تنگاتنگی با آن داشت. از آنجایی که این نذرها دلبستگی به زمین و منافع زمینی را حذف می‌کرد، سبک‌دانان نیازی به جستجوی منافع زمینی نداشتند. از این رو سومین نذر در زندگی ارکان گنجانده شده است - غیر طمع.

برای آماده شدن برای این شاهکار، سبک‌های آینده در صومعه‌ها مستقر شدند و در آنجا خود را در معرض شدیدترین سختی‌ها قرار دادند. بله، سنت. لوقا «آهن را روی خود گذاشت.» دانیال مقدس که در بت پرستی مستقر شده بود، همه ورودی ها را مسدود کرد و تنها "یک پنجره برای کسانی که به خاطر آن می آیند" باقی گذاشت. و تنها پس از شاهکارهای مقدماتی خودسازی و انزوا، که خود را در ایثار و شکیبایی آزمودند، زاهدان مقدس بر ستونها بالا رفتند. فکر ستون بودن با دعوت و ظهور خداوند به سراغشان آمد. از شرح زندگانی ارکان مقدسه مشخص می شود که همه آنها تحت هدایت خاص روح الله عمل می کردند و بنابراین نمی توان تصور کرد که آنها تصمیم به انجام شاهکار بزرگ ستون سازی بدون درخواست از خداوند گرفته اند. برکت بله، سنت. فرشته خداوند سه بار بر شمعون ظاهر شد و او را خواند تا ستون شود. و شاگرد او، St. دانیال ستونی را دید که "ارتفاع آن از ابرها فراتر می رود، راهب شمعون، که بالای ستون ایستاده و ندا می دهد: بیا اینجا بالا، دانیال."

استایلیت ها به هر طریق ممکن از زندگی عمومی اجتناب می کردند. همه به قصد خلوت و سکوت بر روی ستون ها بالا رفتند. سکوت زاهدان بیانگر ایثار عمیق آنها بود. برای تمرین سکوت، برخی از سبکدانان از وسایل دیگری نیز استفاده می کردند: St. به عنوان مثال، لوقا "به خاطر سکوت سنگی در دهان بگذار." به نظر می رسد که شاهکار سکوت با ماهیت انسان به عنوان موجودی عقلانی-کلامی ناسازگار است. هر کس می تواند از تجربه خود ببیند که زندگی جدا از هر جامعه انسانی چقدر غیرعادی و دشوار است، نگه داشتن زبان چقدر می تواند دشوار باشد. به هر حال، از طریق کلمه، شادی‌های روحانی ما سرازیر می‌شوند و از این طریق، گویی، کامل‌تر و فراوان‌تر می‌شوند. با این کلمه غم و تلخی روحی از بین می رود و ما احساس آرامش می کنیم. بنابراین، سکوت به معنای بستن یکی از منابع لذت های زمینی است. سكوت، محصور كردن انسان در درون خود و تمركز فعاليت دروني او در درون خود، به او كمال زندگي دروني، قدرت و صلابت خاصي مي بخشد. سلیمان حکیم می گوید: زبان حلیم درخت حیات است، اما زبان لجام گسیخته پشیمانی روح است.

اما در اینجا ممکن است تناقضی پیش بیاید: به نظر می رسد سکوت ارکان مقدس با وظیفه یک مسیحی برای تربیت و دلجویی از برادرانش ناسازگار است. اما ارکان مقدسه فقط به طور موقت از این وظیفه صرف نظر کردند و تنها به این دلیل که خود را شایسته آموزش نمی دانستند. آنها با دقت به اصلاح خود پرداختند و مراقب بودند که تقوای فعال را از طریق تجربه زندگی بیاموزند.

تنهایی و سکوت به عنوان وسیله ای سودمند برای تفکر و نیایش عمل می کردند. تعمق به عنوان چنین فعالیتی از روح درک می شود که در نتیجه آن فکر عمداً برای مدت طولانی در یک شیء دارای اهمیت مذهبی ساکن می شود. ارکان مقدس «روح خود را به آسمان معطوف کردند، ذهنشان در آسمان معلق بود». از فکر خدا تفکیک ناپذیر فکر قلبشان بود که با دقت از آن حتی از همه افکار محافظت می کردند. زندگی سبک‌های مقدس به تفصیل بیان نمی‌کند که چگونه خوداندیشی در میان آنها رخ داده است، اما از شرح قوانین سبک می‌توان تا حدی در مورد آن حدس زد: St. شمعون از صبح تا ساعت نه شب با خدا مناجات کرد. پس از نه ساعت قبل از غروب آفتاب مشغول خواندن کتب آسمانی و کتابت شد. هنگام غروب دوباره نماز را شروع کرد و تمام شب را تا طلوع فجر ادامه داد. پس از استراحتی کوتاه دوباره حکم نماز خود را آغاز کرد.

زاهدان ستون ها را ترک نکردند، مگر در موارد مهم: به عنوان مثال، سنت. دانیال از ستون فرود آمد تا امپراتور باسیلیسکوس را که شورای کلسدون را رد کرده بود تعقیب کند و به آرامش کلیسا دست یابد. بنابراین به جرأت می توان گفت که تدبر و خودشناسی سیره مقدسین امری مستمر از زندگی آنان بوده است که اثر خاصی بر شاهکار اهل سنت بر جای می گذارد و آن را از سایر انواع زهد که در آن تدبر نقض می شد متمایز می کند. با آن وظایفی که با عنوان راهب، راهب و غیره همراه بود. d مطالعه مداوم جوهر انسان در درون خود، گوش دادن به خواسته های تغییر ناپذیر آن و مشاهده اینکه برای چیستی، چرایی و چرایی آن در کشمکش ابدی با خود است. بهتر از همه حکیمان عزت و هدف واقعی انسان را درک کردند و آسمانی را فدای زمینی نکردند، اما چیزهای زمینی به عنوان چیزهای بهشتی مورد احترام قرار نگرفتند.

با کمک این کار بر روی خود، سبک‌شناسان گاهی روان‌شناسان عمیق می‌شدند، می‌توانستند بهترین توصیه‌ها را در مشکلات ارائه دهند، زخم‌های روانی را درمان کنند، شک‌ها را حل کنند، افتادگان را بالا ببرند، پاک کنند، آرام کنند. همه اینها تعداد زیادی از مردم را به مکان های شلوغ جذب کرد. مردم عادی، راهبان، امپراطوران و روحانیون ارشد به آنجا به کوه ها و دره ها می رفتند. امپراطور لئو احترام سنت. دانیال که بارها به زیارت ستون او رفت و از زاهد دعای خیر و نصیحت و دستور خواست. پاتریارک انطاکیه دومنوس عمداً از انطاکیه به سن. شمعون که با او به نفع روحش بسیار صحبت کرد. استایلیت ها مورد احترام حکیمان زمان خود، متخصصان عمیق در موضوعات دینی بودند، همانطور که معاصرانشان گواه این مطلب هستند. به عنوان مثال، امپراطوران تئودوسیوس، لئون، مارسیان، لئو و زنو بیش از یک بار از دستورات سبطین مقدس در موارد دشوار استفاده کردند.

بسیاری از کسانی که بر سر ستون ها می آمدند نمی خواستند آنها را ترک کنند و با ترک خانه و املاک خود در کنار ستون ها مستقر شدند تا دائماً چنین شاهکاری را پیش روی خود ببینند و از گفتگوهای ارکان مقدس درس بگیرند. بنابراین، ارکان مراکزی بودند که زندگی مذهبی در آن متمرکز بود. جوامع به تدریج پیرامون هر سبک مقدس سازماندهی شدند. مرتاضان نیز به نوبه خود با ساختن صومعه ها و کلیساها از اتحاد اعضای جامعه مراقبت کردند. بنابراین، به دلیل ازدحام زیاد مردم به ستون St. آلیپیوس، دو صومعه در دو طرف آن ساخته شد - مردانه و زنانه. خود سنت آلیپیوس «در وسط بر ستون ایستاده بود، چون چراغی بر شمعدان ایستاده بود، هر دو صومعه با تعلیم و تصویر زندگی فرشته‌ای خود روشن می‌شدند و با دعای خود دفاع می‌کردند و قوانین و مقررات زندگی رهبانی را به آنها می‌دادند».

آنها شفاهای بی‌شماری را که علمای مقدس انجام می‌دادند، صرفاً به لطف خدا نسبت می‌دادند و شفا یافتگان را از صحبت در مورد آنها منع می‌کردند. آنها توهین ها را به خاطر نمی آوردند، برای دشمنان خود دعا می کردند و تهمت کاران را شفا می دادند. بله، سنت. دانیال فاحشه واسیانا را از تسخیر دیو شفا داد، علیرغم اینکه او به تحریک بدعت گذاران به او تهمت زنا زد. ستون‌ها اغلب پیش‌گویی می‌کردند، پیش‌بینی‌های آنها از بلایا با هدف اطمینان از این بود که افراد غافل به توبه و اصلاح روی می‌آورند. به همین ترتیب، معجزات آنها شخص را به کرامت واقعی خود بازگرداند، او را از گناهان آزاد کرد، یا او را به ایمان واقعی هدایت کرد: سنت شفا یافته. دانیال روش زندگی زن فاحشه را تغییر داد.

بنابراین اساس تمام فعالیت اخلاقی ارکان مقدسه در رابطه با همسایگان محبت بود. آنها با توجه به قلب خود و مراقبت از تهذیب باطن خود دریافتند که روح هر شخص در نزد خداوند چقدر ارزشمند است که با خون صادق پسر خدا نجات یافته است ، بنابراین خود را دعوت به ریختن می دانند. خیری از دل آنها بر همه باشد. عشق احساس حسن نیت، مشارکت و اغماض نسبت به هر شخصی بود. او در زاهدان مقدس صادقانه ترین و شدیدترین میل را برای انجام قوانین عالی و مقدس که توسط انجیل فرمان داده شده بود بیدار کرد.

کلمه کلیسای شماره 24 2003


استایلیت ها(یونانی στυλίτης لات استیلیتا) - یک قدیس مسیحی از میان قدیسان که نوع خاصی از شاهکار را انتخاب کردند - دعای مداوم روی یک "ستون" (سکوی مرتفع باز، برج و غیره).


شاهکارهای ایستادن بر روی یک ستون به خاطر تقوا حتی زودتر از قرن چهارم یافت می شود. قدیس افرام سوری در خطبه بیست و نهم خود خطاب به راهبان مصری می گوید که مردی را دید که به خاطر فضیلت بر ستونی ایستاد. با این حال، سنت مسیحی راهب سوری را اساس ستون گرایی می داند سیمئون استایلیت، که بیش از 30 سال روی این ستون کار کرد. شمعون از اقتدار استثنایی در دنیای مسیحیت برخوردار بود، انبوهی از مؤمنان برای مشاوره و راهنمایی نزد او هجوم آوردند، امپراتوران نامه نوشتند، احترام او به عنوان یک قدیس در طول زندگی اش، به ویژه در جوامع سوریه گسترش یافت.


تئوفان یونانی، 1378

شاهکار سیمئون در قرن پنجم توسط بزرگوار تقلید شد دانیال(11 دسامبر)، در قرن ششم - کشیش. جانو بر خلاف اولی سیمئون (Stylite)به نام جوانتر (24 مه)، در قرن هفتم - آلیپی، که به مدت 66 سال (26 نوامبر) بر روی ستون کار کرد، در قرن هشتم - تئودوسیوس، سبک ادسا (9 ژوئیه)، در قرن دهم - ارجمند لوک استایلیت جدید، که به مدت 45 سال (11 دسامبر) بر روی ستون باقی ماند ، در قرن یازدهم - ارجمند لازاروس گالیسیااز افسوس (30 ژوئیه)، در قرن 12th - Rev. نیکیتا پریاسلاوسکی(24 مه)، در قرن 15 - کشیش. ساوا ویشرسکی، که در سال 1460 (اول اکتبر) درگذشت.

ارجمند آلیپیوس سبک

آیکون‌هایی که سبک‌ها را به تصویر می‌کشند، که زائران پس از بازدید از این زاهدان (که ظاهراً می‌توانستند این تصاویر را برکت دهند) با خود می‌آوردند، در توسعه احترام به شمایل نقش مهمی داشتند.

در اروپای شرقی، یکی از اولین استایلت ها، St. کریل توروفسکی(قرن XII)، اکنون به ویژه در بلاروس مورد احترام است.

بزرگوار سرافیم ساروفبه تقلید از قدیس شمعون، 1000 روز در برابر خدا بر روی سنگ ایستاد.

بزرگوار نیکیتا پریاسلاوسکیبرای خود غار ستونی زیرزمینی حفر کرد.

در ادبیات

قهرمان کتاب «لغت نامه خزر» اثر میلوراد پاویچ گرگور برانکوویچاسم مستعار گرفت سبکبرای اینکه چگونه در اسارت ترکیه شکنجه شد. آنها او را بالای ستون یونانی قرار دادند و به سه کماندار دستور دادند که به سمت او شلیک کنند و قول دادند که اگر بعد از پنج تیر زنده بماند، او را رها خواهند کرد. اما تیراندازان 17 تیر به گرگور شلیک کردند و پس از آن او از ستون به زمین افتاد و جان باخت. "انگورهای وحشی در این مکان رشد کردند - آنها هرگز فروخته نمی شوند یا خریداری نمی شوند، این یک گناه محسوب می شود."

هنک مورگان (مارک تواین یک یانکی در دربار شاه آرتور) با استفاده از انرژی "رایگان" استایلیت کارخانه ای برای تولید پیراهن باز می کند که با نام تجاری "St. Stylite's Shirts" به تمام اشراف پادشاهی می فروشد.

پیلاریسم به عنوان شکلی از زهد مسیحی


پیلاریسم یکی از اشکال زهد مسیحی است که در قرن چهارم در سوریه پدید آمد. سوریه به ویژه با «حرمیت همراه با ابزار استثنایی خودسازی زاهدانه» مشخص شد.

ظهور پیلاریسم. سبک های شرق ارتدکس

ستونی که زاهدان روی آن کار می کردند، برجکی بود که به سمت بالا می رفت. در بالا یک سکو وجود داشت که با دیوار حصار شده بود، جایی که استایلت ها ایستاده بودند. معمولاً محل با سایبان پوشانده نمی شد و استایلت ها گرمای سوزان روز، سرمای شب، باد و باران را تحمل می کردند. پلکانی از سکو به پایین منتهی می شد. گاهی اوقات یک تخت در زیر سکو مرتب می شد - κουβούκλιον.

مورخان کلیسای باستان (تئودور خواننده، اواگریوس اسکولاستیکوس) منشأ پیلاریسم را به عنوان شکل خاصی از شاهکار رهبانی با این نام مرتبط می‌دانند. کشیش سیمئون استایلیت(† 459؛ بزرگداشت 1/14 سپتامبر). مشهور است که پیش از او زاهدانی بودند که در قبال ایستادن کم و بیش طولانی (stationarii) ایستادگی کردند. اما در شاهکار کشیش. هنوز نمونه ای از سیمئون وجود نداشت. تئودورت کوروش، معاصر و شاهد کارهای قدیس، می نویسد: «شمعون معروف - این معجزه بزرگ جهان - برای همه رعایای امپراتوری روم شناخته شده است: ایرانیان، مادها و اتیوپی ها از او مطلع شدند. ; انتشار شایعات در مورد سخت کوشی و خرد او حتی به عشایر سکاها رسید. اما من حتی به عنوان شاهد، به قول خودشان، همه مردم جهان را دارم که حرف من را در مورد سوء استفاده های قدیس تایید می کنند، اما می ترسم که داستان من برای فرزندانم باورنکردنی و بیگانه به نظر برسد. . زیرا آنچه برای شمعون اتفاق افتاد فراتر از طبیعت انسان است.» "زندگی" کشیش سیمئون که توسط شاگردش آنتونی نوشته شده است، اینگونه شروع می کند: "معجزه جدید و شگفت انگیزی در زمان ما اتفاق افتاده است."

کشیش شمعون در اواسط قرن چهارم در داخل مرزهای انطاکیه سوریه متولد شد. او از گروه قومی موسوم به «لوکوسوری ها» (λευκόσυροι) بود که استرابون در «جغرافیای» خود از آنها یاد کرده است. پدر و مادرش مسیحی بودند. از تعداد زیاد فرزندان آنها، تنها دو نفر زنده ماندند - سیمئون و برادرش شمشی، که بعدها نیز راهب شد.

در دوازدهمین سال زندگی خود، کشیش. شمعون وارد صومعه شد و در روز هجدهم نذر رهبانی کرد. وقتی کشیش شمعون یک راهب در صومعه ای بود که تصویر زهد او باعث نارضایتی و نارضایتی برادران شد. «به عنوان مثال، برای اینکه خود را به کم خوابی و شب زنده داری های مداوم عادت دهد، روی درختی گرد ایستاده بود، که باید روی آن ایستاده بود و باید تعادل را حفظ می کرد و در اولین شروع حالت خواب آلودگی زمین می خورد. آنها به درستی در چنین استثمارهای رهبانی بزرگوار را می بینند. سیمئون، نوعی مدرسه مقدماتی برای زندگی سبک آینده‌اش.» پس از خروج از صومعه، کشیش. شمعون به عنوان یک گوشه نشین کار کرد و سپس از ستون بالا رفت. به نقل از سریانی "زندگی"، قبل از خدمت ستون خود در روزه، سنت. شمعون مردی بهشتی آتشین را در زره نظامی دید. او ابتدا دعا کرد و سپس روی سنگی که روی آن بخور می‌سوزانند ایستاد و دست‌هایش را به عقب خم کرد، خم شد و دوباره راست شد و به قدیس نگاه کرد. شمعون، سپس دوباره دستانش را به سمت بالا دراز کرد و نگاهش را به آسمان گرفت. چنین دیدگاهی، که مقایسه آن با دیدگاه کشیش سابق امکان پذیر است. آنتونی کبیر، سه بار متوالی از عصر تا صبح تکرار شد. پس از این، قدیس سیمئون که متوجه شد این رؤیا برای اوست، خود، طبق شهادت زندگی سوری، 3 ماه روی سنگی ایستاد و سپس شروع به ایستادن روی یک ستون کرد. روز و شب، مانند شمع، در حالت قائم ایستاده بود، تقریباً پیوسته در مورد خداوند دعا و تأمل می کرد. او علاوه بر پرهیز شدید از غذا، داوطلبانه سختی‌های زیادی را متحمل شد: باران، گرما و سرما. گندم و آب خیس خورده خورد که مردم خوب برایش آوردند.

زندگی کشیش شمعون می‌گوید: «پدران مقدسی که در بیابان‌ها زندگی می‌کردند، چنین زندگی شمعون را شنیدند و از کارهای خارق‌العاده او شگفت‌زده شدند، زیرا هیچ‌کس برای خود چنین زندگی ابداع نکرده بود تا بر ستونی بایستد. چون خواستند او را بیازمایند، فرستادند که بگوید: «چرا راه پدران ما را نمی‌روی، بلکه راه دیگری را اختراع می‌کنی - راه جدیدی؟ از ستون پایین بیا و زندگی زاهدان باستانی را دنبال کن.»

در همان حال به رسولان آموختند که اگر شمعون اطاعت نکند، او را مجبور خواهند کرد که از ستون پایین بیاید; اگر گوش دهد و بخواهد فرود آید، همان طور که شروع کرده، او را رها کن، زیرا در این صورت، گفتند، معلوم می شود که شیوه جدید زندگی او از جانب خداست. هنگامی که قاصدها نزد شمعون آمدند و تصمیم شورای پدران صحرای مقدس را اعلام کردند، او بلافاصله پا به پله ها گذاشت و می خواست پایین برود.

رسولان با دیدن این امر فریاد زدند: «نه، ای پدر مقدس نرو، بلکه بر ستون بمان، اکنون می دانیم که کاری که آغاز کرده ای از جانب خداست. باشد که او تا آخر یاری تو باشد».

راهب شاهکار ستون سازی را به مدت 80 سال - تا پایان عمر خود (103 سال زندگی کرد) به پایان رساند. ارتفاع ستون به تدریج افزایش یافت - از 2.6 متر به 16 متر رسید. تئودورت می نویسد: «نه تنها ساکنان ایالت ما، بلکه اسماعیلیان و پارسیان و ارمنیان تابع پارسیان و ایبریان و گومریت ها [ساکنان جنوب غربی عربستان] به سوی او شتافتند». نمایندگان قبایل همسایه هم آمدند. بسیاری از مردم نیز از دورترین نقاط غرب آمده اند: اسپانیایی ها، بریتانیایی ها، گالاتی ها، و دیگران. و در مورد ایتالیا چیزی برای گفتن وجود ندارد، زیرا آنها می گویند که در روم بزرگ این مرد از چنان شهرتی برخوردار است که تصاویر کوچکی از او به دروازه همه کارگاه ها میخکوب می شود به امید اینکه از طریق آنها محافظت و امنیت دریافت کند. کشیش شمعون چندین قبیله عرب را به مسیحیت گروید. برخی از آنها به جنوب عربستان سعودی مهاجرت کردند، جایی که مدت ها پس از فتح این مکان ها توسط اسلام وجود داشتند. او، مانند دیگر صاحبان سبک بعدها، نه تنها از سوی مردم عادی، بلکه از سوی روشنفکران (مثلاً همان تئودورت متبرکه) از احترام شدید برخوردار بود. حتی امپراتورها برای مشاوره نزد قدیس سیمئون استایلیت رفتند.

دانشجوی کشیش سیمئون بود کشیش دانیل استایلیت(† 489-490؛ یادبود 11/24 دسامبر)، اهل استان کوماگنه سوریه. طبق دستورات شگفت انگیز کشیش. سیمئون دانیال شروع به کار بر روی ستونی در نزدیکی قسطنطنیه کرد. او این شاهکار را برای بیش از 30 سال تکمیل کرد. «و راهب برای همگان، از دور و نزدیک، برای خود و غریبان، پادشاهان و عوام، یونانیان، رومی‌ها و بیگانگان، که نزد فرشته خدا نزد او می‌آمدند و هنگام خروج از او می‌خواندند، مایه شگفتی بزرگ بود. او به آنها کمک کند - و همه آنها آنچه را که خواسته بودند از طریق دعاهای مقدس او دریافت کردند. با پیش بینی مرگ او، کشیش. دانیال در 80 سالگی نزد خداوند رفت.

مشابه در شاهکارهای بزرگ به St. شمعون نیز در سوریه کار می کرد کشیش سیمئون(† 596؛ بزرگداشت 24 مه / 6 ژوئن)، به نام جونیور و دیونوگورتس. او از دوران کودکی با روزه سخت متمایز بود. قبلاً در کودکی ، خداوند چندین بار به راهب سیمئون ظاهر شد و کارهای آینده او و پاداش آنها را پیش بینی کرد. قدیس به مدت شش سال به کوهی متروک رفت و سپس در صومعه سنت جان استیلیت در نزدیکی سلوکیه سوریه ساکن شد و در آنجا از یک ستون بالا رفت. برای سخت‌ترین و فوق‌العاده‌ترین اعمال روزه‌داری و شب زنده‌داری، لطف خاص خداوند و عطای شفای بیماری‌ها نصیب وی شد. در بیست و دومین سال زندگی خود، طبق مکاشفه از بالا، سنت. شمعون به کوهی مرتفع و متروک در نزدیکی انطاکیه به نام کوه شگفت انگیز حرکت کرد. در اینجا او ابتدا روی یک سنگ و سپس دوباره روی یک ستون کار کرد. زاهد با رسیدن به درجه بالایی از کمالات رهبانی، معجزات بسیاری انجام داد. در مجموع، راهب سیمئون 68 سال بر روی ستون گذراند.

در لاورای سنت سیمئون سبک و در صومعه های دیگر در سوریه و بین النهرین، سنت یوحنای زدازنیا و 12 تن از شاگردانش آموزش معنوی خود را دریافت کردند: مرتاضان مقدس سوریه (کاپادوکیا)، بنیانگذاران رهبانیت گرجی، که به گرجستان از کاپادوکیه در اواسط قرن ششم. در راه گرجستان، آنها از قدیس سیمئون استایلیت جوان برکت دریافت کردند. یکی از شاگردان کشیش جان زدزنی بود کشیش آنتونی، استایلایت مارتکوپ(† قرن ششم؛ یادبود 19 ژانویه / 1 فوریه و 7/20 مه). راهب آنتونی به افتخار او در کوهی منزوی به نام Martkopskaya ("منزوی") مستقر شد و در آنجا صومعه ای را تأسیس کرد و معبدی را به افتخار تصویر منجی ساخته نشده توسط دست ساخت. راهب آنتونی در 15 سال آخر زندگی خود بر روی یک ستون کار می کرد و به همین دلیل است که نام سبک کلیسای ایورون را دریافت کرد. (این ستون که توسط زمان ویران شده بود در قرن گذشته حفظ شد و صومعه ای که توسط راهب آنتونی تأسیس شد تا اواسط قرن 18 وجود داشت.) .

قضاوت بر اساس کتاب مبارکه. جان موشوس "چمنزار معنوی"، شاهکار ستون سازی در سوریه در قرن ششم بسیار رایج بود. بنابراین، در «لوگا» (فصل 28، 57) سبک‌ها ذکر شده است ایولیانو سیمئون(یاد و خاطره قدیس سیمئون سبک کیلیکیا در روز شورای همه پدران بزرگواری که در این شاهکار درخشیدند - در شنبه هفته پنیر جشن گرفته می شود). همچنین دو مورد از انحراف استایلیت ها به مونوفیزیتیسم وجود دارد (فصل 29 و 36).

کشیش آلیپیوس استایلیت(† 640؛ یادبود 26 نوامبر / 9 دسامبر) از شهر پافلاگونی آدریانوپل (در جنوب آسیای صغیر) بود. در نزدیکی شهر بیابانی وجود داشت که در زمان های قدیم مشرکان مردگان خود را در آن دفن می کردند. کشیش آلیپیوس در یکی از تابوت ها (غارهایی که اجساد مردگان را در آن می گذاشتند) ساکن شد. بالای تابوت یک ستون سنگی و روی آن یک بت بود. راهب پس از له کردن بت ، صلیب صادقانه ای را به جای آن برافراشت. در همان صحرا، St. آلیپیوس کلیسایی را به نام شهید بزرگ اوفمیای ستوده ساخت و سپس شاهکار سبحان را بر عهده گرفت. راهب روی ستون بود و «آسمان را تنها پوشش خود داشت و شجاعانه سرما و گرما، باران و تگرگ، برف و یخبندان را تحمل می کرد. و او نه برای مدت کوتاهی، بلکه برای 53 سال، چنان شهید داوطلبانه ای بود که بر ستون خود رنج می برد، گویی بر صلیب میخکوب شده بود. و در آن زمان افراد زیادی از زن و شوهر و مردان جوان و پیر به سوی او هجوم آوردند تا به تعالیم مفید او گوش فرا دهند و شفای بیماری ها را دریافت کنند. با توجه به اینکه بسیاری از آنها دقیقاً در آنجا با او ساکن شدند، قدیس دستور داد دو صومعه مردانه و زنانه بنا کنند، یکی در یک طرف ستون و دیگری در طرف دیگر. او خود بر ستون وسط ایستاد و هر دو صومعه را با تعلیم و الگوی زندگی فرشتگان خود روشن کرد و با دعای خود از آنها محافظت کرد. آلیپیوس قوانین و مقرراتی را برای زندگی رهبانی به آنها داد»... راهب آلیپیوس «به قدری مورد رضایت خداوند بود که حتی در طول زندگی خود نیز به نور آسمانی روشن شد: چندین بار ستونی از آتش بالای سرش ظاهر شد که به ابرها می رسید و همه جای اطرافش را روشن می کند.» راهب در سن 118 سالگی درگذشت.

کشیش لوک استایلیت یا سبک جدید(† حدود 970-980؛ بزرگداشت 11/24 دسامبر)، پس از پذیرفتن رهبانیت و موفقیت در زندگی رهبانی، به مقام کشیشی اعطا شد. او که برای رسیدن به بالاترین کمال معنوی، بدن خود را با زنجیر آهنین احاطه کرد و پس از بالا رفتن از ستون، چنان پرهیز کرد که شش روز از هفته هیچ غذایی نمی خورد و تنها در روز هفتم از صوفیه آورده شده بود و می خورد. چند سبزی: پس سه سال بر ستون گذراند. سپس با الهام الهی به کوه المپ (در بیتتینا، منطقه شمال غربی آسیای صغیر) رفت و سرانجام به شهر کلسدون بازنشسته شد. در آنجا نیز وارد ستون شد و با معجزات بسیار، چهل و پنج سال را بر آن گذراند.

پیلاریسم در کلیسای روسیه

بر اساس سنت، از جمله سبک نویسان کلیسای روسیه است کشیش نیکیتا پرسلاولسکی(† 1186؛ بزرگداشت 24 مه / 6 ژوئن). با این حال، «ستونی که راهب برای بهره‌کشی‌های خود ساخت، نه در بالای زمین، بلکه در داخل زمین بود. این یک گودال گرد ستونی یا فقط یک غار بود، بنابراین ستون سنت نیکیتا، در اصل، یک عقب نشینی بود.

سبک‌های ارجمند با سبک‌های باستانی شرق ارتدکس مقایسه می‌شوند. سرافیم ساروف († 1833؛ بزرگداشت 2/15 ژانویه، 19 ژوئیه / 1 اوت) و کشیش. سرافیم ویریتسکی († 1949؛ بزرگداشت 21 مارس / 3 آوریل). کشیش سرافیم ساروفاو هر شب از یک سنگ بزرگ در جنگل بالا می رفت و با دستان بلند دعا می کرد و می گفت: "خدایا، به من گناهکار رحم کن." روزها در حجره اش نماز می خواند، آن هم روی سنگی که از جنگل آورده بود و آن را تنها برای استراحتی کوتاه رها می کرد و بدنش را با غذای ناچیز تقویت می کرد. حضرت 1000 شبانه روز اینگونه دعا کرد.

او با تقلید از معجزه گر ساروف، شاهکار شیدایی را به عهده گرفت بزرگ ویریتسکی کشیش سرافیم. او که در Vyritsa زندگی می کرد، در باغ روی سنگی در مقابل نماد سنت مقدس دعا کرد. سرافیم ساروف. این در آن روزها اتفاق افتاد که وضعیت سلامتی پیرمرد تا حدودی بهبود یافت. اولین شواهد دال بر دعای سنت سرافیم ویریتسکی بر روی سنگ به سال 1935 باز می گردد، زمانی که آزار و اذیت ضربات وحشتناک جدیدی به کلیسا وارد کردند. با شروع جنگ بزرگ میهنی ، بزرگتر شاهکار نماز خواندن بر روی سنگ را تشدید کرد - او شروع به انجام روزانه آن کرد. مشخص است که در خود Vyritsa ، همانطور که توسط بزرگتر پیش بینی شده است ، به یک ساختمان مسکونی آسیب نرسیده و حتی یک نفر نیز فوت نکرده است.

معنی شاهکار

بلاژ. تئودورت کوروش، در توصیف شاهکار بی‌سابقه سنت سنت. شمعون سبک می گوید: «من معتقدم که چنین موضعی بدون اراده خداوند صورت نگرفته است. و بنابراین از کسانی که دوست دارند همه چیز را سرزنش کنند، می خواهم که زبان خود را مهار کنند و به آنها اجازه ندهند که تصادفی صحبت کنند، اما توجه داشته باشند که خداوند اغلب چنین چیزهایی را ترتیب می دهد تا بی توجهان را نصیحت کند. بنابراین، او به اشعیا دستور داد که برهنه و پابرهنه راه برود (اشعیا 20:2)، ارمیا کمر خود را ببندد و به این شکل با نبوت برای کافران ظاهر شود (ارمیا 1:17؛ 28:12)، بار دیگر دستور داد. او را با یوغ اول از چوب و سپس از آهن تحمیل کند (ارم. 34:1؛ 35:10-14). هوشع - فاحشه ای را به همسری بگیرید و به همسری شرور و زناکار محبت کنید (هوشع 1: 2؛ 3: 1). حزقیال - چهل روز به پهلوی راست و یکصد و پنجاه روز به پهلوی چپ بخوابد (حزقیال 4: 4-6)، سپس - سوراخی را در دیوار بشکند و از آن خارج شود (حزق 12: 4-5)، مانند یک اسیر، و همچنین - یک چاقو بردارید، سر خود را بتراشید و موهای خود را به چهار قسمت تقسیم کنید، یکی را آنجا و دیگری را در اینجا تقسیم کنید (حزقی 5: 1-4). و خداوند به چیزهای دیگر دستور داد: فهرست کردن همه آنها غیرممکن است. پروردگار عالم به هر یک از این وقایع دستور داد تا کسانی که به کلام قانع نمی شوند و نمی خواهند به نبوت توجه کنند، از غیرعادی بودن منظره روشن شوند و برای صدای نبوی آماده شوند. و به راستی آیا از دیدن مرد خدا که برهنه راه می رود شگفت زده نشدند؟ آیا کنجکاو نبودند که چرا پیامبر یک زن فاحشه را به همسری گرفته است؟ و همانطور که پیش از خدای همه چیز دستور داد که همه اینها به نفع کسانی باشد که در بطالت زندگی می کنند، این منظره جدید و بی سابقه را نیز ترتیب داد تا با غیرمعمول بودنش همه کسانی را که برای دیدن آن می آمدند جذب کند و بسازد. آنها برای تعالی قدیس آماده ترند. از این گذشته، معلوم است که غیرمعمول بودن عینک باعث می شود تا یادگیری بیشتر شود، و کسانی که برای تماشای آن می آیند، پس از دریافت آموزش الهی، برمی گردند... خداوند، به قولی، ویژگی های مشخصه جدیدی به کار می دهد. تقوا، کوشش با انواع زندگی جدید و متنوع برای عاشقان خدا تا زبان نه تنها فرزندان با ایمان را به مدح و ستایش برگرداند، بلکه کسانی را که از کفر رنج می برند».

به گفته هیرومونک الکسی (کوزنتسوف)، پیلاریسم «نماینده نوع جدیدی از شهادت داوطلبانه بود و دقیقاً زمانی پدید آمد که شاهکار شهادت متوقف شد. همانطور که بود، ادامه آن است. سنت چیکار کرد شهدا، سپس به پایان رسید. سبک ها." علاوه بر این، «دلایل دیگری نیز برای عقب نشینی اهل سنت از زندگی معمولی زاهدانه وجود دارد که با ملاحظات شخصی زاهدان تعیین می شود، از جمله: میل به سکوت، میل به مقاومت آزادانه در برابر دسیسه های شیطان، تشنگی. برای فروتنی و هلاکت جسم و از همه مهمتر دستیابی به شباهت خدا از طریق تفکر زاهدانه. در نهایت، «از تاریخ معلوم است که حبس بر ستون یا ستون زمانی مجازات بوده است... از اینجا می‌توان فرض احتمالی زیر را بیان کرد: سبک‌طلبان، که بر ستون‌ها زندگی می‌کردند، داوطلبانه خود را به عنوان گناهکاران خدا مجازات کردند. روشی که در کشور در رابطه با جنایتکاران غیرنظامی وجود داشت». به گفته هیرومونک الکسی، "ستون های دیگری برای سنت سنتور چه بود؟ زاهدان به عنوان نوع خاصی از صلیب نیستند که گوشت خود را بر روی آن مصلوب می کردند و آن را در معرض انواع محرومیت ها و تأثیر بی رحمانه تغییرات هوا قرار می دادند. «شبیه استاد بودی، مثل بر صلیب بر ستون بالا رفتی، اما او دستخط همه را پاره کرد، اما تو طغیان هوس‌ها را پاره کردی: او مانند گوسفند است، اما شما مانند قتلگاه هستید. او به صلیب بالا می رود، شما به ستون بالا می روید. با بالا رفتن از ستون ها و حرکت تدریجی از پایین به بالاتر، St. ستون‌ها، چنان که بود، نردبانی از کمال به سوی کمال بالا رفتند و با زندگی بین آسمان و زمین، «از آن دور شدند و در جسم و روح نزدیک شدند»، مطابق با هدف خود برای تلاش برای عالی‌ترین، روحانی، نامرئی - آنها از قبل، به اصطلاح، تحمل کردند، با ذهن و قلب خود به آنجا بروید. تمام زندگی آنها به عنوان یک توجیه دائمی برای این جمله رسولی بود: فقط انسان بیرونی ما پوسیده می شود، فقط انسان درونی ما تازه می شود(دوم قرنتیان 4:16). در شخص آنها روح پیروز بر جسم ظاهر می شود. هر آنچه از گوشت و خون بود در خدمت روح در آنها بود - به همین دلیل است که سبک مقدس تمام اعمال زاهدانه خود را به گونه ای انجام می داد که گویی در ماهیتی متفاوت است. در شخص آنها، ذات روحانی ما که از هر چیزی پایین تر پاک شده بود و بالاتر بود، به چنان کمالی رسید که حتی در اینجا روی زمین نیز عظمت بی نظیر خود را آشکار کرد و قادر به ارتباط نزدیک با خود خدا شد. خدمات St. ستون ها را به درستی می توان ایستادن در برابر خدا، یعنی این ایستادن به دقیق ترین معنای کلمه نامید. در میان آسمان و زمین ایستاده بودند و خدا را می خواندند و او را تسبیح می گفتند و از زمین برای همگان به درگاه خداوند دعا می کردند و از آسمان برکت خدا را بر مردم نازل می کردند.»

همانطور که هیرومونک الکسی (کوزنتسوف) اشاره کرد، ستون گرایی به عنوان یکی از انواع زهد سوری «نماینده فرقه مذهبی بت پرستانه کوه ها، ارواح بهشتی و غول ها بود. از آنجایی که ارتفاعات بنا به هدف خود مستقیماً به اعمال مذهبی مربوط می شد، آنها به عنوان عبادتگاه از احترام و محبت بیشتری در بین مشرکان نسبت به هر مکان دیگری که بر فراز زمین قرار نداشتند... از طریق اجرای احکام الهی برخوردار بودند. خدمات در مکان‌های مرتفع، کوه‌ها و تپه‌هایی که تا آسمان بالا می‌رفت، یا بعداً در ارتفاعات مصنوعی، مشرکان به این فکر افتادند که با خدایان ارتباط نزدیک‌تری پیدا کنند...»

برای اینکه مشخص شود مسیحیان دقیقاً با چه نوع فرقه های بت پرستی مخالف بودند، اجازه دهید در اینجا به شهادت طنزپرداز بت پرست لوسیان (متوفی حدود 190) استناد کنیم. لوسیان در مقاله خود "درباره الهه سوریه"، پناهگاه الهه آتارگاتیس را توصیف کرد که آیینش ماهیت ارگیاستیک داشت. «هیچ مقدسه و هیچ منطقه ای در اطراف، محترم تر و مقدس تر به حساب نمی آیند... در هیچ کشور دیگری چنین جشن ها و جشن های شلوغی را مشاهده نکرده ام... بر روی تپه ای ساخته شده است که در وسط شهر قرار دارد. معبد با دیوارهای دوتایی احاطه شده است... پروپیله معبد به سمت باد شمال می چرخد ​​که ارتفاع آنها حدود صد فتوم است. در این پروپیله است که فالاها به ارتفاع 30 متر که توسط دیونیسوس ساخته شده است، ایستاده اند. شخصی دو بار در سال از یکی از این فالوس ها بالا می رود و هفت روز در بالای آن می ماند. بیشتر این رسم را این گونه توضیح می دهند که این مرد از قد خود با خدایان ارتباط نزدیک برقرار می کند و از آنها برای تمام سوریه خیر می خواهد. به لطف این، خدایان از فاصله نزدیکتر به دعاهای او گوش می دهند ... پس از برخاستن، مردی پایین می آید ... یک طناب بلند که قبلاً ذخیره شده بود و همه چیزهایی را که نیاز دارد برمی دارد: چوب، لباس، ابزار. . با کمک آنها کلبه ای برای خود درست می کند و در آنجا می نشیند و به تعداد روزهای ذکر شده روی فالوس می ماند. بسیاری برای او طلا و نقره و مس می آورند و در جعبه ای نه چندان دور می گذارند و با گفتن نامشان می روند. فردی که پایین ایستاده اسامی اهداکنندگان را به فرد بالا گزارش می دهد و او برای همه دعا می کند. در حال نماز، ساز برنجی را می زند; وقتی به حرکت در می‌آید، صدای بلند و تیز تولید می‌کند."

هیرومونک الکسی (کوزنتسوف) خاطرنشان کرد که البته زاهدان مسیحی "نمی توانند تماشاگران بی تفاوت" چنین فرقه های بت پرستی باشند. «و در شخص سنت. برای ستون ها ابتدا در نظر مشرکان ارتفاعات کوه ها و دره ها را اشغال می کنند و سپس ستون هایی شبیه حصارها و محراب های مقدس بت پرستی می سازند تا آیین بت پرستی را در مرکز آن براندازند و جایگزین آن کنند. با عبادت مسیحی.» تعدادی از واقعیت ها این ایده را تایید می کند. بدین ترتیب در «تاریخ خدادوستان» مبارکه. تئودورت می گوید که در اطراف ستون St. سیمئون را می‌توان دید «و ایبری‌ها، و ارمنی‌ها و پارس‌ها را در حال دریافت غسل تعمید الهی. همچنین اسماعیلیان جماعتی، گاه دویست و سیصد نفر، و گاه هزار نفر، آمدند: رسماً از خطای پدران خود چشم پوشی کردند و بت هایی را که قبلاً بت می دانستند، در برابر نور عظیم درهم شکستند و عیاشی های جنون آمیز آفرودیت را رد کردند. (منظور از آفرودیت عطارگاتیس است که مورد احترام بوده و برخی از قبایل عرب). همچنین به یاد داشته باشیم که کشیش آلیپیوس قبل از اینکه شاهکار ستون گرایی را به عهده بگیرد، در یک مقبره بت پرستان زندگی می کرد، که بالای آن مجسمه ای از خدای بت پرست روی ستونی قرار داشت.

بنابراین، شباهت بیرونی برخی از اشکال زهد مسیحی با بت پرستان، نشان نمی دهد که اولی از دومی «تکامل» یافته است، همانطور که ساختن یک معبد مسیحی در محل یک معبد بت پرست نشان دهنده «تکامل» زهد نیست. مسیحیت از بت پرستی.
* * *
تقابل سبك‌ها با رهبانيت سنوبيتي اشتباه است. استایل ها نه تنها سفر زاهدانه خود را در صومعه ها آغاز کردند، بلکه بنیانگذار صومعه های جدید نیز شدند. قبلاً در اطراف ستون St. Simeon Stylite یک صومعه تاسیس شد. (کسانی که می خواستند تحت رهبری قدیس شمعون زهد کنند، در اطراف ستون او در داخل حصارهای سنگی - ماندرا (به یونانی - "گوسفندان") ساکن شدند. اینجاست که کلمه "ارشماندریت"- رئیس صومعه). شاگرد کشیش ساوا مقدس († 532) یولیان سبک لاورا نسکلراوس را در اردن تأسیس کرد. راهب صومعه ای که در آن کشیش. سیمئون دیونوگورسک، ستون جان بود. کشیش Simeon Divnogorets متعاقباً همچنین یک صومعه را در کوه Divnaya تأسیس کرد. در زمان های بعدی ما همین موضوع را در زندگی St. آلیپیا استایلیت. کشیش نیکیتا، صاحب سبک پرسلاول، در مجاورت صومعه ای که در آنجا تندرست شد، کار کرد.

ستون ها نیز به عنوان بزرگان خدمت می کردند و کسانی را که با نصیحت و راهنمایی به آنها مراجعه می کردند، پند می دادند. استایلیت ها از مناقشات جزمی که جهان ارتدکس را نگران می کرد، دور نماندند. کشیش سیمئون استایلیت از شورای کلسدون حمایت کرد و امپراطور ائودوکسیا، بیوه تئودوسیوس دوم کوچک (408-450) را متقاعد کرد که مونوفیزیتیسم را ترک کند و به مجموعه کلیسای ارتدکس بازگردد. کشیش دانیال از ستون فرود آمد تا به قسطنطنیه بیاید تا خطای امپراتور باسیلیسک را افشا کند.

شمایل نگاری

معمولاً تصاویر سبک‌های باستانی روی نمادها به راحتی قابل تشخیص هستند. به عنوان یک قاعده، استایلیت ها به صورت ایستاده بر روی ستون ها، در لباس های رهبانی، اغلب با طوماری در دست نوشته می شوند.

در نقاشی شمایل روسی، به یاد ماندنی‌ترین تصاویر از سبک‌های مقدس متعلق به تئوفان یونانی است (نقاشی‌های دیواری روی ستون‌ها و دیوارهای کلیسای تبدیل در خیابان ایلین در نوگورود در سال 1378).

تصادفی نیست که تئوفان، نقاش نمادهای هشیخاست، «بزرگترین زاهدان روحانی ایمان مسیحی را که شایسته دیدن خداوند در تابش نور الهی هستند، انتخاب می کند. تئوفان در سرگردانی خود در سراسر جهان ارتدکس، احتمالاً بارها تصاویری از این گوشه نشینان مقدس ترسیم کرده است و به کارهای معنوی آنها در روح خود می اندیشد. بنابراین، هر تصویری که توسط قلم موی تئوفان ایجاد می شود، دنیای معنوی نه تنها قدیس تصویر شده، بلکه خود هنرمند فیلسوف را نیز به ما نشان می دهد و تمایل او به زندگی و خلقت را نشان می دهد تا مانند قدیسان باستانی، فیض و روشنگری را دریافت کند. نور بهشتی تصویر قدیس آلیپیوس... که پنجاه و سه سال را بر روی یک ستون برج گذراند و در رنج داوطلبانه خود شبیه مسیح شد، بسیار چشمگیر است... تئوفان، مطابق با زندگی آلیپیوس، قدیس را به تصویر می کشد. با نور الهی منور شده است: تمام شکل او (گوشت زمینی)، پر از رنگ قهوه ای خاکی، کاملاً پوشیده از برجسته های سفید، که نور الهی را می رساند، و موهای خاکستری روی سر و ریش بلند به نظر می رسد از "ماده سبک" بافته شده باشد. درخشش بهشتی.»

نمادهای "قدیس سرافیم ساروف در دعا بر روی سنگ" یکی از رایج ترین انواع شمایل نگاری قدیس بزرگ ارتدکس است.
* * *
با درخشیدن در کارهای بزرگ، به دست آوردن موهبت های معجزه، با الگو و کلام خود به همه کسانی که به آنها رسیدند آموزش دادند، باشد که ارکان مقدس نیز شفیعان مهربانی برای ما در پیشگاه خداوند باشند.


یادداشت:
Prot. گئورگی فلوروسکی.پدران بیزانسی قرن V-VIII. مینسک: انتشارات اگزارش بلاروس، 2006. ص 180.
رجوع کنید به: علفزار روحانی. اثر مبارک جان موشوس. حکایت های به یاد ماندنی از زهد پدران مطهر و مبارک. م.: قاعده ایمان، 1383. ص 327.
مبارکه تئودورت کوروش.تاریخ خدادوستان. ورود مقاله و ترجمه جدید A. I. Sidorov.

در 24 دسامبر، کلیسای ارتدکس بزرگان دانیال سبک و لوقا سبک را به یاد می آورد. معنای واقعی شاهکار ستون گرایی، که حتی در زمان حیات مقدسین در بین برخی شگفت زده و در برخی دیگر سرزنش را برانگیخت، چیست؟

هر فردی برای اینکه در این زندگی کم و بیش محافظت و مستقر شود، نیاز به سرپناه یا به قول خودشان سقفی بالای سر دارد. درست است، هرکسی ایده های خود را در مورد اینکه این سقف باید چگونه باشد، دارد، اما در هر صورت، تمایل به داشتن خانه راحت خود همیشه یک نیاز کاملا طبیعی انسان در نظر گرفته شده است. بنابراین، هرکس جرأت می کرد شرایط عادی زندگی را رها کند و از نظر جامعه، شیوه زندگی بسیار خشن و نسبتاً عجیبی را برای خود انتخاب کند، در بهترین حالت باعث تعجب اطرافیانش می شد و در بدترین حالت، عجله می کردند که طبقه بندی کنند. چنین جسور فداکاری مانند یک دیوانه. امروز برای ما دشوار است تصور کنیم که شخصی ناگهان شروع به ترتیب دادن مکانی برای زندگی کند، مثلاً روی یک ستون، یک درخت یا در یک چاه (چنین زاهدانی وجود داشتند)، و داوطلبانه خود را در معرض انواع ناراحتی ها قرار دهد. ، سختی ها و آزمایش ها، شجاعانه تحمل سرما، گرما، باران، باد.

هر پدیده ای که به نظر ما انحراف از هنجار است و ما قادر به درک آن نیستیم معمولاً غیرعادی یا پدیدار نامیده می شود. چنین تجلیات خارق العاده ای در مسیحیت بسیار است. یکی از آنها زهد در اشکال مختلف آن است. برخی از اشکال زهد، در زمان‌های گذشته، و حتی بیشتر از آن در زمان حال، گاهی حتی توسط مسیحیان به‌عنوان افراط و تفریط تلقی می‌شوند. در مورد کافران چه بگوییم! با این حال، همه اینها کاملا طبیعی است. افرادی هستند که تمام زندگی خود را در دامنه کوه می گذرانند، اما هرگز به ذهنشان نمی رسد که به قله طوفان کنند. و هستند کسانی که در آرزوی رسیدن به مرتفع ترین نقطه کوه آغشته می شوند و مانند کوهنوردان روز به روز با غلبه بر موانع، سرسختانه به سوی رسیدن به هدف خود می روند. تشنگی نزدیکی به بهشت ​​آنها را به کارهای باورنکردنی وادار می کند. زهد حرکتی مستمر و مداوم به سوی بهشت، به سوی خداست. و از این منظر، هر مسیحی باید به یک درجه زاهد باشد. با این حال، زهد واقعی نمی تواند نصیب بسیاری شود، زیرا مستلزم ایمان و عشق فراوان به خدا، انکار نفس، تلاش های باورنکردنی روحی، ذهنی و جسمی و نگرش درونی خاصی است.

در میان انواع مختلف زهد مسیحی، غیرمعمول‌ترین آنها ستون‌گرایی است که اغلب با حماقت همتراز می‌شود، زیرا به «حماقت به خاطر مسیح» نیز شباهت دارد، که پولس رسول در رساله خود به قرنتیان درباره آن نوشت (1). قرنتیان 4:10). سبک گرایی پدیده ای نسبتاً نادر و مرموز در تاریخ کلیسای مسیحی است و نگرش محققان (به ویژه نمایندگان مکتب غرب) نسبت به آن بسیار مبهم است. در میان مرتاضانی که توسط کلیسا تجلیل شده و بر روی ستون ها کار می کردند، تنها حدود دوجین نام شناخته شده است. اگرچه برخی از نویسندگانی که این پدیده را مطالعه کرده اند بیان می کنند که در قرن ششم تعداد سبک ها در امپراتوری بیزانس به قدری زیاد بود که قوانین ایالتی به آنها وضعیت طبقه خاصی را داد. چه کسانی به این طبقه تعلق داشتند؟ در ابتدا، سبک‌ها شامل تمام زاهدانی می‌شد که بر روی صخره‌های سنگی بلند و محکم که منشأ طبیعی داشتند و به شکل ستون‌ها بودند، ساکن شدند. برخی از زاهدان برای اینکه در نماز بی وقفه در حالت هوشیاری و بیداری دائمی باشند، با غفلت از خطر سقوط، صخره های بسیار باریکی را انتخاب کردند. هنگامی که زاهد نتوانست صخره ای مناسب بیابد، برای خود ستونی شبیه آن ساخت.

سبک گرایی یک پدیده منحصراً شرقی است که اصلاً در غرب ریشه دوانده است. در آنجا او را تأیید نکردند و با سوء ظن با او رفتار کردند. در هر صورت، از سبک‌های غربی، تنها یک گوشه‌نشین شناخته شده است که در کوه‌های آردن کار می‌کرد - این ولفیلای تریر است. این نوع زهد، همانطور که تاریخ نگاران و وقایع نگاران معتقدند، بلافاصله پس از پایان دوران آزار و اذیت مسیحیت و شهادت به عنوان ادامه منحصر به فرد آن پدید آمد. با دانستن اینکه این عاشقان ناامید خدا چه رنج های جسمی و روحی را متحمل شدند و عمر خود را بر ستون ها سپری کردند و کارهای شگفت انگیزی انجام دادند، واقعاً می توان آنها را هم تراز شهدا قرار داد.

این ستون توسط گوشه نشین به عنوان نمونه اولیه صلیب تلقی شد که بر روی آن بدن خود را مصلوب کرد و به طبیعت گناه آلود بدن ضربه زد. در عین حال، ستون برای هر زاهدی به عنوان نردبانی عمل می کرد و او را به کمال می رساند و به خدا نزدیک می کرد. علاوه بر این، ایستادن بر ستون یکی از راههای جلب توجه جامعه غرق در گناه و فرار از اجرای احکام الهی به سقوط اخلاقی و انحطاط روحی آن بود. از این مکان تعالی، زاهد، مانند پیامبران عهد عتیق، پیش از هر چیز از طریق طریقه زندگی خود، و سپس از طریق کلام، به چنین خدمت تبلیغی غیر معمول مشغول بود - به اطرافیان خود توصیه می کرد، آنها را به توبه دعوت می کرد. و ایمان نتایج چنین فعالیت‌های موعظه‌ای گاهی چنان مؤثر بود که کل جوامعی که در اطراف سبک‌ها و صومعه‌ها گرد آمده بودند، ایجاد می‌شد. اعتقاد بر این است که این نوع زهد در تقابل با آیین بت پرستی کوه ها و تپه ها پدید آمده است. از زندگی ستون های مقدس مشخص است که برخی از آنها عمداً (مانند دانیال استایلیت) در یک معبد خالی بت پرستی مستقر شدند ، برخی دیگر (مانند راهب آلیپیوس) - در مکانی که قبلاً ستون های بت قرار داشتند. این نیز معنای خاص خود را داشت - نابودی بت پرستی و جایگزینی آن با پرستش مسیحی خدا.

برخی از سبك‌ها از سنین پایین احساس می‌كردند كه به زندگی زاهدانه گرایش پیدا كرده‌اند. هر یک از آنها قبل از انجام چنین شاهکاری دشوار، ابتدا اطاعت و تربیت زاهدانه خاصی را طی کردند، به طور معمول، یا در صومعه تحت هدایت یک مربی روحانی، یا در یک عقب نشینی، دائماً روزه، سکوت، نماز و نماز را تمرین می کردند. تفکر، خود را در معرض محرومیت شدید قرار می دهند و آموزش مقاومت در برابر امیال نفسانی. و تنها پس از آن، ناگزیر از عمل خاص عنایت الهی و تقویت شده از ناحیه فیض، راه چنین خدمتی را در پیش گرفت. ستون هایی که زاهدان تمام وقت خود را بر روی آنها می گذراندند از نظر نوع و ارتفاع (از 3 تا 15 متر و بالاتر) متفاوت بودند. برخی از آنها برج باریک ستونی شکل با مشبکی بود که شبیه بالکن با سایبان در بالای آن بود. اما چنین صاحبان سبک شجاعی بودند که از سایبان سر باز زدند و سختی های سرما و گرما را تحمل کردند و تنها آسمان بالای سرشان بود.

راهب آلیپیوس سبک به مدت 53 سال چنین رنجی داوطلبانه داشت. شگفت‌انگیزترین چیز این است که با چنین سبک زندگی سخت و دشوار، تقریباً همه استایلیت‌ها عمر طولانی داشتند. این امر گواه بر عمل تقویت کننده لطف خداوند در این افراد صالح است. شاهکارهای پیلاریسم در شرق تا قرن دوازدهم و در روسیه تا نیمه دوم قرن پانزدهم ادامه یافت. آخرین سبک مشهور روسی، ساووا ویشرسکی، در سال 1460 درگذشت.

در 24 دسامبر، کلیسای ارتدکس از دو ستون معروف - مقدسین دانیال و لوقا تقدیر می کند. دانیال مقدس (410 - 490) شاگرد راهب سیمئون استایلیت بود که مورخان کلیسای باستان او را یکی از بنیانگذاران این نوع کار زاهدانه می دانند. او در بین النهرین به دنیا آمد. در زندگی راهب دانیال استایلیت گفته می شود که تولد او به طرز شگفت انگیزی اتفاق افتاده است. مادر او، مارتا، برای مدت طولانی نازا بود و از سوی شوهر و بستگانش مورد سرزنش قرار گرفت. روزی زنی ناامید تمام شب را با گریه به درگاه خدا دعا کرد و وعده داد که اگر فرزندی به دنیا بیاید آن را به او هدیه دهد. خیلی زود باردار شد و پسری به دنیا آورد. قدیس نام خود را تنها در سن پنج سالگی از یک راهب، با الهام از بالا دریافت کرد. در سن 12 سالگی به قصد ورود به صومعه و گرفتن نذورات خانقاهی مخفیانه خانه را ترک کرد. با این حال، راهب، با نگاه به چنین سن کم دانیال، در ابتدا حاضر نشد او را تنبیه کند. والدین پسر آمدند و موفق شدند راهب را متقاعد کنند که نذر رهبانی را بپذیرد. چندی نگذشت که راهب دانیال همراه با راهب به سفری به اماکن مقدس رفتند. در طول این سفر، گوشه نشین آینده با راهب Simeon the Stylite ملاقات کرد، که از او دستورالعمل ها، برکات و پیش بینی هایی در مورد شاهکار آینده خود در زندگی سبک دریافت کرد. ابتدا مرتاض به مدت 9 سال در یک معبد خالی بت پرست خلوت کرد و در آنجا شروع به مبارزه با گروهی از شیاطین کرد. روزه و نماز سلاح اصلی او بود. و تنها پس از گذراندن این امتحان سخت، به وحی خداوند بر ستون بالا رفت. اولین ستون برای راهب توسط دوستش مارک ساخته شد. خیلی زود مردم روستاهای اطراف از زاهد مطلع شدند. بلافاصله مردم ناراضی، حسودان و تهمت‌زنانی به وجود آمدند که او را دشنام دادند و این بیمار مقدس را به غرور و شهوت متهم کردند. سعی کردند ستون را خراب کنند و زاهد را بیرون کنند. اما فروتنی، فروتنی، مهربانی و انسان دوستی این مرد عادل، حتی بر دشمنانش نیز غلبه کرد که یکی از آنها ستونی دیگر برای او ساخت.

قدیس در طول زندگی خود معجزات مختلفی انجام داد. دعاهای راهب دانیال چنان قدرتی داشت که خداوند از طریق او شیاطین را شفا داد. از طریق دعای قدیس، وارثی از پادشاه یونان لئو کبیر متولد شد. پادشاه با خوشحالی از تولد پسرش و به شکرانه دعای او، ستون سومی را برای او برپا کرد. آن زاهد مقدّس از استعداد بصیرت و آینده نگری برخوردار بود. او آتش سوزی بزرگی را در قسطنطنیه پیش بینی کرد. راهب برای مدت بسیار طولانی بر روی ستونی بدون سقف زندگی کرد و اجازه ساخت آن را داد و به درخواست پادشاه تسلیم شد، تنها زمانی که یک روز، پس از یک برف طولانی و یخبندان، شاگردان سبک را پوشیده از یخ یافتند. . خداوند نیز ساعت مرگش را به او وحی کرد. او با جمع آوری شاگردانش، وصیتی روحانی به آنها داد و از آنها خواست که با یادگاران سه جوان مقدس بابل - حنانیا، آزاریا و میزائیل، دفن کنند تا مسیحیان که بر سر قبر او آمدند، نه او، بلکه آثار بابل را گرامی بدارند. سه جوان بنابراین، این مرد عادل حتی پس از مرگ نیز خضوع و خضوع خود را در برابر خداوند حفظ کرد.

اطلاعات زیادی در مورد سنت لوک، سبک جدید وجود ندارد. آنچه مشخص است این است که او در زمان رومانوس پادشاه یونان (919-944) و در زمان کنستانتین پورفیروژنیتوس (912-959) جنگجو بود. در سال 917 امپراتوری بیزانس توسط بلغارها مورد حمله قرار گرفت. در طول نبرد، بسیاری از سربازان جان باختند، اما لوقا، به مشیت الهی، زنده ماند. پس از آن، رهبانیت را پذیرفت و منصوب شد. او با حسادت به کمالات معنوی بالا، از ستون بالا رفت و شروع به موفقیت در کارهای سخت تری کرد. راهب که بدن خود را با زنجیر آهنی پوشانده بود، روزه بسیار سختی گرفت و فقط یک بار در هفته از قرص و چند سبزی که برایش می آوردند می خورد. سه سال بعد، زاهد مقدس به کوه المپ رفت و سپس به قسطنطنیه رفت و در آنجا برای حفظ عهد سکوت خود با سنگی در دهان زندگی کرد. سرانجام در شهر کلسدون اقامت گزید و 45 سال در آنجا بر ستون گذراند و به زندگی صالح مشهور شد و معجزات کرد.

زندگی زاهدانه همه ستون‌ها نمونه بارز سخن پولس رسول است که می‌گوید: «... حتی اگر انسان بیرونی ما در حال زوال باشد، اما انسان درونی ما روز به روز تجدید می‌شود» (دوم قرنتیان 4: 16). سبطین مقدس شگفت انگیزترین نمونه های پیروزی روح بر جسم را به جهان نشان دادند. طبیعت جسمانی و روحی آنها که با شاهکار پاک شده بود، به چنان ارتفاعات بهشتی صعود کردند که حتی در زمان زندگی بر روی زمین به آن شباهت خدایی دست یافتند که آفریدگار هر فرد را به آن فرا خوانده است.

والنتینا نوویکووا

سبک‌گرایی و حماقت پدیده‌های نادری در تاریخ کلیسای مسیحی هستند و به همین دلیل گاهی اوقات تردیدهایی را در مورد مناسب بودن آنها ایجاد می‌کنند. از نظر اکثر معاصران این نوع زهد غیرعادی به نظر می‌رسید، و خود علما و احمقان مقدس افرادی بی‌پروا یا دیوانه به نظر می‌رسیدند. برای بسیاری از ما امروزه، سبک گرایی و حماقت چیزی بیش از پدیده های عجیب و غیرقابل درک به نظر می رسد. با این حال، چنین دیدگاه هایی ناشی از ناآگاهی از ماهیت این گونه های منحصر به فرد زهد است. این موضوع بسیار جالبی است که شایسته توجه یک مسیحی است و در عین حال نیاز به رسیدگی دقیق دارد. 24 دسامبر (هنر جدید) کلیسای ارتدکس یاد و خاطره St. دانیال صاحب سبک و لوقا سبک‌بال. این تاریخ به عنوان دلیلی برای تلاش برای دست کم نزدیک‌تر شدن به درک چنین شاهکاری بزرگ مانند ستون گرایی بود.

نام ستون‌ها در کلیسا به معدود زاهدانی که روی ستون‌ها کار می‌کردند داده می‌شود. این موارد عبارتند از: St. شمعون، گوشه نشین شامی که به او رکن اول می گویند; قبلاً در بالا ذکر شد St. دانیل و سنت. لوقا کالسدونی، صاحب سبک جدید. St. جان و سنت. Simeon Divnogorets، به نام جوانترین. Anthony - Stylite of Martkop; St. علیپیوس; St. تئودوسیوس ادسا که بیش از 50 سال بر روی ستون ایستاد. St. سیریل توروف، اگرچه فقط تا حدی می توان او را به معنایی که دیگران نام می برند یک سبک شناس نامید، زیرا او فقط گهگاه خود را در یک برج باریک محصور می کرد و چندین روز در آن می ایستاد. St. ساوا ویشرسکی؛ St. سیمئون، استایلیت (سوم).

ستون گرایی درست زمانی پدید آمد که شاهکار شهادت متوقف شد و گویی ادامه آن بود. شاهکارهای ایستادن بر روی یک ستون به خاطر تقوا در شرق در قرن سوم ظاهر شد. آنها طبق شهادت نیکیتا کنیاتس تا قرن دوازدهم و در روسیه - تا نیمه قرن پانزدهم ادامه یافتند. در ابتدا، ستون گرایی مخالف احترام بت پرستانه از کوه ها و تپه ها بود. سبک‌ها ارتفاعات کوه‌ها و دره‌ها را اشغال کردند و سپس ستون‌هایی را در آنجا برپا کردند که یادآور حصارها و محراب‌های مقدس بت پرستی بود تا آیین بت‌پرستی را براندازند و عبادت مسیحی را جایگزین آن کنند. این را حقایقی از زندگی سبطین مقدس تأیید می کند. بله، سنت. دانیال ابتدا در معبد بت خالی فیلیمپورا ماند و سپس ستونی در آنجا برپا کرد. St. آلیپیوس در معبد بت ساکن شد و سپس کلیسایی را به افتخار سنت سنت در جای آن بنا کرد. شهید افمیا.

به این سؤال که چرا برخی از زاهدان مقدس بر ستون ها نجات یافتند، پاسخ روشنی وجود ندارد. با این حال، از تاریخ معلوم است که حبس بر ستون یا ستون زمانی مجازات بوده است. بر این اساس، برخی از محققان این فرض را مطرح می‌کنند که سبک‌طلبان داوطلبانه خود را به‌عنوان گناهکار به شیوه‌ای که در رابطه با مجرمان مدنی وجود داشت مجازات می‌کردند. بنابراین، آنها عملاً جنایت خود را علیه خدا بیان کردند و به عنوان زندانی داوطلبانه در صدد برآمدند که خود را از بردگی سنگین احساسات رها کنند، همانطور که جنایتکاران برای فرار از زندان یا برج به نور تلاش می کنند.

ستون ها از انواع و ارتفاعات مختلف ساخته می شدند. به عنوان مثال، ستون St. قد دانیل دو برابر یک مرد بود، ستون سنت. کمان - 12 ذراع. اما بلندترهایی نیز وجود داشت - 36 و 40 ذراع (1 ذراع - 38-45 سانتی متر). اساساً این برج ستونی شکل با بالکن در بالا بود. سکوی بالایی که زاهد روی آن ایستاده بود بسیار کوچک بود. گاهی دور آن را یک شبکه چوبی جامد احاطه می کرد که به همین دلیل فقط سر و شانه های استایلیت نمایان بود. برای در امان ماندن از گرمای آفتاب و هوای بد، گاهی سایبانی بر روی ستون ها می ساختند. نردبان برای بالا رفتن از ستون، همانطور که زندگی مقدسین گواه است، در بیرون قرار داشت. ستون ها تا حدی توسط خود زاهدان یا توسط افراد خارجی ساخته شده است. برای سنت دانیال، ستون اول توسط دوستش مارک، و ستون دوم توسط گلاسیوس، صاحب زمینی که سبک کار در آن کار می کرد، ساخته شد. امپراتور لئو همچنین برای قدردانی از فعالیت های اجتماعی مفید سنت سنت، یک ستون و سقفی بر روی آن ایجاد کرد. دانیال

اولین آشنایی با شاهکار ستون گرایی نشان می دهد که تمام اوج ایثار مسیحی شامل و در اینجا عمدتاً در مبارزه با غم و اندوه بیرونی بیان شده است که بیش از همه بر ماهیت فیزیکی تأثیر می گذارد. ستون های زاهدان مقدس نوع خاصی از صلیب ها بود که گوشت خود را بر آن مصلوب می کردند و آن را در معرض انواع محرومیت ها قرار می دادند. زاهدان با بالا رفتن از ستون ها و حرکت تدریجی از پایین به بالاتر، از کمال به کمال صعود می کردند که گویی بر نردبانی بودند. خدمت به ارکان مقدس عادلانه است و به دقیق ترین معنای کلمه می توان ایستادن در برابر خداوند را نام برد. در میان آسمان و زمین ایستاده، خدا را صدا زدند، او را تسبیح گفتند و از زمین برای همه دعا به درگاه خداوند بلند کردند.

البته، میل به کمال اخلاقی در میان صاحبان سبک به یکباره به وجود نیامد. آنها تحت عمل خاص فیض خداوند بودند که آنها را از کودکی برای بندگی خدا تقدیس کرد. از همان سالهای اولیه عشق به زندگی زاهدانه نشان دادند. اول از همه، ستون آینده، که تصمیم گرفته است خود را وقف خدمت به پروردگار کند، باید خود را پاک و آماده کند. او از اولین قدم های بهبودی خود، موظف است در برابر خواسته های نفسانی مقاومت کند، خود را به خوبی وادار کند، در برابر بد مقاومت کند. به قول اسقف تئوفان، مقاومت در برابر خود و خود اجباری «اصول اساسی زهد» است. هر دو "مبارزه" شخص با خودش یا به عبارت دیگر یک شاهکار هستند. زاهدان هدف خود را رسیدن به کمالات اخلاقی در زندگی خود قرار دادند. اولین و اصلی ترین نذر زندگی آنها رهبانیت بود که باکرگی ارتباط تنگاتنگی با آن داشت. از آنجایی که این نذرها دلبستگی به زمین و منافع زمینی را حذف می‌کرد، سبک‌دانان نیازی به جستجوی منافع زمینی نداشتند. از این رو سومین نذر در زندگی ارکان گنجانده شده است - غیر طمع.

برای آماده شدن برای این شاهکار، سبک‌های آینده در صومعه‌ها مستقر شدند و در آنجا خود را در معرض شدیدترین سختی‌ها قرار دادند. بله، سنت. لوقا «آهن را روی خود گذاشت.» دانیال مقدس که در بت پرستی مستقر شده بود، همه ورودی ها را مسدود کرد و تنها "یک پنجره برای کسانی که به خاطر آن می آیند" باقی گذاشت. و تنها پس از شاهکارهای مقدماتی خودسازی و انزوا، که خود را در ایثار و شکیبایی آزمودند، زاهدان مقدس بر ستونها بالا رفتند. فکر ستون بودن با دعوت و ظهور خداوند به سراغشان آمد. از شرح زندگانی ارکان مقدسه مشخص می شود که همه آنها تحت هدایت خاص روح الله عمل می کردند و بنابراین نمی توان تصور کرد که آنها تصمیم به انجام شاهکار بزرگ ستون سازی بدون درخواست از خداوند گرفته اند. برکت بله، سنت. فرشته خداوند سه بار بر شمعون ظاهر شد و او را خواند تا ستون شود. و شاگرد او، St. دانیال ستونی را دید که "ارتفاع آن از ابرها فراتر می رود، راهب شمعون، که بالای ستون ایستاده و ندا می دهد: بیا اینجا بالا، دانیال."

استایلیت ها به هر طریق ممکن از زندگی عمومی اجتناب می کردند. همه به قصد خلوت و سکوت بر روی ستون ها بالا رفتند. سکوت زاهدان بیانگر ایثار عمیق آنها بود. برای تمرین سکوت، برخی از سبکدانان از وسایل دیگری نیز استفاده می کردند: St. به عنوان مثال، لوقا "به خاطر سکوت سنگی در دهان بگذار." به نظر می رسد که شاهکار سکوت با ماهیت انسان به عنوان موجودی عقلانی-کلامی ناسازگار است. هر کس می تواند از تجربه خود ببیند که زندگی جدا از هر جامعه انسانی چقدر غیرعادی و دشوار است، نگه داشتن زبان چقدر می تواند دشوار باشد. به هر حال، از طریق کلمه، شادی‌های روحانی ما سرازیر می‌شوند و از این طریق، گویی، کامل‌تر و فراوان‌تر می‌شوند. با این کلمه غم و تلخی روحی از بین می رود و ما احساس آرامش می کنیم. بنابراین، سکوت به معنای بستن یکی از منابع لذت های زمینی است. سكوت، محصور كردن انسان در درون خود و تمركز فعاليت دروني او در درون خود، به او كمال زندگي دروني، قدرت و صلابت خاصي مي بخشد. سلیمان حکیم می گوید: زبان حلیم درخت حیات است، اما زبان لجام گسیخته پشیمانی روح است.

اما در اینجا ممکن است تناقضی پیش بیاید: به نظر می رسد سکوت ارکان مقدس با وظیفه یک مسیحی برای تربیت و دلجویی از برادرانش ناسازگار است. اما ارکان مقدسه فقط به طور موقت از این وظیفه صرف نظر کردند و تنها به این دلیل که خود را شایسته آموزش نمی دانستند. آنها با دقت به اصلاح خود پرداختند و مراقب بودند که تقوای فعال را از طریق تجربه زندگی بیاموزند.

تنهایی و سکوت به عنوان وسیله ای سودمند برای تفکر و نیایش عمل می کردند. تعمق به عنوان چنین فعالیتی از روح درک می شود که در نتیجه آن فکر عمداً برای مدت طولانی در یک شیء دارای اهمیت مذهبی ساکن می شود. ارکان مقدس «روح خود را به آسمان معطوف کردند، ذهنشان در آسمان معلق بود». از فکر خدا تفکیک ناپذیر فکر قلبشان بود که با دقت از آن حتی از همه افکار محافظت می کردند. زندگی سبک‌های مقدس به تفصیل بیان نمی‌کند که چگونه خوداندیشی در میان آنها رخ داده است، اما از شرح قوانین سبک می‌توان تا حدی در مورد آن حدس زد: St. شمعون از صبح تا ساعت نه شب با خدا مناجات کرد. پس از نه ساعت قبل از غروب آفتاب مشغول خواندن کتب آسمانی و کتابت شد. هنگام غروب دوباره نماز را شروع کرد و تمام شب را تا طلوع فجر ادامه داد. پس از استراحتی کوتاه دوباره حکم نماز خود را آغاز کرد.

زاهدان ستون ها را ترک نکردند، مگر در موارد مهم: به عنوان مثال، سنت. دانیال از ستون فرود آمد تا امپراتور باسیلیسکوس را که شورای کلسدون را رد کرده بود تعقیب کند و به آرامش کلیسا دست یابد. بنابراین به جرأت می توان گفت که تدبر و خودشناسی سیره مقدسین امری مستمر از زندگی آنان بوده است که اثر خاصی بر شاهکار اهل سنت بر جای می گذارد و آن را از سایر انواع زهد که در آن تدبر نقض می شد متمایز می کند. با آن وظایفی که با عنوان راهب، راهب و غیره همراه بود. d مطالعه مداوم جوهر انسان در درون خود، گوش دادن به خواسته های تغییر ناپذیر آن و مشاهده اینکه برای چیستی، چرایی و چرایی آن در کشمکش ابدی با خود است. بهتر از همه حکیمان عزت و هدف واقعی انسان را درک کردند و آسمانی را فدای زمینی نکردند، اما چیزهای زمینی به عنوان چیزهای بهشتی مورد احترام قرار نگرفتند.

با کمک این کار بر روی خود، سبک‌شناسان گاهی روان‌شناسان عمیق می‌شدند، می‌توانستند بهترین توصیه‌ها را در مشکلات ارائه دهند، زخم‌های روانی را درمان کنند، شک‌ها را حل کنند، افتادگان را بالا ببرند، پاک کنند، آرام کنند. همه اینها تعداد زیادی از مردم را به مکان های شلوغ جذب کرد. مردم عادی، راهبان، امپراطوران و روحانیون ارشد به آنجا به کوه ها و دره ها می رفتند. امپراطور لئو احترام سنت. دانیال که بارها به زیارت ستون او رفت و از زاهد دعای خیر و نصیحت و دستور خواست. پاتریارک انطاکیه دومنوس عمداً از انطاکیه به سن. شمعون که با او به نفع روحش بسیار صحبت کرد. استایلیت ها مورد احترام حکیمان زمان خود، متخصصان عمیق در موضوعات دینی بودند، همانطور که معاصرانشان گواه این مطلب هستند. به عنوان مثال، امپراطوران تئودوسیوس، لئون، مارسیان، لئو و زنو بیش از یک بار از دستورات سبطین مقدس در موارد دشوار استفاده کردند.

بسیاری از کسانی که بر سر ستون ها می آمدند نمی خواستند آنها را ترک کنند و با ترک خانه و املاک خود در کنار ستون ها مستقر شدند تا دائماً چنین شاهکاری را پیش روی خود ببینند و از گفتگوهای ارکان مقدس درس بگیرند. بنابراین، ارکان مراکزی بودند که زندگی مذهبی در آن متمرکز بود. جوامع به تدریج پیرامون هر سبک مقدس سازماندهی شدند. مرتاضان نیز به نوبه خود با ساختن صومعه ها و کلیساها از اتحاد اعضای جامعه مراقبت کردند. بنابراین، به دلیل ازدحام زیاد مردم به ستون St. آلیپیوس، دو صومعه در دو طرف آن ساخته شد - مردانه و زنانه. خود سنت آلیپیوس «در وسط بر ستون ایستاده بود، چون چراغی بر شمعدان ایستاده بود، هر دو صومعه با تعلیم و تصویر زندگی فرشته‌ای خود روشن می‌شدند و با دعای خود دفاع می‌کردند و قوانین و مقررات زندگی رهبانی را به آنها می‌دادند».

آنها شفاهای بی‌شماری را که علمای مقدس انجام می‌دادند، صرفاً به لطف خدا نسبت می‌دادند و شفا یافتگان را از صحبت در مورد آنها منع می‌کردند. آنها توهین ها را به خاطر نمی آوردند، برای دشمنان خود دعا می کردند و تهمت کاران را شفا می دادند. بله، سنت. دانیال فاحشه واسیانا را از تسخیر دیو شفا داد، علیرغم اینکه او به تحریک بدعت گذاران به او تهمت زنا زد. ستون‌ها اغلب پیش‌گویی می‌کردند، پیش‌بینی‌های آنها از بلایا با هدف اطمینان از این بود که افراد غافل به توبه و اصلاح روی می‌آورند. به همین ترتیب، معجزات آنها شخص را به کرامت واقعی خود بازگرداند، او را از گناهان آزاد کرد، یا او را به ایمان واقعی هدایت کرد: سنت شفا یافته. دانیال روش زندگی زن فاحشه را تغییر داد.

بنابراین اساس تمام فعالیت اخلاقی ارکان مقدسه در رابطه با همسایگان محبت بود. آنها با توجه به قلب خود و مراقبت از تهذیب باطن خود دریافتند که روح هر شخص در نزد خداوند چقدر ارزشمند است که با خون صادق پسر خدا نجات یافته است ، بنابراین خود را دعوت به ریختن می دانند. خیری از دل آنها بر همه باشد. عشق احساس حسن نیت، مشارکت و اغماض نسبت به هر شخصی بود. او در زاهدان مقدس صادقانه ترین و شدیدترین میل را برای انجام قوانین عالی و مقدس که توسط انجیل فرمان داده شده بود بیدار کرد.

کلمه کلیسای شماره 24 2003

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
نقش هر جلد در ترکیب رمان نقش هر جلد در ترکیب رمان کار خلاقانه اثر خلاق "تصویر معلم در ادبیات کلاسیک و مدرن" شبه پول نوع خاصی از دارایی است شبه پول نوع خاصی از دارایی است