چه اشکالی در فیزیک در مدرسه مدرن وجود دارد. درس های فیزیک مدرن. درس اول، که به ما می گوید چرا فیزیک لازم است.

داروهای ضد تب برای کودکان توسط متخصص اطفال تجویز می شود. اما شرایط اورژانسی همراه با تب وجود دارد که باید فوراً به کودک دارو داده شود. سپس والدین مسئولیت می گیرند و از داروهای تب بر استفاده می کنند. چه چیزی مجاز است به نوزادان داده شود؟ چگونه می توان درجه حرارت را در کودکان بزرگتر کاهش داد؟ چه داروهایی بی خطرترین هستند؟

ما در حال شروع یک سری مقاله در مورد مشکلات و مفاهیم قدیمی در برنامه درسی مدرسه هستیم و از شما دعوت می کنیم تا در مورد اینکه چرا دانش آموزان مدرسه به فیزیک نیاز دارند و چرا امروزه آنطور که ما می خواهیم آموزش داده نمی شود، حدس بزنید.

چرا یک دانش آموز مدرن فیزیک می خواند؟ یا برای اینکه حوصله پدر و مادر و معلمانش سر نرود و یا اینکه بتواند در آزمون یکپارچه دولتی مورد نظر خود با موفقیت پشت سر بگذارد و امتیاز لازم را کسب کند و وارد یک دانشگاه خوب شود. گزینه دیگری وجود دارد که یک دانش آموز عاشق فیزیک است، اما این عشق معمولاً به نوعی جدا از برنامه درسی مدرسه وجود دارد.

در هر یک از این موارد، آموزش طبق همان طرح انجام می شود. با سیستم کنترل خود سازگار می شود - دانش باید به گونه ای ارائه شود که بتوان به راحتی آن را تأیید کرد. به همین دلیل است که سیستم های GIA و واحد آزمون دولتی وجود دارد و در نتیجه آمادگی برای این امتحانات به هدف اصلی آموزش تبدیل می شود.

آزمون یکپارچه دولتی در فیزیک در نسخه فعلی خود چگونه کار می کند؟ تکالیف امتحانی با استفاده از یک کدنویس خاص که شامل فرمول هایی است که در تئوری هر دانش آموزی باید بداند، جمع آوری می شود. این حدود صد فرمول برای تمام بخش های برنامه درسی مدرسه است - از سینماتیک تا فیزیک هسته ای اتمی.

بیشتر وظایف - حدود 80٪ - به طور خاص با استفاده از این فرمول ها انجام می شود. علاوه بر این، روش های حل دیگر را نمی توان استفاده کرد: اگر فرمولی را جایگزین کنید که در لیست نیست، تعداد معینی امتیاز دریافت نمی کنید، حتی اگر پاسخ صحیح باشد. و فقط 20 درصد باقیمانده کارهای درک مطلب است.

در نتیجه، هدف اصلی تدریس این است که اطمینان حاصل شود که دانش آموزان این مجموعه فرمول ها را می دانند و می توانند آنها را به کار گیرند. و تمام فیزیک به ترکیبات ساده خلاصه می شود: شرایط مسئله را بخوانید، بفهمید به چه فرمولی نیاز دارید، شاخص های لازم را جایگزین کنید و فقط نتیجه را بگیرید.

در مدارس نخبه و تخصصی فیزیک و ریاضی، آموزش البته ساختار متفاوتی دارد. در آنجا، مانند آماده شدن برای انواع المپیادها، برخی از عناصر خلاقیت وجود دارد، و ترکیبات فرمول ها بسیار پیچیده تر می شود. اما آنچه در اینجا به آن علاقه داریم برنامه فیزیک پایه و کاستی های آن است.

تکالیف استاندارد و ساختارهای نظری انتزاعی که یک دانش آموز عادی باید بداند خیلی سریع از ذهن محو می شود. در نتیجه، پس از فارغ التحصیلی از مدرسه، هیچ کس دیگر فیزیک نمی داند - به جز آن اقلیتی که به دلایلی به آن علاقه دارند یا به عنوان یک تخصص به آن نیاز دارند.

معلوم می شود که علم که هدف اصلی آن شناخت طبیعت و دنیای فیزیکی واقعی بود، در مدرسه کاملاً انتزاعی می شود و از تجربیات روزمره بشر حذف می شود. فیزیک، مانند سایر دروس، با یادگیری غیرمستقیم تدریس می شود، و وقتی در دبیرستان میزان دانشی که باید آموخته شود به شدت افزایش می یابد، حفظ کردن همه چیز به سادگی غیرممکن می شود.

بصری در مورد رویکرد "فرمول" برای یادگیری.

اما اگر هدف از یادگیری استفاده از فرمول ها نبود، بلکه درک موضوع بود، این امر ضروری نبود. درک، در نهایت، بسیار ساده تر از جمع کردن است.

تصویری از جهان بسازید

به عنوان مثال، بیایید ببینیم که چگونه کتاب های یاکوف پرلمن "فیزیک سرگرم کننده" و "ریاضیات سرگرم کننده" که توسط نسل های زیادی از دانش آموزان مدرسه ای و پس از مدرسه خوانده شده اند، کار می کنند. تقریباً هر پاراگراف "فیزیک" پرلمن به شما می آموزد که با شروع از منطق ابتدایی و تجربه روزمره، سؤالاتی را مطرح کنید که هر کودک می تواند از خود بپرسد.

مشکلاتی که در اینجا از ما خواسته می شود حل کنیم کمی نیستند، بلکه کیفی هستند: ما نیازی به محاسبه برخی شاخص های انتزاعی مانند کارایی نداریم، بلکه باید به این فکر کنیم که چرا یک ماشین حرکت دائمی در واقعیت غیرممکن است، آیا می توان از یک توپ شلیک کرد یا خیر. به ماه؛ شما باید آزمایشی انجام دهید و ارزیابی کنید که تأثیر هر تعامل فیزیکی چه خواهد بود.

نمونه ای از "فیزیک سرگرم کننده" در سال 1932: مشکل قو، خرچنگ و پیک کریلوف که طبق قوانین مکانیک حل شد. حاصل (OD) باید گاری را به داخل آب بکشد.

در یک کلام، در اینجا لازم نیست فرمول ها را به خاطر بسپارید - نکته اصلی این است که بفهمیم اشیاء واقعیت اطراف از چه قوانین فیزیکی پیروی می کنند. تنها مشکل این است که تأیید عینی دانش از این نوع بسیار دشوارتر از وجود مجموعه ای دقیق از فرمول ها و معادلات در ذهن یک دانش آموز است.

بنابراین، برای یک دانش آموز معمولی، فیزیک به انباشتگی کسل کننده، و در بهترین حالت، به نوعی بازی ذهنی انتزاعی تبدیل می شود. تشکیل تصویری کل نگر از جهان در یک فرد اصلاً وظیفه ای نیست که عملاً توسط سیستم آموزشی مدرن انجام می شود. اتفاقاً از این نظر با شوروی که بسیاری تمایل دارند آن را بیش از حد تخمین بزنند تفاوت چندانی ندارد (چون قبلاً می گویند ما بمب اتمی ساختیم و به فضا پرواز کردیم ، اما اکنون فقط می دانیم چگونه نفت بفروشیم).

از نظر دانش فیزیک، دانش آموزان پس از فارغ التحصیلی از مدرسه در حال حاضر، مانند آن زمان، تقریباً به دو دسته تقسیم می شوند: کسانی که آن را خیلی خوب می دانند و آنهایی که اصلاً آن را نمی دانند. با دسته دوم، وضعیت به ویژه زمانی بدتر شد که زمان تدریس فیزیک در پایه های 7-11 از 5 به 2 ساعت در هفته کاهش یافت.

بیشتر دانش‌آموزان واقعاً به فرمول‌ها و تئوری‌های فیزیکی نیاز ندارند (که به خوبی آن‌ها را درک می‌کنند)، و مهمتر از همه، آنها به شکل انتزاعی و خشکی که اکنون ارائه می‌شوند جالب نیستند. در نتیجه، آموزش انبوه هیچ عملکردی را انجام نمی دهد - فقط زمان و تلاش می گیرد. برای دانش آموزان - نه کمتر از معلمان.

توجه: رویکرد اشتباه در آموزش علوم می تواند عواقب مخربی داشته باشد.

اگر وظیفه برنامه درسی مدرسه ایجاد تصویری از جهان بود، وضعیت کاملاً متفاوت بود.

البته، باید کلاس‌های تخصصی نیز وجود داشته باشد که در آنها نحوه حل مسائل پیچیده و معرفی عمیق تئوری را آموزش دهند، که دیگر با تجربه روزمره تلاقی ندارد. اما برای یک دانش‌آموز معمولی و «جریان اصلی» جالب‌تر و مفیدتر است که بداند دنیای فیزیکی که در آن زندگی می‌کند با چه قوانینی کار می‌کند.

البته موضوع به این خلاصه نمی‌شود که دانش‌آموزان مدرسه‌ای به جای کتاب‌های درسی، پرلمن را می‌خوانند. رویکرد تدریس باید تغییر کند. بسیاری از بخش‌ها (مثلاً مکانیک کوانتومی) را می‌توان از برنامه درسی مدرسه حذف کرد، بخش‌های دیگر را می‌توان کوتاه یا اصلاح کرد، اگر به خاطر مشکلات سازمانی فراگیر و محافظه‌کاری اساسی موضوع و سیستم آموزشی در کل نبود.

اما بگذارید کمی رویاپردازی کنیم. پس از این تغییرات، شاید کفایت اجتماعی کلی افزایش می یافت: مردم به انواع کلاهبرداران پیچشی که در مورد "حفاظت از میدان زیستی" و "عادی سازی هاله" با کمک وسایل ساده و قطعات مواد معدنی ناشناخته گمانه زنی می کنند، ایمان کمتری داشتند.

ما قبلاً همه این عواقب یک سیستم آموزشی شرور را در دهه 90 مشاهده کردیم ، زمانی که موفق ترین کلاهبرداران حتی از مبالغ قابل توجهی از بودجه دولتی استفاده کردند و اکنون آنها را می بینیم ، اگرچه در مقیاس کوچکتر.

گریگوری گرابووی معروف نه تنها اطمینان داد که می تواند مردم را زنده کند، بلکه سیارک ها را با قدرت فکر و هواپیماهای دولتی "تشخیص فراحسی" از زمین منحرف کرد. او نه توسط کسی، بلکه توسط ژنرال گئورگی روگوزین، معاون سرویس امنیتی تحت ریاست رئیس جمهور فدراسیون روسیه حمایت شد.

چرا یک فرد باید در مدرسه فیزیک بخواند؟

14 فوریه 2017

اغلب دانش آموزان مدرسه ای (و به ویژه دختران مدرسه ای) این سوال را می پرسند: "چرا باید فیزیک بخوانم اگر برای من جالب نیست و اصلاً برای من در زندگی مفید نیست؟"

در اینجا یک پاسخ ساده است. به هر حال، انگیزه هنگام مطالعه یک موضوع خاص یک چیز بسیار مهم است. به راستی، چگونه می توان به نوجوانی که به فیزیک علاقه ای ندارد و قرار نیست حرفه ای را با آن مرتبط کند توضیح داد که باید این همه فرمول، قانون و نظریه را یاد بگیرد؟

آگاهی از قوانین فیزیکی ساختار جهان ما به هر طریقی برای هر شخصی مفید است. این همان بخشی از اساس فرهنگی عمومی است که به عنوان دانش قوانین اساسی زبان روسی، به عنوان جهت گیری در جغرافیا یا تاریخ، به عنوان توانایی شمارش پول، به عنوان آشنایی با اصول کلی تکامل بیولوژیکی ...

با دانستن اصول اولیه فیزیک، ما چیزهای زیادی را درک می کنیم: موتور ماشین چگونه کار می کند، چرا موشک در فضا پرواز می کند، چرا یک کشتی آهنی غرق نمی شود، چرا یک چترباز به چتر نیاز دارد، همجوشی گرما هسته ای کنترل شده چیست، چگونه یک پمپ یا کتری برقی کار می کند... بله، زندگی بدون این دانش کاملاً ممکن است. اما هنوز…

و نکته مهم دیگری نیز وجود دارد. تقریباً تمام دانش‌آموزان فعلی دبیرستان و دانش‌آموزان دبیرستانی در مقطعی والدین، پدر و مادر خواهند شد. و بچه های کوچکشان میلیون ها سوال خواهند پرسید: چرا واگن برقی می رود؟ چرا رنگین کمان وجود دارد؟ چرا واتر استریدر به راحتی روی سطح آب می دود و غرق نمی شود؟ چرا رعد و برق وجود دارد؟ چرا بی وزنی در فضا وجود دارد؟ چرا نمی توانید انگشتان خود را به سوکت بچسبانید، اما می توانید از دوشاخه چراغ رومیزی استفاده کنید؟ چرا چراغ روشن است چرا دانه های برف اینقدر متفاوت هستند؟...

همه این سوالات کودکان باید پاسخ داده شود. اگر یک بار در مدرسه ماهیت موضوع را به خوبی درک کرده باشید، حتی بعد از 10-20 سال به راحتی می توانید تمام این موارد را برای یک کودک در سن پیش دبستانی یا دبستان توضیح دهید - به طور خلاصه و با در نظر گرفتن سطح درک او. .

البته، مطالعه تمام این فرمول‌ها، مسائل و آزمایش‌های فیزیک که بخشی از برنامه درسی استاندارد مدرسه هستند، سطح بسیار عمیق‌تری از یادگیری فیزیک را نسبت به بسیاری از دانش‌آموزان در آینده نشان می‌دهد. اما ترفند این است که تنها از این طریق می توان ماهیت قوانین فیزیکی را به خوبی درک کرد. خوب، اگر حداقل کمی از مسائل مربوطه را حل نکنید، چگونه می توانید قانون ارشمیدس یا قانون گرانش جهانی را درک کنید؟

واضح است که همه دانش آموزان دبیرستانی از افکار بیان شده در این مقاله الهام نمی گیرند... اما شاید کسی الهام بگیرد. یا حداقل به شما قدرت و حوصله می دهند تا فیزیک را کمی مجدانه تر و بدون انزجار بیش از حد مطالعه کنید.

و همچنین فیزیک برای دانستن نحوه عملکرد جهان ما ضروری است!

فیزیک علم پدیده های جهان پیرامون ماست. برای درک فرآیندهایی که هر روز مشاهده می کنید، باید فیزیک بدانید. فیزیک رابطه متقابل اساسی فرآیندها و پدیده ها در طبیعت را به صورت کمی و کیفی نشان می دهد. این به شما امکان می دهد عمیقاً آنچه را که در اطراف شما اتفاق می افتد درک کنید و با همکاری ریاضیات به شما امکان می دهد رویدادها را پیش بینی کنید. در پایان، این بر عهده فیزیکدانان است که پاسخ کاملی را برای این سؤال که جهان واقعاً چگونه به وجود آمده است ارائه دهند. فیزیک به سؤالاتی مانند: چرا مردمک چشم شما سیاه به نظر می رسد؟ یا چرا معمولا باتری ها زیر پنجره نصب می شوند؟ به اطراف خود نگاه کنید و دست خود را در جیب خود بگذارید - تلفن همراه، کامپیوتر و هر چیز دیگری - چگونه این همه بدون فیزیک وجود دارد؟ و سپس ملاحظات و کمی تخیل را روشن کنید.آدم اساساً نیاز به مطالعه فیزیک دارد تا بتواند به منابع جدید انرژی دسترسی داشته باشد، تا قدرت انسان بر طبیعت را بهبود بخشد، زیرا در همه جا وجود دارد. بدون فیزیک، می توانید مستقیماً به قبر بروید. چون زندگی نخواهی کرد

شما احتیاج ندارید. می توانید احمقانه به دکمه های رایانه یا تلفن همراه ضربه بزنید که توسط افراد باهوشی که فیزیک خوانده اند برای شما ساخته می شود. یا دوباره: هر عملی یک عکس العمل برابر دارد - شما رانده شدید، اما آنقدر عقب رانده شدید که مجرم سقوط کرد. در یک جا آن را ترک کرد - در جایی دیگر رسید - قانون رگ های ارتباطی. قانون گیملت کاملاً مقدس است - ما می دانیم که پیچ و مهره ها را به کدام سمت بچرخانیم. قانون طلایی مکانیک این است که هر چه آرام‌تر پیش بروید، یا هرچه شانه بزرگ‌تر باشد، مقاومت کمتری خواهید داشت. بله، چیزهای جالب زیادی در فیزیک وجود دارد، ارشمیدس را به یاد بیاورید - بدن غوطه ور در آب و غیره. دانستن اینکه اضداد جذب می شوند. برای زندگی - ما هر روز با آن روبرو می شویم، حتی در هنگام تفریح ​​- همان بیلیارد.

تحصیل یک لحظه کلیدی در زندگی هر فرد است. در انواع مؤسسات آموزشی، دانش‌آموزان به تدریج در مورد دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم آشنا می‌شوند. بر اساس دانش به دست آمده، فرد این فرصت را دارد که خود، توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسد. هر چه فرد دانش بیشتری داشته باشد، سازگاری و دستیابی به آنچه می خواهد برای او آسان تر است. اما دانش به تنهایی کافی نیست. به عنوان مثال، با دریافت ارث یا برنده شدن در قرعه کشی، هر فرد نمی تواند به درستی مقدار پولی که ناگهان ظاهر شده را مدیریت کند و ممکن است به جایی که بوده بازگردد. همین امر در مورد دانش نیز صدق می کند: شما باید بتوانید از آن استفاده کنید و بتوانید چیزهای جدید یاد بگیرید.

برخلاف بسیاری از موضوعات دیگر، بیشتر افراد در زندگی روزمره از دانش فیزیکی کامل استفاده نمی کنند. می توان گفت که فیزیک در سطح مدرسه مجموعه ای از قوانین و الگوهای مختلف است که برای دستیابی به صحیح و کوتاه ترین راه حل برای انواع مختلف مسائل ضروری است. تعمیم - اینها قوانینی برای به دست آوردن نتیجه صحیح هستند و وظیفه ما یادگیری به کارگیری این قوانین است.

در زندگی بزرگسالی، هر فردی با مشکلات و چالش های زیادی مواجه است. اما همه آنها یک چیز مشترک دارند: هر مشکلی باید به درستی و در کوتاه ترین راه حل شود و برای حل آن قوانین خاصی وجود دارد که فرد می تواند به ترتیب از آنها استفاده کند. این عمدتاً چیزی است که فیزیک می آموزد: اعمال انواع قوانین برای به دست آوردن نتیجه صحیح مربوطه.

بنابراین، من به عنوان یک معلم، هدف کار خود را آموزش به متقاضیان خود می بینم که الگوها را یاد بگیرند، به درستی اعمال کنند و با کمترین تلاش، به نتیجه مناسب دست یابند. من به موضوع خود علاقه مند هستم و این علاقه کار من را لذت بخش می کند - هم برای من و هم برای دانش آموزانم. من خوشحال خواهم شد که به شما کمک کنم!!

چرا باید فیزیک بخوانید؟

به همه نگاه کن، نه به میدان،

همه را رشد دهید، نه یک چمنزار.

و گرچه این را در مدرسه به من یاد ندادند

من ناگهان روح همه را آشکار خواهم کرد.

(V.A. Sukhomlinsky)

به عنوان یک معلم فیزیک، مردم از من می پرسند: "چرا باید فیزیک تدریس کنی؟" من می توانم با توجه به تجربه محدود خود به این سوال پاسخ دهم.

مشخص است که در سال های اخیر، علاقه دانشجویان به علوم طبیعی به طور محسوسی کاهش یافته است. این امر به این دلیل است که با روش ها و کتاب های درسی موجود، کودکان در کلاس از ابتکار عمل محروم می شوند. کارهایی به آنها پیشنهاد می شود که فقط به یک پاسخ نیاز دارند و صحت این پاسخ ها فقط بر اساس اعتبار کتاب یا معلم است. در واقع، بچه ها باید نویسنده کتاب درسی یا معلم را به قول خود بپذیرند - آنها نمی توانند خودشان بررسی کنند که مطالب ارائه شده در دروس چقدر با واقعیت مطابقت دارد. چنین یادگیری منجر به از دست دادن علاقه و این واقعیت می شود که کودکان نمی توانند بین آنچه در مدرسه مطالعه می کنند و واقعیت ارتباط برقرار کنند. این بدان معناست که چنین آموزشی بی معنی است. یک رویکرد متفاوت مشکل را حل می کند. قوانین طبیعت به عنوان پاسخی به سؤالاتی ارائه می شود که در هنگام مشاهده پدیده های طبیعی در کودکان ایجاد می شود. سه سوال مطرح می شود:

1. چگونه می توانیم پدیده مورد علاقه خود را به وقوع بپیوندیم؟

2. چگونه ممکن است پدیده ای که ما به آن علاقه مندیم به خودی خود و بدون دخالت هدفمند انسان اتفاق بیفتد؟

3. از چه منابعی می توان برای تحقق پدیده مورد علاقه ما استفاده کرد؟

کار با کودکان در این رویکرد علاقه زیادی را در آنها برمی انگیزد و مطالب بسیار موثرتر جذب می شود. مشکل اصلی در چنین کاری، زمان زیادی است که برای آماده سازی یک درس صرف می شود و نیاز به خودآموزی مداوم معلم است.

امروزه دیگر نیازی به متقاعد کردن معلمان در مورد اهمیت توسعه و معرفی روش های آموزشی پیشرفته تر در عمل تدریس نیست که کیفیت فرآیند آموزشی را بهبود می بخشد، به فعال شدن فعالیت شناختی دانش آموزان و رشد توانایی های ذهنی آنها کمک می کند. در حل این مشکل، نقش بسزایی به شکل گیری مهارت ها و توانایی های تفکر مستقل آنها داده می شود. و فارغ از اینکه دانش‌آموزان چه دانشی را دریافت می‌کنند و به چه میزانی، این دانش تمایلی برگشت‌ناپذیر به منسوخ شدن و عقب ماندن از نیازهای زندگی دارد. راه خروج کجاست؟ راه حل مشکل این است که به دانش آموزان آموزش دهیم که به طور مستقل یاد بگیرند و دانش خود را از منابع مختلف اطلاعات به دست آورند. این هدف اصلی آموزش فیزیک است.

مطالعه فیزیک به عنوان یک موضوع آموزش عمومی در مدرسه در آماده سازی دانش آموزان برای زندگی در دنیای مدرن تکنولوژی و همچنین در شکل گیری جهان بینی عمومی آنها مهم است. تا همین اواخر، هدف اصلی آموزش فیزیک مدرسه، شکل‌گیری دانش عمیق و مستحکم از مبانی فیزیک در دانش‌آموزان مدرسه بود. اما اکنون وظایف رشد و آموزش دانش آموزان در فرآیند یادگیری در وهله اول قرار دارد. اما هنگام مطالعه فیزیک، دانش آموزان مدرسه اغلب با یک مانع روانشناختی مواجه می شوند که آنها را از درک و تسلط بر مطالب باز می دارد، اول از همه به دلیل تفکر انتزاعی ناکافی توسعه یافته است.

نکته اصلی در کار من نه تنها این است که موضوع خود را کامل بدانم، بتوانم آن را به وضوح ارائه دهم، بلکه همچنین می توانم تمام مشکلاتی را که در روند تحصیل فیزیک برای دانش آموزانم ایجاد می شود با موفقیت حل کنم. در دوره تسلط بر دانش فیزیکی، پایه های یک جهان بینی علمی گذاشته می شود - ابزاری قدرتمند در فعالیت خلاق انسان، و این مستلزم درک عمیق پدیده های طبیعی و زندگی اجتماعی است.

در حال حاضر مفاهیم متعددی از تربیت بدنی مدارس مدرن در حال بررسی است که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. اما به هر حال نباید فراموش کرد که دانش‌آموزان درگیر فرآیند یادگیری فیزیک می‌شوند و تنها زمانی می‌توانند بر تمام مشکلاتی که پیش روی آنها ایجاد می‌شود غلبه کنند. با یادگیری تدریجی، هر دانش آموز باید توانایی تصور بصری فرآیندهای خاص را توسعه دهد و سپس فیزیک به انگیزه ای برای کسانی تبدیل می شود که در آینده قرار است به طور فعال در فرآیند توضیح دنیای موجود شرکت کنند. این سوال مطرح می شود: «چرا نتایج تربیت بدنی در حال حاضر به طور قابل توجهی نسبت به سال های گذشته کمتر است؟» حفظ ماهیت اساسی آموزش فیزیک، تقویت جهت گیری کاربردی دروس فیزیک و کمک به کودکان در تسلط بر روش های دانش علمی طبیعت ضروری است، اما در عین حال ساعات اختصاص یافته به مطالعه فیزیک در مدرسه به شدت کاهش می یابد. طبق هنجارهای استاندارد جدید، مواد آموزشی به دو بخش تقسیم می شود: اجباری، شامل الزامات سطح آموزش فارغ التحصیلان مدرسه، و مواد مورد مطالعه، اما در الزامات اجباری گنجانده نشده است.

اما حجم متون استاندارد آموزشی به دلیل ورود عناصر دانش نجومی به درس فیزیک در سطوح پایه و تخصصی افزایش یافته است، اما موضوع "نجوم" از جزء فدرال برنامه درسی پایه حذف شده است. تازگی استانداردهای فیزیک این است که اکنون اولویت با روش های فیزیکی مطالعه طبیعت است. از آنجایی که فیزیک یک علم تجربی است. و خود هر دانش آموز باید از صحت قوانین متقاعد شود ، خودش آزمایشاتی را انجام دهد ، اندازه گیری ها را انجام دهد و به طور مستقل قوانین طبیعت را برای خود "کشف" کند. در آموزش فیزیک، هیچ الزام روشنی برای نتایج آموزش مدرسه در چارچوب استاندارد وجود ندارد. آزمون یکپارچه دولتی نمی تواند جایگزین سیستم الزامات استاندارد در اینجا شود. زیرا وظایفی که برای این آزمون استفاده می شود، دستورالعمل های روشنی را در مورد اینکه دقیقاً چه چیزی باید به همه دانش آموزان خود آموزش دهند، به معلمان ارائه نمی دهد.

تنها به شرطی که الزامات لازم ایجاد شود و مبنایی برای تهیه مقالات آزمایشی برای نظارت بر دستاوردهای آموزشی و آزمون یکپارچه دولتی باشد، می‌توان یک کتاب درسی فیزیک تهیه کرد که به آن اجازه می‌دهد بدون کاهش قابل توجه در برنامه درسی "تناسب" داشته باشد. سطح تحصیلات در این رشته

آزمایش فیزیکی نقش مهمی در مطالعه فیزیک دارد. فیزیک یک علم تجربی است، بنابراین مشاهدات و آزمایش ها منبع اصلی دانش در مورد ماهیت پدیده های فیزیکی هستند. دانش آموزان در فرآیند مطالعه فیزیک باید به وضوح متوجه شوند که تجربه ابزاری برای آزمایش هر نظریه فیزیکی، معیار اصلی حقیقت است. آنها باید درک کنند که بدون تجربه، هیچ گزاره ای را نمی توان درست تلقی کرد و اعتبار هر قانونی با آزمایش تأیید می شود. این برای یک دانش آموز کار آسانی نیست، زیرا او عادت دارد بسیاری از چیزها را بر اساس ایمان بپذیرد. توسعه چنین دیدگاه هایی انسان را به اثبات تجربی هر گزاره ای عادت می دهد که یکی از مهم ترین اهداف مطالعه فیزیک در مدرسه مدرن است.

از مزایای بدون شک کارگاه فیزیک می توان به میزان بالای فعالیت و استقلال دانش آموزان در هنگام انجام آزمایشات، توسعه مهارت در کار با ابزار و مهارت در پردازش نتایج مشاهدات و اندازه گیری ها اشاره کرد. سخت ترین چیز برای یک دانش آموز توانایی نتیجه گیری از نتایج یک آزمایش است.

اما مانند هر روش شناختی، آزمایش فیزیکی در کنار مزایایی که دارد، معایبی نیز دارد. در تمرین خود، از آزمایش نمایشی به عنوان منبع اضافی دانش استفاده می کنم. تصادفی نیست که ما به یک آزمایش نمایشی روی می آوریم. بر کسی پوشیده نیست که در بسیاری از موارد کارایی پایین و بازده روش شناختی پایینی دارد، اما برای برخی از دانش آموزان این آزمایش به درک حقایق کمک می کند. هنگام انجام یک نمایش، ضمن مشخص کردن پدیده های مورد مطالعه، نتیجه گیری می کنم. با این حال، نتایج ممکن است متفاوت باشد زیرا معلم بر دانش‌آموز متوسط ​​تمرکز می‌کند. یک اشکال دیگر وجود دارد - این این است که آزمایش ها در گروه های چند نفره انجام می شود. دلیل این امر کمبود تجهیزات در آزمایشگاه های فیزیکی است. اکثر دانش آموزان در این درس ها نمی توانند هنگام انجام آزمایش به طور مستقل با ابزار کار کنند و همچنین مهارت پردازش صحیح نتایج مشاهدات را ندارند.

المپیادها برای فیزیک مانند هر موضوعی اهمیت زیادی دارند. اهمیت آموزشی و آموزشی آنها را نمی توان نادیده گرفت. روحیه رقابت و میل به بهترین بودن در یک حوزه خاص همیشه دانش آموزان را به سوی دانش و خودسازی برمی انگیزد. دانش آموزان یاد می گیرند که در دنیای امروز رقابتی بودن و بهترین بودن بسیار مهم است. این تضمین موفقیت و سعادت است. کودک به طور مستقل آینده خود را می سازد و با کار خود به اوج می رسد. رقابت هایی از این دست نه تنها به حل فکری، بلکه حل اکتشافی مسائل فیزیکی به شیوه ای مبهم دلالت دارد. اغلب در طول المپیادها ایده ها و روش های جدیدی متولد می شوند که متعاقباً به صورت حرفه ای عملی می شوند. با توجه به اینکه تغییرات دائماً در آموزش و پرورش در حال رخ دادن است، مشکل توسعه مهارت‌هایی در دانش‌آموزان به وجود می‌آید که به آنها اجازه می‌دهد به طور مستقل دانش و مهارت‌هایی را هنگام تدریس هر موضوعی از جمله فیزیک کسب کنند. یکی از جهت گیری های حل این مشکل، شکل گیری مهارت های آموزشی و اطلاعاتی در دانش آموزان (جستجو، ادراک، ذخیره، پردازش و ارائه اطلاعات در فعالیت های آموزشی) است که امکان تجهیز دانش آموزان را مطابق با الزامات اطلاعات روز به آنها می دهد. جامعه.هر جامعه ای به افراد با استعداد نیاز دارد و وظیفه جامعه این است که توانایی های همه اعضای خود را در نظر بگیرد و رشد دهد. متأسفانه، هر فردی قادر به درک توانایی های خود نیست. خیلی چیزها هم به خانواده و هم به مدرسه بستگی دارد. وظیفه خانواده این است که توانایی های کودک را به موقع ببیند و تشخیص دهد، وظیفه مدرسه حمایت و شکوفا کردن توانایی های او، فراهم کردن زمینه برای تحقق این توانایی ها است.

وظیفه اصلی ما به عنوان معلم ارتقاء رشد هر فرد است. بنابراین، تعیین سطح توانایی ها و تنوع آنها در فرزندانمان مهم است، اما به همان اندازه مهم است که بتوانیم رشد آنها را به درستی انجام دهیم. کودکان تیزهوش به وضوح نیاز به تحقیق و فعالیت جستجو را نشان می دهند. این به دانش آموزان اجازه می دهد تا خود را در فرآیند یادگیری خلاق غوطه ور کنند و عطش دانش، میل به کشف، کار ذهنی فعال و خودشناسی را در آنها پرورش می دهد. انسان تمام عمرش را یاد می گیرد. اما مدرسه نقطه شروع انباشت دانش، مهارت ها و توانایی هایی است که فرد در زندگی به آن نیاز دارد. برای من مدرسه یک کارگاه خلاقانه است که کل اقلیم خرد اجتماعی و روانشناختی آن شرایطی را برای خودآگاهی شخصی ایجاد می کند.

به نظر من مدرسه باید دنیای کشف و مکاشفه، لذت زندگی برای دانش آموزان و معلمان، دنیای آرامش، هماهنگی و همکاری باشد. و ما معلمان می‌توانیم یادگیری را به فرآیندی برای توسعه آرزوهای شناختی تبدیل کنیم.

دعوت ما کشف جهان است و در این فرآیند معلم و شاگرد مکمل یکدیگر هستند. اگر موضع دانش‌آموز این است: «خیلی می‌خواهم بدانم، کمکم کن»، موضع معلم این است: «آنچه را که می‌خواهی بدانی و بفهمی، بگیر. اگر سخت است، با هم آن را حل خواهیم کرد.» وقتی این را حس کردی، راحت و رایگان می شود، خود بچه ها با هم ارتباط برقرار می کنند. یک دست بالا نه تنها علامتی به معلم است که «می دانم»، بلکه «اشکالی ندارد، سعی می کنم». این تلاش برای پاسخگویی باید به موقع حمایت شود و به دانش آموز این فرصت را بدهد که خودش را باور کند. سپس کودکان در هر درس خود و توانایی های خود را آشکار می کنند.

وقتی مردم از من می پرسند که چرا در مدرسه کار می کنم، پس از کمی فکر کردن، پاسخ می دهم: "من می خواهم دانش آموزانم به گونه ای بزرگ شوند که افراد باهوش و جالبی برای برقراری ارتباط با آنها باشند."


بچه ها اغلب از والدین و معلمان خود این سوال را می پرسند: چرا باید فیزیک را یاد بگیرم اگر برایم جالب نیست و اصلاً در زندگی برایم مفید نخواهد بود؟

به راستی، اگر قرار نیست یک حرفه ای را با فیزیک مرتبط کند، چگونه می توان به نوجوانی که به فیزیک علاقه ای ندارد توضیح داد که باید همه این فرمول ها، قوانین و نظریه ها را یاد بگیرد؟

آگاهی از قوانین فیزیکی ساختار جهان ما به هر طریقی برای هر شخصی مفید است. این همان بخشی از اساس فرهنگی عمومی به عنوان دانش قوانین اساسی زبان روسی، به عنوان جهت گیری در جغرافیا یا تاریخ، به عنوان آشنایی با اصول کلی تکامل بیولوژیکی است.

فقط با دانستن فیزیک می توانید خانه ها، کارخانه ها، ماشین ها، نیروگاه ها را طراحی و بسازید. برای ایجاد رادیو، ماشین، فضاپیما، حتی فقط لباس و غذا، باید فیزیک بدانید.

به عنوان مثال، عینک، تلسکوپ، دوربین و دوربین فیلمبرداری تنها به این دلیل ساخته می شود که فیزیکدانان چگونگی انتشار نور در هوا و شیشه را مطالعه کرده اند. طراحی و ساخت کشتی‌ها، هواپیماها و بالون‌ها بر اساس آگاهی از قوانین حاکم بر مایعات، گازها و اجسام متحرک در آنها است.

بدون دانش فیزیک، ساخت ساعت، تلفن، جاروبرقی یا تلویزیون غیرممکن خواهد بود و ما از بسیاری از چیزهای مفیدی که به ما در تهیه و نگهداری غذا، تمیز کردن آپارتمان، گوش دادن به موسیقی کمک می کند، محروم می شویم. و غیره.

و یک نکته مهم دیگر وجود دارد. تقریباً تمام دانش‌آموزان فعلی دبیرستان و دانش‌آموزان دبیرستانی در مقطعی والدین، پدر و مادر خواهند شد. و بچه های کوچکشان میلیون ها سوال خواهند پرسید: چرا واگن برقی می رود؟ چرا رنگین کمان وجود دارد؟ چرا واتر استریدر به راحتی روی سطح آب می دود و غرق نمی شود؟ چرا رعد و برق وجود دارد؟ چرا بی وزنی در فضا وجود دارد؟ چرا نمی توانید انگشتان خود را در سوکت فرو کنید؟ چرا چراغ روشن است چرا دانه های برف اینقدر متفاوت هستند؟...

همه این سوالات کودکان باید پاسخ داده شود. اگر یک بار در مدرسه ماهیت موضوع را به خوبی درک کرده باشید، حتی بعد از 10-20 سال به راحتی می توانید تمام این موارد را برای یک کودک در سن پیش دبستانی یا دبستان توضیح دهید - به طور خلاصه و با در نظر گرفتن سطح درک او. .

بدون اغراق می توان گفت که دانش به دست آمده توسط فیزیکدانان در طول قرن ها توسعه علمی در هر حوزه ای از فعالیت های انسانی وجود دارد. اکنون به آنچه که شما را احاطه کرده است نگاهی بیندازید - دستاوردهای فیزیک نقش مهمی در تولید همه اشیاء اطراف شما ایفا کردند. فیزیک باید مورد مطالعه قرار گیرد تا بفهمیم جهان اطراف ما چگونه کار می کند. حداقل به صورت کلی درک کنید. و آنگاه شخص در زندگی کارهای احمقانه زیادی انجام نخواهد داد. و به طور کلی، دانستن نحوه عملکرد طبیعت بسیار جالب است!

منبع: t.me/SciencePhysics

شما می توانید زندگی خود را با تحصیلات پایه چهارم ابتدایی زندگی کنید. یعنی بتوانید بنویسید/بخوانید و اضافه/ضرب کنید. در بعضی جاها یا کشورها، به طور کلی بی سواد بمانید. اما چنین زندگی چقدر جالب و غنی خواهد بود؟ به هر حال، دایره اجتماعی، رشد شغلی و حتی انتخاب شریک زندگی شما به این بستگی دارد که با چه کسی ارتباط برقرار می کنید. و ارتباط باید دو طرف جالب باشد. و اگر همکار شما تحصیلکرده تر باشد، بعید است که علایق و آرزوهای او را درک کنید.

یعنی بدون دانش اولیه فیزیک یا هر درس عمومی دیگر، خود را به بخش محدودی در دیدگاه های خود در مورد زندگی، جهان و چشم انداز آینده وجود خود محدود می کنید.

همه چیز قبلاً در اینجا بسیار مختصر توضیح داده شده است.
و من از آن طرف وارد می شوم.

هر چه انسان بیشتر بداند، زندگی اش غنی تر است.

مثال؟ به آسانی.

بدون هیچ دانشی چه کاری می توانید انجام دهید؟
خوب.. بخور (آشپز نیست، باید بلد باشی چطوری انجامش بدهی). نوشیدنی دراز کشیدن.

از پروژه حمایت کنید - پیوند را به اشتراک بگذارید، متشکرم!
همچنین بخوانید
رستاخیز مقدس مسیح رستاخیز مقدس مسیح متولدین 4 ژوئن متولدین 4 ژوئن کلاهبرداران و مدعیان در تاریخ روسیه کلاهبرداران و مدعیان در تاریخ روسیه