ترتیب مستقیم و معکوس کلمات در یک جمله روسی. ترتیب کلمات در یک جمله در روسی چگونه است: ویژگی ها و قوانین. موضوع و محمول

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

ترتیب واژهها.

ترتیب واژهها - چینش اجزای جمله نسبت به یکدیگر.

ساختار نحوی حوزه ای از دستور زبان است.

در روسی، ترتیب کلمات خنثی است.

ترتیب کلمات خنثی:

    موضوع قبل از محمول

    تعریف قبل از تعریف

    متمم بعد از محمول

مکان می تواند تغییر کند - سپس ترتیب کلمات عملکرد سبکی را انجام می دهد.

این تابع بر تابع معنایی-متمیز تکیه دارد که با تقسیم واقعی جمله (ASP) به هم مرتبط است.

در گفتار متصل، منطق رشد اندیشه مستلزم حرکت از معلوم به مجهول، از داده به جدید است و جمله این گونه تقسیم می شود.

موضوع - آنچه شناخته شده است.

ریما - چه خبر.

توابع اصلی ترتیب کلمات:

    سازنده- نحوی - با اجرای آن، PS به شاخصی از ارتباطات و روابط سازنده بین اشکال کلامی تبدیل می شود.

این برای زبان روسی معمولی نیست، اما PS اغلب معنی را متمایز می کند.

اولی فاعل است و بعد از محمول مفعول است.

    ارتباطی- نحوی - PS یک دیدگاه ارتباطی را بیان می کند.

    سبک - PS به عنوان وسیله ای برای ساخت گزینه های مختلف پیشنهاد عمل می کند. PS کلمات به لحن مربوط می شود، به تمرکز توجه بر روی قدیمی یا جدید کمک می کند. این تابع با ترتیب کلمه انجام می شود، معمولاً زمانی که نظم خطی اجزای جمله نقض می شود. سپس جمله یا خصلت محاوره ای پیدا می کند یا شخصیتی بسیار شاعرانه. PS، با انجام یک عملکرد سبک، پیشنهاد را به سبک ها تقسیم می کند. در سبک های تجاری علمی و رسمی از PS برای بیان استفاده نمی شود، بلکه این PS است که بر تقسیم منطقی متن تاکید می کند.

در سبک تجاری رسمی، ترتیب کلمات خطی غالب است - این نکته است.

انواع مختلف گفتار از PS متفاوتی استفاده می کنند.

ترتیب کلمات معکوس (وارونگی) عبارت است از:

    ابزار سبکی برای افزودن بیان به یک جمله

    معکوس ترتیب کلمات (در واقع)

هنگامی که معکوس می شود، PS عملکرد به روز رسانی را انجام می دهد (تنش منطقی را می گیرد).

PS در اینجا مربوط به AChP است.

توابع وارونگی:

    تاکیدی (دفع) - اصلی

    سازماندهی ریتمیک - ملودیک گفتار

زبان شناسان به تغییر در رنگ آمیزی سبکی یک عبارت در حین وارونگی توجه می کنند. ویژگی گفتار شاعرانه، محاوره ای، ژورنالیستی و هنری.

ترتیب معکوس کلمات نشان می دهد:

    موضوع پس از محمول - دلالت یک موضوع نامعین وجود دارد.

    هماهنگی تعریف بعد از کلمه تعریف می شود - ویژگی به روز می شود.

    مورد توافق مقدم بر ناسازگاری است.

    متمم قبل از کلمه کنترل قرار می گیرد.

    قید قید ممکن است در فاصله ای از فعل قرار گیرد.

گاهی از PS به عنوان وسیله ای برای کنایه استفاده می شود.

_______________________________________________________________________________________

در نحو مدرن روسی، 2 فرآیند اصلی ذکر شده است:

    فشرده سازی نحوی - از بین رفتن اجزای لفظی زائد از منطق ساخت های بسط یافته و ترکیب اجزای باقی مانده با حفظ کامل معنا. در عین حال، تمرکز بیان بر کفایت فهم نیز حفظ می شود و در عین حال معنای ضمنی (پنهان) عمیق تر می شود.

این امکان پذیر است زیرا اطلاعات منتقل شده توسط یک عبارت را می توان در چارچوب سخت تری قرار داد.

نتیجه- به فعلیت رساندن اعضای جمله، صرفه جویی در گفتار به معنی، سایه های جدید از معنی ظاهر می شود.

استعداد موسیقی او زود کشف شد، اما استعداد موسیقی به طور کلی زود خود را نشان می دهد.

"فراموش نکنید به موقع برگردید، در غیر این صورت..."

همچنین می توان گفت و گوی پنهان و پیشگویی ثانویه را شامل شود.

او او را در سلامت کامل یافت و او در سلامت کامل بود.

زمینه ساز پیدایش کامپوزیت ها است

ترکیبات - کلمات پیچیده بر اساس عبارات (نقد، غیر ضایعات).

    کاهش نحوی - قطع یک پیوند نحوی ضروری در ساختار نحوی. بر اساس کاهش، شرایط خاصی شکل گرفت (سیاست واکنش سریع، حل و فصل صلح آمیز، کشورهای مشترک المنافع)

این فرآیندها معمولاً در گفتار محاوره ای مشاهده می شوند، اما سهولت استفاده از ساختارهای فشرده آنها را به گفتار کتابی تبدیل می کند.

آنها گفتار را مختصر، مختصر و رسا می کنند.

فشرده سازی و کاهش فرآیندهای مرتبط در گرامر مدرن هستند.

در یک متن، یک فکر مجزا یا کامل یک جمله است. ترکیبی از کلماتی است که به صورت دستوری و آهنگی طراحی شده اند. بنابراین آنها به عنوان یک بیانیه یا یک فکر خسته عمل می کنند. در زبان روسی، ترتیب کلمات در یک جمله به طرح صحیح سؤال، تشویق عمل و اطلاع رسانی ساده کمک می کند. لحن تلفظ نشان دهنده نیاز به نقطه گذاری است.

واحد زبان چیست

واحد اصلی زبان روسی جمله است، زیرا ارتباطی است. ساخت و ساز بر اساس یک اصل خاص اتفاق می افتد. یک جمله از کلماتی تشکیل شده است که هر کدام با استفاده جداگانه، ماهیت زبانی خود را از دست می دهند. آنها اجزای نحوی در نظر گرفته می شوند که متعاقباً عضو می شوند و توسط مؤلفه ها به هم مرتبط می شوند.

صرف نظر از اینکه متن نوشته شده باشد یا در مکالمه استفاده شود، آنها به ترتیب کلمه خاصی در جمله به زبان روسی پایبند هستند. اگر این کار انجام نشود، مخاطب یا شنونده نمی تواند بفهمد در مورد چه چیزی می خواهد صحبت کند. در برخی موقعیت ها معنایی دوگانه وجود دارد.

موضوع و محمول

جمله شامل اعضای اصلی و فرعی است. بدون واحدهای اصلی زبان، زبان نمی تواند وجود داشته باشد. موارد ثانویه ممکن است وجود نداشته باشند. فاعل برای نامگذاری یک شی یا پدیده ضروری است. به عنوان هر بخشی از گفتار که به سوال "چه کسی؟" پاسخ می دهد عمل می کند. یا چی؟"

  • دارم تو یه پارک قدم میزنم (موضوع با ضمیر بیان می شود.)
  • درختان به رنگ طلایی ایستاده اند. (اسم.)
  • یادگیری وظیفه ماست. (فعل)
  • چند دقیقه همینطور گذشت. (ترکیب عبارت.)

جمله اسمی تک جزئی شامل موضوعی است که حضور پدیده ها را نشان می دهد. با این حال، اغلب یک محمول در کنار آن وجود دارد. این دومین جزء اعضای اصلی است. این قسمت برای نشان دادن عمل شیء ضروری است: "خورشید طلوع کرده است." در برخی موارد نشانگر این علامت است: «نان گرم بود». اغلب، گزاره به عنوان یک فعل عمل می کند. اگر در یک جمله در یک کلمه باشد، آن را محمول ساده و اگر از دو کلمه تشکیل شده باشد، محمول لفظی مرکب می گویند.

جمله ساده

بسته به تعداد پایه های گرامری، یک جمله می تواند ساده یا پیچیده باشد. حضور یا غایب اعضای کوچک که نشان دهنده ویژگی هایی مانند شیوع و عدم شیوع است. عدد اول از یک یا دو عبارت اصلی تشکیل شده است. جمله تک جزیی یک جمله ساده با یک کلمه است.

انواع مختلفی وجود دارد:

  1. شخصی مبهم: "از او خواسته شد که برود."
  2. عمومی-شخصی: "شما نمی توانید یک جفت را در یک کیسه پنهان کنید."
  3. غیرشخصی: «بوی بهار در هوا است».
  4. قطعاً شخصی: "من می ایستم و فکر می کنم."
  5. مصدر: "ایست، ما باید فکر کنیم."
  6. عنوان: "بهار!"

ترتیب کلمات در یک جمله ساده، چینش معینی از اعضا به شکل معمول یا معکوس است که به آن وارونگی می گویند. نوع اول بیشتر در سخنرانی های تجاری و مقالات علمی استفاده می شود. دوم برای کارهای ادبی و هنری، در گفتار محاوره لازم است.

در یک جمله ساده دو قسمتی گزینه ها یکسان هستند. دارای موضوع و محمول، اعضای ثانویه به صورت اضافه، تعریف و احوال است. ما در مورد یک کتاب جدید صحبت می کنیم. خورشید از پشت ابرها بیرون آمد. فردا به تعطیلات می روم."

جمله سخت

یک جمله پیچیده شامل دو یا چند جمله ساده است. آنها از نظر لحن و معنا به هم مرتبط هستند. این بدان معناست که به تعداد جملات پایه های دستوری وجود خواهد داشت. آنها با علائم نگارشی و حروف ربط به یکدیگر متصل می شوند. از این رو نام غیر اتحادیه.

دو نوع وجود دارد:

  1. مجتمع. از چندین بخش تشکیل شده است که مستقل و از نظر گرامری مرتبط هستند. آنها با استفاده از حروف ربط a، بله، اما، و، با این حال، اما به هم متصل می شوند. این همچنین شامل حروف ربط پیچیده نه... و نه... می شود. سپس...، سپس...؛ نه آن...، نه آن... «او رفت و من ناراحت شدم. هواپیما ایستاد و مسافران به سمت در خروجی رفتند. یا مامان آرام زمزمه می‌کند، سپس پدر با صدای بلند صدا می‌زند.»
  2. زیردستان پیچیده دو جمله ساده با حروف ربط فرعی به هم متصل می شوند. در این میان، یک بخش از نظر دستوری و معنایی تابع دیگری است. در زبان روسی، ترتیب کلمات در یک جمله مانند شکل اول است. با استفاده از حروف ربط فرعی اگر، وقتی، بنابراین متمایز می شود. به دلیل این واقعیت که با کلمات پیچیده متحد استفاده می شود. با تشکر از. "اگر همه چیز را به من بگویید، می توانم کمک کنم. به لطف کمکی که داشتیم، به سرعت این کار را انجام دادیم.»

یک نوع جمله وجود دارد که در آن قسمت ها با استفاده از علائم نگارشی به هم متصل می شوند. در شکل غیر اتحادیه از نظر گرامری مستقل هستند، اما از نظر معنی نابرابر هستند. اینجا هیچ حرف ربط یا همبسته ای وجود ندارد: «خورشید گرم بود، پرندگان آواز می خواندند. من صحبت کردم، او ساکت بود."

نحوه کنار هم قرار دادن کلمات

ترتیب کلمات در یک جمله چینش خاصی از بخش های گفتار است که از نظر دستوری به هم مرتبط هستند. آزاد در نظر گرفته می شود، یعنی برای هر یک از اعضای جمله مکان مشخصی وجود ندارد. "آشپز دیروز زمان زیادی را صرف تزئین کیک کرد" - کلمات را می توان چندین بار مرتب کرد که به شما امکان می دهد گزینه های مختلف ساخت و ساز را دریافت کنید.

ترتیب کلمات مستقیم و معکوس به ساختار جمله و استفاده از اعضا در متن بستگی دارد. معکوس - وارونگی - در یک متن ادبی ضروری است. باید از زبان گفتاری که در آن جملات خاص بر اساس قواعد خاصی ساخته می شود، متمایز شود. سبک تجاری و رسمی شامل استفاده از سفارش مستقیم است. انتقال یک ایده به شخص دیگر باید با آنچه نوشته شده مطابقت داشته باشد تا حقایق تحریف نشود.

تنظیم موضوع و محمول

ترتیب کلمات در جمله و لحن هنگام انتخاب جهت سبکی متن متفاوت است. اعضای اصلی مهم هستند. فاعل نشان می دهد که چه کسی مهمتر است، محمول نشان می دهد که او چه می کند. آنها به ترتیب تصادفی قرار می گیرند. مهم است که داده های ارسالی را مختل یا تحریف نکنید.

در جملات اعلانی، غالباً فاعل اول است. "مامان گفت که با همکلاسی هایش به جلسه می رود." تنظیم دیگری نیز ممکن است: "مامان اول نگاه کرد و سپس پدر تصمیم گرفت مطمئن شود."

  1. به قول نویسنده در حین گفتار مستقیم. "بیا بریم سینما!" - بابا قاطعانه گفت.
  2. وقتی موضوع یک پدیده طبیعی است و محمول آن هستی است، جریان عمل. "پاییز آمد. هوا آفتابی بود."
  3. در یک داستان هنگام استفاده از توضیحات. "برگ ها می رقصند، ماه چشمک می زند."
  4. به عنوان یک وارونگی. "کار یک امدادگر دشوار است."
  5. اگر در ابتدا از یک کلمه قید استفاده کنید. "مهمانان از قفقاز آمده اند."

در جملات پرسشی، قید اول قرار می گیرد: «آیا او مرا نجات خواهد داد؟» مشوق ها با وجود سفارش، توصیه متمایز می شوند، بنابراین دسته بندی می شوند. ابتدا موضوع را مطرح کردند. در غیر این صورت، لحن نرم تر می شود. شما امروز مرتب کردن سبزیجات را تمام می کنید. همین امروز مرتب کردن سبزیجات را تمام کنید.» در گفتار محاوره ای، پیش از موضوع از رابط یک محمول اسمی استفاده می شود: "من بی حوصله، دمدمی مزاج بودم."

تعریف و بیان آن

دانستن اینکه چه ترتیب کلمات در یک جمله در روسی ضروری است، زیرا اعضای فرعی نیز معنای خاص خود را برای انتقال اطلاعات دارند. تعریف توافق شده قبل از اسم مرتبط آمده است: داده های تأیید شده، کوه های غیرقابل دسترس. اگر چندین وجود داشته باشد، ترتیب به مورفولوژی بستگی دارد.

ضمیر به منصه ظهور می رسد: در این روز شاد، اقدامات بعدی شما. این شامل صفت های کیفی نیز می شود: اوایل بهار روشن. تعاریف متناقض بعد از کلمه در حال تعریف قرار می گیرند. وقتی ضمیر شخصی معنای ملکی داشته باشد، قبل از کلمه اصلی نوشته می شود: «کسی ایراد او را نشنید».

اضافی برای ارائه

در میان اعضای جزئی، اضافه جایگاه مهمی را اشغال می کند. با یک ضمیر، یک اسم نشان داده می شود. هنگام نوشتن، آن را بعد از کلمه کنترل قرار می دهند: تماشای تلویزیون، آماده برای گفتگو. توجه به انتقال اطلاعات خاص مهم است.

پروپوزال را می توان به روش های مختلفی نوشت.

  • من کار را دوست داشتم.
  • من کار را دوست داشتم.
  • من کار را دوست داشتم.
  • من کار را دوست داشتم.
  • من کار را دوست داشتم.

در جملات غیرشخصی، مفعول قبل از کلمه کنترل قرار می گیرد. او باید زیر باران بیرون برود. دختر حالش خوب نیست." اگر چندین اضافه وجود داشته باشد، همه آنها به یک کلمه کنترل اشاره دارند. در زبان روسی، ترتیب کلمات در یک جمله چندین گزینه را پیشنهاد می کند. ابتدا دیدگاه مستقیم مطرح می شود: "رفتار خود را برای همه حاضران توضیح دهید." برعکس، نسخه غیرمستقیم در مورد داده قبل از مورد مستقیم نوشته شده است: "آرزوهای خود را در مورد تعطیلات به ما بگویید."

تنظیم سایر اعضای جمله

قبل از قید از قید - o و - e استفاده می شود: "ما حتماً به پیست اسکیت خواهیم رفت." برخی از کلمات به ترتیب معکوس ترکیب می شوند. شرایط مسیر عمل به سایر اعضای فرعی بستگی دارد: «گردشگران به آرامی راه می رفتند. گردشگران به آرامی در مسیر شیب دار قدم زدند.» اگر میزان و درجه دلالت شود، قبل از کلمه ای که به آن وابسته است قرار می گیرند. کلمات زمانی قبل از افعال محمول استفاده می شوند. اوضاع و احوال مكان در ابتداي جمله نوشته مي شود، سپس محمول و مضمون: «خورشيد سرخ زيبا در سمت چپ مي باريد».

کلمات مقدماتی، ذرات و حروف اضافه جزء جمله نیستند. آنها به صورت آزاد استفاده می شوند. "متاسفانه من نمی توانم بیایم. متأسفانه حاضر نخواهم شد.» آدرس نیز آزادانه قرار می گیرد، با این حال، اغلب در ابتدای جمله استفاده می شود. این را می توان در مثال مشاهده کرد: "وانیا، بیا قدم بزنیم. بیا بریم وانیا، بیا به طاووس ها نگاه کنیم. وانیا، امروز نمی‌توانیم نزد تو بیاییم.» ذرات قبل از کلمه ای که به آن اشاره می کنند قرار می گیرند. حرف اضافه را نمی توان از اسم کنترل شده جدا کرد.

جمله سازی سخت نیست، زیرا بیان آزادانه افکار مجاز است. تعریف "ترتیب کلمات در یک جمله" باید شناخته شود تا معنای خاصی را منتقل کند. تغییر و ساخت نادرست منجر به تحریف حقایق می شود، بنابراین شنونده ممکن است متوجه نشود که چه چیزی به او ابلاغ می شود.

در زبان روسی، ترتیب کلمات (به طور دقیق تر، اعضای یک جمله) آزاد در نظر گرفته می شود. یعنی در جمله هیچ مکان مشخصی برای یکی از اعضای جمله وجود ندارد. مثلا یک جمله: ویراستار دیروز دست نوشته را با دقت خواند- اجازه 120 گزینه ساخت و ساز را می دهد.
آنها بسته به نوع، ساختار جمله، روش های بیان اعضای آن، سبک و زمینه گفتار متمایز می شوند ترتیب کلمات رو به جلو و معکوس . ترتیب معکوس اغلب برای برجسته کردن کلمات خاص با مرتب کردن مجدد آنها، که وارونگی است، یک وسیله هنری خاص است. ترتیب مستقیم، اول از همه، مشخصه گفتار علمی و تجاری است، برعکس - برای گفتار ژورنالیستی و هنری؛ در گفتار محاوره، یک جمله طبق قوانین خاص ساخته می شود.

مکان اعضای اصلی، موضوع و محمول

در روایت در جملات، فاعل معمولاً مقدم بر محمول است: برخی برای کسب درآمد روستا را ترک کردند.
ترتیب معکوس اعضای اصلی یک جمله (اول محمول و سپس فاعل) در موارد زیر رایج است:
1) به قول نویسنده که گفتار مستقیم را می شکند یا بعد از آن می آید، به عنوان مثال: پسر با ناراحتی پاسخ داد: من عجیب نیستم;
2) در جملاتی که فاعل بر مدت زمانی یا پدیده ای طبیعی دلالت می کند و محمول با فعل به معنای شدن، بودن، جریان عمل و غیره بیان می شود، مثلاً: صد سال گذشت؛ بهار آمد؛ شب مهتابی بود;
3) در توصیف، در داستان: دریا آواز می خواند، شهر زمزمه می کند، خورشید درخشان می درخشد;
4) به عنوان وارونه: شکار خرس خطرناک است، حیوان زخمی ترسناک است;
5) اغلب هنگام قرار دادن کلمات قید در ابتدای جمله: سر و صدایی از خیابان می آمد.
در بازجویی در جملات، محمول غالباً قبل از موضوع قرار می گیرد، به عنوان مثال: آیا کتابسازان من را فریب خواهند داد؟
در مشوق ها در جملات، ضمایر فاعل غالباً قبل از محمول قرار می‌گیرند، که ماهیت طبقه‌بندی دستور و نصیحت را افزایش می‌دهد. و چون از قید پیروی کنند، لحن را ملایم می کنند. مقایسه کنید: شما امروز این کار را تمام کنید. - همین امروز این کار را تمام کن.
محمول مرکب. در گفتار محاوره، پیوند محمول اسمی اغلب در وهله اول قرار می گیرد: من جوان، گرم، صمیمی بودم. قرار دادن جزء اسمی محمول در مقابل فاعل و جزء اسمی، مقصود وارونگی است: بیشه های تاریک جنگل ها و اعماق دریاها اسرارآمیز و زیبا هستند، فریاد پرنده و شکاف جوانه درختی که از گرما می ترکد مرموز است (پاوستوفسکی). هر دو گرسنه ماندند.

محل تعریف در جمله

1. تعریف توافق شده معمولاً قبل از اسمی که تعریف می شود قرار می گیرد، به عنوان مثال: داستان جالب؛ نقل قول های تایید شده؛ انتشارات ما
تنظیم یک تعریف توافق شده پس از کلمه در حال تعریف، هدف وارونگی را دنبال می کند: کوه ها از هر طرف غیر قابل دسترس هستند (لرمونتوف).
تعاریف پسا مثبتی که به اسمی که در یک جمله معین تکرار می شود، رایج است: این ایده تورم البته کاملا ساده لوحانه است. چنین طرح‌هایی، طرح‌های جسورانه و بدیع، تنها در شرایط ما می‌توانست به وجود بیاید.
ابزارهای تعریف معنایی عبارتند از:
- جداسازی آن: مردم متعجب ایستادند.
- جدا کردن آن از اسم تعریف شده: ستاره های کمیاب در آسمان خاکستر می درخشیدند.
یک تعریف جدا (یعنی با کاما از هم جدا شده است) معمولاً پس مثبت است: انتشار نامه های دریافت شده در دفتر شرکت؛ نمایشگاه نقاشی های نامزد دریافت جایزه.

2. اگر چندین تعریف مورد توافق وجود داشته باشد، ترتیب آنها بستگی به آرایش مورفولوژیکی آنها دارد.
- تعاریف بیان شده توسط ضمایر جلوتر از تعاریف بیان شده توسط سایر بخش های گفتار قرار می گیرند: در این روز بزرگ، برنامه های آینده ما.
- ضمایر تعیین کننده مقدم بر ضمایر دیگر هستند: همه این اصلاحات، هر نظری که می دهید. اما ضمیر MOST بعد از اثبات قرار می گیرد: همین فرصت ها، همان مورد.
- تعاریف بیان شده توسط صفت های کیفی جلوتر از تعاریف بیان شده توسط تعاریف نسبی قرار می گیرند: رمان تاریخی جدید; صحافی چرم سبک؛ اواخر پاییز.
- اگر تعاریف ناهمگون با صفت های کیفی بیان شوند، آنگاه تعریفی که نشان دهنده ویژگی پایدارتر است به کلمه تعریف شده نزدیک تر می شود: چشمان سیاه بزرگ؛ داستان جدید جالب.
- اگر تعاریف ناهمگون با صفت های نسبی بیان شوند، معمولاً به ترتیب درجه بندی معنایی صعودی مرتب می شوند: گزارش سهام روزانه فروشگاه تخصصی مغازه ملبوس فروشی.

3. تعریف متناقض بعد از کلمه در حال تعریف قرار می گیرد: نظر متخصص؛ کتاب جلد چرمی; رمان با دنباله. اما تعاریفی که توسط ضمایر شخصی به عنوان مالکیت بیان می شود قبل از کلمه در حال تعریف آمده است: اعتراضات او، اظهارات آنها.
تعاریف اجماع معمولاً مقدم بر تعاریف ناسازگار هستند: تخت چوب ماهون بلند. اما تعاریف ناسازگار، که با ضمایر شخصی با معنای ملکی بیان می‌شوند، معمولاً مقدم بر تعریف مورد توافق هستند: آخرین اجرای او، افزایش تقاضای آنها.

جای یک شی در جمله

متمم معمولاً از کلمه کنترل (کلمه ای که به آن بستگی دارد) پیروی می کند: نسخه خطی را بخوانید، قرارداد را امضا کنید، آماده برای جلسه.
اغلب مفعول بیان شده توسط یک ضمیر ممکن است قبل از کلمه کنترل باشد: من کار را دوست داشتم؛ این منظره او را شگفت زده کرد. مادر متوجه چیزی در قیافه دخترش شد.
معمولاً در جملات غیرشخصی، اضافاتی را با معنی شخص قبل از کلمه کنترل قرار می دهیم: او باید با شما صحبت کند؛ حال خواهرم خوب نیست.
اگر چندین اضافات مربوط به یک کلمه کنترلی وجود داشته باشد، ترتیب کلمات مختلف ممکن است:
1) معمولاً یک شیء مستقیم مقدم بر شیء دیگر است: مدارک را از منشی بگیرید؛ موضوع را با کارمندان خود در میان بگذارید؛
2) مفعول غیرمستقیم شخص در حالت داتیو معمولاً مقدم بر مفعول مستقیم فاعل است: آدرس حقوقی خود را به ما بگویید؛ این زن جان بکوف را نجات داد.به همین ترتیب، مصداق با معنای فاعل (تعریف ناسازگار) بر مصداق دیگر (به عنوان مکمل) مقدم است: بازدید کارگردان از زیردستان.
مفعول مستقیم که با شکل موضوع مطابقت دارد معمولاً بعد از محمول قرار می گیرد: مادر عاشق دختر است؛ تنبلی باعث بی احتیاطی می شود.هنگامی که موضوع و مفعول دوباره مرتب می شوند، معنای جمله تغییر می کند یا ابهام ایجاد می شود: دختر عاشق مادر است. قوانین توسط دادگاه حمایت می شود.

محل وقوع در جمله

1. شرایط مسیر عمل، که با قیدهایی که به –о، -е ختم می‌شوند، معمولاً جلوی قید قرار می‌گیرند: ترجمه به درستی منعکس کننده محتوای اصلی است. سنگفرش صاف می درخشید.
برخی از قیدهایی که با چند فعل ترکیب می شوند بعد از آنها قرار می گیرند: راه رفتن، دراز کشیدن، پابرهنه راه رفتن، راه رفتن.
محل نحوه عمل قید ممکن است به حضور سایر اعضای جزئی جمله بستگی داشته باشد: کوهنوردان به آرامی راه می رفتند. – کوهنوردان به آرامی در مسیری شیب دار قدم زدند.
وسیله ای برای برجسته کردن معنایی شرایط، قرار دادن آنها در ابتدای جمله یا جداسازی آنها از کلماتی است که در مجاورت آنها قرار دارند: بیهوده سعی کرد افراد را در افق تشخیص دهد. ما خیلی صمیمی بودیم.
2. شرایط اندازه و درجهدر مقابل کلمه ای که به آن وابسته اند بایستند: کارگردان خیلی شلوغ است. دوبار تکرارش نمیکنم
3. شرایط زمانهمعمولاً قبل از فعل محمول قرار می گیرند: در هنگام شام گفتگوی کمی وجود داشت. در یک ماه ما برای رسیدن به موفقیت برنامه ریزی می کنیم.
4. شرایط مکانمعمولاً قبل از محمول قرار می گیرند و اغلب در ابتدای جمله ظاهر می شوند: کارخانه بی قرار بود. ابری از سمت غرب می آمد.
اگر جای قید قید در ابتدای جمله باشد، غالباً با قید و سپس فاعل آمده است: در سمت راست ساختمان سفید بیمارستان بلند شد.
اگر جمله ای دارای قیدهای مکان و زمان باشد، معمولاً در ابتدای جمله قرار می گیرند و قید زمان در وهله اول و قید مکان در مرتبه دوم قرار می گیرند: هوای گرم فردا در مسکو پیش بینی می شود.ترتیب دیگری ممکن است - شرایط زمانی، موضوع، محمول و در نهایت، شرایط مکان: دیروز یکی از دوستانم را در خیابان دیدم.
5. شرایط عقل و هدفاغلب قبل از محمول می آیند: دو دختر از ترس گریه می کردند. برخی از هیئت ها عمدا وارد میدان شدند.

محل کلمات مقدماتی، آدرس ها، ذرات، حروف اضافه

1. اگر اعضای یک جمله نیستند، کلمات مقدماتی آزادانه در آن قرار می گیرند اگر به کل جمله مربوط باشند: متأسفانه بیمار شد. - متاسفانه مریض شد. - متأسفانه مریض شد.
اگر کلمه مقدمه از نظر معنی به یکی از اعضای جمله متصل شود، در کنار آن قرار می گیرد: قایق فرسوده ما خوشبختانه در مکانی کم عمق غرق شد.
2. فرجام خواهی نیز آزادانه در حکم قرار می گیرد، اما اکثراً در ابتدا قرار می گیرد که منطقاً بر آن تأکید شده است. مقایسه کنید: دکتر، به من بگو چه بلایی سر فرزندم آمده است. - به من بگو دکتر، بچه من چه مشکلی دارد. - به من بگو مشکل فرزندم چیست، دکتر.
ضمناً در فراخوان ها، شعارها، دستورات، سخنرانی ها، نامه های رسمی و شخصی، فرجام خواهی در ابتدای جمله قرار می گیرد.
3. ذرات در مقابل کلمه ای که به آن اشاره می کنند می ایستند. مقایسه کنید: این کتاب سخت است زوجبرای او. - این کتاب زوجبرای او دشوار است - زوجاین کتاب برای او دشوار است.
4. جدا کردن حرف اضافه از یک اسم کنترل شده نامطلوب است: من با چند تا رفیق دیگه میام.(با چند تا رفیق دیگه میام). همچنین نباید دو حرف اضافه را در یک ردیف قرار دهید: به کارهای برجسته از همه نظر توجه کنید(به اثری که از همه نظر برجسته است توجه کنید).

در زبان روسی، ترتیب کلمات (به طور دقیق تر، ترتیب اعضای جمله) آزاد در نظر گرفته می شود. این بدان معنی است که در جمله هیچ مکان مشخصی برای یکی از اعضای آن وجود ندارد. به عنوان مثال، جمله ای متشکل از پنج کلمه مهم: ویراستار دیروز دست نوشته را با دقت خواند- امکان 120 گزینه بسته به ترتیب مجدد اعضای جمله را می دهد.

تفاوت در ترتیب مستقیم کلمات وجود دارد که بر اساس نوع و ساختار جمله، روش بیان نحوی یک عضو معین از جمله، مکان آن در میان سایر کلماتی که مستقیماً به آن مرتبط هستند و همچنین سبک گفتار و سیاق و برادر
دستور، که انحراف از ترتیب معمول است و اغلب عملکرد را انجام می دهد
و n e r s i i، یعنی وسیله ای سبک برای برجسته کردن تک تک اعضای یک جمله با مرتب کردن مجدد آنها. ترتیب مستقیم برای سخنرانی علمی و تجاری معمول است، عکس آن به طور گسترده در آثار روزنامه نگاری و ادبی استفاده می شود. ترتیب معکوس نقش ویژه ای در گفتار محاوره ای دارد که انواع جمله سازی خاص خود را دارد.

عامل تعیین کننده در ترتیب کلمات در یک جمله، هدفمندی گفتار، وظیفه ارتباطی آن است. با آن به اصطلاح تقسیم واقعی یک بیانیه مرتبط است، که شامل حرکت فکر از معلوم، آشنا به ناشناخته، جدید است: اولین (مبنای بیانیه) معمولاً در قسمت ابتدایی جمله موجود است. ، دوم (هسته ی بیانیه) در قسمت پایانی خود قرار دارد. چهارشنبه:

1) در 12 آوریل 1961 پرواز یو انجام شد. آ. گاگارین به فضا، اولین بار در تاریخ بشر(نقطه شروع، اساس بیانیه نشانه ای از تاریخ است، یعنی ترکیب 12 آوریل 1961، و هسته اصلی عبارت، بقیه جمله است که منطقاً بر آن تأکید شده است);

2) پرواز یو. آ. گاگارین به فضا، اولین بار در تاریخ بشر، در 12 آوریل 1961 رخ داد.(اساس بیانیه پیامی در مورد پرواز تاریخی یو. ا. گاگارین است و هسته بیانیه اشاره به تاریخ است که منطقاً بر آن تأکید شده است).

§ 178. محل موضوع و محمول

  1. در جملات اظهاری، فاعل معمولاً مقدم بر محمول است، برای مثال: سیم های کشیده شده از درختی به درخت دیگر...(آژائف)؛ عده ای برای کسب درآمد روستا را ترک کردند...(گلادکوف)؛ زمین دور خورشید میچرخد.

    موقعیت نسبی موضوع و محمول ممکن است به این بستگی داشته باشد که آیا فاعل دلالت بر مفعول معین، معلوم یا برعکس، مفعول نامعین و مجهول دارد. چهارشنبه: قطار رسیده است(قطعی). – قطار رسیده است(تعریف نشده، برخی).

    ترتیب معکوس اعضای اصلی یک جمله (اول محمول و سپس فاعل) در موارد زیر رایج است:

    قرار دادن موضوع بر محمول در چنین مواردی در متون قدیمی یافت می شود، به عنوان مثال: به من بگو، شایعه، چه علاقه ای به دزدی جوجه ها داری؟ - دهقان وقتی روباه را دید به او گفت(کریلوف)؛ – می شناسی پدربزرگ، مامان؟ - پسر به مادر می گوید(نکراسوف)؛ آهنگ آیه نیز مورد توجه قرار گرفته است;

    3) در جملاتی که فاعل بر مدت زمانی یا پدیده ای طبیعی دلالت می کند و محمول با فعل به معنای بودن، شدن، جریان عمل و غیره بیان می شود، مثلاً: صد سال گذشت...(پوشکین)؛ بهار آمد(ل. تولستوی)؛ شب مهتابی بود(چخوف)؛

    4) در توضیحات، در یک داستان، به عنوان مثال: دریا آواز می خواند، شهر زمزمه می کند، خورشید درخشان می درخشد و افسانه ها می آفریند(تلخ)؛

    5) به عنوان یک وسیله و وارونگی مشخص از نظر سبک، با هدف برجسته کردن منطقی یکی از اعضای اصلی جمله، به عنوان مثال: شکار خرس خطرناک است، حیوان زخمی وحشتناک است، اما روح یک شکارچی که از کودکی به خطرات عادت کرده است، شجاع است.(A. Koptyaeva).

    هنگام قرار دادن کلمات قید در ابتدای جمله، فاعل اغلب بعد از محمول می آید، به عنوان مثال: سر و صدا از خیابون میومد...(چخوف). اما در این شرایط دستور مستقیم اعضای اصلی جمله نیز وجود دارد، مثلاً: اوواروف و آنا در گرم ترین زمان روز به پایگاه رسیدند(A. Koptyaeva).

  2. در جملات پرسشی، محمول غالباً مقدم بر موضوع است، به عنوان مثال: پدربزرگ یا خاله ام از من دفاع نمی کنند؟(پوشکین)؛ پس آیا این آرزوی کوتاه عزیز را به شما خواهم داد؟(A. N. Ostrovsky).
  3. در جملات امری، ضمایر فاعل مقدم بر فعل محمول، مقوله‌ای بودن دستور، نصیحت، انگیزه را تقویت می‌کنند و پیروی از قید، لحن ترتیب را ملایم می‌کنند. چهارشنبه: فقط یه نگاه به من بده(A. N. Ostrovsky). – منو له نکن پیرزن(تورگنیف).
  4. در گفتار محاوره ای، کوپولا اغلب در ابتدا قرار می گیرد، به عنوان مثال: من جوان، پرشور، مخلص، باهوش بودم...(چخوف).
  5. قرار دادن قسمت اسمی محمول در مقابل موضوع، هدف وارونگی است، برای مثال: بیشه های تاریک جنگل ها و اعماق دریاها اسرارآمیز و در نتیجه زیبا هستند. فریاد مرموز پرنده و شکاف جوانه درختی که از گرما می ترکد(پاوستوفسکی).

    وسیله ای برای برجسته کردن محمول نیز قرار دادن جزء اسمی قبل از کوپول است، برای مثال: ...هر دو گرسنه ماندند(ل. تولستوی)؛ بور کر و عبوس شد(سیفولینا). در یک محمول لفظی مرکب هنگام قرار دادن مصدر قبل از فعل کمکی به همین صورت است، برای مثال: پس چرا اصلا به کاشت فکر نکردی؟(شولوخوف).

§ 179. جایگاه تعریف در جمله

  1. تعریف همخوان معمولاً در مقابل اسمی که تعریف می شود قرار می گیرد، به عنوان مثال: طرح جالب، تصحیح، نقل قول های تایید شده، چاپ سوم، انتشارات ما.

    قرار دادن یک تعریف توافق شده پس از اسم واجد شرایط، به هدف وارونگی عمل می کند، به عنوان مثال: کوه ها از هر طرف غیر قابل دسترس هستند(لرمونتوف).

    تعریف پساثبتی (یعنی تعریفی که بعد از کلمه تعریف شده می آید) اغلب در آثار نویسندگان و شاعران قرن نوزدهم یافت می شد، به عنوان مثال: او تأثیر زیادی روی من داشت(تورگنیف)؛ مشارکت و عشق بی ادعا در چهره آنا نمایان بود(ل. تولستوی)؛ یک بادبان تنها در مه آبی دریا سفید می شود(لرمونتوف)؛ زمان کوتاه اما شگفت انگیزی در پاییز اصلی وجود دارد...(تیوتچف).

    تعاریف پسا مثبت رایج هستند و به اسم تکرار شده در یک جمله معین اشاره می کنند، به عنوان مثال: این ایده رفلکس البته یک ایده قدیمی است ...(آکادمیک I.P. Pavlov)؛ وروپاف اولین ملاقات خود را با گورووا به یاد آورد - دیداری شگفت انگیز و نادر در زیبایی منحصر به فرد خط مقدم(پاولنکو). چهارشنبه در سخنرانی روزنامه نگاری و تجاری: چنین طرح‌هایی، طرح‌های جسورانه و بدیع، تنها در شرایط ما می‌توانند به وجود بیایند. این تصمیم قطعا یک تصمیم اشتباه است و باید از آن بازگردانده شود.

    در گفتار تلطیف شده، تعاریف پسا مثبت به داستان شخصیت یک روایت عامیانه می بخشد. چهارشنبه از Neverov: ماه در شبی تاریک بیرون آمد و از ابر سیاه تنها به مزارع متروک، به روستاهای دوردست، به روستاهای نزدیک نگاه کرد..

    تعاریفی که توسط ضمایر ملکی بیان می شود، که در موقعیتی بعد از اسم تعریف شده قرار می گیرند، می توانند رنگ بیانی به عبارت بدهند، به عنوان مثال: دستان تو را از لحظه ای که شروع به شناختن خودم در دنیا کردم به یاد دارم.

    در سبک‌های خنثی، تعاریف پسا مثبتی که با ضمایر اثباتی بیان می‌شوند، غیرمعمول نیستند، برای مثال: این ایستگاه... توسط یک بارو دوبل ساخته شده از کنده های ضخیم کاج احاطه شده بود(کازاکویچ).

    ابزارهای برجسته سازی معنایی تعریف عبارتند از:

    الف) جداسازی آن، به عنوان مثال: مردم متحیر مانند سنگ شدند(تلخ)؛

    ب) جداسازی تعریف از اسم تعریف شده، به عنوان مثال: ستارگان کمیاب در آسمان سپیده دم تاب می‌خوردند(شولوخوف).

    یک تعریف جدا معمولاً پسا مثبت است، برای مثال: انتشار نامه های دریافت شده توسط سردبیر؛ نمایشگاه نقاشی های نامزد دریافت جایزه. قرار دادن چنین تعاریف رایج (بدون تفکیک آنها) در مقابل کلمه در حال تعریف، نوعی وارونگی تلقی می شود. مقایسه کنید: انتشار نامه های دریافت شده توسط سردبیر؛ نمایشگاه نقاشی های نامزد دریافت جایزه.

  2. اگر چندین تعریف مورد توافق وجود داشته باشد، ترتیب چیدمان آنها به بیان مورفولوژیکی آنها بستگی دارد:

    1) تعاریف بیان شده توسط ضمایر جلوتر از تعاریف بیان شده توسط سایر بخش های گفتار قرار می گیرند، به عنوان مثال: در این روز بزرگ، برنامه های آینده ما، تمام اشتباهات تایپی، هر سه شنبه چهارم ذکر شده است. قرار دادن ضمایر واجد شرایط بعد از صفت واجد شرایط یک وارونگی است، برای مثال: در این ساعت نقره ای عقیق صبح، تمام خانه خوابید(فدین)؛ تانکمن با درد کند و طولانی خود دست و پنجه نرم می کرد(L. Sobolev)؛

    2) ضمایر اسنادی مقدم بر ضمایر دیگر هستند، برای مثال: همه این اصلاحات، هر نظری که می دهید. اما ضمیر اکثربعد از ضمیر اثباتی قرار می گیرد، برای مثال: همان احتمالات، همان مورد;

    3) تعاریفی که با صفت های کیفی بیان می شوند، مقدمتر از تعاریف بیان شده توسط صفت های نسبی قرار می گیرند، به عنوان مثال: رمان تاریخی جدید، کتانی پشمی گرم، صحافی چرم سبک، اواخر پاییز;

    4) اگر تعاریف ناهمگون تنها با صفت های کیفی بیان شوند، آنگاه تعریفی که نشان دهنده ویژگی پایدارتر است به اسم تعریف شده نزدیک تر می شود، به عنوان مثال: چشمان سیاه بزرگ، نسیم ملایم دلپذیر، داستان جدید جالب;

    5) اگر تعاریف ناهمگون تنها با صفت های نسبی بیان شود، به عنوان یک قاعده، آنها به ترتیب درجه بندی معنایی صعودی (از یک مفهوم محدودتر به یک مفهوم گسترده تر) مرتب می شوند، به عنوان مثال: گزارش آب و هوای روزانه، برنزهای عتیقه، کتابفروشی تخصصی.

  3. یک تعریف ناسازگار بعد از اسمی که تعریف می شود قرار می گیرد، به عنوان مثال: نتیجه گیری کارشناس، کتاب جلد چرمی، رمان با دنباله. اما تعاریفی که توسط ضمایر شخصی به عنوان مالکیت بیان می شود قبل از کلمه تعریف شده آمده است، برای مثال: اعتراضات او، اظهارات آنها.

    قرار دادن یک تعریف متناقض که با یک اسم در مقابل کلمه تعریف شده بیان می شود، وارونگی است، برای مثال: خرس متوسط(گوگول)؛ حیاط ژنرال ژوکوف(چخوف).

    تعاریف ناسازگار مضاف، یعنی آنهایی که در مقابل کلمه تعریف شده ایستاده اند، در برخی از عبارات پایدار جا افتاده اند، به عنوان مثال: ساعت ساز، ستوان ارشد نگهبان، مرد مهربان.

    تعاریف سازگار معمولاً مقدم بر تعاریف ناسازگار هستند، به عنوان مثال: تخت چوب ماهون بلند(ل. تولستوی)؛ چشم های توتونی رنگ پیر(Sergeev-Tsensky). اما یک تعریف ناسازگار، که با ضمیر شخصی با معنای ملکی بیان می شود، معمولاً مقدم بر تعریف توافق شده است، برای مثال: آخرین اجرای او، افزایش تقاضای آنها.

§ 180. جای اضافه در جمله

  1. متمم معمولاً از کلمه کنترل پیروی می کند، به عنوان مثال: نسخه خطی تصحیح شده، غلط املایی صحیح، آماده تایپ.

    یک شی (اغلب مستقیم) که با یک ضمیر بیان می شود (شخصی، نامعین) می تواند قبل از کلمه کنترل بدون ایجاد وارونگی قرار گیرد، به عنوان مثال: من کتاب را دوست داشتم؛ این منظره او را شگفت زده کرد. مادر متوجه چیزی در قیافه دخترش شد. از دیدن شما خوشحالم.

    قرار دادن یک شی در مقابل یک کلمه کنترل معمولاً دارای ویژگی وارونگی است، به عنوان مثال: شاید داروساز را ببینیم(چخوف)؛ روح به چیزی بلند می رسد(V. Panova). چهارشنبه در سخنرانی پر جنب و جوش: یکی از شما می پرسد؛ آنها همه دوستان خود را فراموش کردند. آیا می توانید تلویزیون را تعمیر کنید؟

    حرف اضافه یک مفعول با معنای شخص در جملات غیرشخصی رایج است، به عنوان مثال: او باید با شما صحبت کند؛ حال خواهرم خوب نیست. همه می خواستند استراحت کنند.

  2. اگر چندین اضافات مربوط به یک کلمه کنترلی وجود داشته باشد، ترتیب کلمات مختلف ممکن است:

    1) معمولاً یک شی مستقیم مقدم بر اشیاء دیگر است، به عنوان مثال: نسخه خطی را از مصحح بگیرید. موضوع را با کارمندان خود در میان بگذارید؛ تازه وارد دستش را به همه حاضران دراز کرد.;

    2) متمم غیرمستقیم شخص، که در حالت داتیو ایستاده است، معمولاً مقدم بر متمم مستقیم فاعل است، به عنوان مثال: آدرس خود را به ما بگویید؛ مادر یک اسباب بازی زیبا به کودک داد. این زن جان بکیشف را نجات داد...(V. Panova).

    به همین ترتیب، مصداق با معنای فاعل (تعریف ناسازگار) مقدم بر حالت دیگر (به عنوان مکمل) است، برای مثال: ورود پسر به پدر و مادرش، یادداشت نویسنده به سردبیر.

  3. مفعول مستقیم که با شکل موضوع مطابقت دارد معمولاً بعد از محمول قرار می گیرد، به عنوان مثال: مادر عاشق دختر است؛ پارو لباس را لمس کرد. تنبلی باعث بی احتیاطی می شود. دادگاه ها از قوانین حمایت می کنند. وقتی فاعل و مفعول دوباره مرتب می شوند، معنای جمله تغییر می کند ( دختر عاشق مادر است. لباس به دست و پا زد) یا ابهام ایجاد می شود ( بی احتیاطی باعث تنبلی می شود. قوانین توسط دادگاه حمایت می شود). گاهی اوقات در چنین مواردی از وارونگی، معنای لازم حفظ می شود که ناشی از معنای لغوی اعضای نامگذاری شده جمله است. دوچرخه با تراموا تصادف کرد. خورشید را ابری پوشانده بود) اما درک صحیح چنین جملاتی تا حدودی دشوار است ، بنابراین توصیه می شود که ترتیب کلمات را مستقیم حفظ کنید یا عبارت واقعی را با مفعول جایگزین کنید ( دوچرخه توسط تراموا شکسته است. خورشید را ابری پوشانده است).

§ 181. محل شرایط در حکم

  1. شرایط مربوط به فعالیت، بیان شده توسط قید در -o، -e ، معمولاً قبل از فعل محمول قرار می گیرند، برای مثال: ترجمه به درستی منعکس کننده محتوای اصلی است. پسر با سرکشی به ما نگاه کرد. گاوریوشکا عمیقا سرخ شد و با خشونت اعتراض کرد ...(گلادکوف)؛ ایستگاه تندتر و سریعتر حرکت می کرد...(G. Nikolaeva)؛ سنگفرش صاف سفید بود(آنتونوف).

    برخی از قیدهایی که با چند افعال ترکیب می شوند بعد از آنها قرار می گیرند، به عنوان مثال: راه رفتن، دراز کشیدن، پابرهنه راه رفتن، عقب افتادن، راه رفتن.

    معمولاً پساثبت شرایط نحوه عمل است که توسط یک اسم به معنای قید بیان می شود، برای مثال: در امواج پراکنده می شوند، در دایره ها پراکنده می شوند.

    محل وقوع عمل ممکن است منوط به حضور یا عدم حضور سایر اعضای جزئی در حکم باشد. مقایسه کنید: کوهنوردان به آرامی راه می رفتند. – کوهنوردان به آرامی در مسیری شیب دار قدم زدند.

    وسیله‌ای برای برجسته‌کردن معنایی اوضاع و احوال نحوه عمل یا میزان و درجه، قرار دادن آنها در ابتدای جمله یا جدا کردن آنها از کلمات مجاور است، مثلاً: گرگوری بیهوده سعی کرد گدازه قزاق را در افق ببیند.(شولوخوف)؛ نیکیتا این احساس را دو بار تجربه کرد(فدین)؛ بله، ما خیلی صمیمی بودیم(ل. تولستوی).

  2. شرایط اندازه گیری و درجه مضاف هستند، برای مثال: گوینده اعداد داده شده در متن را دو بار تکرار کرد. کارگردان خیلی شلوغ است. نسخه خطی به طور کامل برای حروفچینی آماده شده است.
  3. شرایط قید معمولاً قبل از فعل محمول قرار می گیرد، برای مثال: در هنگام شام صحبت کمی وجود داشت(تورگنیف)؛ یک ماه بعد، بلیکوف درگذشت(چخوف)؛ عصرها دکتر تنها بود(V. Panova).

    با این حال، اغلب قید زمان پس از مثبت است، که به تأکید معنایی آن کمک می کند، به عنوان مثال: خواهرم زود بیدار شد. قبل از سحر رسیدم.

  4. قید مکان معمولاً مضاف است و اغلب در ابتدای جمله ظاهر می شود، به عنوان مثال: در کارخانه بی قرار بود...(تلخ)؛ ابری از سمت غرب می آمد(شولوخوف).

    اگر محل قید قید در ابتدای جمله باشد، اغلب بلافاصله پس از آن قید و سپس فاعل آمده است، برای مثال: سمت راست ساختمان سفید بیمارستان بلند شد...(گرشین); بوی ناآشنا از گیاهان و گل ها از همه جا می آمد...(سرافیموویچ). با این حال، در این شرایط، ترتیب مستقیم اعضای اصلی جمله نیز ممکن است، به عنوان مثال: بر فراز دشت خاکستری دریا باد ابرها را جمع می کند(تلخ).

    قرار دادن مکان قید بعد از محمول، در ترکیباتی که وجود قید برای کامل بودن عبارت ضروری است، هنجار است، به عنوان مثال: خانه در حومه شهر واقع شده است. پدر و مادر او به طور دائم در جنوب زندگی می کنند.

    اگر جمله ای دارای قید زمان و مکان قید باشد، معمولاً آنها در ابتدای جمله قرار می گیرند و در وهله اول قید زمان و در مرتبه دوم قید مکان قرار می گیرند، برای مثال: فردا در شهر ما هوای گرم و بدون بارش پیش بینی می شود. تا غروب همه چیز در خانه آرام شد. قرار دادن دو شرایط در کنار هم بر نقش معنایی آنها در جمله تأکید می کند. قرار دادن دیگر آنها نیز ممکن است: اول قید زمان قرار می گیرد، سپس فاعل و پس از آن قید و در نهایت قید مکان و سایر اعضای جمله، مثلاً: در آغاز ماه آوریل، رودخانه در تمام طول خود باز شد. دیروز دوست قدیمی ام را در خیابان دیدم.

  5. اوضاع و احوال علت و هدف هستند و غالباً قبل از محمول قرار می گیرند، برای مثال: به دلیل مواج بودن دریا، کشتی دیر رسید(چخوف)؛ دو دختر از ترس گریه کردند(V. Panova); مردی با کیف به پشت ... دیگری را با شانه اش هل داد برای خنده(مالیشکین).

    قرار دادن این شرایط بعد از فعل محمول معمولاً منجر به انزوای معنایی آنها می شود، برای مثال: او با ترس از خواب بیدار شد. او ظاهراً به دلیل بیماری سر کار نمی رود. قطار برای تعمیرات سالانه به انبار فرستاده شد..

§ 182. محل کلمات مقدمه، خطاب، ذرات، حروف اضافه

  1. اگر اعضای یک جمله نیستند، کلمات مقدماتی آزادانه در آن قرار می گیرند اگر به کل جمله مربوط باشند. مقایسه کنید: انگار خوابش برده بود. – انگار خوابش برده بود. – انگار خوابش برده بود.

    در عین حال، لازم به ذکر است که بار معنایی کلمه مقدماتی در گزینه های داده شده یکسان نیست: تا حد زیادی در اولی آنها ذکر شده است، جایی که در ابتدای جمله کلمه به نظر می رسیدبه این معنا که به یک جمله ساده به عنوان بخشی از یک جمله پیچیده غیر اتحادیه نزدیک می شود. دو گزینه آخر معادل هستند.

    اگر کلمه مقدمه از نظر معنی به عضوی جداگانه از جمله متصل شود، در کنار آن قرار می گیرد، برای مثال: به قول شکارچیان، یک پرنده واقعی ظاهر شد، شکار(آکساکوف)؛ قایق فرسوده ما خم شد، از جا بلند شد و به طور رسمی در یک مکان کم عمق غرق شد.(تورگنیف).

    شما نباید یک کلمه مقدماتی بین حرف اضافه و کلمه ای که حرف اضافه کنترل می کند قرار دهید، به عنوان مثال: "موضوع در دستان ظاهراً راست بود" (به جای: به نظر می رسید موضوع در دستان درست است).

  2. آدرس ها نیز آزادانه در یک جمله قرار می گیرند، با این حال، برای برجسته شدن معنایی و لحنی آنها، جایگاهی که در جمله اشغال می کنند بی تفاوت نیست: آدرس ابتدا یا انتهای جمله به طور منطقی تأکید می شود. چهارشنبه: دکتر به من بگو مشکل بچه من چیست. – به من بگو دکتر، بچه من چه مشکلی دارد؟. – به من بگو چه مشکلی با فرزندم دارد دکتر.

    در فرجام خواهی، شعار، استیناف، دستور، خطبه، نامه رسمی و شخصی، فرجام خواهی معمولاً در ابتدای جمله قرار می گیرد.

    در گفتار شاعرانه نیز همین امر صادق است و درخواست تجدید نظر اغلب در یک جمله مستقل جدا می شود، برای مثال: جوانی رنگ پریده با نگاهی سوزان! اکنون سه عهد به شما می دهم(بریوسف)؛ زمین مادر عزیزم، جنگل من، سرزمینی که در اسارت رنج می برد! من می آیم - فقط روز را نمی دانم، اما می آیم، شما را برمی گردانم(تواردوفسکی). چهارشنبه درمان شکسته با قسمت اصلی در انتهای جمله: برای خون و اشک تشنه قصاص تو را چهل و یک می بینیم(شچیپاچف).

  3. ذرات، به عنوان یک قاعده، قبل از کلمه ای که به آن اشاره می کنند ظاهر می شوند. چهارشنبه:

    آ) این کتاب سخت است زوجبرای او(ما در مورد مشکلات یک فرد واجد شرایط صحبت می کنیم).

    ب) این کتاب زوجبرای او دشوار است(غیرمنتظره بودن دشواری مورد تاکید قرار گرفته است).

    V) زوجاین کتاب برای او دشوار است(در مورد یک خواننده ناآماده صحبت می کنیم).

    ذره -آره پس مثبت ( کاملا اصرار داشت) اما برای تأکید بر معنا، گاهی در گفتار محاوره قبل از فعل قرار می گیرد، مثلاً: اگر چه مشاور ایالتی خودش ناپدید شد، اما باز هم رفیقش را کشت(گوگول)؛ الینا ساکت شد و بالاخره این بار هم او را قفل کردم.(داستایفسکی).

  4. جداسازی حرف اضافه از اسم کنترل شده در ساخت هایی مانند: "من با چند رفیق دیگر می آیم" ناموفق است (به جای: من با چند تا دوست دیگه میام) حجم صادرات از حدود... کاهش یافته است. تقریباً به ..." (به جای: ...کاهش تقریبی...; تقریبا به ...).

    شما نباید دو حرف اضافه را در یک ردیف قرار دهید، به عنوان مثال: "در یکی از نامه هایی که از شما دریافت کردم ..." (به جای: در یکی از نامه های دریافتی از شما ...) "به کارهایی که از همه نظر برجسته است توجه کنید" (به جای: به کارهایی که از همه نظر برجسته است توجه کنید).

    در ترکیب یک اسم با یک عدد، که مقدار تقریبی را نشان می دهد، یک حرف اضافه بین قسمت های نامگذاری شده گفتار قرار می گیرد ( در ده دقیقه، بیست قدم، و نه قبل از کل ترکیب ("در ده دقیقه"، "در بیست مرحله").

ترتیب کلمات در یک جمله، چینش اعضای آن در آن است. اعتقاد بر این است که ترتیب کلمات در روسی رایگان است. با این حال، اینطور نیست. به دلیل انسجام ساختاری اجزای جمله و اهمیت معنایی آنها نسبتاً آزاد است. آن ها روسی زبانی است با ترتیب کلمات انعطاف پذیر.

ترتیب کلمات توسط ساختار و معنای جملات قبل، وظیفه ارتباطی و غیره تعیین می شود. بنابراین، ترتیب کلمات به زمینه بستگی دارد. نقش مهمی در تقسیم واقعی دارد. تقسیم واقعی انطباق ساختار دستوری یک جمله با وظایف ارتباطی است.

ترتیب کلمه، بسته به تقسیم واقعی، است

1. مستقیم (Mathesius - هدف) - تم رما

پدر می آید / فردا.

2. معکوس = وارونگی (Mathesius – ذهنی) – موضوع رم

فردا / پدر خواهد آمد.

بدون کلمه، یک جمله وجود ندارد.

ترتیب کلمات مستقیم را خنثی می گویند و در نتیجه وارونگی، ترتیب کلمات معنی دار به وجود می آید. کارکرد این است که تأکید کنید. وارونگی با آهنگ صدا تأکید می شود - استرس منطقی بر رم تأکید می کند.

ترتیب کلمات نیز می تواند معنای صرفا دستوری داشته باشد. سپس به رسمیت بخشیدن به روابط نحوی بین اعضای جمله کمک می کند. مسکو پایتخت کشور ماست. پایتخت کشور ما مسکو است. نقش موضوع و محمول فقط با ترتیب کلمات مشخص می شود. تغییر ترتیب کلمات منجر به تغییر سبکی در جمله نمی شود. هنگامی که صفت های کیفی ظاهر می شوند، شکسته می شود. یک شهر شگفت انگیز - مسکو.

ترتیب کلمات در جملاتی مانند ژوئن sultry دارای اهمیت دستوری است. ژوئن داغ در حال حاضر یک جمله اسمی است. مکان عملکرد صفت یا مضارع را تعیین می کند. دوست مطمئن رفت یا دوست با اطمینان رفت.

ترتیب کلمات اهمیت دستوری شکل های همنام اسم ها را تعیین می کند. روز به دنبال شب می آید. مادر عاشق دختر است

ترتیب اعضای جمله.

§ مضمون = mean، rheme = tale => mean tale، در غیر این صورت – وارونگی

§ theme = skaz، rheme = mean => skaz معنی است، در غیر این صورت - وارونگی

§ جملات تقسیم ناپذیر => skaz vile

§ جملات پرسشی => tale mean

§ ترتیب کلمات مستقیم: تعیین کننده skaz mean، اگر موضوع اول باشد - وارونگی

§ اصطلاحات سازگار قبل از تعریف کلمات، در غیر این صورت - وارونگی

§ مدیریت - پس از مدیران، در غیر این صورت - وارونگی

§ مجاور - قبل و بعد از کلمه غالب، بسته به روش بیان و معنای منتقل شده

§ ابتدا شی غیر مستقیم، سپس مستقیم، در غیر این صورت وارونگی

§ مصدر وابسته بعد از کلمه ای که به آن اشاره دارد، در غیر این صورت – وارونگی

پاسخ های آماده آزمون، برگه تقلب و سایر مطالب آموزشی را می توانید با فرمت ورد در آدرس زیر دانلود کنید

از فرم جستجو استفاده کنید

سوال شماره 54 ترتیب کلمات به زبان روسی و کارکردهای آن

منابع علمی مرتبط:

  • | پاسخ برای آزمون / آزمون| 2014 | روسیه | docx | 0.18 مگابایت

    1. زبان روسی به عنوان زبان ملی مردم روسیه، زبان دولتی فدراسیون روسیه و زبان ارتباطات بین قومیتی. 2. زبان روسی به عنوان عنصر اولیه ادبیات بزرگ روسیه. 3.

  • پاسخ به امتحان در زبان روسی مدرن

    | پاسخ برای آزمون / آزمون| 2016 | روسیه | docx | 0.09 مگابایت

    1. معنای کلمه و سازگاری با آن. مفهوم ظرفیت 2. واحد اعتباری ظرفیت معنایی و سازگاری دستوری 4. اسلوفرم، عبارت، جمله، مختلط

  • پول و اعتبار اوکراین. پاسخ به زبان روسی

    | پاسخ برای آزمون / آزمون| | اوکراین | docx | 0.37 مگابایت

    1. منشا پول. نقش دولت در خلق پول 2. یک پنی معادل کلی و یک کالای کاملاً مایع است. ماهیت پول 5. پول به عنوان پول و پول به عنوان سرمایه. 3. اشکال پول، تکامل آنها.

  • پاسخ به بلیط های رشته زبان روسی

    | پاسخ برای آزمون / آزمون| 2016 | روسیه | docx | 0.16 مگابایت

    1. مفهوم زبان ادبی مدرن روسیه. زبان ادبی و گویش های سرزمینی. سبک های کاربردی زبان کتابی و ادبی (علمی، تجاری رسمی، روزنامه نگاری،

  • | پاسخ برای آزمون / آزمون| 2015 | روسیه | docx | 0.15 مگابایت

  • پاسخ گرامر پایه روسی

    | پاسخ برای آزمون / آزمون| 2015 | روسیه | docx | 0.17 مگابایت

    1. زبان به عنوان یک سیستم. مفهوم زبان ادبی مدرن روسیه. 2. معیار زبان ادبی. تغییر هنجارهای زبان نقض هنجارهای زبان. 3. معیارهای زبان ادبی و مدرن

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
سبک های رهبری، انواع آنها سبک های رهبری، انواع آنها منشا روزهای هفته در آلمانی چگونه به آلمانی دوشنبه بگوییم منشا روزهای هفته در آلمانی چگونه به آلمانی دوشنبه بگوییم الگو (پس زمینه) ارائه در زبان آلمانی ارائه برای درس های آلمانی BIM الگو (پس زمینه) ارائه در زبان آلمانی ارائه برای درس های آلمانی BIM