نمونه هایی از استفاده از دیفرانسیل در محاسبات تقریبی. محاسبات تقریبی با استفاده از دیفرانسیل. مقدار تقریبی افزایش تابع

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

مفهوم دیفرانسیل

اجازه دهید تابع y = f(ایکس) برای مقداری از متغیر قابل تفکیک است ایکس. بنابراین، در نقطه ایکسیک مشتق محدود وجود دارد

سپس با تعریف حد یک تابع، تفاوت

یک مقدار بی نهایت کوچک در است. با بیان افزایش تابع از برابری (1)، به دست می آوریم

(2)

(مقدار به بستگی ندارد، یعنی در ثابت می ماند).

اگر، در سمت راست برابری (2) جمله اول نسبت به خطی است. بنابراین، زمانی که

از همان مرتبه کوچکی بی نهایت کوچک است. جمله دوم بی نهایت کوچکی از مرتبه کوچکی بالاتر از جمله اول است، زیرا نسبت آنها به صفر میل دارد.

بنابراین، آنها می گویند که جمله اول فرمول (2) قسمت اصلی و نسبتا خطی افزایش تابع است. هرچه کوچکتر باشد، نسبت افزایشی که این قسمت ایجاد می کند بیشتر است. بنابراین، برای مقادیر کوچک (و برای ) افزایش تابع را می توان تقریباً با قسمت اصلی آن جایگزین کرد، یعنی.

این قسمت اصلی افزایش تابع را دیفرانسیل این تابع در نقطه می نامند ایکسو نشان دهند

از این رو،

(5)

بنابراین، دیفرانسیل تابع y = f(ایکس) برابر است با حاصل ضرب مشتق آن و افزایش متغیر مستقل.

اظهار نظر. باید به خاطر داشت که اگر ایکس- مقدار اولیه آرگومان،

مقدار افزایش یافته، سپس مشتق در عبارت دیفرانسیل در نقطه شروع گرفته می شود ایکس; در فرمول (5) این از رکورد مشهود است، در فرمول (4) اینطور نیست.

دیفرانسیل یک تابع را می توان به شکل دیگری نوشت:

معنی هندسی دیفرانسیل دیفرانسیل عملکرد y = f(ایکس) برابر است با افزایش مختصات مماس ترسیم شده به نمودار این تابع در نقطه ( ایکس; y) هنگامی که تغییر می کند ایکسبا مقدار

خواص دیفرانسیل عدم تغییر شکل دیفرانسیل

در این پاراگراف و پاراگراف های بعدی، ما هر یک از توابع را برای همه مقادیر در نظر گرفته شده آرگومان های آن قابل تمایز در نظر خواهیم گرفت.

دیفرانسیل دارای خواصی شبیه به مشتقات است:



(C یک مقدار ثابت است) (8)

(9)

(12)

فرمول های (8) - (12) از فرمول های مربوط به مشتق با ضرب دو طرف هر تساوی در بدست می آیند.

بیایید دیفرانسیل یک تابع پیچیده را در نظر بگیریم. یک تابع پیچیده باشد:

دیفرانسیل

این تابع را با استفاده از فرمول مشتق یک تابع مختلط می توان به شکل نوشت

اما یک تابع دیفرانسیل وجود دارد، بنابراین

(13)

در اینجا دیفرانسیل به همان شکلی که در فرمول (7) نوشته شده است، اگرچه آرگومان یک متغیر مستقل نیست، بلکه یک تابع است. بنابراین، بیان دیفرانسیل یک تابع به عنوان حاصلضرب مشتق این تابع و دیفرانسیل استدلال آن صرف نظر از اینکه آرگومان یک متغیر مستقل باشد یا تابعی از متغیر دیگر معتبر است. این خاصیت نامیده می شود تغییر ناپذیری(بی تغییری) شکل دیفرانسیل.

تاکید می کنیم که در فرمول (13) نمی توان با

برای هر تابعی به جز خطی.

مثال 2.دیفرانسیل تابع را بنویسید

بیان آن به دو صورت: از طریق دیفرانسیل متغیر میانی و از طریق دیفرانسیل متغیر ایکس. مطابقت عبارات حاصل را بررسی کنید.

راه حل. بگذاریم

و دیفرانسیل به صورت نوشته خواهد شد

جایگزینی به این برابری

ما گرفتیم

کاربرد دیفرانسیل در محاسبات تقریبی

برابری تقریبی تعیین شده در بند اول

به شما امکان می دهد از یک دیفرانسیل برای محاسبات تقریبی مقادیر تابع استفاده کنید.

اجازه دهید برابری تقریبی را با جزئیات بیشتری بنویسیم. زیرا

مثال 3.با استفاده از مفهوم دیفرانسیل، تقریباً ln 1.01 را محاسبه کنید.

راه حل. عدد ln 1.01 یکی از مقادیر تابع است y= ورود ایکس. فرمول (15) در این مورد شکل می گیرد

از این رو،

که یک تقریب بسیار خوب است: مقدار جدول ln 1.01 = 0.0100.

مثال 4.با استفاده از مفهوم دیفرانسیل، تقریباً محاسبه کنید

راه حل. عدد
یکی از مقادیر تابع است

از آنجایی که مشتق این تابع است

سپس فرمول (15) شکل خواهد گرفت

ما گرفتیم

(مقدار جدولی

).

با استفاده از مقدار تقریبی یک عدد، باید بتوانید میزان دقت آن را قضاوت کنید. برای این منظور خطاهای مطلق و نسبی آن محاسبه می شود.

خطای مطلق یک عدد تقریبی برابر است با قدر مطلق تفاوت بین عدد دقیق و مقدار تقریبی آن:

خطای نسبی یک عدد تقریبی، نسبت خطای مطلق این عدد به قدر مطلق عدد دقیق مربوطه است:

با ضرب در 4/3 می یابیم

در نظر گرفتن مقدار جدول ریشه

برای عدد دقیق، با استفاده از فرمول (16) و (17) خطاهای مطلق و نسبی مقدار تقریبی را تخمین می زنیم:

با قیاس با خطی کردن یک تابع از یک متغیر، هنگام محاسبه تقریباً مقادیر یک تابع از چندین متغیر که در یک نقطه خاص قابل تمایز است، می توان افزایش آن را با یک دیفرانسیل جایگزین کرد. بنابراین، می توانید مقدار تقریبی یک تابع از چندین (به عنوان مثال، دو) متغیر را با استفاده از فرمول پیدا کنید:

مثال.

مقدار تقریبی را محاسبه کنید
.

تابع را در نظر بگیرید
و انتخاب کنید ایکس 0 = 1, در 0 = 2. سپس Δ x = 1.02 - 1 = 0.02; Δ y = 1.97 - 2 = -0.03. پیدا خواهیم کرد
,

بنابراین با توجه به اینکه f ( 1، 2) = 3، دریافت می کنیم:

تمایز توابع پیچیده

اجازه دهید تا آرگومان های تابع z = f (ایکس, y) توو v: ایکس = ایکس (تو, v), y = y (تو, v). سپس تابع f همچنین یک تابع از وجود دارد توو v. بیایید دریابیم که چگونه مشتقات جزئی آن را با توجه به آرگومان ها پیدا کنیم تو و v, بدون انجام تعویض مستقیم

z = f (x(u، v)، y(u، v)).در این حالت، فرض می‌کنیم که تمام توابع مورد بررسی با توجه به همه آرگومان‌هایشان مشتقات جزئی دارند.

بیایید بحث را تنظیم کنیم توافزایش Δ تو, بدون تغییر استدلال v. سپس

اگر افزایش را فقط روی آرگومان تنظیم کنید v, ما گرفتیم: . (2.8)

اجازه دهید هر دو طرف تساوی (2.7) را بر Δ تقسیم کنیم تو، و برابری ها (2.8) - در Δ vو به ترتیب در Δ به سمت حد حرکت کنید تو 0 و Δ v 0. در نظر بگیریم که به دلیل تداوم توابع ایکسو در. از این رو،

بیایید چند مورد خاص را در نظر بگیریم.

اجازه دهید ایکس = ایکس(تی), y = y(تی). سپس تابع f (ایکس, y) در واقع تابعی از یک متغیر است تیو با استفاده از فرمول (2.9) و جایگزینی مشتقات جزئی در آنها امکان پذیر است. ایکسو درتوسط تو و vبه مشتقات معمولی با توجه به تی(البته به شرطی که توابع قابل تمایز باشند ایکس(تی) و y(تی) ) ، یک عبارت برای :

(2.10)

اجازه دهید اکنون فرض کنیم که به عنوان تیبه عنوان یک متغیر عمل می کند ایکس، به این معنا که ایکسو درمرتبط با رابطه y = y (x).در این مورد، مانند مورد قبلی، تابع fتابعی از یک متغیر است ایکس.با استفاده از فرمول (2.10) با تی = ایکس و با توجه به اینکه
، ما آن را دریافت می کنیم

. (2.11)

اجازه دهید به این واقعیت توجه کنیم که این فرمول شامل دو مشتق از تابع است fبا استدلال ایکس: در سمت چپ به اصطلاح است مشتق کل، بر خلاف خصوصی در سمت راست.

مثال ها.

سپس از فرمول (2.9) بدست می آوریم:

(در نتیجه نهایی ما عبارات را جایگزین می کنیم ایکسو دربه عنوان توابع توو v).

    بیایید مشتق کامل تابع را پیدا کنیم z = گناه ( ایکس + y²)، که در آن y = cos ایکس.

تغییر ناپذیری شکل دیفرانسیل.

با استفاده از فرمول های (2.5) و (2.9)، دیفرانسیل کل تابع را بیان می کنیم z = f (ایکس, y) ، جایی که ایکس = ایکس(تو, v), y = y(تو, v), از طریق دیفرانسیل متغیرها تو و v:

(2.12)

بنابراین، شکل دیفرانسیل برای آرگومان ها حفظ می شود توو vهمانند توابع این آرگومان ها ایکسو در، یعنی است ثابت(غیر قابل تغییر).

توابع ضمنی، شرایط وجود آنها. تمایز توابع ضمنی مشتقات جزئی و دیفرانسیل های مرتبه بالاتر، خواص آنها.

تعریف 3.1.تابع دراز جانب ایکس، توسط معادله تعریف شده است

F(x,y)= 0 , (3.1)

تماس گرفت عملکرد ضمنی.

البته هر معادله ای از فرم (3.1) تعیین نمی کند دربه عنوان یک تابع منحصر به فرد (و علاوه بر این، پیوسته) از ایکس. مثلا معادله بیضی

مجموعه ها دربه عنوان یک تابع دو ارزشی از ایکس:
برای

شرایط وجود یک تابع ضمنی منحصر به فرد و پیوسته با قضیه زیر تعیین می شود:

قضیه 3.1 (بدون اثبات). بگذار:

الف) در محله ای از نقطه ( ایکس 0 ، y 0 ) معادله (3.1) تعریف می کند دربه عنوان یک تابع تک ارزشی از ایکس: y = f(ایکس) ;

ب) چه زمانی x = x 0 این تابع مقدار را می گیرد در 0 : f (ایکس 0 ) = y 0 ;

ج) عملکرد f (ایکس) مداوم.

اجازه دهید در صورت وجود شرایط مشخص شده، مشتق تابع را پیدا کنیم y = f (ایکس) توسط ایکس.

قضیه 3.2. اجازه دهید تابع دراز جانب ایکسبه طور ضمنی با معادله (3.1)، که در آن تابع اف (ایکس, y) شرایط قضیه 3.1 را برآورده می کند. اجازه دهید، علاوه بر این،
- توابع پیوسته در برخی از مناطق Dحاوی یک نقطه (x,y)که مختصات آن معادله (3.1) را برآورده می کند، و در این نقطه
. سپس تابع دراز جانب ایکسمشتق دارد

(3.2)

مثال.پیدا خواهیم کرد ، اگر
. پیدا خواهیم کرد
,
.

سپس از فرمول (3.2) بدست می آوریم:
.

مشتقات و دیفرانسیل های مرتبه بالاتر.

توابع مشتق جزئی z = f (ایکس, y) به نوبه خود توابع متغیرها هستند ایکسو در. بنابراین، می توان مشتقات جزئی آنها را با توجه به این متغیرها یافت. بیایید آنها را اینگونه تعیین کنیم:

بنابراین، چهار مشتق جزئی از مرتبه 2 به دست می آید. هر یک از آنها را می توان دوباره بر اساس ایکسو توسط درو هشت مشتق جزئی از مرتبه 3 و غیره را بدست آورید. اجازه دهید مشتقات مرتبه های بالاتر را به صورت زیر تعریف کنیم:

تعریف 3.2.مشتق جزئیn - مرتبهتابعی از چندین متغیر را اولین مشتق مشتق می نامند ( n- مرتبه 1.

مشتقات جزئی یک ویژگی مهم دارند: نتیجه تمایز به ترتیب تمایز بستگی ندارد (به عنوان مثال،
). بیایید این گفته را ثابت کنیم.

قضیه 3.3. اگر تابع z = f (ایکس, y) و مشتقات جزئی آن
در یک نقطه تعریف شده و پیوسته است M(x,y)و در برخی از مجاورت آن، سپس در این نقطه

(3.3)

نتیجه. این ویژگی برای مشتقات هر مرتبه و برای توابع هر تعداد متغیر صادق است.

دیفرانسیلدر یک نقطه عمل می کند اصلی نامیده می شود، خطی با توجه به افزایش آرگومان
بخشی از افزایش تابع
برابر حاصل ضرب مشتق تابع در نقطه برای افزایش متغیر مستقل:

.

از این رو افزایش تابع
متفاوت از دیفرانسیل آن
به یک مقدار بی نهایت کوچک و برای مقادیر به اندازه کافی کوچک می توانیم در نظر بگیریم
یا

فرمول داده شده در محاسبات تقریبی و کوچکتر استفاده می شود
، فرمول دقیق تر است.

مثال 3.1.تقریبا محاسبه کنید

راه حل. تابع را در نظر بگیرید
. این یک تابع توان و مشتق آن است

مانند شما باید عددی را بگیرید که شرایط زیر را برآورده کند:

معنی
شناخته شده یا نسبتاً آسان محاسبه می شود.

عدد باید تا حد امکان به عدد 33.2 نزدیک باشد.

در مورد ما، این الزامات با تعداد برآورده می شود = 32، که برای آن
= 2,
= 33,2 -32 = 1,2.

با استفاده از فرمول، عدد مورد نیاز را پیدا می کنیم:


+
.

مثال 3.2.در صورتی که نرخ سود بانکی سالانه 5 درصد در سال باشد، زمان لازم برای دو برابر کردن سپرده بانکی را پیدا کنید.

راه حل.در طول یک سال، سهم افزایش می یابد
یکبار برای همیشه سال، سهم افزایش خواهد یافت
یک بار. حالا باید معادله را حل کنیم:
=2. با گرفتن لگاریتم، به کجا می رسیم
. ما یک فرمول تقریبی برای محاسبه بدست می آوریم
. باور کردن
، پیدا خواهیم کرد
و مطابق با فرمول تقریبی. در مورد ما
و
. از اینجا. زیرا
، زمانی را برای دو برابر کردن سهم پیدا کنید
سال ها.

سوالات خودآزمایی

1. تعریف دیفرانسیل یک تابع در یک نقطه را بیان کنید.

2. چرا فرمول برای محاسبات تقریبی است؟

3. شماره باید دارای چه شرایطی باشد؟ در فرمول فوق گنجانده شده است؟

وظایف برای کار مستقل

مقدار تقریبی را محاسبه کنید
، در نقطه جایگزین می شود
افزایش تابع
دیفرانسیل آن

جدول 3.1

شماره گزینه

4 .مطالعه توابع و ساخت نمودار آنها

اگر تابعی از یک متغیر به صورت فرمول داده شود
، سپس دامنه تعریف آن چنین مجموعه ای از مقادیر آرگومان است ، که بر روی آن مقادیر تابع تعریف شده است.

مثال 4.1.مقدار تابع
فقط برای مقادیر غیر منفی عبارت رادیکال تعریف می شوند:
. از این رو دامنه تعریف تابع نیمه بازه است، زیرا مقدار تابع مثلثاتی
ارضای نابرابری: -1
1.

تابع
تماس گرفت زوج،اگر برای هر مقدار از دامنه تعریف آن برابری است

,

و فرد،اگر رابطه دیگری درست باشد:
.
در موارد دیگر تابع فراخوانی می شود عملکرد فرم کلی

مثال 4.4.اجازه دهید
.
بیایید بررسی کنیم: . بنابراین، این تابع یکنواخت است.

برای عملکرد
درست. بنابراین این تابع فرد است.

مجموع توابع قبلی
تابعی از شکل کلی است، زیرا تابع برابر نیست
و
.

مجانبگرافیک تابع
خط مستقیمی است که این خاصیت را دارد که فاصله از یک نقطه ( ;
) صفحه تا این خط مستقیم به سمت صفر میل می کند زیرا نقطه نمودار به طور نامحدود از مبدا حرکت می کند. مجانبی عمودی (شکل 4.1)، افقی (شکل 4.2) و مایل (شکل 4.3) وجود دارد.

برنج. 4.1. برنامه

برنج. 4.2. برنامه

برنج. 4.3. برنامه

مجانب عمودی یک تابع را باید یا در نقاط ناپیوستگی نوع دوم جستجو کرد (حداقل یکی از حدود یک طرفه تابع در یک نقطه نامحدود است یا وجود ندارد)، یا در انتهای دامنه تعریف آن.
، اگر
- اعداد متناهی

اگر تابع
روی کل خط اعداد تعریف شده است و حد محدودی وجود دارد
، یا
، سپس خط مستقیم که توسط معادله داده می شود
، یک مجانب افقی سمت راست و خط مستقیم است
- مجانب افقی سمت چپ.

اگر محدودیت های محدودی وجود داشته باشد

و
,

سپس آن را مستقیم
مجانب مایل نمودار تابع است. مجانب مایل نیز می تواند سمت راست باشد (
) یا چپ دست (
).

تابع
افزایش در مجموعه نامیده می شود
، در صورت وجود
، به طوری که >، نابرابری برقرار است:
>
(کاهش اگر:
<
). یک دسته از
در این حالت فاصله یکنواختی تابع نامیده می شود.

شرط کافی زیر برای یکنواختی یک تابع معتبر است: اگر مشتق یک تابع متمایز در داخل مجموعه باشد.
مثبت (منفی) است، سپس تابع در این مجموعه افزایش (کاهش) می یابد.

مثال 4.5.یک تابع داده شده است
. فواصل افزایش و کاهش آن را بیابید.

راه حل.بیایید مشتق آن را پیدا کنیم
. بدیهی است که > 0 در > 3 و <0 при<3. Отсюда функция убывает на интервале (
;3) و افزایش می یابد (3;
).

نقطه یک نقطه نامیده می شود حداکثر محلی (حداقل)کارکرد
، اگر در محله ای از نقطه نابرابری برقرار است
(
) . مقدار تابع در یک نقطه تماس گرفت حداکثر (حداقل).حداکثر و حداقل توابع با یک نام مشترک متحد می شوند نقاط بحرانیکارکرد.

به منظور عملکرد
در آن نقطه افراطی داشت لازم است که مشتق آن در این نقطه برابر با صفر باشد (
) یا وجود نداشت.

نقاطی که مشتق تابع برابر با صفر است نامیده می شوند ثابتنقاط عملکرد لزومی ندارد که یک اکسترومی از تابع در یک نقطه ثابت وجود داشته باشد. برای یافتن اکسترم، لازم است نقاط ثابت تابع را نیز به عنوان مثال با استفاده از شرایط کافی برای اکسترموم بررسی کنیم.

اولین آنها این است که اگر هنگام عبور از یک نقطه ثابت از چپ به راست، مشتق تابع قابل تمایز علامت مثبت به منفی را تغییر می‌دهد، سپس یک حداکثر محلی در نقطه به دست می‌آید. اگر علامت از منفی به مثبت تغییر کند، این حداقل نقطه تابع است.

اگر علامت مشتق هنگام عبور از نقطه مورد مطالعه تغییر نکند، در این نقطه افراطی وجود ندارد.

دومین شرط کافی برای حداکثر یک تابع در یک نقطه ثابت از مشتق دوم تابع استفاده می کند: اگر
<0, тоحداکثر امتیاز است، و اگر
> 0، سپس - حداقل امتیاز در
=0 سوال در مورد نوع اکستروم باز می ماند.

تابع
تماس گرفت محدب (مقعر) در مجموعه
، اگر برای هر دو مقدار باشد
نابرابری برقرار است:


.



شکل 4.4. نمودار یک تابع محدب

اگر مشتق دوم یک تابع دوبار متمایز باشد
مثبت (منفی) در مجموعه
، سپس تابع در مجموعه مقعر (محدب) است
.

نقطه عطف نمودار یک تابع پیوسته
نقطه جداکننده فواصلی که تابع در آنها محدب و مقعر است نامیده می شود.

مشتق دوم
تابع دو برابر قابل تمایز در یک نقطه عطف برابر با صفر است، یعنی
= 0.

اگر مشتق دوم هنگام عبور از نقطه معین بعد علامتش عوض میشه نقطه عطف نمودار آن است.

هنگام مطالعه یک تابع و رسم نمودار آن، توصیه می شود از طرح زیر استفاده کنید:

مشکل گسترده را در نظر بگیرید در محاسبه تقریبی مقدار یک تابع با استفاده از دیفرانسیل.

در اینجا و بیشتر در مورد دیفرانسیل های مرتبه اول صحبت خواهیم کرد؛ برای اختصار، اغلب به سادگی می گوییم "دیفرانسیل". مشکل محاسبات تقریبی با استفاده از دیفرانسیل دارای یک الگوریتم راه حل دقیق است و بنابراین، هیچ مشکل خاصی نباید ایجاد شود. تنها چیزی که وجود دارد این است که دام های کوچکی وجود دارد که آنها نیز پاک می شوند. پس با خیال راحت به سر شیرجه بزنید.

علاوه بر این، بخش شامل فرمول هایی برای یافتن خطاهای مطلق و نسبی محاسبات است. مواد بسیار مفید است، زیرا خطاها باید در مسائل دیگر محاسبه شوند.

برای تسلط موفقیت آمیز به مثال ها، باید بتوانید مشتقات توابع را حداقل در سطح متوسط ​​پیدا کنید، بنابراین اگر در تمایز کاملاً ضرر دارید، لطفاً با یافتن مشتق در یک نقطهو با پیدا کردن دیفرانسیل در نقطه. از ابزارهای فنی، به یک ریز حساب با توابع مختلف ریاضی نیاز خواهید داشت. شما می توانید از قابلیت های MS Excel استفاده کنید، اما در این مورد راحت تر است.

درس شامل دو بخش است:

- محاسبات تقریبی با استفاده از مقدار دیفرانسیل یک تابع از یک متغیر در یک نقطه.

- محاسبات تقریبی با استفاده از دیفرانسیل کل مقدار یک تابع از دو متغیر در یک نقطه.

کار مورد بررسی ارتباط نزدیکی با مفهوم دیفرانسیل دارد، اما از آنجایی که ما هنوز درسی در مورد معنای مشتقات و دیفرانسیل ها نداریم، خود را به بررسی رسمی مثال ها محدود می کنیم، که برای یادگیری نحوه حل کردن کاملاً کافی است. آنها

محاسبات تقریبی با استفاده از دیفرانسیل یک تابع از یک متغیر

در پاراگراف اول، تابع یک متغیر قوانین. همانطور که همه می دانند، با نشان داده می شود yیا از طریق f(ایکس). برای این کار استفاده از نماد دوم بسیار راحت تر است. بیایید مستقیماً به یک مثال رایج که اغلب در عمل با آن مواجه می‌شویم برویم:

مثال 1



راه حل:لطفاً فرمول کار را برای محاسبه تقریبی با استفاده از دیفرانسیل در دفترچه یادداشت خود کپی کنید:

بیایید شروع کنیم به کشف آن، همه چیز در اینجا ساده است!

اولین قدم ایجاد یک تابع است. با توجه به شرط، پیشنهاد می شود ریشه مکعب عدد: را محاسبه کنیم، بنابراین تابع مربوطه به شکل: .

برای یافتن مقدار تقریبی باید از فرمول استفاده کنیم.

بیایید نگاهی بیندازیم به سمت چپفرمول ها، و این فکر به ذهن خطور می کند که عدد 67 باید در فرم نمایش داده شود. ساده ترین راه برای انجام این کار چیست؟ من الگوریتم زیر را توصیه می کنم: این مقدار را در یک ماشین حساب محاسبه کنید:

- معلوم شد 4 با دم است، این یک دستورالعمل مهم برای راه حل است.

مانند ایکس 0 یک مقدار "خوب" را انتخاب کنید، به طوری که ریشه به طور کامل حذف شود. طبیعتاً این معناست ایکس 0 باید باشد تا حد ممکن نزدیکتا 67

در این مورد ایکس 0 = 64. در واقع، .

توجه: هنگام انتخابایکس 0 هنوز یک مشکل وجود دارد، فقط به مقدار محاسبه شده نگاه کنید (در این مورد ، نزدیکترین قسمت صحیح (در این مورد 4) را بگیرید و آن را به توان مورد نیاز ببرید (در این مورد) ). در نتیجه انتخاب مورد نظر انجام خواهد شدایکس 0 = 64.

اگر ایکس 0 = 64، سپس افزایش آرگومان: .

بنابراین، عدد 67 به صورت مجموع نشان داده می شود

ابتدا مقدار تابع را در نقطه محاسبه می کنیم ایکس 0 = 64. در واقع، این قبلا قبلاً انجام شده است:

دیفرانسیل در یک نقطه با فرمول بدست می آید:

- همچنین می توانید این فرمول را در دفترچه یادداشت خود کپی کنید.

از فرمول چنین می شود که شما باید اولین مشتق را بگیرید:

و ارزش آن را در نقطه پیدا کنید ایکس 0:

.

بدین ترتیب:

همه چیز آماده است! طبق فرمول:

مقدار تقریبی یافت شده کاملاً نزدیک به مقدار 4.06154810045 است که با استفاده از یک ریز حساب محاسبه شده است.

پاسخ:

مثال 2

تقریباً با جایگزین کردن افزایش های تابع با دیفرانسیل آن محاسبه کنید.

این یک مثال برای شماست که خودتان آن را حل کنید. نمونه تقریبی طرح نهایی و پاسخ آخر درس. برای مبتدیان، توصیه می‌کنم ابتدا مقدار دقیق را روی یک ریزماشین حساب محاسبه کنید تا بفهمید چه عددی را باید در نظر بگیرید. ایکس 0، و کدام یک - برای Δ ایکس. لازم به ذکر است که Δ ایکسدر این مثال منفی خواهد بود.

شاید برخی از خود پرسیده باشند که اگر همه چیز را می توان با آرامش و با دقت بیشتری در ماشین حساب محاسبه کرد، چرا این کار لازم است؟ موافقم، کار احمقانه و ساده لوحانه است. اما سعی می کنم کمی آن را توجیه کنم. در مرحله اول، کار معنای تابع دیفرانسیل را نشان می دهد. ثانیاً، در دوران باستان، ماشین حساب چیزی شبیه هلیکوپتر شخصی در دوران مدرن بود. من خودم دیدم که چطور یک کامپیوتر به اندازه یک اتاق در سال 85-86 از یکی از مؤسسات بیرون انداخته شد (آماتورهای رادیویی از سراسر شهر با پیچ گوشتی می دویدند و بعد از چند ساعت فقط پرونده از واحد باقی مانده بود. ). ما همچنین عتیقه جات در بخش فیزیک خود داشتیم، اگرچه اندازه آنها کوچکتر بود - تقریباً به اندازه یک میز. این گونه است که اجداد ما با روش های محاسبات تقریبی مبارزه می کردند. کالسکه اسبی نیز حمل و نقل است.

به هر حال، مشکل در درس استاندارد ریاضیات عالی باقی می ماند و باید حل شود. این پاسخ اصلی به سوال شما است =).

مثال 3

تقریباً مقدار یک تابع را با استفاده از دیفرانسیل محاسبه کنید در نقطه ایکس= 1.97. مقدار تابع دقیق تری را در یک نقطه محاسبه کنید ایکس 97/1 = با استفاده از ریز حساب، خطای مطلق و نسبی محاسبات را برآورد کنید.

در واقع، این کار را می توان به راحتی به صورت زیر فرموله کرد: «مقدار تقریبی را محاسبه کنید با استفاده از دیفرانسیل"

راه حل:ما از فرمول آشنا استفاده می کنیم:

در این مورد، یک تابع آماده از قبل داده شده است: . یک بار دیگر، من می خواهم توجه شما را به این واقعیت جلب کنم که برای نشان دادن یک تابع، به جای "بازی" استفاده از آن راحت تر است. f(ایکس).

معنی ایکس= 1.97 باید در فرم نشان داده شود ایکس 0 = Δ ایکس. خوب، اینجا راحت تر است، می بینیم که عدد 1.97 بسیار نزدیک به "دو" است، بنابراین خود را نشان می دهد ایکس 0 = 2. و بنابراین: .

بیایید مقدار تابع را در نقطه محاسبه کنیم ایکس 0 = 2:

با استفاده از فرمول ، دیفرانسیل را در همان نقطه محاسبه می کنیم.

اولین مشتق را پیدا می کنیم:

و معنی آن در نقطه ایکس 0 = 2:

بنابراین، دیفرانسیل در نقطه:

در نتیجه، طبق فرمول:

بخش دوم کار، یافتن خطای مطلق و نسبی محاسبات است.

مقدار تقریبی افزایش تابع

برای مقادیر به اندازه کافی کوچک، افزایش تابع تقریباً برابر است با دیفرانسیل آن، یعنی. Dy » dy و بنابراین

مثال 2.وقتی آرگومان x از مقدار x 0 =3 به x 1 =3.01 تغییر می کند، مقدار تقریبی افزایش تابع y= را پیدا کنید.

راه حل. بیایید از فرمول (2.3) استفاده کنیم. برای انجام این کار، بیایید محاسبه کنیم

X 1 - x 0 = 3.01 - 3 = 0.01، سپس

دو" .

مقدار تقریبی یک تابع در یک نقطه

مطابق با تعریف افزایش تابع y = f(x) در نقطه x 0، هنگامی که آرگومان Dx (Dx®0) افزایش می یابد، Dy = f(x 0 + Dx) - f(x 0) و فرمول (3.3) را می توان نوشت

f(x 0 + Dx) » f(x 0) + . (3.4)

موارد خاص از فرمول (3.4) عبارتند از:

(1 + Dx) n » 1 + nDx (3.4a)

ln(1 + Dx) » Dx (3.4b)

sinDx » Dx (3.4v)

tgDx » Dx (3.4 گرم)

در اینجا، مانند قبل، فرض می شود که Dx®0.

مثال 3.مقدار تقریبی تابع f(x) = (3x -5) 5 را در نقطه x 1 =2.02 بیابید.

راه حل. برای محاسبات از فرمول (3.4) استفاده می کنیم. بیایید x 1 را به صورت x 1 = x 0 + Dx نشان دهیم. سپس x 0 = 2، Dx = 0.02.

f(2.02)=f(2 + 0.02) » f(2) +

f(2) = (3 × 2 - 5) 5 = 1

15 × (3 × 2 - 5) 4 = 15

f(2.02) = (3 × 2.02 - 5) 5 » 1 + 15 × 0.02 = 1.3

مثال 4.محاسبه (1.01) 5 , , ln(1.02), ln .

راه حل

1. از فرمول (3.4a) استفاده می کنیم. برای انجام این کار، بیایید (1.01) 5 را به شکل (1+0.01) 5 تصور کنیم.

سپس، با فرض Dx = 0.01، n = 5، دریافت می کنیم

(1.01) 5 = (1 + 0.01) 5 » 1 + 5 × 0.01 = 1.05.

2. با ارائه 1/6 به صورت (1 - 0.006)، مطابق (3.4a)، به دست می آوریم.

(1 - 0.006) 1/6 » 1 + .

3. با در نظر گرفتن ln(1.02) = ln(1 + 0.02) و با فرض Dx=0.02، با استفاده از فرمول (3.4b) به دست می آوریم.

ln(1.02) = ln(1 + 0.02) » 0.02.

4. به همین ترتیب

ln = ln (1 - 0.05) 1/5 = .

مقادیر تقریبی افزایش تابع را بیابید

155. y = 2x 3 + 5 وقتی آرگومان x از x 0 = 2 به x 1 = 2.001 تغییر می کند

156. y = 3x 2 + 5x + 1 با x 0 = 3 و Dx = 0.001

157. y = x 3 + x - 1 با x 0 = 2 و Dx = 0.01

158. y = ln x در x 0 = 10 و Dx = 0.01

159. y = x 2 - 2x در x 0 = 3 و Dx = 0.01

مقادیر تقریبی توابع را بیابید

160. y = 2x 2 - x + 1 در نقطه x 1 = 2.01

161. y = x 2 + 3x + 1 در x 1 = 3.02

162.y= در نقطه x 1 = 1.1

163. y= در نقطه x 1 = 3.032

164. y = در نقطه x 1 = 3.97

165. y = گناه 2x در نقطه x 1 = 0.015

تقریبا محاسبه کنید

166. (1,025) 10 167. (9,06) 2 168.(1,012) 3

169. (9,95) 3 170. (1,005) 10 171. (0,975) 4

172. 173. 174.

175. 176. 177.

178.ln(1.003×e) 179.ln(1.05) 5 180.ln

181.ln0.98 182.ln 183.ln(e 2 × 0.97)

تحقیق توابع و نمودار

نشانه های یکنواختی یک تابع



قضیه 1 (شرط لازم برای افزایش (کاهش) یک تابع) . اگر تابع متمایز y = f(x)، xО(a; b) در بازه (a; b) افزایش می یابد (کاهش می یابد)، سپس برای هر x 0 О(a; b).

قضیه 2 (شرط کافی برای افزایش (کاهش) یک تابع) . اگر تابع y = f(x)، xO(a; b) در هر نقطه از بازه (a; b) مشتق مثبت (منفی) داشته باشد، این تابع در این بازه افزایش (کاهش) می یابد.

افراطی عملکرد

تعریف 1.نقطه x 0 حداکثر (حداقل) نقطه تابع y = f(x) نامیده می شود اگر برای تمام x از برخی d-همسایگی نقطه x 0 نابرابری f(x) ارضا شود.< f(x 0) (f(x) >f(x 0)) برای x ¹ x 0.

قضیه 3 (فرمات) (شرط لازم برای وجود افراط) . اگر نقطه x 0 نقطه انتهایی تابع y = f(x) باشد و در این نقطه یک مشتق وجود داشته باشد،

قضیه 4 (اولین شرط کافی برای وجود افراط) . اجازه دهید تابع y = f(x) در برخی از همسایگی های d نقطه x 0 قابل تفکیک باشد. سپس:

1) اگر مشتق هنگام عبور از نقطه x 0 علامت (+) را به (-) تغییر دهد، آنگاه x 0 حداکثر نقطه است.

2) اگر مشتق هنگام عبور از نقطه x 0 علامت (-) را به (+) تغییر دهد، آنگاه x 0 حداقل نقطه است.

3) اگر مشتق هنگام عبور از نقطه x 0 علامت تغییر ندهد، در نقطه x 0 تابع اکستروموم ندارد.

تعریف 2.نقاطی که مشتق یک تابع در آنها ناپدید می شود یا وجود ندارد نامیده می شوند نقاط بحرانی از نوع اول

با استفاده از مشتق اول

1. دامنه تعریف D(f) تابع y = f(x) را بیابید.

2. مشتق اول را محاسبه کنید

3. نقاط بحرانی از نوع اول را بیابید.

4. نقاط بحرانی را در دامنه تعریف D(f) تابع y = f(x) قرار دهید و علامت مشتق را در فواصل زمانی که نقاط بحرانی دامنه تعریف تابع را به آنها تقسیم می کنند، تعیین کنید.

5. حداکثر و حداقل نقاط تابع را انتخاب کرده و مقادیر تابع را در این نقاط محاسبه کنید.

مثال 1.تابع y = x 3 - 3x 2 را برای یک امتداد بررسی کنید.

راه حل. مطابق با الگوریتم برای یافتن حداکثر یک تابع با استفاده از مشتق اول، داریم:

1. D(f): xО(-¥؛ ¥).

2. .

3. 3x 2 - 6x = 0 Þ x = 0، x = 2 - نقاط بحرانی از نوع اول.

مشتق هنگام عبور از نقطه x = 0

علامت از (+) به (-) تغییر می کند، بنابراین یک نقطه است

بیشترین. هنگام عبور از نقطه x = 2، علامت از (-) به (+) تغییر می کند، بنابراین این حداقل نقطه است.

5. y max = f(0) = 0 3 × 3 × 0 2 = 0.

حداکثر مختصات (0; 0).

y min = f(2) = 2 3 - 3 × 2 2 = -4.

حداقل مختصات (2; -4).

قضیه 5 (دومین شرط کافی برای وجود افراط) . اگر تابع y = f(x) تعریف شده باشد و دو بار در محله ای از نقطه x 0 قابل تفکیک باشد، و در نقطه x 0 تابع f(x) دارای حداکثر اگر و حداقل اگر است.

الگوریتمی برای یافتن منتهی الیه یک تابع

با استفاده از مشتق دوم

1. دامنه تعریف D(f) تابع y = f(x) را بیابید.

2. مشتق اول را محاسبه کنید

208. f(x) = 209. f(x) =

210. f(x) = x (ln x - 2) 211. f(x) = x ln 2 x + x + 4

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
چگونه بارداری را تسریع کنیم چگونه روند بارداری را تسریع کنیم چگونه بارداری را تسریع کنیم چگونه روند بارداری را تسریع کنیم والدین بر چه اساسی می توانند در کلاس ها شرکت کنند؟ والدین بر چه اساسی می توانند در کلاس ها شرکت کنند؟ چه چیزی بر جنسیت جنین تأثیر می گذارد؟آیا تعداد مردان بر جنسیت کودک تأثیر می گذارد؟ چه چیزی بر جنسیت جنین تأثیر می گذارد؟آیا تعداد مردان بر جنسیت کودک تأثیر می گذارد؟